برای نخستین بار در جماران منتشر می شود؛
خاطرات آیت الله هاشمی از وقایع جنجالی سال ۱۳۷۷؛ دوم آذر: از قتل داریوش و پروانه فروهر تا مذاکره با وزیر انرژى روسیه در خصوص نیروگاه اتمی و نامه تند سروش علیه خاتمی
در بخشی از خاطرات آیت الله هاشمی از وقایع جنجالی سال ۱۳۷۷ در دوم آذر می خوانیم: دیشب اعلان شد که داریوش فروهر و همسرش [پروانه فروهر]، در خانه توسط افراد ناشناس به ضرب چاقو کشته شدهاند. امروز همه رسانههاى داخلى و خارجى، خبر را مورد توجه قرار دادهاند و تاکنون عوامل قتل شناخته نشدهاند. آقاى دُرّى نجفآبادى، [وزیر اطلاعات]، تلفنى گفت، هنوز سرنخى به دست نیامده است.
پایگاه خبری جماران: «در جستجوی مصلحت»، عنوان جدیدترین کتاب خاطرات روزنوشت اکبر هاشمی رفسنجانی است که امسال منتشر می شود.
این کتاب شامل خاطرات هاشمی از وقایع جنجالی سال 1377 است. روزنوشت های این سال از آن روز اهمیت دارد که ناگفته هایی را از دولت نوپای سیدمحمد خاتمی و وقایعی همچون دستگیری غلامحسین کرباسچی، کتک زدن وزرای کشور و فرهنگ و ارشاد اسلامی وقت، استیضاح وزیر کشور و قتل های زنجیره ای را روایت می کند؛ وقایعی که هنوز پرونده آنها باز است.
جماران برای نخستین بار و به صورت اختصاصی روزنوشت های برهه ای حساس از این سال یعنی آذرماه 1377 را منتشر می کند.
بخش دوم این روزنوشت ها در پی می آید:
دوشنبه ۲ آذر ۱۳۷۷ - ۳ شعبان ۱۴۱۹ - ۲۳ نوامبر ۱۹۹۸
دیشب اعلان شد که داریوش فروهر و همسرش [پروانه فروهر]، در خانه توسط افراد ناشناس به ضرب چاقو کشته شدهاند. امروز همه رسانههاى داخلى و خارجى، خبر را مورد توجه قرار دادهاند و تاکنون عوامل قتل شناخته نشدهاند.[3] آقاى [قربانعلی] دُرّى نجفآبادى، [وزیر اطلاعات]، تلفنى گفت، هنوز سرنخى به دست نیامده است.
آقاى [یوگنی] آدماُف، وزیر انرژى [اتمی] روسیه، با جمعى از همراهانش آمدند. گزارشى از وضع نیروگاه اتمى بوشهر داد و تأکیدکرد که روسیه، تحت هر شرایطى، همکارى خود را با ایران حفظ مىکند وگفت، در چارچوب قرارهاى شما و [میخاییل] گورباچف، [آخرین رهبر اتحاد جماهیر شوروی]، عمل میشود. {۴} گفت، نیروگاه هستهاى جدیدى طراحىکردهاند که ضرر زبالههاى خطرناک و نشت رادیواکتیو و... ندارد و از ما خواست که در ساخت آن همکارى کنیم.
رییس کمیته حقوقى دوما که همراه او بود، عکسى نشان داد که در سفر من به روسیه، کنار من بوده و گفت، آن روز مسئول تشریفات بوده. در مورد خانم نمایندهاى که اخیراً ترور شده، گفتند که غربگرا و مزاحم استقلال روسیه بوده است. تأکیدکردمکه همکارى با روسیه، استراتژیک و بلندمدت است.
آقایان [محمدعلی] تسخیرى و [ابوالحسن] نواب آمدند. آقاى تسخیرى، [رییس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی]، گزارش مؤتمر [= کنفرانس] متقیان کشورهاى اسلامى در بحرین را داد و تصمیماتى که گرفته بودند. از من خواست، در اجلاس مجمع جهانى اهل بیت و اجتماع دانشجویان و طلاب خارجى مقیم ایران، شرکت کنم. آقاى نواب از وضع مدیریت کشور، اظهار نگرانى کرد و گفت، کنار رفتن شما اشتباه بزرگى بوده و لازم است، در امور کشور بیشتر فعال باشید. گفتم، بالاخره روزى باید نیروهاى جدید سرکار بیایند و چه بهتر که در زمان فعلى باشد که امکان کمک به آنها را داریم.
عصر، آقاى مهندس [سیدمحمد] غرضى آمد. براى شرکت خود و بعضى از وزراى سابق در انتخابات شوراها مشورتکرد؛ نظر مساعد دادم. [آقای شیخ احمد روحانی]، امامجمعه بیدگل و دو نفر از فرهنگیان آمدند. از تبعیضهایى که در خصوص تقسیم امکانات بین آران و بیدگل وجود دارد، شکایت نمودند و براى رفع تبعیض، استمداد کردند. راه علاج را شناسایى بیدگل، به عنوان شهر مستقل از آران مىدانند؛ مدتى نزاع شدیدى بین دو قسمت شهر وجود دارد.
تا ساعت هشت و نیم شب کار کردم و به خانه آمدم. در روزنامهها، نامه تُندى از آقاى [عبدالکریم] سروش، در انتقاد از نظام و آقاى [سیدمحمد] خاتمى، [رییسجمهور]، در مورد محدودکردن آزادى مطبوعات، چاپ شده است.۵
[3] - داریوش فروهر (۱۳۰۷– ۱۳۷۷)، دبیرکل حزب ملت ایران و وزیر کار دولت مهندس بازرگان بود که در اول آذر ۱۳۷۷ به همراه همسرش پروانه اسکندری، در جریان قتلهای زنجیرهای ترور شد. وی از جمله رهبران جبهه ملی ایران از سال ۱۳۵۶ تا ۱۳۵۸ بود تا اینکه در اوایل سال ۱۳۵۸ از جبهه ملی ایران جدا شد. وی در دوران نخستوزیری دکتر محمد مصدق، رهبری حزب ملت ایران را در دست داشت. حزب ملت ایران به همراه حزب زحمتکشان ملت ایران، حزب ایران و جمعیت آزادی مردم ایران، جبهه ملی را تشکیل میدادند. پس از کودتای ۲۸ مرداد، داریوش فروهر برای اجرای قانون اساسی مشروطه، به مبارزات خود ادامه داد. در زمانی که آقایان سیدرضا زنجانی و مهدی بازرگان، به تشکیل نهضت مقاومت ملی اقدام کردند، فروهر نیز به آن پیوست. به خاطر این مبارزات، داریوش فروهر چهارده سال را در زندان سپری کرد. با آغاز انقلاب اسلامی، داریوش فروهر به مبارزات مردم پیوست. پس از پیروزی انقلاب، او در دولت مهندس بازرگان، وزیرکار و سپس وزیر مشاور بازرگان و نماینده دولت در امور کردستان بود. پس از آن برای انتخابات ریاستجمهوری ایران نامزد شد، اما موفقیتی حاصل نکرد. وی از آغاز سال ۱۳۵۹ به صف منتقدین نظام جمهوری اسلامی پیوست. در سال ۱۳۶۰ چند تن از اعضای حزب وی اعدام شدند، خود او نیز به زندان افتاد. داریوش فروهر از مخالفین رادیکال نظام جمهوری اسلامی در داخل کشور بود و خواستار برگزاری همهپرسی برای تعیین نظام حکومتی جدید برای ایران شده بود. وی به همراه همسرش خانم پروانه اسکندری، به دست عوامل خودسر وزارت اطلاعات کشته شدند.
[۴] - سیام خرداد ماه ۱۳۶۸ آقای هاشمی، رییس وقت مجلس، در صدر هیأتی بلندپایه وارد مسکو شد. این اولین سفر یک مقام عالیرتبه جمهوری اسلامی ایران به اتحاد جماهیر شوروی محسوب میشد. ایشان در خاطرات ۳۰ خرداد ۶۸ مینویسد: «با بدرقه رسمی ساعت یازده به سوی مسکو حرکت کردیم. قبل از ما هواپیمای دیگری همراهان را برد. هیأت همراه خیلی بزرگ است؛ به خاطر کارهای فراوان در دستورکار مذاکرات، ترکیبی از دولت و مجلس و نظامی و... در هواپیما مذاکرات و مشاوره انجام شد. مطابق برنامه معاون اول گورباچف و شواردنادزه، وزیر امور خارجه و جمعی از شخصیتهای شوروی در فرودگاه استقبال کردند، مراسم سان و رژه انجام شد؛ میگویند در حد پذیرایی از سران کشورهاست...» ایشان ورود به کاخ کرملین، دیدار با آقای گورباچف و مذاکرات با او را چنین توصیف میکند: «در کاخ کرملین، مورد استقبال گورباچف قرار گرفتیم. برخورد اول گرم و صمیمانه بود. عکاسها و فیلمبرداران عکس و فیلم تهیه کردند. بلافاصله در یکی از سالنهای کاخ با حضور جمعی از همراهان من و شخصیتهای شوروی مذاکرات رسمی شروع شد. در این مذاکرات، صحبتها کلی و دوستانه و مثبت بود. سپس جلسه را با حضور وزرای خارجه و سفیرمان و مترجمی برای دو طرف خصوصی کردیم. در جلسه خصوصی، مذاکرات در مورد مسایل سیاسی، فنی، اقتصادی و نظامی، صریح و صمیمی بود. دو جلسه مجموعاً دو ساعت طول کشید و دو طرف راضی بودند.»
در جریان این سفر چهار روزه چندین توافقنامه همکاری، از جمله توافقنامه هستهای، میان ایران و شوروی به امضا رسید که بازتاب گستردهای در جهان داشت.
[۵] - دکتر عبدالکریم سروش، استاد فلسفه اسلامی در این نامه انتقادی خطاب به آقای سیدمحمد خاتمی رییسجمهور، با لحن شاعرانهای دربارة رویداد پیروزی در انتخابات دوم خرداد و ضرورت آزادی مطبوعات سخن گفته است. جمله مشهور این نامه چنین بود: «خاتمیکه آمد، گفتم فاتحت است، نه خاتمت. اینک به چشم سر میبینم که نامه تعزیت جامعه مدنی را نوشتهاند و قهوه خاتمت حقوق بشر را خوردهاند.»
مشاهده خبر در جماران