انتخابات ۱۴۰۰؛ نامزدهای حتمی و محتمل/ سازوکارهای اجماعساز اصلاح طلبان و اصولگرایان
اعلام خبر نامزدی قطعی هریک از چهرههای عرصه سیاست ایران در سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، آرام آرام این رویداد را به مهم ترین موضوع سیاسی کشور تبدیل و گمانه زنیها و تحلیل های بسیاری را در فضای رسانه ای و گعدههای سیاسی ایجاد کرده است.
به گزارش جماران به نقل از ایرنا، تازه ترین بازیگر انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم، «علی مطهری» نماینده پیشین مجلس است که روز پنجشنبه در نشست خبری به صورت رسمی از قصد خود برای کاندیداتوری خبر داد. با نگاهی به فعالیتهای وی به ویژه در یک سال گذشته این اقدام وی را میتوان غیرقابل پیشبینی ارزیابی کرد اما مطهری در نشست خبری خود از برنامهریزیهایش برای نامزدی در انتخابات سخن گفت که نشان میدهد مدتهاست به این موضوع اندیشیده است.
مطهری نخستین نامزد رسمی انتخابات ریاست جمهوری آینده نیست؛ دو روز پیش از اعلام قصد وی؛ حجت الاسلام «محسن رهامی» نماینده ادوار مجلس و از فعالان سیاسی اصلاح طلب هم آمادگی رسمی خود را به عنوان نامزد انتخاباتی اعلام کرد. صحنه انتخاباتی این روزها در کنار بازیگران قطعی آن، سیاستمداران دیگری هم به خود میبیند که در صدر گمانه زنیهای انتخاباتی قرار دارند؛ نامهایی که گرچه تاکنون خود حرفی از نامزدی نگفتهاند اما بسیاری آنها را کاندیدای بالقوه ریاست جمهوری آینده میدانند و درباره حمایت از آنها سخن گفته و تحلیل ارائه میدهند. چهرههایی که تاکنون به صورت رسمی در کارزار انتخاباتی ریاست جمهوری اعلام حضور کردهاند؛ خود را کاندیداهایی مستقل از دو طیف سیاسی اصلاح طلب و اصولگرا میدانند. در این بین اصولگرایان در پیچ و خم شوراهای وحدت آفرین گرفتار شدهاند و اصلاح طلبان هم گرچه سازوکار انتخاباتی خود را پیش میبرند هرچند آنها هم در استراتژی انتخاباتی خود با چالشهایی مواجه هستند.
نامهای قطعی انتخابات ۱۴۰۰
با اعلام رسمی نامزدی برخی چهرهها در انتخابات آرایش انتخاباتی در ایران جدی تر میشود. حجت الاسلام «محسن رهامی» فعال سیاسی اصلاح طلب سوم اسفندماه خبر کاندیداتوری خود در انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم را اعلام و تصریح کرد: «از مدتها قبل با کمک جمعی از شخصیتها و جریانها، کمیتههایی برای برنامهریزی در چندین حوزه تشکیل دادهایم تا با استفاده از تجارب و تخصص افراد، برنامه کاملی برای بهبود اوضاع کشور تهیه شود.» به فاصله دو روز و در هفتم اسفندماه هم «علی مطهری» نماینده مجلس دهم ضمن اعلام خبر نامزدی خود در انتخابات آینده تصریح کرد: «با توجه به شرایط کشور و توانایی که در خود احساس میکنم لازم دیدم در انتخابات ریاست جمهوری حضور یابم و خود برای اداره کشور اصلح میدانم و معتقدم برای ترغیب مردم به مشارکت هر کس این توانایی را در خود ببیند باید برنامه خود را ارائه دهد.»
«محمد غرضی» از نامزدهای دورههای قبل انتخابات ریاست جمهوری و «حسین دهقان» وزیر سابق دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح هم پیش از این و در آذر و بهمن ماه امسال از عزم خود برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری خبر داده بودند. در کنار این نامزدهای قطعی؛ همانگونه که اشاره شد چهرههای بالقوه و احتمالی هم وجود دارد که برخی احزاب و گروههای سیاسی از هم اکنون درباره حمایت از آنها گمانههای خود را مطرح میکنند. در همین زمینه «محمد عطریانفر» عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی در تازه ترین اظهار نظر در بررسی گزینههای احتمالی حمایتی در این حزب گفته است: «در شرایطی که اصلاحطلبان را از معرفی نامزد ذاتی خود محروم کنند، طبیعی است به سمت تصمیمات دیگر و انتخاب از میان نیروهای دیگر برویم و کسی که مواضع رفتاریاش به ما نزدیکتر باشد مورد انتخاب قرار دهیم. آقای لاریجانی در چنین شرایطی از چهرههایی است که میتوان روی او بحث کرد و تصمیم گرفت.».
پیش از این هم «حسین مرعشی» سخنگوی این حزب درباره چهرههای دیگر اصولگرا و امکان حمایت کارگزاران از آنها گفته بود: «در مورد آقای لاریجانی بدون قید و شرط نمیگویم ولی از آقای ناطق نوری بدون قید و شرط حاضر هستیم که حمایت کنیم تا رییس جمهور ایران شود.» این اسامی در اردوگاه اصلاحطلبان در حالی مطرح میشود که نامهایی چون «محسن هاشمی»، «اسحاق جهانگیری» و حتی «محمدجواد ظریف» و «سید حسن خمینی» هم مطرح است که در حد شنیدهها و گمانه زنیها طرح شده اند. میان اصولگرایان هم نامهایی چون «محسن رضایی» دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام تا «سعید محمد» فرمانده قرارگاه خاتم الانبیا (ع)، از «رستم قاسمی» وزیر سابق نفت تا «امیرحسین قاضی زاده» نماینده مجلس به گوش میرسد که در کنار «محمود احمدی نژاد» بیشترین گمانهها را به خود اختصاص میدهند. برخی از این نامزدها هرچند به طور رسمی برای انتخابات اعلام حضور نکرده اند با این حال سفرهایی که دارند، سخنرانیها، اظهارنظرها و مصاحبههایی که دارند نشان میدهد که عزم خود را برای حضور در رقابت انتخاباتی جزم کردهاند. درخواستهای مردمی از این افراد هم به نوعی نشان دهنده وجه دیگری از فعالیتهای پیشا انتخاباتی برخی از نامزدهاست.
در کنار چهرههایی که به صورت بالفعل و بالقوه نامزد انتخابات ریاست جمهوری محسوب میشوند؛ برخی چهره ها هم به گفته نزدیکان و همفکران آن ها در سودای ریاست جمهوری سیزدهم نیستند. «محمدباقر قالیباف» رییس مجلس یکی از همین چهرههاست که علیرغم فعالیت ماههای اخیر که شائبه انتخاباتی ایجاد کرده بود بر اساس اعلام یکی از چهرههای نزدیک؛ قصدی برای حضور در انتخابات در مقام کاندیدا ندارد. «محسن پیرهادی» عضو هیات رییسه مجلس با اشاره به اینکه قالیباف در پاسخ به توصیهها گفته است؛ بر مجلس تمرکز داشته و بنای کاندیداتوری ندارد؛ تصریح کرد: «برداشت من این است که با افزایش احتمال حضور آیتالله رییسی، دکتر قالیباف آمادگی کمک به او را دارد.» گرچه نمیتوان قاطعانه از کنارهگیری رییس مجلس در انتخابات آینده با این اظهارنظر سخن گفت اما به نظر میرسد موضوع کاندیداتوری حجت الاسلام «ابراهیم رییسی» دستکم برای اصولگرایان جدیتر از گذشته شده است..
سازوکارهای اجماعساز اصلاح طلبان و اصولگرایان
اعلام حضور رسمی کاندیداهای انتخاباتی از یک سو و تشکیل و تثبیت نهادهای اجماع ساز و وحدت بخش اصلاح طلبان و اصولگرایان از یک سو؛ جو سیاست و رسانه در ایران را رنگ انتخاباتی داده است. در این میان اصلاحطلبان پس از روزها رایزنی و گفت و گو؛ سرانجام رییس و سخنگوی نهاد جدید اجماع ساز خود را شناخت. به گفته «آذر منصوری» قائم مقام حزب اتحاد ملت؛ مجمع عمومی نهاد اجماعساز عصر چهارشنبه ۶ اسفند تشکیل جلسه داد و بعد از تصویب آییننامه و مشخص شدن ارکان نهاد اجماعساز، انتخابات برای تعیین ارکان و مسئولان این جبهه برگزار شد. در این جلسه بهزاد نبوی به عنوان رییس، حسین مرعشی و حسین کمالی نواب رییس و آذر منصوری به عنوان سخنگو و علی باقری به عنوان دبیر جبهه اصلاح طلبان ایران انتخاب شدند.»
بازگشت «بهزاد نبوی» از مهمترین و در عین حال باتجربهترین چهره های اصلاح طلب به عرصه تصمیمسازی این جریان نشان میدهد که انتخابات ۱۴۰۰ همچنان برای اصلاحطلبان جدی است. اما این جدیت با چالشهای بیرونی و درونی بسیاری هم روبرو است؛ از اصلاح طلبانی که به هر قیمت و با هر کیفیت خواستار حضور در قدرت هستند تا اصلاح طلبانی که عطای قدرت را به لقای آن بخشیده و درصدد بازگشت به مردم هستند. گروه اول از هم اکنون در پی معتدلترینهای رقیب هستند که ائتلافی تشکیل دهند و رییس جمهوری از آنان و وزیری از اینان را کافی میدانند. گروه دوم اما جز به نامزدی اصیل از جنس اصلاحات قانع نبوده و معتقدند اصلاحطلبان باید ثابت کنند به هر قیمتی در انتخابات شرکت نمیکنند. هرچند این اختلاف در دو دیدگاه جدی به نظر میرسد اما اصلاح طلبان این موضوع را نشانه تفرقه نمیدانند. بخش دیگر چالش شورای نگهبانی است که رویکرد سختگیرانه ای در موضوع احراز صلاحیتها دارد و به یکی از مهمترین کانونهای انتقادی اصلاحات به ویژه پس از انتخابات مجلس یازدهم تبدیل شده است. دغدغه دیگر هم مردمی هستند که برای حضورشان در پای صندوق های رای انگیزههای لازم باید به وجود آورده شود و اصلاحات بدون این حضور نمیتواند به نتیجه ای درست و مشخص دست یابد.
اگر نهاد اجماع ساز اصلاحات با چالشهایی از جنس بالا روبروست؛ نهادهای اجماع ساز اصولگرایان با اختلافات درونی مواجه هستند و به نظر میرسد این گفته «غلامرضا مصباحی مقدم» سخنگوی جامعه روحانیت که در قوم من همه رییس هستند! در حال عملی شدن است. شورای وحدت و شورای ائتلاف گرچه مدام از اتحاد و اجماع در آینده سخن میگویند اما اظهارات انتقادی از یکدیگر هم در رسانهها از سوی هریک از منتسبان به دو نهاد؛ کم منتشر نمی شود. با این وجود اصولگرایان باید بیش از هر زمان دیگری برای به صحنه آمدن حجت الاسلام رییسی تلاش کنند از آن جهت که با وجود شواهد موجود از اختلافات؛ تنها گزینه ای است که میتواند اصولگرایان را به وحدت رسانده و احتمال رسیدن به پاستور را افزایش دهد.
مشاهده خبر در جماران