جی پلاس/به مناسبت سالروز شهادت؛
۲۱ رمضان؛ آغاز و پایانی بر زندگی سید علی
کافی بود سرت را از سنگر بیرون ببری تا تیرهای بعثی ها به سمتت شلیک بشود با این حال سید علی (شهید دوامی) روی سنگر نشسته بود و می گفت: الان وقت شهید شدنم نیست.
جی پلاس: بیست و یکم ماه مبارک رمضان سال ۴۶ بود که سید علی دوامی که بعدها شد معاون گردان مسلم بن عقیل لشکر ۲۵ کربلا(۱) در ساری به دنیا آمد و درست بیست و یک سال بعد در بیست و یکم ماه مبارک رمضان به شهادت رسید.
روزهای اول ماه مبارک رمضان بود، من هم از جمع گردان همیشه پیروز مسلم ابن عقیل از لشکر ویژه ۲۵ کربلا بودم، تازه چند صباحی بود شلمچه، خط تحویل گرفته بودیم، بچه های بابل، گرگان و بهشهر زیاد بودیم، فرمانده گردان حاج تقی ایزد بود، همیشه تو سنگر از شجاعت های حاج تقی و سردار شهید سید علی دوامی می گفتیم و افتخار می کردیم، دنیا، دنیای دیگری بود.
باز هم بخوانید:
قربانی ای که در عملیات رمضان پذیرفته شد
شهیدی که در غدیر آمد و در رمضان رفت
چه کسانی در ۲۳ فروردین در استان ایلام به شهادت رسیدند؟
چرا شهید مصطفایی حاضر نشد برای تبلیغ به شمال برود؟
استخوان هایی که میان سیم های خاردار گیر افتاده بودند
سید علی از گشت آمده بود، وقت رفتن به یکی از بچه ها سپرده بود که موقع برگشت هوایش را داشته باشد، خیلی راحت برخورد می کرد، اما در شلمچه حتی اگر برای چند ثانیه سرت را از خاکریز بالا می گرفتی خطرناک بود، وقتی برگشت تو سنگر نگهبانی با چند تا از دوستان و رزمنده ها گرم صحبت شد تا اذان شود و نماز اول وقت را بخواند، روی گونی های سنگر نشسته بود که یکی از بچه ها گفت: «سید! ببخشید خطرناک است».
اما سید گفت: «شما سرتان را بیارید پایین، من الان چیزیم نمی شود».
همه تعجب کردند، سید گفت: «من ۲۱ رمضان به دنیا آمدم و ۲۱ رمضان هم شهید می شوم».
راست می گفت، ۲۱ رمضان بر اثر جراحات خمپاره ۶۰ به شهادت رسید.
تو سنگر بودیم، شهید مصطفی کلاهدوز سراسیمه آمد، بچه ها دعا کنید، سید علی مجروح شده، واقعاً چه سِرّی را سید علی می دانست؟ سید علی مگر چه کسی بود؟ به چه درجهای رسید که حتی تاریخ شهادتش را می دانست، اما قبل شهادت به خودش نگفت حالا زوده! باشه کمی پیرتر بشوم و ماند و جاودان شد، ای کاش کمی بیشتر حواس مان بود.
۱. لشکر ۲۵ کربلا از رزمندگان استان های شمالی کشور تشکیل شده بود.
مشاهده خبر در جماران