کدخبر: ۱۴۹۸۸۱۵ تاریخ انتشار:

گزارش جی پلاس از آتشی که بورس بر خرمن زندگی ها زد؛

روایت های تلخ از مشکلات متضرران بازار سرمایه/ آیا وزیر اقتصاد درباره ضررها هشدار داده بود؟!

شمار متضررین بورس همچنان بالا است و جدا از سرمایه های آنان، شکست روحی و عاطفی که متحمل شدند یکی از مهمترین مسائلی است که باید به آن پرداخت. از سوی دیگر اظهارات اخیر وزیر اقتصاد نیز به مذاق سهام داران خوش نیامده است.

گروه اقتصاد و درآمد جی پلاس، میلاد شیراوند: میلیون ها ایرانی در بازاری حضور پیدا کردند که بهار آن خیلی زود به خزان تبدیل شده و  موجی از نارضایتی را بین کسانی که از ترس تکرار تورم های کمرشکن سال های اخیر برای حفظ ارزش دارایی های خود به بازار بورس پناه آورده بودند، رقم زده است.

چندی پیش فرهاد دژپسند وزیر امور اقتصاد و دارایی در پاسخ به سوالی در ارتباط با دعوت مردم به بازار سرمایه گفته است: به مردم گفتم سوددهی بورس تضمین شده نیست و دینی بر دوشم نیست.

سخنان وی خیلی زود به یکی از داغ ترین موضوعات  شبکه های اجتماعی در بین کاربران تبدیل شد و انتقادات شدیدی  را متوجه وی کرد.

 

آیا وزیر اقتصاد واقعا پیش از ریز بورس هشدار داده بود؟

 

برای بررسی ادعای وزیر اقتصاد درباره نقش او در پیش گیری از ضرر مالی مردم عادی در بورس، به بررسی اظهارات وی در سه ماه اول سال که شاخص بورس با رشد فزاینده ای همراه شده بود، پرداخته ایم.

در آن سه ماه بنا بر آمار بیش از 4 میلیون نفر کد معاملاتی بورسی دریافت کرده بودند و قیمت اغلب شرکت های حاضر در بورس بیش از 4 برابر افزایش یافته بود و شاخص بازار بورس نیز تقریبا به ارتفاع حدودا 2 میلیون واحدی رسیده بود.

بررسی ها در سایت وزارت اقتصاد دارایی نشان می دهد وزیر اقتصاد در دوره ای که بازار بورس اصطلاحا به صورت شارپی افزایش پیدا کرده بود هیچ وقت درباره تضمین نداشتن بازار سرمایه صحبتی به میان نیاورده است.

در سایت مذکور از 1 فروردین  تا 31 خرداد 1399، پنجاه و دو خبر که بیانگر سخنان وزیر اقتصاد است درج شده که نشان می دهد وزیر حتی در تشویق مردم برای حضور در بازار نقش ایفا کرده است و در این میان هشداری درباره ضرر های هنگفت نیز نداده است.

در ادامه برخی از آنان را مرور می‌کنیم:

 

در فروردین ماه سال جاری وزیر اقتصاد در پاسخ به نگرانی ها درباره وجود حباب ها در بازار سرمایه،  با اشاره به اینکه شاخص بازارسرمایه صرفا منعکس کننده تحولات بازار نیست،  بلکه تحولات اقتصاد کشور نیز بر آن اثر دارد، اظهار داشت: بر اساس پژوهش های مستقلی که سازمان بورس و اوراق بهادار و پژوهشکده امور اقتصادی هر یک جداگانه انجام  داده اند،  وجود حباب کلی در بورس تائید نشده است .

 

از سوی دیگر دژپسند در همان ماه، از اهمیت ورود سهامداران خرد با بازار سرمایه نیز سخن به میان آورده است.

وی  ویژگی خاص بازار سرمایه را پذیرش سرمایه افرادی که اصطلاحا دارای "خرده منابع" هستند عنوان کرده و گفته بود: این افراد با گسیل منابع خرد به این بازار و استفاده از مشاوره تخصصی، می توانند به سود مناسب دست یابند.

وزیر اقتصاد در اردیبهشت ماه نیز  از یک مجوز که از سوی مجلس به دولت داده شده نام می برد که هدف آن هم مشارکت دادن همزمان عامه مردم و فعالان  بازار بورس و هم کاهش ریسک برای خریداران است.

این سخنان وزیر درباره کاهش ریسک حضور افراد در بازار بورس نیز با کوچکترین توصیه یا هشداری از سوی وی همراه نبود.

او درخرداد ماه سال جاری در جلسه اتاق بازرگانی با اشاره به برخی اظهار نظر ها در مورد احتمال بروز مشکلاتی در بازار سرمایه در آینده، تاکید کرده بود: احتمال بروز مشکل نه تنها در بورس که در هر زمینه ای وجود دارد و این طبیعی است اما برای هر چه پایین تر آوردن چنین احتمالی، باید به مقاوم سازی بازار سرمایه بپردازیم که افزایش عرضه های اولیه و ارائه ابزار های مختلف بورسی از جمله مواردی است که در این خصوص کارکرد دارند.

دژپسند در این سخنان خود نیز با عادی جلوه دادن ریسک احتمالی پیش روی بازار بورس، از اقدامات خود برای مقاوم شدن بازار در برابر مشکلات خبر داده بود در حالیکه بورس در روزهای اوج خود به سر می برد و بنابر نظر کارشناسان احتمال ریزش آن وجود داشت.

اما دژپسند دست‌کم یک بار در سال جاری درباره اینکه دولت تضمینی در بازار بورس نمی دهد، سخن به میان آورده است؛ زمانی که شاخص بازار بورس روزهای بدی را سپری می کرد. او در اواخر شهریور ماه که شکست شاخص بورس شدت زیادی گرفته بود و سرمایه های زیادی از دست رفته بود گفت: «حمایت دولت از بازار سرمایه، به معنای "دادن تضمین" نیست.»

چند روز بعد از این اظهار نظر وزیر اقتصاد؛ وی در حاشیه ی جلسه ای دیگر با اعضای کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی تلویحا مردم را به حفظ حضور خود در بازار بورس فراخوانده و  گفته بود: من هیچ توصیه ای به فعالان بازار سرمایه، برای خرید یا فروش ندارم، ولی می توانم این خواهش را مطرح کنم که مردم، در مورد فروش دارایی خود حداکثر دقت را بکنند و آن را به قیمت مناسب به فروش برسانند.»

دژپسند این بار در مهرماه سال جاری که بازار سرمایه اوضاع خوبی نداشت و دیگر خبری از آن شور و نشاط سه ماهه اول سال نبود، خاظرنشان کرده است: همواره از همه عزیزانی که می خواهند وارد بازار بورس شوند یا از آن خارج شوند، دقت عمل را خواهش کرده ام و بدین منظور سه عبارت «مطالعه، مشاوره، معامله» را مؤکدا بکار برده ام.

اما حالا که دژپسند از موضع حمایتی خود به سمت هشدار های تلویحی تغییر موضع داده، در ادامه همان اظهارت خود از برجسته کردن نکات منفی گلایه می کند و می گوید: در حالی که نظر سنجی های انجام شده، در خیلی شاخص ها برآورد خوبی از بورس به دست داده است، متأسفانه شاهدیم، عده ای صرفا نکات منفی  را برجسته کرده اند، در حالی که منطق حکم می کند که همه نتایج را با هم ببینیم.

وزیر اقتصاد باز هم در ادامه اظهار داشت: ما در جلسات اخیر شورای عالی بورس، ابزار هایی را تعریف کرده ایم که خیلی موقعیت های خوبی را برای بورس ایجاد می کند.

سخنان وی نشان می دهد حتی در زمانی که ضررها به مردم وارد شده بود، وی در کنار هشدارهای نسبتا کلی، بر کارامدی بازار بورس تاکید کرده بود.

با این حال وزیر اقتصاد معتقد است دینی بر گردن او نیست و در خصوص نوسانات آنچه که لازم بوده را به مردم گفته بود.

اکنون که در انتهای سال 1399 قرار گرفته ایم بازار بورس بعد از رشد نسبی پس از انتخابات آمریکا، با روند ریزشی جدیدی مواجه شده به گونه ای امکان نقدشوندگی برای سهام داران نزدیک به صفر شده است و شاخص با ابزار هایی مانند دامنه نامتقارن و ... همچنان به روند نزولی خود ادامه می دهد.

البته در کنار مسئولان دولتی، مجلسی ها نیز در رسیدگی به اوضاع بنا بر آنچه که ادعای آنان یعنی «مجلس انقلابی» است، هنوز نتوانسته اند کاری از پیش ببرند و فعلا سهام داران متضرر و عمدتا نا آشنا با بازار سرمایه، چشم انتظار حرکت جدی در حمایت از بورس نه صرفا با تزریق منابع مالی بلکه با نظارت هوشمندانه و برخورد قاطع با عملکرد نابکارانه و سوءاستفاده گر برخی افراد، جریانات و کارگزاری ها و تشکل های به اصطلاح حقوقی های بازار سهام هستند!

 

اکنون بازار بورس در وضعیتی قرار گرفته است که القای جوهای روانی ناشی از تحرکات حقوقی های بازار سهام، باعث تحریک سهام داران خرد و ناآشنا شده و متاسفانه بر ضررهای آنها که نیازمند منابع مالی خود در این اوضاع معیشتی هستند نیز می افزاید!

میلیون ها نفر با ضررهای هنگفتی مواجه شده اند و از تمام مسئولینی که برای حضور آنها در بورس تبلیغ می کردند گلایه مند هستند و روایت های تلخی از سرانجام آرزوهایی که در سر می پروراندند و اتفاقاتی که زندگی را به کامشان تلخ کرده، را با ما در میان گذاشته اند که در ادامه می خوانید(اسامی بنا به درخواست مصاحیه شوندگان تغییر کرده است).

 

 

بنویسید چه بلایی بر سرمان آوردند

می پرسد شما خبرنگار هستی؟ وقتی پاسخ مثبت می شنود، می گوید: حتما بنویس چه بلایی سر مردم آوردن!

محمد یکی از پرسنل دانشگاهی در مرکز تهران بوده است که اکنون می گوید علی رغم ساعات کاری زیاد و دریافت حداقل حقوق کارگری، از کار بیکار شده است.

وی از شرایط سخت زندگی خود درگذشته می گوید تا اینکه تصمیم می گیرد یک زمین که دارایی خانوده بوده را به فروش برساند و در بورس سرمایه گذاری کند.

او می گوید: در شرایطی که شاخص یک میلیون و هشتصد هزار رو تازه رد کرده بود و همش درجا میخورد 290 میلیون تومنی آوردم تو بورس.

محمد می گوید تحت تاثیر تبلیغات تلویزیونی درباره عرضه صندوق پالایش یکم اقدام به خریداری سهام شرکت های نفتی موجود در این صندوق کرده است.

محمد به فروپاشی یک باره بازار اشاره می کند و می گوید: تا چشم باز کردم دیدم شده 50 تا 60 درصد ضرر. آدم دلش نمی‌اومد بفروشه. از اون طرف اون زمینی که فروخته بودیم فروشنده چک آخر رو پاس نکرد و خواست فسخ کنه ماهم قبول کردیم. تا بهمن ماه مهلت گرفتیم اما بازار برنگشت. دست آخر زمین رو به قیمت پایین تر فروختم که پول اون بنده خدا رو بدم.»

حالا از سرمایه 290 میلیونی محمد تنها 80 میلیون مانده است که هفتاد میلیون تومان آن مربوط به قرضی است که از اقوام خود گرفته است.

محمد درکنار فشار خانواده و بیکاری به یک مشاور املاک برای کار مراجعه کرده است و با درآمد خود حتی توانای پرداخت اقساطش را ندارد.

او می گوید آنهایی که از آخرت و عدالت می گفتند ما را بیچاره کردند چراکه پول خرید لباس یا یک تفریح ساده نیز برایش نمی ماند.

 

فکر نمیکردم انقدر راحت به ما پشت کنند/ سخنان رییس بنیاد شهید ما را فریب داد

 

آرش یکی از کسانی است که می گوید 7 سال سابقه فعالیت در بورس را دارد و با نحوه تحلیل تکنیکال و فاندامنتال در بورس نیز آشنایی دارد. او معتقد است که اتفاقات اخیر بازار بورس یک اتفاق که آن را بشود «نوسان» نامید، نیست بلکه یک ریزش برنامه ریزی شده بود!

او اکنون دچار افسردگی شده و چند ماه است بدون مراجعه به پزشک خود اقدام به مصرف قرص «ترامادول» می کند. آرش می گوید: روزی یک وعده غذا شاید بخورم. مدام قرص می خورم چون اعصابم نمی کشه. یک و نیم میلیارد پولم رفت. پولی که همه زندگیم بود. نه ماشین دارم نه خونه، پولی که پس انداز یک عمر پدر و طلاهای مادر و قرضی که از عموم کرده بودم بر باد رفت.

او یکی از دلایل ضرر 75 درصدی خود را اظهارات سعید اوحدی رییس بنیاد شهید درباره سهام بانک دی عنوان می کند.

اوحدی در یک گفت و گوی تلویزیونی از سهام داران بانک دی که بخشی از آن متعلق به این بنیاد است، خواسته بود سهام خود را نفروشند چرا که اتفاقات خوبی در راه خواهد بود.

آرش در اینباره می گوید: دقیقا بعد از اون صحبت ها، سهام آن چند روز حجم بالا معامله شد و شروع کرد به ریزش انگار میخواستن سهم های خودشون رو خالی کنند. یک سال مدام گفتند میخوان افزایش سرمایه بدن. امروز فردا کردن و اون درصدی که بارها گفته بودن رو ندادن و کم کردن. بهونه شون هم اینه که بازار ریزش کرده کلا. در حالی دی نسبت به سهام های بانکی دیگر بیشترین ریزش رو داشته است.

 

پول جهیزیه ام بر باد رفت و افسرده شدم

زهره که به صورت پاره وقت در حوزه عکاسی کار می کند می گوید: با توجه به تبلیغاتی که می‌شد اعتماد کردم و فکر می کردم باید دارایی ام را یک جایی سرمایه گذاری کنم از طرفی هم نمی خواستم طلا و ماشین بخرم.دارایی ام را در صندوق رشد سامان گذاشتم و با توجه به نموداری رشدی که داشت و رشد 500 درصدی که در سال قبل داشته بود با خودم فکر کردم اگر پولم را در اینجا سرمایه گذاری کنم میتوانم در این نوسانات ارزی، سرمایه ام را حفظ کنم.

او ادامه می دهد: 23 میلیون تومان از 50 میلیون سرمایه ای که پدرم برای خرید جهیزیه داده بود از دست رفت.

می گوید وقتی شما در جایی زندگی میکنید که مدام قیمت ها در حال افزایش است من چاره ای جز سرمایه گذاری در راهی که تمام مسئولین ارشد کشور آن را تبلیغ میکردند نداشتم.

او میگوید این روزها شماتت اطرافیان خطاب به او خیلی زیاد شده است و این موضوع برای او آزاردهنده شده است.

وی ادعا می کند مسئولین و  رسانه ها با مردم بازی کردند و خاطرنشان می کند: ضرر مالی که متحمل شدم را می توانم با دوسه سال کارکردن جبران کنم اما ضرر اصلی که به ما وارد شد این بود که اعتماد ما از بین رفت و از لحاظ روحی دچارمشکلاتی نظیر افسردگی شدیم به طوری که دیگر نمی توانم پای صحبت های تلویزیون بنشینم و هیچ اعتمادی به هیچ رسانه دیگری هم نخواهم کرد.

این مالباخته به سخنان وزیر اقتصاد مبنی بر اینکه دینی بر گردن او نیست چراکه به مردم هشدار داده بود، اشاره می کند  و می افزاید: این سخنان دقیقا بعد از اینکه دارایکم شروع به ریزش کرده بود از طرف مسئولین شنیدیم وگرنه تا قبل از آن اگر من چنین صحبتی را  شنیده بودم هیچوقت وارد این بازی نمی شدم. همه این آقایان قول می دادند سرمایه مردم حفظ شود و سراسر شهر هم بنر زده بودند و مردم را تشویق به سرمایه گذاری در بورس می کردند.

 

خانه ام را دادم رفت

 

رضا یک معلم است که در لرستان زندگی می کند می‌گوید خانه خود را فروختم و با بقیه دارایی هایم وارد بورس شدم. خانه را با مبلغ 600 میلیون تومان فروختم و اکنون 66 درصد سرمایه ام از دست رفته است در حالی که ارزش همان خانه اکنون سه میلیارد است.

 

بازار نمی گذارد با ضرر ۶۰ درصدی خارج شوم!

فرهاد مهندس معدن است و در یکی از استان های جنوبی مشغول به کاراست. او می گوید سال ها در بورس حضور داشته و توانسته بود سرمایه خانودگی شان را به مرز 3 میلیارد تومان برساند. با اوج گرفتن بورس نزدیک به دو میلیارد تومان از اقوام خود دریافت می کند تا برای آنان نیز سرمایه گذاری کند.

او می گوید تا جایی که می‌توانست پاسخگوی طلبکاران باشد، صبر کرده اما اکنون که از 5 میلیارد تومان تنها 2 میلیارد ان باقی مانده قصد دارد قید سرمایه خود و خانواده اش را بزند تا بتواند طلب دیگران تسویه کند اما شرایط فعلی بازار حتی امکان نقد کردن باقی مانده سرمایه اش را به او نمی دهد.

او مدعی است یکی از دلایل صبرش در بورس سخنان رییس دفتر رییس جمهور درخصوص ماندگاری شاخص درارتفاع یک میلیون و ششصد هزار واحدی بوده! و می گوید: اعصابی برایم باقی نمانده است. از زندگی خود سیرم.

 

 

یک ماه دیگر بی خانمان می شوم

کامران می گوید با هزار امید و آرزو وقتی تبلیغات انبوه درباره بازار بورس را دیده پولی که برای افزایش رهن خانه اش کنار گذاشته بود را وارد بورس کرده است که اکنون نیمی از ان از دست رفته است.

او می گوید یک ماه دیگر موعد تمدید قرارداد خانه ام است و با این اوصاف باید بی خانمان شوم چراکه پول لازم برای راضی کردن صاحب خانه ام را ندارم.

 

شکایتم از صداوسیما را پیش خدا می برم

 

حامد سرباز است و میگوید اگرچه سرمایه اش رقم بزرگی نبوده اما همه دارایی او پس از سال ها پس انداز، محسوب میشود.

او در خصوص اتفاقی که برایش افتاد می گوید: وملی (نام اختصاری نماد شرکتی در بورس) در ۸۰ هزار تومن بسته شد و ۳ ماه فرصت خروج نداد و اومد تا ۲۰ تومن . در این ۳ ماه حتی یکبار هم سهم به خاطر نوسان ۲۰ یا ۵۰ درصد بسته نشد . چرا بسته نشد؟ از کی باید بپرسیم؟ دردمونو به کی بگیم پیش کی ببریم؟  با ۶۰ درصد ضرر فروختم ، پولی که از حقوق سربازیم گرفته بودم.

او از رسانه ها به شدت انتقاد می کند و سر اخر می گوید: صدا و سیما ، خبرگزاری ها و همه رسانه های داخلی فریبم دادند ، احساساتی شدم و هیجانی برخورد کردم. شکایتم از آنها را  پیش خدا میبرم.

 

در یک مخمصه گیر افتاده ام

 

مهدی سال گذشته توانسته بود از بانک یک وام 50 میلیونی بگیرد تا آن را دربورس سرمایه گذاری کند. او می گوید حدود 22 میلیون از پولش را از دست داده است و اکنون 4 ماه می شود که قسط های وام خود را نتوانسته تسویه کند و اکنون در یک مخمصه گیر افتاده است

 

 

موهایم سفید شد/ مدام با خانواده ام درگیر می شوم

 

محمدرضا 28 سال، یکی از قدیمی های بورس است و می گوید بر خلاف آنکه مسئولین می خواهند همه چیز را گردن افراد تازه وارد بیدازند، بدون آموزش وارد بورس نشده بود. او می گوید به شکل حرفه ای در این بازار فعالیت داشته است ولی زمانی که افرادی خارج از این بازار ان را دستکاری می کنند راهی برای حرفه ای ها هم باقی نمی گذارند.

محمدرضا اهل ارومیه است و می گوید سبد دوستم را مدیریت می کردم 76 درصد در ضرر است و سال ها زحمت خودم را نیز به باد دادم.

او از اینکه فکر می کرده نباید در بازارهایی مثل طلا و ارز یا مسکن سرمایه گذاری کند،  ابراز پشیمانی می کند و می گوید: مسکن مهر در شهر من در همین مدت زمان از 40 میلیون تومان به 500 میلیون تومان رسیده  است.مردم اگر دلالی می کردند بهتر از این بود که ظاهرا در بخش مولد اقتصاد کشور سرمایه گذاری کرده اند. من خیلی ناراحت می شوم که می بینم همه چیز افزایش قیمت داشته در این مدت به جز زحمت ما!

 

محمدرضا ضرر مالی خود را در برابر فشار روحی که متحمل می شود  را ناچیر می خواند و عنوان می کند: نصف موهایم در این سن سفید شده است چون پول بازنشستگی پدرم را به باد داده بودم. اعصابم ضعیف شده و سر مسائل کوچک با تمام اطرافیانم درگیر می شوم.

او می گوید هرچند به بورس معتاد است اما دیگر قصد ماندگاری در بازار بورس را ندارم و می خواهم با باقی مانده سرمایه ام وارد کار ملک شوم.

 

شمار متضررین بورس همچنان بالا است و جدا از سرمایه های آنان، شکست روحی و عاطفی که متحمل شدند یکی از مهمترین مسائلی است که باید به آن پرداخت و از برجای گذاشتن آثار نگران کننده ای همچون طلاق، خودکشی، گسترش فقر و خشونت جلوگیری کرد.

مشاهده خبر در جماران