دلایل سردی فضای عمومی جامعه نسبت به انتخابات از نگاه محمود صادقی
محمود صادقی نماینده تهران در مجلس دهم می گوید: در نظرسنجیهای صورت گرفته نیز اگرچه پاسخ ها متفاوت هستند اما در برخی از جاها نشان میدهد که هیچ رشدی نسبت به چند ماه گذشته بین مردم نسبت به حضور در انتخابات نبوده اما فکر میکنم در خوشبینانهترین حالت مشارکت در حد ۳۰ درصد باشد. اگرچه در برخی پاسخها در حد ۴۰ درصد است.
به گزارش جماران؛ برای بررسی علل سردی فضای عمومی جامعه نسبت به انتخابات، مشارکت مردم در انتخابات پیشرو و رویکرد اصلاحطلبان «آرمان ملی» با محمود صادقی، دبیر کل انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها و عضو جبهه اصلاحطلبان ایران به گفتوگو پرداخته است که در ادامه میخوانید.
بــا وجود اینکه کمتر از ۳ ماه تا انتخابات ریاست جمهوری باقی است و هنوز فضای کشور انتخاباتی نشده، عدهای معتقدند که در ماههای پیشرو این اتفاق خواهد افتاد؛ با توجه به شرایط موجود در جامعه چقدر با این رویکرد موافق هستید؟
هنوز فضای کشور انتخاباتی نشده و برخلاف دورههای گذشته که حداقل پیش از این در ماههای بهمن و اسفند کاندیداها تقریبا مشخص بودند و رسانهها فعالیتهای تبلیغاتی و تشکیلاتی را شروع کرده بودند؛ الان هیچ تحرک خاصی مشهود نیست. اگر چه برخی مشغول هستند اما به صورت نامشهود کار میکنند و هنوز هیچ شور و شوقی به وجود نیامده است. البته در بسترهای جدیدی که در فضای مجازی در شروع سال جدید ایجاد شده و امکان گفتوگو فراهم میکنند مثل کلاب هاوس و نظیر آن بحثهایی تقریبا با شمار زیادی از شرکت کنندگان تشکیل شده ولی به نظر میآید عمدتا افراد رسانهای و جمعهای محدودی که معمولا در جناحهای سیاسی فعالترند هستند و این بحثها هنوز به بدنه جامعه کشیده نشده است. به نظر میآید که بدنه اجتماعی جامعه به دلایل مختلفی هنوز انگیزه لازم را برای شرکت در انتخابات پیدا نکرده و همان حالت قهر و بیاعتنایی و بیرغبتی نسبت به صندوقهای رای که در اسفند 98 شاهد آن بودیم اکنون نیز وجود دارد و چه بسا احتمالا بیشتر هم شده باشد. در مقایسه با سال 98 نه تحول خاصی که به نفع مردم باشد رخ داده و نه تغییری در رفتار مراجع ذیربط در بخش انتخابات بوجود آمده که بخواهند فضا را بازتر کند و نه گشایش ویژهای اتفاق افتاده است. برخی از امیدواریهایی هم که به وجود میآمد طبق روند خود پیش نرفته که تحولی صورت بگیرد که مشوق مردم باشد.
در خوشبینانهترین حالت مشارکت در حد ۳۰ درصد است
در نظرسنجیهای صورت گرفته نیز اگرچه پاسخ ها متفاوت هستند اما در برخی از جاها نشان میدهد که هیچ رشدی نسبت به چند ماه گذشته بین مردم نسبت به حضور در انتخابات نبوده اما فکر میکنم در خوشبینانهترین حالت مشارکت در حد 30 درصد باشد. اگرچه در برخی پاسخها در حد 40 درصد است. البته این در زمانی است که از شخص پرسیده میشود در انتخابات شرکت میکند یانه ؛ ولی وقتی که میپرسند مردم در انتخابات شرکت میکنند یا نه پاسخ دقیقتری به این سوال داده میشود. در برخی از پرسشهایی که از مرددین حضور انتخابات مطرح شده آنها دو عامل را ذکر کردهاند؛ نخست اینکه ببینیم کاندیداهای نهایی چه کسانی هستند و دوم اینکه شرایط اقتصادی تغییر میکند یانه. این دو از عواملی است که میتواند مشارکت را افزایش دهد. تا این لحظه تغییری صورت نگرفته مگر اینکه اتفاقاتی ظرف 2ماه آینده صورت بگیرد.
مردم بیشتر در انتخابات مجلس شرکت میکنند
بـــرخی مطرح میکنند از آنجایی که انتخابات ریــاست جمهوری تفاوت ویژهای با انتخابات مجلس دارد و رقابتها بر سر انتخاب یک نفر به عنوان رئیس جمهور است میتوان انتظار حضور پررنگتری نسبت به انتخابات مجلس داشت؛ این مساله را چگونه ارزیابی میکنید؟
من معتقدم اتفاقا برعکس است و درصد مشارکت در انتخاباتها را اگر با هم مقایسه کنیم مردم بیشتر در انتخابات مجلس شرکت میکنند چون اتفاقا محلی است و انگیزههای محلی بیشتر است و نوعا مردم در انتخابات مجلس به دلیل محلی بودن و تحرک خود کاندیداها در سطح کشور درصد مشارکتشان معمولا در انتخابات مجلس بیشتر است. گاهی مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری 20 میلیون بوده اما انتخابات مجلس 25 میلیون بوده و همانطور که گفتم این رویه برعکس است.
آنچه تاکنون بحث شده کاندیدای اصلاحطلب واحد است
در ماههای پایان ی سال گذشته شاهد اعلام حضور چهرههایی چون آقایان کواکبیان، مطهری و رهامی در انتخابات ۱۴۰۰ بودیم؛ از آنجایی که هنوز نوع نگاه شورای نگهبان به کاندیداهای اصلاحطلبان مشخص نیست؛ میتوان اینگونه تحلیل کرد که اصلاحطلبان با دو یا چند گزینه وارد انتخابات شوند؟
افرادی که نام بردید حداقل دو نفر یعنی آقایان مطهری و رهامی ارتباط تشکیلاتی با جریان اصلاحات ندارند. یعنی آقای رهامی با اینکه عضو انجمن اسلامی مدرسین دانشگاههاست اما همانطور که خودشان هم اعلام کردند که خارج از چارچوب حزبی و تشکیلاتی کاندیدا خواهند شد و با تشکیلات متبوعشان هیچگونه هماهنگی ندارند و به صورت انفرادی وارد شدهاند و ارتباطی با انجمن مدرسین ندارند. آقای مطهری نیز اگرچه مواضع شجاعانه و عملکرد بارز اصلاحطلبانه داشته و دارند و از مقبولیت مردمی برخوردارند طبق معمول خودشان ارتباط تشکیلاتی با احزاب اصلاحطلب و جبهه اصلاحات ندارند. آقای کواکبیان البته دبیرکل حزب مردم سالاری هستند و اعلام کردند که حزب ایشان را به عنوان کاندیدای خود اعلام کرده اما تصریح کردهاند که نهایتا تابع تصمیم تشکیلاتی جبهه اصلاحات خواهد بود. بنابراین اعلام کاندیداتوری افرادی که نام بردید، دو نفر منفرد و یک نفر حزبی، نشانه این نیست که بگوییم اصلاحطلبان با تنوع کاندیدا وارد صحنه میشوند چون تشکیلات اجماع ساز، که جبهه اصلاحات ایران باشد هنوز وارد این مرحله نشده که درباره کاندیداها بحث کرده و اتخاذ موضع کند. همین چندروزپیش من در جلسات هیأت رئیسه و مجمع عمومی جبهه اصلاحات بودم هنوز هیچ بحثی درباره کاندیداها نشده است. حتی در مورد انتخابات شورای شهر هم که زودتر شروع و بیانیهای هم برای تشویق مردم برای ثبت نام داده شد هنوز به بحث اعلام فهرست و بررسی کاندیداها نرسیدهاند. بنابر این هرگونه ارتباط دادن کاندیداها به جبهه اصلاحات نیز درست نیست. ولی ممکن است در انتها و فرآیند تصمیمگیری در کاندیداهای موجود؛ آنهایی که تمایل داشته باشند مورد حمایت جبهه اصلاحات قرار بگیرند قاعدتا باید اعلام کنند که تمایل دارند کاندیدای اصلاحطلبان باشند تا آنجا تصمیم گیری شود. آنچه تاکنون بحث شده کاندیدای اصلاحطلب واحد است.
مردم بیشتر به میزان ابتکار عمل، جسارت و توانمندی کار تیمی توجه خواهند کرد
برخی بر این باورند که در انتخابات پیش رو باید به سمت انتخاب چهرهای ملی حرکت کرد و بر این اساس مردم را به حضور در انتخابات ترغیب کرد و در این راستا چهرههایی چون آقای ظریف و آیتا... سید حسن خمینی را مطرح میکنند؛ اساسا میتوان گفت اصلاحطلبان از این ظرفیتها برای انتخابات بهره خواهند برد؟
من نمیتوانم در مورد مصداقها از موضع جبهه اصلاحات اظهارنظری کنم. اما هر کدام از این اشخاص در جایگاه خودشان ظرفیتهای مناسبی دارند برای اینکه به عنوان چهرههایی انتخاباتی مطرح شوند. اما در این دوره اقبال مردم به فاکتورهای دیگری هم بستگی دارد. به نظر میآید که مردم جدا از آن بیاعتمادی و قهری که فراگیر است به برنامه، تیم، نفرات همراه و همچنین به توانمندی خود آن چهره و فرد توجه میکنند. اینکه آن چهره چقدر برای بازکردن بن بستها توانایی دارد. شاید اشخاصی که در گذشته در صحنه بودند و با وجود آنها بن بستها کماکان وجود دارد خیلی شانس نداشته باشند. مثلا در مورد آقای ظریف ممکن است گفته شود هر کاری که ایشان به عنوان رئیس جمهور در سیاست خارجی میخواهد انجام دهد اکنون که رئیس دستگاه دیپلماسی کشور و عضو کابینه آقای روحانی است بروز داده دیگر بیش از این نیز نباشد. بنابراین مردم بیشتر به میزان ابتکار عمل، جسارت و توانمندی کار تیمی توجه خواهند کرد.
مشاهده خبر در جماران