جی پلاس؛
ره توشه آخرت حاج قاسم چه بود؟
علاقه حاج قاسم به بازماندگان شهدا وصف ناشدنی است، او خود را وقف آنان کرده بود و هر وقت به ایران بر می گشت، سر زدن به آنان و پای درد دلشان نشستن و مشکلاتشان را حل کردن را بر خود فرض می دانست و این علاقه تا جایی بود که وصیت کرد که نامه یکی از همین یادگاران را برای عبور از تاریکی و تنگنای حیات پس از دنیا با او به خاک بسپارند.
جی پلاس- منصوره جاسبی: این روزها بسیار شنیدیم که علاقه میان حاج قاسم و فرزندان شهدا وصف ناشدنی بود، و جلوه هایی از آن را نیز در فیلم های به جای مانده دیدیم؛ موضوعی که نه قابل وصف است و نه شاید برای بسیاری از ما قابل درک، اما او که ویژگی های وجودی اش رشد یافته بود و در فضای شهدا نفس می کشید، حیاتش را در ارتباط با بازماندگان شهدا می دانست، انگار همه آنها فرزندان خودش بودند تا جایی که به گفته سردار حسنی سعدی یک بار که به خاطر جلسه ای یکی از فرزندان شهدا، پشت در مانده بود، حاج قاسم با آنها برخورد کرده بود که چرا او را به خاطر جلسه معطل کرده اند.
او رسیدگی به خواسته های یادگاران شهدا را در اولویت هایش می گذاشت و برای برطرف شدن مشکلاتشان به هر کس که باید رو می انداخت.
به لحاظ امنیتی، صلاح نبود که با حاج قاسم عکسی گرفته و در فضای مجازی منتشر شود، اما فرزندان شهدا مستثنا بودند و حاجی گفته بود که آنها مختارند که هر چقدر دوست دارند با او عکس بگیرند و کسی نباید مانعشان شود.
علاقه حاج قاسم به فرزندان شهید زنگی آبادی
می گویند که حاج قاسم علاقه شدیدی به فرزندان شهید یونس زنگی آبادی(۱) داشت و یک بار که برای دیدنشان رفته بود، مجلس را زنانه و مردانه کرده بودند که اعتراض او را در پی داشته و گفته بود: اینها فرزندان برادران من هستند.(۲)
نامه دختر شهید نصرتی پور و وصیت حاج قاسم
در یکی از همین دیدارهای حاج قاسم با فرزندان شهدا، او به خانه شهید نصرتی پور سری می زند و با سعیده، دختر شهید دیدار می کند و پس از آن سعیده، نامه ای خطاب به حاجی نوشته و اینگونه قدردانی کرده بود:
"زبان قاصر است و نمی دانم چگونه آن روز بهیادماندنی و بهترین روز خدا را توصیف کنم. تنها روزی بود که در کل دوران زندگی 35 ساله ام حضور پدر شهیدم را در کنارم احساس کردم و واقعاً به خود بالیدم که به لطف خدا و توفیق فرزند شهید شدنم، لیاقت حضورتان را داشتم. سجده شکر بهجا آورده و می آورم."
پاسخ حاج قاسم به نامه فرزند یک شهید
و حاج قاسم هم اینگونه پاسخ سعیده نصرتی پور را داده بود:
"نامه پر از محبتت، خستگی را از عموی جامانده به انتظار نشسته ات زدود. دخترم! آنچه پیوسته مرا سرزنده در خط دوستانم نگه داشته است، همین ارتباط معنوی با شماست. وصیت می کنم این نوشته تو را در کفنم بگذارند و یقین دارم که ناجی من در آن تنگنای تاریک خواهد بود."
آن سحرگاه سرد زمستانی، نامه سعیده نصرتی پور، عبای نماز شب های آقا، تربت سید الشهدا سلام الله علیه و... هم با بدن اربا اربای حاج قاسم در میان خاک گذاشته شدند.
۱. شهید حاج یونس زنگی آبادی، جانشین لشکر 41 ثارالله(س) (این لشکر از رزمندگان استان های سیستان و بلوچستان، هرمزگان و کرمان تشکیل شده بود) که در عملیات کربلای 5 و در بیست و سوم دی ماه سال 65 به شهادت رسید.
۲. حاج قاسم در نامه ای به دختر شهید زنگی آبادی نوشته بود:
بسمه تعالی
دختر عزیزم فاطمه خانم بزرگوار و برادر بسیار عزیز آقا روحالله عزیز
دیدنتان به قدر یک زیارت معصوم بر من اثر معنوی دارد و این را دلیل حضور شهید حاج یونس بزرگ در این بیت نورانی میدانم و اطمینان دارم روح مطهر شهید عزیز من و شما، پیوسته در این بیت شریف آمد و شد دارد.
دخترم همیشه احساس کن او در کنار شماست و شما در محضر فقط پدرت نیستی بلکه در محضر مقام عظمای شهادت هستی.
از خداوند میخواهم تو و همسرت را و فرزندان گلت محمد یونس و صالحه عزیز را در پناه قرآن حفظ بفرماید و از معرفت و نورانیت و حکمت قرآن بهرهمند نماید.
همیشه دوستدار شما سلیمانی
مشاهده خبر در جماران