یادداشت/
سخنی با برادر شمخانی؛ وصیت امام چه شد؟
آیا برادر شمخانی قبول دارد که همه هویت انقلاب اسلامی به امام خمینی است و اگر او نبود همه آنانکه در مصدر امور هستند و از جمله شخص ایشان به هیچ عنوان مورد توجه خاص و عام نبودند؟ آیا ایشان باور ندارد که پشت کردن به وصیت امام به معنای پشت کردن به هویت انقلاب است و به فرموده رهبر انقلاب نتیجه ای جز سیلی خوردن ندارد؟
پایگاه خبری جماران: امروز در میان خبرهای مختلف به مصاحبه ای از رزمنده سالهای دفاع مقدس برخوردم. کسی که نمی خواهم او را سردار بنامم و به همین جهت او را برادر شمخانی خطاب می کنم. شاید همین نام او را بیشتر به یاد «امام ما» بیاندازد.
ایشان در این مصاحبه تلاش کرده تا حضور نظامی ها در انتخابات را با پیوند زدن به حقوق شهروندی توجیه کند و به همین جهت می گوید: «ترساندن مردم از نظامیان با بهانه ایجاد محدودیت، جفاست/ من معتقدم حرف هایی که در مورد اثرات حضور کاندیداهای با سوابق نظامی در عرصه انتخابات بیان می شود عمدتا مبنای درستی ندارد/ اتفاقا داشتن سابقه نظامی به معنی حضور در عرصه های پرمخاطره و جنگ برای افراد امتیاز محسوب می شود، ولی متاسفانه در کشور ما برخی افراد و گروه ها تلاش می کنند افرادی را که در کسوت نظامی در جنگ حضور داشته با برچسب هایی چون خشونت گرا و معتقد به تفکر پادگانی و مستبد و... از میدان خارج کنند»
در این باره اشاره به چند نکته لازم است.
یک) آیا برادر شمخانی قبول دارد که همه هویت انقلاب اسلامی به امام خمینی است و اگر او نبود همه آنانکه در مصدر امور هستند و از جمله شخص ایشان به هیچ عنوان مورد توجه خاص و عام نبودند؟ آیا ایشان باور ندارد که پشت کردن به وصیت امام به معنای پشت کردن به هویت انقلاب است و به فرموده رهبر انقلاب نتیجه ای جز سیلی خوردن ندارد؟
پس اینکه می گوید«سخنان مخالفین حضور نظامی ها در عرصه انتخابات مبنای درستی ندارد»، یعنی چه؟ مگر امام به صراحت نفرموده اند: «در امر انتخابات باز هم به من اطلاع دادند که بین سپاهی ها باز صحبت هست، خوب انتخابات در محل خودش دارد می شود، جریانی دارد، به سپاه چه کار دارد که آنها هم اختلاف پیدا بکنند، برای سپاه جایز نیست این، برای ارتش جایز نیست این. سپاهی را از آن تعهدی که دارد، از آن مطلبی که به عهده اوست باز می دارد و همین طور ارتش را.»(صحفیه امام، جلد 19، ص 12)
دو) شتر سواری دولا دولا نمی شود. و حضور در مسند ریاست جمهوری به هیچ عنوان با وصیت امام سازگار نیست و ریاست جمهوری مسندی سیاسی است که از بستر یک رقابت تنگ و نفس گیر می گذرد و نتیجه آن ورود به عرصه منازعات تند سیاسی است. آیا تا کنون جز این بوده است؟.
سه) برادر شمخانی اصلا احساس نکرده است در این مصاحبه نسبتا مفصل تکلیف خود را با سخنان امام معلوم کند و حد اقل به احترام خون شهیدانی که در راه امام و اسلام به زمین ریخته شده است سکوت کند.
چهار) من شمخانی را مثل دیگر کسانی نمی شناسم که « پهلوان زنده» را عاشق هستند و «امام» را تا آنجا قبول دارند که به منافعشان بر نخورد. پس بهتر است ایشان به احترام برادران شهیدش و احترام دفاع مقدس و احترام ملت ایران در برابر امام تسلیم باشد.
پنج) اگر نبود حرمت سالهای جهاد و شهادت حتما عنوان نوشته ام را تند تر انتخاب می کردم. اما مطمئنم که شمخانی «احترام امام را پاس می دارد».
مشاهده خبر در جماران