کدخبر: ۱۴۸۹۸۰۰ تاریخ انتشار:

یادداشت/

۱۴ نکته اخلاقی از سرباز سلیمانی

سلیمانی عقلش بیشتر از علمش بود، با توجه به این که رشد عقلی با تهذیب نفس حاصل می شود و به فرمایش حضرت امام اگر تهذیب نباشد علم توحید هم به درد نمی خورد و حجاب اکبر خواهد بود، او در سایه تقوا و تعهد توانست این موهبت الهی را در وجود خود رشد دهد و متعالی سازد.

پایگاه خبری جماران: 1 - حاج قاسم دوران جوانی، چون موهای فرفری، پیراهن آستین کوتاه و کمربند پهن داشت بعضی فرماندهان می خواستند او را از پذیرش مانع شوند اما وی جذب سپاه شد، هرگز عقده و کینه از آنها به دل نگرفت، اتفاقا یکی از آنها  چند سال بعد، مدتی جانشین وی در سپاه کرمان شد؛ گاهی به شوخی به او می گفت : «من همانم که چون آستین کوتاه تنم بود تو نمی خواستی وارد سپاه شوم» (سردار دلها ، ویژه نامه چهلم ، روزنامه اطلاعات ، 24 اسفند 1398.، شماره 27499.)

2 – وی تحصیلات عالی دانشگاهی نداشت ولی توانست با تلاش و کوشش خود به مراتب عالی خدمتگزاری دست یابد و با عمل ثابت کرد که  بدون مدرک دانشگاهی هم می توان در جامعه مفید شد.

3 – سلیمانی عقلش بیشتر از علمش بود، با توجه به این که رشد عقلی با تهذیب نفس حاصل می شود و به فرمایش حضرت امام اگر تهذیب نباشد علم توحید هم به درد نمی خورد و حجاب اکبر خواهد بود، او در سایه تقوا و تعهد توانست این موهبت الهی را در وجود خود رشد دهد و متعالی سازد.

4 – او همیشه دنبال حقیقت بود و از امور اعتباری و عناوین ظاهری مانند: سردار ، سرتیب ، سرلشکر ، دکتر ، مهندس و غیره اجتناب می کرد. می توانست مانند بعضی ها چند روزی سر کلاس برود و چند واحد پاس کند و رساله ای بنویسد  و دکترای  مدیریت استراتژیک و... بگیرد تا دکترش خطاب بکنند اما وی هرگز حقیقت را فدای اعتبار نکرد. او این وابستگی ها را از روح و جانش زدود و گفت برسنگ قبرم بنویسید « سرباز سلیمانی» نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد. 

5 – به فرمایش رهبری، سردار سلیمانی «مقید به حدود شرع» بود، هرگز خود را به دروغ ، غیبت و تهمت به دیگران  و پرونده سازی علیه  آنان ، آلوده نساخت ؛ حتی در میدان جنگ  راضی نمی شد به کسی ظلم و تعدی شود ، بلکه برعکس با مخالفانش هم مهربان ، عطوف و منصف بود .

6 -  علاوه بر ذوب در انقلاب ، ولایت و رهبری ، نسبت به مرجعیت و روحانیت ، اعتقاد قلبی داشت و در این اعتقاد صادق و راسخ بود ، هیچ وقت فیلم بازی نمی کرد و حالت چاپلوسی و غلو هم نداشت. به خصوص نسبت به آیت الله هاشمی رفسنجانی عشق می ورزید و مریدش بود و همواره در مسایل مهم از وی مشورت می گرفت.  اظهارات صریح وی در مراسم تشییع و عزای هاشمی  و هدیه انگشتر به خانواده ایشان که با پیکر هاشمی دفن شود بهترین گواه بر این واقعیت و حقیقت است و حاج قاسم را از افرادی که نان را همیشه به نرخ روز می خورند و با هر بادی به سمتی می روند کاملا جدا ساخت. هنوز خیلی ها این بُعد از شخصیت حاج قاسم را نمی توانند درست درک و هضم بکنند و نسبت به او گرفتار تناقض هستند.

7 – حاج قاسم سردار واقعی و محض در امور نظامی بود و  هرگز پایش را از گلیم خود دراز نکرد. اگر چه سیاست هم می دانست ولی هیچوقت وارد آن نشد. در کنار سیاسیون و دولتمردان بود و با آنها همکاری مستمر  و صمیمی داشت ، در حالی که برخی آدم های نامتعادل و تندرو  همین دولتمردان را به ارتباط با آمریکا و جاسوسی به اسرائیل متهم می کردند. 

8– چون نظامی بود به خط ، خطوط ، حزب ،  جناح کاری نداشت و همیشه فراتر از آنها سیر می کرد، در عین حال با همه آنها  ارتباط صمیمی داشت و از آنها احترام می کرد.

 9- می گفت ما نباید فقط به فکر بچه های حزب اللهی و بسیجی باشیم و دیگران را رها کنیم، اینها نیز فرزندان ما هستند ، می گفت : «... همان دختر کم حجاب ، دختر من است ، دختر ما و شماست و جامعه ما ، خانواده ماست» وی همین نگاه مثبت را نسبت به مخالفان سیاسی خود داشت و آنها را زیر مجموعه نظام می دید.

10 - همزمان که بشدت انقلابی و پایبند به اصول انقلاب ، امام و رهبری بود ، اما هرگز اهل فحاشی ، هتاکی و غوغاسالاری نبود. هرگز دوقطبی رهبریت و مرجعیت نتراشید. وی ثابت کرد که هم می توان انقلابی شد و هم اخلاق داشت و هم متعادل عمل کرد.  

11 – نسبت به  استکبار و دشمنان ، سرسخت ، خشن و انعطاف ناپذیر ، اما در برابر توده مردم ، افتاده ، خیزان و سر به پایین و دست به سینه بود. به خصوص نسبت به خانواده های شهدا و ایثارگران یک حالت افتادگی غیر قابل توصیفی داشت .

12 – با این که  مهم ترین مسئولیت ها را داشت، اما هرگز اسیر و برده ی میز و صندلی نشد و هنوز هم کسی از دفتر ، دستک و منشی  این سرباز سترگ سراغی ندارد.

13 – بی سر و صدا ، بی توقع تلاش می کرد و خدمت بی منت داشت. به گفته شهید بهشتی : شیفته ی خدمت بود و به گفته رهبری : اهل تظاهر و ریا نبود.

14 – حقوق اندک گرفت اما شبانه و روز کار کرد؛ این صفت از اوصاف برخی از اصحاب خاص امیرالمومنین علیه السلام  مانند صعصعة بن صوحان است  که حضرت خطاب به پیکرشهیدش فرمود: «والله ما کنتَ الا خفیف المؤونة کثیر المعونة » ، به خدا قسم، تو نبودی مگر سبکبال و کم هزینه اما بسیار پر تلاش و کارآمد . 

مشاهده خبر در جماران