فریدون عباسی: کاندیدای ریاست جمهوری هستم؛ من مستقلم!/ روحانی باید استیضاح شود
فریدون عباسی نماینده کازرون در مجلس می گوید: برای ریاست جمهوری به بنده پیشنهاد دادهاند. نه این حزب ها و دستگاه هایی که هستند. اینها اصلاً متصور نیستند که ما آدمیم! همه میخواهند در ۵۰، ۶۰ نفر؛ میگویند: این، این و این؛ افراد را می سازند یا ممنوع التصویرت می کنند! یک عده ای آمده اند سراغ بنده و گفته اند که هستی؟ من هم گفتم: بله هستم! بعد از شهادت فخری زاده گفتم هستم! گفتند: چرا؟ گفتم چون شهریاری شهید شد من شدم رئیس انرژی اتمی؛ خرسند [امام جمعه کازرون] شهید شد، من شدم نمایندۀ کازرون! حالا فخری زاده شهید شد من باید بروم و رئیس جمهور بشوم! به همین سادگی!
به گزارش جماران؛ آنچه در ادامه می آید، گزارش اختصاصی کازرون نما از جلسه پرسش و پاسخ دکتر فریدون عباسی (نماینده کازرون در مجلس شورای اسلامی) با طلاب، فضلا و روحانیان کازرونی مقیم قم است. این جلسه در تاریخ ۱۵ بهمن ماه ۱۳۹۹ در دفتر مجمع طلاب و فضلای استان فارس در شهر مقدس قم برگزار شده است. کازرون نما پیشتر قسمت اول این گزارش را که به سخنان ابتدایی آقای عباسی و نیز سخنان امام جمعه محترم کازرون اختصاص داشت، منتشر کرده است. اینک قسمت دوم این گزارش که متن پیاده شدۀ صوت این جلسه است را تقدیم می کنیم.
سوال: رأی شما به طرح شفافیت آرا نمایندگان چه بود؟
طرح شفافیت آرا نمایندگان را امضا کردم اما به آن رأی ندادم
طرح شفافیت رو من امضا کردم ولی کار را که دنبال کردم دیدم اینها می خواهند طرح را ببرند توی کمیتهای در کمیسیون و معلوم نیست که چه چیزی تویش در می آورند. چون من خودم شفافم و راحت حرف می زنم اگر بگویند مال ات را اعلام کن! می گویم: خب ما مالمان را باید به قوۀ قضائیه طبق اصل ۱۴۰ اعلام کنیم این دیگر اینقدر بحث ندارد. در [ایام] انتخابات هم من می گفتم که ما قانون برایش داریم و همۀ مسئولان باید اموالشان را به قوۀ قضائیه اعلام کنند ولی بوی سیاسی اش بیشتر از بوی دیگرش بود! یعنی آن چیزی که امروز در مجلس دیدید که رأی نیاورد دلیلش این بود که باید دو سوم نماینده ها رأی می دادند. من دیدم حرکت سیاسی اش غالب است. از طرفی من یک اعتقاد دارم در سال ۹۴ و ۹۸ هم در انتخابات همین حرف را زدم؛ می گفتم: آیا جامعه ظرفیت شفافیت و شفاف شدن آرا را دارد یا ندارد؟! این سوال اول است. یعنی آنهایی که می خواهند به ما رأی بدهند، من باید با نظر کدامشان حرکت کنم؟ یعنی رأیم شفاف باشد؛ مثلاً به یک موضوع رأی بدهم نگاه کنید تهدید می کردند از طریق پیامک که شما اگر رأی ندادی و شفاف نبود، دورۀ بعد از رأی خبری نیست! ارعاب نماینده که دیگر نمی شود شفافیت؛ اینجوری که نمی شود به شفافیت رای داد با تهدید! پس من، نه! امروز [در مجلس] نشستم که همه چیز را گوش بدهم. یک خورده هم دیر [شد] قرار بود ساعت ده [به سمت قم] راه بیافتم؛ نشستم که به رأی گیری برسم؛ به نتیجه نرسیدم که اینجوری که می خواهند مثل بودجه ببرند جلو؛
وضعیت مجلس جدید
در موضوع بودجه هم گفتند به کلیات رای بدهید بعد در کمیسیون درستش می کنیم مثل [قانون] شرایط [انتخابات] ریاست جمهوری آن را هم گفتند به کلیات رأی بدهید تا بریم در کمیسیون شوراها آنجا درستش می کنیم؛ ولی ما دیدیم که نظرات خاص داده می شود؛ یعنی اگر چند تا چیز را در مورد [قانون] ریاست جمهوری درست نکرده بودند به آن [قانون هم] رأی نمی دادم. مثلاً در بودجه نظر ما از اول به رد کلیات بود چون بودجه ای که دولت داده بود، درست نبود؛ دوباره این جریان سیاسی آمدند [و گفتند:] آقا! بیایید رأی بدهید بعد [آن را] می بریم درست می کنیم؛ قول دادند که دولت به شورای نگهبان گفته که من نظر مجلس رو تأمین می کنم؛ همۀ اینها بر باد رفت؛ چرا؟! دیروز که بودجه رد شد برای این بود که حرف هایی که اول گفته بودند فقط ما یک ماه وقت تلف کردیم! هی شب دیر خوابیدیم! از صبح تا شب نشستیم که سهم کازرون یا سهم انرژی در کشور چه می شود؟ این همه کارگروه کار کردند بعد یک عده ای در کمیسیون تلفیق نمی خواهند ۴۵ نفره تصمیم بگیرند [بلکه] می خواهند یه عدۀ خاصی تصمیم بگیرند.
واقعیت رد اعتبارنامه تاج گردون
این همان قضیه ای بود که تاجگردون را به خاطرش رد کردند؛ دقت کنید اعتبارنامۀ تاجگردون اینطوری رد شد که می گفتند هرچه دلش بخواهد را می رود در بودجه می نویسد! مثلاً همه اش برای گچساران کار می کند! حرف هایی که در مجلس زده شده نمی گویم اعتقاد بنده است خب اگر آن بد بود شما هم دارید بد می کنید. یعنی باید بودجه بیاید قشنگ در کمیسیون تلفیق بحث بشود؛ بعد بیاید در صحن؛ اجازه بدهید بقیه حرف بزنند؛ نه اینکه چند نفر بخواهند بودجه را ببندند.
این هیئت رئیسۀ مجلس مجدداً رأی نخواهد آورد
این الآن مشکل ایجاد کرده که دور بعد این هیئت رئیسه رأی نخواهد آورد یعنی با این شکل ادارۀ مجلس این زمزمه هست که اینها رأی شان را از دست داده اند؛ یعنی رئیس مجلس که ۲۳۰ یا ۲۴۰ رأی آورده بعید است که دفعۀ بعد ۱۴۰ یا ۱۵۰ رأی بیاورد؛ اگر بخواهد به همین روال حرکت کند.
بیشتر نماینده های تهران طرفدار شفافیت و بیشتر نمایندگان شهرستان ها مخالف شفافیتند
پس این بحث شفافیت آرا هم با اختلاف سه رأی، رأی نیاورد که بنده هم خدمتتان می گویم که اول با آن دید که واقعاً شفاف باشد، امضا کردم اما وقتی بخواهند سیاسی استفاده کنند من آدم بقیه نیستم؛ امروز من رأی مثبت ندادم؛ گفتم باید عوض بشود و دوباره بیاید که بحث کنیم! طولانی توضیح دادم که بدانید در مجلس چه خبر است. نماینده های تهران بیشتر طرفدار شفافیت اند اما نماینده شهرستان ها که من با آنها صحبت کردم موافق نیستند! می گویند که ما در شهرستانها با مشکل مواجه می شویم چون در شهرستان ها خیلی به همدیگر گیر می دهند
نماینده مجلس باید از جریان های حزبی باشد
حالا من این پیشنهاد خودم است که باید از قبل معلوم باشد که نماینده مال چه جریان فکری یا حزبی است. مرامنامه، اساسنامه [داشته باشند و معلوم باشد] راجع به اقتصاد، سیاست خارجه، حزب و گروهش چه فکر می کنند. مردم به آن رأی بدهند نه اینکه مردم بیایند و بگویند چون این فرد قوم مان است به او رأی می دهیم. آیا در کازرون غیر از این بود؟! یکی هفتۀ آخر می آید چون فامیل یک عده ای است به او رأی میدهند؛ این به نظر من درست نیست.
مردم ظرفیت شفافیت دارند؟!
بهتر است از قبل مواضع طرف معلوم باشد و مردم به او رأی بدهند. مثلاً راجع به برجام که من منتقد بودم و مخالف برجام هستم بگویم: خوب یکی رفته بود به برجام رأی داده بود بعد در حوزۀ انتخابیه او را [کتک] زده اند! این چه شفافیت آراست؟! خوب من نسبت به برجام مخالفم ولی من دیگر اجازه نمی دهم که یک نماینده ای را در مراسم عزاداری امام حسین (ع) ضرب و جرح کنند که چرا رأی دادی! مردم ظرفیت شفافیت دارند؟!
سوال: چرا مجلس انقلابی نسبت به برخی اشتباهات و اقدامات دولت اقدام جدی انجام نمی دهد؟
انتقاد از لاریجانی، خاتمی، احمدی نژاد و روحانی
من اول بگویم که من مشکلات کشور را همه را ناشی از رئیس دستگاه اجرایی می دانم چون رئیس دستگاه است که معاونش را انتخاب و وزرا را معرفی می کند و بعد [مشکل از] مجلسی [است] که به آنها رای دادهاند. مجلسی که رئیسش هم دست شماها که قم هستید، بوده است. رئیس مجلس ۱۲ سال از قم بوده است. خوب این چطور مجلس را اداره کرده که یکی مثل آخوندی رأی بیاورد که بگوید: من افتخار می کنم که یک مسکن نساخته ام! بعد این بحران مسکن در کشور به وجود بیاید. هر دفعه [هم که] آقای آخوندی را آوردند که استیضاح کنند، نشد. بعضاً رای بیشتر هم آورد. این چطور مدیریتی است؟ یعنی ما فقط بگوییم رئیس جمهور مسئول بوده و رئیس مجلس مسئول نبوده است؟ تا دستگاه اجرایی درست نشود و از ایدئولوژی سازی دست برندارد، همین آش و همین کاسه است. می خواهد روحانی، احمدینژاد یا خاتمی باشه؛ فرقی نمی کند. من مرحوم هاشمی را می گذارم کنار چون هنوز فکرها به حضرت امام وصل بود؛ هنوز از امام خیلی فاصله نگرفته بودیم. او یک بدعتهایی در اقتصاد لیبرالیستی گذاشت ولی از وقتی که وارد دورۀ خاتمی، احمدی نژاد و دورۀ آقای روحانی شدیم، به چه سرنوشتی دچار شدیم؟ رئیس جمهورهای ما به جای پرداختن به امور اجرایی ایدئولوژی ساز شدند. یکی اسلام رحمانی درست کرد. آن یکی مکتب ایرانی؛ آن هم که بحث غرب و توسعه سیاسی و مطبوعات و اینها را؛ همه به سمتی می روند که دستگاه رهبری را تضعیف کنند. ایدئولوژی کار دستگاه رهبری و شخص رهبر است. اینها اشتباه میکنند.
انتقاد از نمایندگانی که دنبال اخذ تجهیزات و امکانات برای حوزه انتخابیه می روند
ما الآن در ۱۴۰۰ باید دنبال کسی برویم که واقعاً مجری باشد. پس شما از مجلس انقلابی که می رود دنبال اینکه برای حوزۀ انتخابیه تجهیزات و امکانات بگیره انتظار دارید وزیر را درست انتخاب کند؟
تا می خواهی استیضاح کنی می گویند: از بیت گفته اند که نکنید!
بعد هم تا می خواهی استیضاح کنی می گویند: از بیت گفته اند که نکنید! دیگه اینجا چون علما هستید [می گویم:] آقای ذوالنور نمایندۀ قم برای بار دومی که استیضاح روحانی مطرح شد، شب به من زنگ زد و گفت: آقای عباسی چه کار بکنیم؟ دفعۀ قبل [برگ استیضاح را] برای من آورده بود، گفتم: چون مردش نیستی که پایش بایستی امضا نمی کنم. دفعۀ اول اینطور جوابش دادم. دفعۀ دوم چند ماه بعد یک شب زنگ زد؛ گفتم: اگر پایش بایستی من امضا کنم و دیگر امضایم را پس نمی گیرم؛ نگویید: آقا گفتا! من عقلم میگوید: اگر روحانی یک روز زودتر برود به نفع مملکت است؛ از قبل هم گفته ام. صبح که ثبتش کردند من جزو اولین نفراتی بودم که امضا کردم. امضایم را هم پس نگرفتم ولی چرا جلو نمی رود؟! جلوی ۷۳ امضا را گرفتند.
یک عدهای بچه مچه می خواهند وزیر را استیضاح کنند
یک عدهای بچه مچه هستند بلند می شوند، میروند، میخواهند وزیر را استیضاح کنند! اینکه گفتم بچه منظورم کم سن و سال است! جسارت نمی کنم! من می روم از یک بزرگی می پرسم: آقا واقعاً میخواهید وزیر را استیضاح کنید؟ می گوید: نه! حالا ما شمشیر را بالا برده ایم، پایین نمی آوریم! این یعنی سیاسیکاری! آقا! اگر قرار است وزیری استیضاح بشود با استدلال و منطق بیایید و استیضاح کنید.
ما می گوییم: ملت! این انرژی قیمتش واقعی بشود؛ واقعی
خیلی جالبه یک سایتی به اسم خبرآنلاین هست که به یکی از نمایندگان قم منسوب بود، علیه من مطلب زده است. به من می گوید: احمدی نژادی (قصد دارد دیگر! برای انتخابات دارند کار می کنند!) بعد به من نسبت می دهد که می خواهند آب و برق مردم را گران کنند. بعد شما متن را می خوانی می بینی که من همچنین چیزی را نگفته ام. ما می گوییم: ملت! این انرژی قیمتش واقعی بشود. واقعی؛ یعنی می شود که اصلاً سود نگرفت؟! یعنی شما هر کاری می خوای بکنی بالاخره باید قیمت واقعی را بیرون بیاوری؛ یک سودی هم رویش بکشی و صرف توسعه بکنی. صرف تعمیرات بکنی. صرف اینکه این که آینده جمعیت زیاد می شود تکنولوژی مان توسعه پیدا میکند، برق میخواهیم شوخی نیست. همه شعار می دهند که از آفتاب استفاده کنید. بابا! همین انرژی خورشیدی سرمایه گذاری می خواهد؛ از کجا می خواهی بیاوری؟!
آیا شما حاضری ما مازوت نسوزانیم و ۲۵ درصد از کشور خاموش شود؟
آن یکی میگوید مازوت نسوزانید. من می گویم: آقای هنرمند که عکس من را زدی که مردم از شما بیزارند، آیا شما حاضری ما مازوت نسوزانیم و ۲۵ درصد از کشور خاموش شود؟! واقعاً در جمع شما کسی هست؟! واقعیت را من به شما بگویم که الان روزی ۲۵ میلیون لیتر مازوت سوزانده می شود؛ یک ذره که هوا سرد تر بشود بیشتر می شود. چرا ما واقعیات را به مردم نگوییم؟ شفافیت یعنی این ها؛ ولی تا شما شفاف صحبت می کنی برایت در فضای مجازی کلیپ درست می کنند.
شیرازی ها برای ما شاخ می شوند
یکی از کارهای دیگری که کردند بحث راه اندازی مرکز فنی و حرفه ای کازرون بود. اصلاً مرکز فنی و حرفه ای کازرون به وزارت نفت یا به ارتباطات من با زنگنه ربطی ندارد. ما رفتیم با وزیر کار و معاونش یک صحبتهایی کردیم. من ایده مهارت آموزی را دادم او هم پسندید. گفت: اگر مردش هستی من می آیم در کازرون این مرکز را راه می اندازم. خب ما در کازرون باید چه مرکزی راه بیاندازیم؟ اولش باید نفت و گاز و پتروشیمی راه بیاندازیم. موقعیت مان این است؛ اینها را با همین بچه های کازرون فکر کردیم و بچه های شیراز هم کمک کردند. رفتیم و این را راه انداختیم. حالا که راه انداختیم شیرازی ها برای ما شاخ می شوند؛ می گویند: چرا بردید کازرون؟ این باید شیراز باشد! نمایندۀ شیراز به همین صراحت گفت! گفتم: «گر تو بهتر میزنی بستان بزن!» تو هم برو و انجام بده؛ این خوش فکریه کازرونی ها بوده است ما هم دنبالش رفتیم. یعنی می خواهند همه چیز را در حوزۀ خودشان داشته باشند!
ما باید با زنگنه تعامل کنیم
نگاه کنید چرا من این بحث را الان مطرح کردم؟ چون همین مجلسی که به آن انقلابی می گوییم، سر استیضاح زنگنه همان اول آمدند از من التزام بگیرند که تو موضع ات راجع به زنگنه چیست؟! موضع ات را اعلام کن! گفتم: شما بگو موضع من راجع به انقلاب و نظام چیست؟ زنگنه چه کاره است؟ زنگنه چند روز دیگر رفتنی است! این هستش! ما باید برویم تعامل کنیم؛ فکر آیندۀ انرژی کشور باشیم. بنده رفتم و گفتم هر کس وزیر بوده آقای نوذری، رستم قاسمی، میرکاظمی و زنگنه بیایند، من هم بشینم. چون همطراز اینها هستیم؛ بنشینیم و برای ۲۰، ۳۰ سال کشور تصمیم بگیریم. بنشینیم کار کنیم ببینیم کجا قانون می خواهد. پس این بحث هایی که می گویید، نه؛
متأسفانه نماینده ها اول مسئول تدارکات شهرستانند
مجلسی که نماینده اش وقتی وزیری برای سوال [به مجلس] می آید، می رود آنجا زانو بزند و بنشیند، برگه دستش باشد و بخواهد برای حوزۀ انتخابیه اش امضا بگیرد این نمی تواند مسائل استراتژیک کشور را حل کند. اگر می بینیم اشکال هست مال این است که این برخوردها درست نیست و نماینده ها اول مسئول تدارکات شهرستانند بعداً اگر بتوانند یک ذره قانون گذاری می کنند.
سوال: با توجه به قول هایی که شما برای تشکیل کارگروه های مختلف در شهرستان داده بودید و با توجه به وجود طلاب و روجانیانی با تخصصهای مختلف، تاکنون چه اقدامی انجام داده اید؟
هر روز دفتر ما را زیر سئوال می برند
ما آماده هستیم. دفترمان را هم بزرگ گرفتیم؛ هزینههایش را هم قبول کردیم که جا داشته باشیم. تجهیزات و امکانات آوردیم تا به آنهایی که می خواهند فکر کنند سرویس بدهیم. البته لازم هم نیست که حتماً حضور فیزیکی وجود داشته باشند. حتی میتوانند آنهایی که در قم یا جاهای دیگر هستند، کمک فکری بکنند. برای حرف، همه می آیند ولی مشکلی که ما داریم بیشتر آنهایی هستند که نمی توانند کار کنند اما حرف می زنند. یعنی هر روز این دفتر ما را زیر سوال می برند. آقای صباحی تحقیق کردند من هم از طلبه ها استفاده کردم. آنها هم خوب بودند. معتقد بودند؛ از قبل هم با من کار میکردند. من پنج سال است که آنها را می شناسم. ولی خوب بعضیها در کازرون ظرفیت ندارند یعنی فکر کردن و خروجی دادن سخت است ولی در فضای مجازی فحش به این بده، حال آن را بگیر و... کار راحتی است. ما مرتب در این چند ماه تنشهایی داشتیم به خصوص افرادی در کازرون حتی در آن ایامی که من کرونا گرفته و قرنطینه بودم علیه من کار می کردند که کو؟ این نمی آید در جمع مردم! حالا ما در اسفند ماه که کرونا گرفته بودیم تازه منتخب مردم بودیم؛ هنوز رسماً نماینده نشده بودیم. از همان موقع تخریب را شروع کردند و الآن هم هر کاری که ما می کنیم می گویند این کار را نمایندۀ قبلی کرده است! من خدمتتان بگویم اتاقهای فکر هست. اگر میتوانید بیایید. اتاق سلامت روان ما خوب است؛ در موضوع اقتصاد، در بحث های فرهنگی و در هنر ضعیف هستیم؛ یعنی تا من خودم نرفتم یکسری از شعرا، نویسندگان و هنرمندان را جمع کنم هیچ کس این کار را نکرد. ولی رفتیم و بعد هم پیگیری کردیم که از وزارت ارشاد بیایند و مثلاً مقبرۀ آقای مردانی که متروک شده را یک مقداری بها بدهیم و یک آبادی و عمرانی به وجود بیاوریم. همانجا دعوت کنیم از شعرای نورآباد، از فراشبند و فیروزآباد و شب شعری برگزار کنیم و نویسندگان بیایند بنشیند
در کازرون همه اش دوست دارند مرکز استان بشوند
در کازرون همه اش دوست دارند مرکز استان بشوند. خب! بدون زحمت که نمیشود مرکز استان شد. حاج آقا [نمایندۀ طلاب نورآباد] اینجا هستند؛ آیا نورآبادی ها حاضرند که به کازرون ملحق بشوند؟! برای چه بیایند؟! بیمارستانت درست است؟! حوزه علمیه ات درس خارج دارد؟! حاضر نیستند پولشان را هم در کازرون سرمایه گذاری کنند! همه اش بزن و در رو! دلالی! تولید نمی خواهند بکنند! میخواهند فقط خرید و فروش خودرو انجام بدهند. اینها واقعیاتی است که من هر روز هرچه جلو می روم به آنها می رسم. به هر حال اتاق فکر هست دوستان تشریف بیاورند ما در خدمتشان هستیم.
سوال: اقدامات خود را برای بخش های مختلف شهرستان را به صورت مختصر بیان کنید.
کوهچناری ها خیلی به ما نزدیک نمی شوند
کوهچنار را اگر دقت کنید بحث روشنایی هایش را چه شهردار نودان که دیشب با من صحبت میکرد و چه جاهای دیگر انجام شده است. تیرهای برق مثل بقیه جابجا شده یعنی ما همه را یکسان داریم می بینیم و هر کاری که می توانیم در اصلاح شبکۀ برق باید انجام بدهیم. زمین های ورزشی را در کوهچنار با کمک خیرین شروع کردیم؛ سعی کرده ایم جلو برویم. یک مقداری در خود کوهچنار خیلی به ما نزدیک نمی شوند. شاید چون ما پایگاه رأی درستی در قائمیه نداشتیم و آنجا مرکز شهرستان است؛ آدم ها هنوز نیامده اند با ما همکاری بکنند با اینکه من اولین نماینده ای هستم که آنجا دفتر زده ام دفتر را هم در ملای انبار زده ام. یعنی نرفتم درون شهر؛ نرفتم نودان؛ گفتم جایی آن وسط ها بگذاریم تا دسترسی زیاد باشد. با این حال هنوز اتاقهای فکرمان آنجا راه نیفتاده است.
خشتی ها خودشان قدرتمندند، با ما تماسی ندارند
در خشت فعالیت مان کم است چون خشتی ها خودشان قدرتمندند، رابطه دارند، می توانند مشکلاتشان را حل کنند با ما تماسی ندارند؛ یکی دو ماه گذشته عده ای از جوانترها به دفتر ما آمدند و شروع کردیم با آنها کار کنیم. یک مقدار در بحث لایروبی کانال ها شروع کردیم الان هم بدهکاریم ۲۴ تا ۲۵ میلیون تومان گردنمان است که باید پرداخت کنیم.
آب را در تابستان به نخلستان کنارتخته رساندیم. ورزش کنارتخته، شهرک های کشاورزی اقدام کنیم؛ شهرک صنعتی راه بندازیم و جاده را اصلاح کنیم. این چیزهایی [بود] که خود کنار تخته می خواستند؛ شهرداری کنارتخته هم به خاطر اینکه آنجا مسیر عبور هست و آسفالت زیاد مصرف می کند، اولین محمولۀ قیر که ما توانستیم تهیه کنیم ۱۰۰ تن بود؛ البته خیلی نیست اما آن را به کنارتخته دادیم.
راه اندازی آب سرمشهد
بالاده هم از ابتدا من وقت گذاشتم روی بحث سرمشهد که آب آنجا را راه بیندازم آن را تا حد [نیاز] اولیه که می شد [تا] حداقل برای شست و شو آب باشد، انجام شد. ۳۴ کیلومتر فیبر نوری است؛ هزینۀ سه و دو دهم میلیارد تومان برای کنده کاری و گذاشتن [نامفهوم] و حل مشکلات تملک زمین هاست. اینها کارهایی است که شده است. بحث بهداشت و درمانش را هم داریم دنبال میکنیم که آن ساختمانش هم تمام شود و اماکن ورزشی که انشاءالله در بالاده انجام خواهد شد.
به عقب افتادگی فامور رحم نمی کنند
برای فامور هم برنامۀ خاصی داریم که ان شاالله استارت می خورد ولی بعضی مواقع قومیت گرایی باعث عقب افتادگی می شود مثلاً ما می آییم این کار میکنیم که فرض کنید چیزی راه بیفتد آن طرف شهرستان میبینی یک نفوذی دارند در شیراز یا جایی دیگر، دستگاه را از فامور برمیدارند محل خودشان می برند یعنی دیگر رحم نمی کنند که فامور عقب افتاده است ولی این جاده که از زمان آقای دهقان ناصرآبادی زحمت کشیده بود می خورد به سمت پل آبگینه بیرون می آید آن معطل مانده بود که الحمدالله من معاون وزیر راه را بردم؛ او هم [آنجا را] دید و پولی هم برای آن جا گذاشت که طرحش دارد نهایی میشود و به زودی کار می شود. آن ۲۰۰ متری که ریزش کوه دارد آن را درست کنیم و با یک راه انحرافی راه بیندازیم و دسترسی به سمت کازرون و شیراز بهتر بشود و بحث تقاطع غیر همسطح بالاده به سمت فامور را هم شروع کردیم اعتباری گذاشتند برای اینکه طراحی اش تکمیل شود
ایمن سازی راه ها نسبت به ساخت راه برایمان اولویت دارد
راه های حوزۀ سیف آباد و قراء خمسه را داریم کار میکنیم که این اینجا بلوار بشود دوخطه کردن مسیر کازرون تا بالاده که پول می خواهد ولی توجه هم می خواهد ما الان در چند جبهه داریم کار میکنیم ایمن سازی راهها در همۀ منطقه برایمان اولویت دارد نسبت به ساخت راه
سئوال: برای تقویت سیگنال های تلفن همراه در برخی از مناطق کازرون چه اقداماتی صورت گرفته؟
مردم خودشان دزد را بگیرند
من 2 باز نزد وزیر ارتباطات رفتم. او یک نفر را که از قدیم آشنا با من بود به عنوان رابط گذاشت. ما هم آقای رسته (رئیس مخابرات کازرون) را رابط خود خودمان گذاشتیم؛ الحمدلله اصلاحات خوبی شده است. تجهیزات خوبی دادند. پول هم گذاشتند؛ ولی کمبود در کشور هست به خصوص در بحث تجهیزات مربوط به شرکت نوکیا که تحریم بود. اینها الان وارد کشور شده و طبق برنامه ای که وجود دارد، آقای وزیر قول داد کازرون را در اولویت بگذارد. در نوبت دوم که من یک ماه پیش ایشان را دیدم. این قول را داده و دارد انجام میشه ولی [متأسفانه] تجهیزات را می دزدند. ما باید به مردم بگوییم؛ من دزد را چه کار کنم؟ خودتان دزد را بگیرید. هی ما میگذاریم، هی آنها می دزدند! یا آنتن تلویزیون را می دزدند یا باتری دیجیتال را می دزند! مسی در آن باشد، ترانسی باشد، همۀ اینها این روزها قیمت پیدا کرده و می دزدند!
سئوال: مجلس چه کاری برای رشد جمعیت کشور انجام داده است
سه چهارم کشور هم از جمعیت خالی شده است
بحث [عدم] ازدیاد جمعیت، خطری است که کشور را تهدید می کند. سه چهارم کشور هم از جمعیت خالی شده این را هم در نظر بگیرید. روستاها متروک شده اند. از شهرهای کوچک هم آمدهاند و در شهرهای بزرگ تراکم درست کرده اند. یکی از مشکلات جوانان بحث اقتصادی است جوان نگاه می کند و می گوید ما خودمان دانشجو داریم و در سن ۲۶، 27 ساله معمولاً ازدواج نمی کنند. می گوید: وقتی من یک خانه نمی توانم تامین بکنم، چطوری ازدواج کنم؟ شغلی ندارم. همین عدم اشتغال، امنیت شغلی وجود ندارد و گرانی ها [هم هست.] اثرات تبلیغی هم وجود دارد؛ همین فضای مجازی و چیزهای دیگری که تشویق می کند حتی آنهایی هم که می خواهند ازدواج کنند روشنفکر بازی در می آورند و تک فرزند هستند تازه آن هم بعد از گذشت چند سال و می گویند ما اگر همین یک بچه را هم بزرگ کنیم بس است. از نظر فرهنگی و غیره روشنفکر بازی در می آورند. در مجلس باید شرایط تسهیل ازدواج به گونهای باشد که شرایط اقتصادی جامعه درست بشود. شغل گیر بیاید. آیا خود شما اگر دختر داشته باشید، حاضرید دخترتان را به یک جوان بی کار بدهید؟ ممکن است بعضی از ما سخت نگیریم اما از آن طرف هم قوانین و مقررات مربوط به ازدواج باید درست بشود. چرا طلاق ها اینقدر زیاد است؟ بخشی از آن مربوط به همین شرایط اقتصادی است؛ بخشی مربوط به مواد مخدر است. ما اگر همه جانبه نپردازیم نمیشود. الحمدالله در کمیسیون فرهنگی جناب آقای آقاتهرانی هستند و دوستان دیگر هم هستند؛ دارند همین بحث ازدواج و تسهیلات آن را کار می کنند. ما هم حاضریم؛ یعنی من به آقای آقاتهرانی هم گفتم که من خودم هم دارم یک کارگروه برای این درست می کنم. یعنی حداقل من یک جلسه 3،2 ماه پیش گذاشتم که یکسری خانم های تحصیل کرده آمدند که برای حقوق زن و خانواده اگر مطلبی دارند به من بدهند و من هم به کمیسیون فرهنگی و اجتماعی منتقل کنم تا رفع شود حالا شما اگر مطالب و طرح هایی هست، بنده داوطلبم تحویل بگیرم و دنبال کنم.
سئوال: با توجه به تاکید مقام معظم رهبری بر همکاری مجلس با دولت و رؤسای سه قوه (به ویژه رئیس جمهور) برخی از تعابیر از برخی از نمایندگان و حضرتعالی شنیده می شود که درست نیست.
نمی گذارم وزیر الکی استیضاح شود / رئیس جمهور باید استیضاح شود
این که از دولت حمایت کنیم خب من رابطۀ خیلی خوبی با وزیر نیرو و همۀ معاونینش، وزیر نفت و همۀ معاونینش، مدیرانش و مدیران مناطق دارم؛ آنها به بنده به عنوان یک آدمی که دارم کمکشان می کنم، نگاه می کنند. یعنی این که نگذارم الکی استیضاح شود یا سوال بی خود طرح بشود. بتوانم با نماینده ها صحبت بکنم که به سمت منطق و استدلال بیایند. معمولاً هم نمایندگان محترم همین طور هستند مسائل را سعی میکنیم با دولت حل کنیم. اگر شخص من مورد نظرتان هم من باشد، بله! من روی رئیس جمهور حرف دارم؛ من نظرم هم استیضاح ایشان بوده است. از چند سال پیش گفتم: ایشان اگر یک روز هم رئیس جمهور باشد به ضرر کشور است و دیدید هم که به ضرر کشور بوده است. چون ایشان تقابل می کند؛ دوقطبی سازی می کند؛ جلوی رهبری بعضاً می ایستد؛ صحبت از رفراندوم می کند و از این حرفها؛ دقیقاً در مقابل حرف آقا میگوید رفراندوم برگزار کنیم. یعنی این سیستم رهبری را در جامعه نپذیرفته است. ما شوخی نداریم من سفت می ایستم؛ بی احترامی که نمی کنیم. موافق بی احترامی به وزرا در مجلس نیستم. می گویم: باید حرفشان را گوش کرد. آقای ظریف که به مجلس آمده بود، من هم از این اتفاقی که افتاد، ناراحت شدم؛ ولی از آن طرف آنها هم نباید بی ادبی کنند. هم رئیس جمهور، هم وزرا باید درست حرف بزنند. چه معنا دارد که می گوید چهار عمل اصلی؟! من هم به او می گویم: تو اگر دکترای حقوق از انگلیس گرفتی بیا پنج دقیقه در مجلس انگلیسی صحبت کن. کسی که دکترای حقوق از انگلیس بگیرد، مگر می شود انگلیسی خوب بلد نباشد؟! چطوری دکترایت را گرفتی؟! تو که به همه میگی بی سواد! من یک بار گفته ام آخوند ما آمده مردم را به بهشت دعوت کند، چرا هی می گویی برید به جهنم؟! آیا همچین آدمی افتخار است برای جامعه روحانیت؟! پس بنده انتقاد می کنم سفت هم می ایستم.
سئوال: آیا حضرتعالی قصد نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری را دارید؟
حالا که فخری زاده شهید شد من باید برم و رئیس جمهور بشوم! به همین سادگی
برای ریاست جمهوری به بنده پیشنهاد دادهاند. نه این حزب ها و دستگاه هایی که هستند. اینها اصلاً متصور نیستند که ما آدمیم! همه میخواهند در ۵۰، ۶۰ نفر؛ میگویند: این، این و این؛ افراد را می سازند یا ممنوع التصویرت می کنند! یک عده ای آمده اند سراغ بنده و گفته اند که هستی؟ من هم گفتم: بله هستم! بعد از شهادت فخری زاده گفتم هستم! گفتند: چرا؟ گفتم چون شهریاری شهید شد من شدم رئیس انرژی اتمی؛ خرسند [امام جمعه کازرون] شهید شد، من شدم نمایندۀ کازرون! حالا فخری زاده شهید شد من باید بروم و رئیس جمهور بشوم! به همین سادگی! چون من از نظر اعتقادی همانطور که در شفافیت آرا می گویم اول باید ظرفیت در جامعه ایجاد شود بعد صحبت از شفافیت بکنیم. من که چیز پنهانی ندارم؛ بحث ظرفیت در جامعه هم این است. چون ظرفیت را یک عدهای میخواهند بسازند که خودشان را قیم و متولی انقلاب و نظام می دانند میگویند ما یک نفر را بالا می آوریم خدا هم بعضا می تواند انتخاب کند! خدا شاهد است من به شما بگویم اگر من ترور نشده بودم و زنده نمانده بودم، محال بود انرژی اتمی را دست منی بدهند که ۲۵ سال در انرژی اتمی کار کرده بودم؛ محال بود. ذهنشان همیشه دنبال این است که آقای x، y، z بیایند؛ به ما نمی دادند.
قیم های اصولگرایان در کازرون
شاید اگر آقای خرسند هم شهید نمی شد و این طوری گردن ما نگذاشته بود که من بیایم و سفت بایستم، من نمایندۀ مجلس هم نمی شدم! چرا؟ چون در کازرون اینجوری بود که یک عده ای خودشان را متولی اصولگرایی می دانستند و می گفتند: اصولگراها چهار نفرند ما باید بنشینیم با اینها مصاحبه کنیم و انتخاب کنیم. من هم گفتم: آره ارواح عمه تون! همینجوری! الآن کی گفته اصولگراها چهار نفر هستند؟! پس شیخیان اصولگرا نیست؟! اسم او هم نبود! آقای سیروس نیست؟! دیگری نیست؟! اینها نیستند؟! شماها کی هستید؟! اینها همان قیم ها هستند. بعد وقتی من به آنها گفتم که من مستقل هستم و می روم از مردم رأی می گیرم؛ گفتند: نه! رأی شما در سبد اصولگرایی است! گفتم به شما چه مربوط است؟! رأی مال من است؛ شما میخواهید درباره اش تصمیم بگیرید؟! نترس! من ۲۰۰۰ تا بیشتر رأی ندارم! شما چه کار دارید؟! شمایی که ادعای وحدت می کنید، بروید ببینم می توانید بین آن چهارتای دیگر وحدت ایجاد کنید؟! آیا کردند؟! آیا آن ۳ نفر دیگر را یکی کردند؟! نتوانستند.
من مستقلم
آنهایی که دم از انقلاب و اینها می زنند میگویند جبهه انقلاب یا اصولگرایی یا هر چیزی؛ [مثل] همین ها هستند؛ می گویند: ما باید بگوییم که چه کسی باشد. می گویم خیلی خوب اگر شما میگویید، پس ما مستقلیم. این دفعه هم بنده گفتم: مستقلم تا شورای نگهبان؛ چون علنی که نمیشود این حرفها را زد؛ الان میگویند تبلیغات پیش از موعد، ردت می کند شورا؛ اینجا در جمع خودمانی میگویم فرقی نمی کند.
هیچ هم اشکال ندارد که از کازرون، از جنوب کشور یکی بشود رئیس جمهور
بنده یک کارهایی هم دارم می کنم؛ به افرادی هم که گفتیم، جوانان، این ها استقبال کرده اند؛ هیچ هم اشکال ندارد از کازرون، از جنوب کشور یکی بشود رئیس جمهور؛ چرا باید خودمان را دست کم بگیریم؟ من برای ریاست مجلس هم با همین استدلال نامزد شدم. هی گفتند: کازرون قرمز است! نمی دانم اینها ضد انقلاب اند! و از این حرفها! گفتم: شما بی خود کردید! نمایندۀ کازرون می شود رئیس مجلس! ببینید! چون این ها ذهن ها را بسته بودند؛ یک تبلیغ نگذاشتند ما بکنیم! بستند رسانهها را؛ چه اصلاح طلب ها چه اصولگراها؛ فرقی نمی کند. بستند که هیچ کس نفهمد. عدهای از نمایندهها بعد از رای گیری گفتند إ عباسی تو بودی؟! خیلی مسخره هستا! توی مجلس یعنی اینها نمی دانستند آنهایی که [اسمشان را] میخوانند کی هستند! و جالب است من از آقای میرسلیم بیشتر رای آوردم! آقای میرسلیم داوطلب ریاست جمهوری بود؛ چه از زمانی که آقا [مقام معظم رهبری] رئیس جمهور بوده و می خواسته نخست وزیر بشود و [عضو] حزب موتلفه و... خب چطور می شود او ۱۲ تا رأی می آورد و من ۱۷ تا رای میآورم؟! و آدم هایی که رای دادند آدم های شاخص مجلس به من رای دادند! و بقیه اصلاً فکر نمیکردند که می شود؛ می گفتند حالا ائتلاف گفته و از قبل بسته بودند که باید چه کار کنند! ولی من می گفتم: نه! ما باید بگوییم از جنوب هم میتوانیم و کازرون می تواند نماینده در حد رئیس مجلس هم بدهد
چرا همه اش رئیس جمهور از استان های مرکزی، حاشیۀ کویر و مشهد باشد؟!
الان هم معتقدم که ما می توانیم در حد رئیس جمهور هم برویم؛ چی از بقیه کم داریم؟! شما فرصت بدهید، بچه های کازرون هم بالا می آیند. چرا همه اش از استان های مرکزی؟! چرا همه اش از حاشیه کویر؟! چه خبر است؟! چرا همه اش مشهد؟!
چرا همه اش آیت الله رئیسی؟! من از شما سوال می کنم: بابا! مگر قوۀ قضاییه برای تمدن سازی کم جایی است؟! خب یک بار رفتید؛ این کار را کردید دیگر؛ خب کافیه؛ چرا همه اش دنبال آیت الله رئیسی هستید؟! من قوۀ قضاییه را مهم میدانم. میگویم کسی از پس قوۀ قضاییه برمی آید که جنسش از آن جا باشد. آقای رئیسی در برقراری عدالت در جامعۀ ما می تواند نقش خیلی مهمی داشته باشد و دستگاه اجرائی راه را هموار کند که قوۀ قضاییه بتواند کارش را انجام دهد. یکی باید در مجلس باشد که قوانین درست و حسابی تصویب کنند، در مجلس هدایت و راهنمایی کند؛ قوا اگر باهم منسجم نشوند رهبری نمی تواند در بُعد خارجی کار بکند رهبری نمی تواند جامعه را به سمت تمدن سازی پیش ببرد... آقای رئیسی را الان شما علما بروید هی به او فشار بیاورید که آقا بلند شو بیا رئیس جمهور شو! برای چی؟! مگر قوۀ قضائیه را باید دست کم بگیریم؟! پلیس و قوۀ قضاییه اگر درست بشود انقلاب بیمه است. این نظر من است. من به پلیس خیلی اهمیت می دهم؛ دنبال وجدان کار و انضباط اجتماعی هستیم؟ انضباط اقتصادی رهبری فرمودند این را؛ پلیس و قوه قضائیه را درست کنید آدم برای قوه مجریه زیاد است.
منبع: کازرون نما
مشاهده خبر در جماران