تاریخ را آب برد/ بررسی دلایل تخریب قلعه تاریخی روستای فیروزآباد یزد در جریان سیل اخیر شهرستان ابرکوه
هفته گذشته در گیرو دار اخباری که از تداوم بارندگیها و وضعیت ناپایدار جوی استانهای مرکزی و جنوبی کشورمان منتشر میشد، خبر رسید که سیل قلعه تاریخی فیروزآباد شهرستان ابرکوه را با خودش برده است! آنچه که در روستای فیروزآباد ابرکوه بهجا مانده خسارتهایی جبراننشدنی است؛ از خانههای مردم روستا گرفته تا همین قلعه قدیمی که قدمتش به اواخر دوره قاجار میرسید و در سال ۱۳۸۶ در فهرست آثار ملی کشورمان به ثبت رسیده بود
به گزارش جماران، جام جم نوشت: هفته گذشته در گیرودار اخباری که از تداوم بارندگیها و وضعیت ناپایدار جوی استانهای مرکزی و جنوبی کشورمان منتشر میشد، خبر رسید که سیل قلعه تاریخی فیروزآباد شهرستان ابرکوه را با خودش برده است! خبر رسید که جریان تند و وحشی آب در کمتر از چند ساعت در و دیوارهای این قلعه بزرگ را تخریب کرده و چیزی جز تلی از گل از آن باقی نگذاشته؛ حالا آنچه که در روستای فیروزآباد ابرکوه بهجا مانده خسارتهایی جبراننشدنی است؛ سیل از هرجای این روستا که گذشته، هرچه سرراهش بوده کَنده و با خودش برده، از خانههای مردم روستا گرفته تا همین قلعه قدیمی که قدمتش به اواخر دوره قاجار میرسید و در سال ۱۳۸۶ در فهرست آثار ملی کشورمان به ثبت رسیده بود و حالا بر این اساس بررسیهای صورت گرفته با حدود ۶۰ درصد خسارت، امید چندانی به احیای دوبارهاش نیست، چرا که شواهد از تخریب ۵۰ تا ۱۰۰ درصدی تمامی ابنیه داخل قلعه حکایت میکنند. عجیب باشد یا نه اما این سیل ویرانگر آنطور که مدیرکل میراث فرهنگی استان یزد به ما میگوید، عامل شخصی دارد و پیگیریهای حقوقی برای برخورد با شخص خاطی در حال انجام است.
خاموشی قلعه
ابرکوه شهر قلعههای تاریخی است؛ گوشه و کنار این شهر پر از قلعههای قدیمی است و نشانهها از وجود ۵۰ قلعه در ابرکوه خبر میدهد؛ قلعههایی که نشان از اقتدار و امنیت این شهر در روزگارانی دور دارد. قلعه فیروزآباد یکی از همین قلعههای قدیمی بوده، یک مجتمع مسکونی بزرگ با پلانی مربع- مستطیل شکل و دیوارهای چینهای بلند با چهار برج در چهارگوشهاش که از خشت خام و گل ساخته شده بود. قلعه دارایی ارزشمند اهالی روستای فیروزآباد بود و آنطور که محسن سالاری، دهیار روستای فیروزآباد میگوید، در این قلعه مسکونی هنوز ۲۳ خانوار زندگی میکردند و بعد از وقوع سیل و تخریب خانههایشان، همگی آواره شدهاند.
او با اشاره به اینکه خانوادههایی که خانه آنان تخریب شده یا قابل سکونت نیست، شب اول را در حسینیه روستا گذرانده و برخی هم به خانه آشنایان خود رفته بودند میگوید: امیدواریم هرچه سریعتر برای اسکان موقت آنها فکری شود.
او به حضور بهموقع نیروهای مردمی و بسیج هم اشاره میکند و میگوید: خوشبختانه نیروهای مردمی و بسیج بهموقع وارد عمل شده و در تخلیه وسایل خانهها و رفع آبگرفتگی منطقه با نیروهای هلال احمر مشارکت کردند و هماکنون ۸۰ درصد از خانههای آسیب دیده خارج از قلعه تخلیه شده است.
او درباره قلعه تاریخی روستایش میگوید: این بنای تاریخی که به شکل مستطیل بود، دو قلعه کهنه و نو داشت که بهوسیله یک درگاه به هم متصل میشدند که قلعه کهنه دارای ۲۰ خانه و حدود صد اتاق و قلعه نو هم ۱۰ خانه و حدود ۵۰ اتاق داشت، همچنین شش برج مراقبتی در این قلعه وجود داشت و یک میدان بزرگ در قسمت میانی آن قرار گرفته بود که به گفته اهالی قدیمی برای مراسم خاص از آن استفاده میشد یا اربابان و خوانین هنگام تحویل محصول از رعیت، در آن میدان حضور پیدا میکردند.
دهیار روستای فیروزآباد به مساحت ۱۵ هزار مترمربعی این قلعه هم اشاره میکند و میگوید: در گذشته این قلعه در گذشته محل سکونت کشاورزان و رعیتها بود، اما به مرور تعداد ساکنانش کاهش یافت و تا قبل از سیل فقط ۲۳ خانوار در آن زندگی میکردند که همگی هم دامدار و کشاورز بودند و الان همه زندگیشان را از دست دادهاند.
عامل انسانی، مقصر تخریب
حالا چند روز است مردم روستا با ترس و لرز پا به ویرانههای به جامانده از قلعه قدیمیشان میگذارند؛ دیوارهای خشت و گلی قلعه، هنوز خیس و نمناکند و هرلحظه بیم فروریختنشان میرود و هنوز اسباب و اثاثیه مردم بهطور کامل از بین ویرانهها بیرون کشیده نشده و مردم مستاصل و درمانده چشمانتظار مسؤولان استانی هستند تا به دادشان برسند.
آنطور که مصطفی فاطمیفیروزآبادی، مدیرکل میراثفرهنگی استان یزد به ما میگوید: تا الان ۶۰درصد تخریبشده اما پیشبینیها حاکی از این است که میزان تخریبها به ۷۰درصد برسد چراکه میزان رطوبت در بنا زیاد است و حداقل تا ۱۰روز آینده بازهم در این قلعه تخریب وجود خواهد داشت. خسارتی که فاطمیفیروزآبادی میگوید به خاطر عامل انسانی بهوجود آمده است. او در توضیح بیشتر میگوید: هیچگونه پیشبینی نمیشد از وقوع این سیل انجام داد چراکه در بالادست روستا در یک فاصله زیاد،
دو سد خاکی احداث شده بود تا آب پشت آنها جمع شود. از این آب برای کشاورزی استفاده میشده، اما در جریان بارندگی اخیر، این سدها پر شد و سد شکست و آب وارد روستا شد و قلعه را هم ویران کرد.
او در ادامه میگوید: ما اصلا در جریان ساخت این دو سد نبودیم، سدها شخصیساز بودند و از هیچ نهاد یا ارگانی مجوز نداشتند و از آنجا که فاصله بسیار زیادی هم با روستا داشتند، نمیشد نقش آنها را در وقوع این سیلاب پیشبینی کرد چراکه بیش از یک قرن است که این قلعه استوار بوده و تا جایی که میدانیم حداقل در ۲۰۰ سال گذشته هیچگونه سیلی در این محدوده نیامده و معمولا چنین قلعههایی را در جاهایی میساختند که در مسیر سیلاب نباشد.
فاطمیفیروزآبادی در ادامه با اشاره به پیگیری حقوقی این قضیه هم میگوید: به ما اعلام شده که احداث این دو سد خاکی بدون مجوز و بهطور شخصی بوده. اقدامات حقوقی برای رسیدگی به این موضوع آغاز شده و اگر نگوییم که تخریب این قلعه تاریخی عمدی بوده، اما با قطعیت میتوانیم بگوییم که عامل انسانی در آن دخیل بوده است.
برای جبران خسارتها آنطور که او میگوید نیاز به ۱۰میلیارد تومان اعتبار بوده و همین است که حالا او به ضرورت درنظرگرفتن بودجهای جداگانه برای مرمتهای اضطراری اشاره میکند. درست همانطور که وزارتخانهها و نهادهای دیگر برای جبران حوادث غیرمترقبه بودجههای مجزایی دارند: «ما میبینیم که وزارت جهاد کشاورزی و بقیه دستگاهها، در حوادث غیرمترقبه مثل سیل بودجه مجزایی دارند که از آن برای کمک به افراد خسارتدیده استفاده میکنند. به همین خاطر به وزارتخانه پیشنهاد دادیم که ما هم ردیف بودجه مجزایی را برای حوادثی مانند سیل داشته باشیم که بتوانیم در صورت واقعه، اقدامات سریع را انجام دهیم.»
اقدامات غیرقانونی و برنامهریزیهای نامناسب
سیل اما چراغ زندگی را برای همیشه در این قلعه قدیمی خاموش کرده است و آنطور که دهیار روستا میگوید: علت اصلی این اتفاق ایجاد بندهای خاکی غیرمجاز و تغییر مسیر اصلی سیلابها بوده و با اینکه مکاتبات و پیگیریهای مکرر در این مورد انجام شده بود، ولی هیچ اقدامی نسبت به این تخلفات از سوی متولیان صورت نگرفته است.
موضوعی که در سفر یکروزه محمدعلی طالبی، استاندار یزد به مناطق سیلزده ابرکوه هم مورد توجه قرار گرفت و استاندار یزد به رسانهها گفت که بخشی از وقایع اخیر در ابرکوه مربوط به برنامهریزی نامناسب در سالهای گذشته در بعضی دستگاهها و بخشی نیز اقدامات غیرقانونی از طرف برخی کشاورزان و مالکان چاههای کشاورزی است که برخورد با عوامل این واقعه در دستور کار قرار دارد.
طالبی تاکید کرد: یکی از نکات تاسفبار این است که مردم میگویند از وقوع سیلاب بیاطلاع بودند و هشداری در این زمینه به آنان داده نشده بود و مدیریت بحران استان باید این موضوع را مورد بررسی قرار دهد.
او ادامه داد: برخی خاکریزها و بندهای خاکی بهصورت غیرکارشناسی و غیراصولی در روستاها و مزارع ساخته شده که با توجه به اتفاق اخیر، مورد اعتراض شهروندان قرار دارد و باید اقداماتی صورت گیرد تا از وقوع سیلهای آتی پیشگیری شود.
او با اشاره به خسارتهای وارد شده به این روستا و آثار تاریخیاش هم گفت: متأسفانه خسارتهای زیادی از این سیل در مناطق روستایی شهرستان مخصوص روستای فیروزآباد به بار آمده که جبران آن هر چندسخت اما ناممکن نیست و ما همه ظرفیتهای قانونی در دستگاههای مختلف اجرایی استان را برای کمک به مردم عزیز در ابرکوه به کار میگیریم تا روند بازسازی با سرعت بیشتری انجام شود.
مرمت و احیای بناهای تاریخی، امری پویاست
تعمیر، مرمت و احیای بناهای تاریخی امری پویاست که از قدمتی برابر با حیات متمدنانه انسان برخوردار است و همچنان هم در حال تکامل است. طی یکصد سال اخیر این تکامل، در راستای هماهنگی علمی و اعمال نکردن سلایق شخصی بوده، و فرآیند آن، حرکت به سمت تصویب قوانین و کنوانسیونها به دست صاحبنظران این حوزه در دنیاست.
بدونشک قوانین حفاظتی در حوزه مرمت میراثفرهنگی بیشتر خط مشی کلی در این علم را مدنظر قرار میدهد. با این وصف آنچه در امر مرمت بناها مشاهده میشود این است که احیای یک بنا، آخرین مرحله از نجاتبخشی آن است. با اینوصف صاحبان فن و کارشناسان میدانند که در بیشتر ابنیه تاریخی، مرمت یک بنا بدون رسیدن به مرحله آخر (احیای بنا) کاری عبث است.
حال با توجه به تغییر زمان و نوع کاربریهای امروزی، در برخی موارد لازم است به منظور احیای بنای تاریخی، بعضی تغییرها در یک بنای تاریخی لحاظ شود. این تغییرها، از تغییر در فضاها و فرم معماری بنا گرفته تا نوع مصالح است، اینکه چه میزان و چه نوع تغییر در مرمت و احیای یک بنای تاریخی قابل انجام است مبحثی طولانی به نظر میرسد که از حوصله این گفتار خارج است.
در حین مرمت، بازسازی و حتی نوسازی غیرقابلقبول است، تغییر در فرم و سبک معماری در زمینه احیا و دادن کاربری جدید در یک بنا است. به طور مثال برخی اوقات یک طبقه جدید روی برخی بناهای تاریخی به منظور بالا بردن ظرفیت گردشگر یا توسعه خدمات گردشگری الحاق میشود که این امر کاملا اشتباه است و یا ایجاد گودال باغچه در بناهایی که نه شواهدی از آن داریم و نه فرم و سبک معماری آن بهصورت گودال باغچهای بوده، ممنوع است.
حال پرسشی که در اینجا مطرح میشود، این است که آیا راهحلی وجود دارد تا در صورت نیاز به تغییرها در فرم معماری، به هدفمان که حفاظت از بنا و احیای آن است میتوان دست یافت؟
پاسخ واضح و مشخص است، چراکه تنها راهحل به منظور انجام این امر استفاده از مواد و مصالح بازگشتپذیر است. بدین معنا که این الحاقها بدون آسیب به بنا، قابلیت ایجاد فضاهای جدید و ضروری را داشته باشد و در صورت نیاز نداشتن بتوان بهراحتی آن را برداشت و فرم معماری را به حالت اولیه بازگرداند. البته این عناصر و مواد و مصالح جدید بازگشتپذیر باید خنثی باشد. یعنی نباید اصل بنا را در یک مدت زمان معین و مشخص تحت تاثیر قرار دهد. این خنثی بودن میتواند در رنگ یا بافت و یا مواردی از این دست باشد.
منبع: جام جم
مشاهده خبر در جماران