جدال اخیر در وزارت بهداشت به انتخابات ۱۴۰۰ ارتباطی دارد؟!
انتقادات اخیر وزیر بهداشت از تحقیقات در نظام سلامت با استعفای معاون وی همراه شد، اما شواهدی هم وجود دارد که نشان می دهند این اختلافات دارای زمینه سیاسی هم هستند و برخی جریان ها از این اتفاقات خوشحال شدند!
به گزارش جماران؛ روزنامه اعتماد در شماره امروز خود نوشت: «چند ساعت مانده به اجرای محدودیتهای کرونایی برای بهبود شرایط سلامت کشور که پس از اما و اگرهای بسیار به مرحله اجرا رسیده بود خبر استعفای یکی از معاونان وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی همه ذهنها را به خود جلب کرد.
عدهای نگران شدند که در آستانه چنین طرح مهمی در کشور چرا مدیران ارشد وزارت بهداشت تاب و تحمل از دست دادهاند.
موضوع البته پیشزمینهای هم داشت. وقتی در اوج روزهای کرونایی، در همان روزهایی که تعداد جانباختگان مبتلا به کووید۱۹ رکورد میشکست وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی که عموما از عدم اجرای پروتکلها گلهمند بود پیکان انتقاد به سوی بخشی از وزارتخانه متبوع خود گرفت و گفت: ۹۸ درصد از تحقیقات در نظام سلامت، صرف انتشار مقالات در فلان مجلات میشود که به کار نمیآید. بهشدت به روند تحقیقات نظام سلامت انتقاد دارم. نامه بنده به دکتر ملکزاده در روزهای اول شیوع کرونا در کشور را مشاهده کنید که ۱۰ آیتم تعیین شده، اما یکی از آنها تاکنون جواب نداده است. کدام وزیر کمخرد با چنین یافتههای شکستهای میتواند بخش سلامت کشور را اداره کند؟ اصلا نباید بر یافتههایی که بر حسب یک تخمین به وزیر داده میشود، کار و اعتماد کرد. این تخمینها تاکنون درست نبوده و ۱۰ مدل اپیدمیولوژیک به من دادند که هیچکدام صحیح نبوده و برای هیچ اقدامی مناسب نبود.
ایسنا در تشریح این انتقادات نوشت: سعید نمکی که در جلسه ستاد دانشگاهی کووید۱۹ در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان صحبت میکرد، همچنین متذکر شد: متاسفانه برخی اساتید برای اینکه نامشان در مقالات چاپ شود یا اول قرار بگیرد، بحث میکنند. بنده یک معلم دانشگاه هستم که سابقه معاون وزیر، رییس دانشگاه و دیگر سوابق اجرایی را داشتهام، اما فقط در مقالاتی که خودم کار کردهام نامی از بنده وجود دارد و در مقالات دانشجویان به عنوان استاد راهنما، این اجازه را نمیدهم. معتقدم تحقیقات کاربردی در حوزه سلامت در کشور نداریم و اما تا زمانی که تحقیقات کشور مقالهمحور باشد و ارتقای اساتید، مبتنی بر این مقالات شود، تحقیقات، راهگشای مشکلات کشور نخواهد بود و هیچ وزیر بهداشتی نمیتواند برای آینده کشور از این تحقیقات، بهرهای ببرد.
فارغ از اینکه این استعفاها چه تبعات سیاسی به همراه داشته به نظر میرسد باید موضوع این استعفا و بستر منجر به این حرکت در اوج روزهای کرونایی کشور را از منظر حوزه سلامت دید. چیزی که در عمل توانست مدیری که در کارنامه خود تکیه زدن بر صندلی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی داشته و در دولت تدبیر و امید نیز ۷ سال کار کرده بود را با محتوای نامهای تند به استعفا بکشاند.
نگاهی به کارنامه معاون مستعفی
ایسنا در توصیف کارنامه رضا ملکزاده که پیشتر و در دولت مرحوم هاشمیرفسنجانی طی سالهای ۱۳۶۹ تا ۱۳۷۲ و پیش از علیرضا مرندی، در سمت وزیر بهداشت فعالیت داشت، نوشت: از مهر ماه سال ۱۳۹۲ با حکم سیدحسن هاشمی وزیر بهداشت وقت در سمت معاونت تحقیقات و فناوری وزارت بهداشت مشغول به کار شد و بعدها در دولت دوازدهم نیز حتی زمانی که سعید نمکی جایگزین هاشمی شد، ملکزاده همچنان فعالیت در این سمت را ادامه داده و به عبارتی دیگر از سوی وزیر جدید نیز در سمت خود ابقا شد.
طی این سالها و به ویژه در سالهای اخیر شاید بتوان عمده فعالیتهای معاونت تحقیقات و فناوری وزارت بهداشت را به امور تحقیقاتی در زمینههای مختلفی از دیابت و مرگهای زودرس و سکتههای قلبی و سرطان گرفته تا مطالعه بر شیوههای جدیدی چون ژندرمانی متمرکز دانست. البته در این مدت طرحهای ملی و «کوهورت»های متعددی نیز دنبال شد و به عنوان مثال طرح حذف تدریجی هپاتیت C از جمله این موارد است.
از سوی دیگر ملکزاده همواره به وضعیت انتشار مقالات پزشکی و میزان ارجاع به مقالات ایرانی توجه داشت و خود او از جمله افراد فعال در انتشار مقالات بود به گونهای که بابت این امر بارها مورد تقدیر قرار گرفته و در موارد مختلفی موفق به دریافت جوایز متعدد بینالمللی شد. به عنوان مثال سال گذشته مدال افتخار آژانس بینالمللی تحقیقات سرطان به ملکزاده اعطا شد. اما با این وجود مانند هر مسوول دیگری نسبت به عملکرد ملکزاده در دوره تصدی معاونت تحقیقات و فناوری وزارت بهداشت نقدهایی نیز وارد بوده و او دارای منتقدانی جدی است.
انتقادها چگونه آغاز شد؟
همچنین ایسنا در بخش دیگری از گزارش خود به سخنان انتقادی دکتر موید علویان، رییس مرکز تحقیقات بیماریهای گوارش و کبد دانشگاه علوم پزشکی بقیهالله(عج) پرداخته که گفته بود: متولیان پژوهش در کشور به مسائل اخلاقی در پژوهش توجه نمیکنند. برنامههایی که طی این سالها در حوزه پژوهش کشور اجرایی شده، بار منفی داشته است. طی سالهای گذشته بیشترین تعداد مقالات برگشتی از مجلات خارجی را داشتهایم؛ یعنی مقالهای در نشریهای منتشر میشود و بعد نشریه اعلام میکند که این مقاله قلابی است و مقاله retract میشود. ایران بعد از چین بیشترین تعداد مقاله retract شده را دارد و این خیلی بد است.
او همچنین گفته بود: متولیان وزارت بهداشت و معاونان آنها دارند کار اجرایی انجام میدهند یا هر هفته چند مقاله مینویسند؟ اگر دنبال مقاله نوشتن هستند که خب بروند مقاله بنویسند و کار اجرایی را به دست افرادی که میتوانند، بسپارند. تخصیص بودجههای پژوهشی وزارت بهداشت شفاف نیست. مسوولان اعلام کنند در ۶ سال گذشته به چه کسی طرح دادهاند و بودجه طرحها چقدر بوده است؟ در سامانه «نیماد» بودجه طرحهای ۶ سال گذشته مشخص نیست. حق داریم که بفهمیم بودجههای پژوهشی ۶ سال گذشته در چه طرحهای پژوهشی و توسط کدام محققان هزینه شده است.
البته پس از طرح این موضوعات، از سوی روابط عمومی معاونت تحقیقات نیز توضیحاتی در این باره منتشر شد.
اما انتقادات مطرح شده نسبت به ملکزاده و عملکرد او تنها به افرادی که در حیطه سلامت فعالیت داشتند خلاصه نمیشود. در دوران شیوع کرونا و در فروردینماه سال جاری، از سوی معاونت تحقیقات و فناوری وزارت بهداشت اعلام شد ایران با ۱۲ تیم پژوهشی در کنار کشورهایی چون آفریقای جنوبی، آرژانتین و کشورهای اروپایی فرانسه، اسپانیا، آلمان، هلند، بلژیک، لوکزامبورگ و انگلستان به کارآزمایی بالینی بزرگ سازمان بهداشت جهانی روی چهار دارو (شامل: ترکیب دارویی برای درمان HIV، داروی مالاریا chloroquine و hydroxychloroquine)، داروی ضد ویروس ابولا (remdesivir) و داروی ترکیبی از (Ritonavir/ lopinavir و اینترفرونبتا) برای درمان کرونا پیوسته است.
چندی بعد نیز از سوی ملکزاده اخباری مبنی بر موفقیت ایران منتشر شده و عنوان شد در مطالعه همبستگی «کارآزمایی بالینی برای درمان کووید ۱۹» سازمان بهداشت جهانی که با همکاری ۳۰ کشور از 6 منطقه جهان در حال انجام است، ایران موفق به بیشترین مشارکت بیماران شده است؛ موضوعی که اگرچه در ظاهر میتوانست خبری مثبت تلقی شود اما در نهایت با انتقادات متعدد همراه شد و حتی رییسجمهور سابق کشور با انتشار یک فایل مصاحبه ویدیویی که در فضای مجازی منتشر شد درباره این مساله به انتقاد پرداخته و اظهار کرد: متاسفانه مقاماتی بودند که در یک پروژه تحقیقاتی بهداشت جهانی یکسری داروها را که آنها میخواستند آزمایش کنند، آنطورکه من اطلاعات گرفتم در کل دنیا ۱۱هزار نمونه را کشورها حاضر شده بودند روی مردمشان آزمایش کنند که از این میان 3هزار و 500 مورد در ایران آزمایش شد و من شنیدم فردی که مسوول بوده بابت این موضوع قرارداد بسته و پول گرفته است! چیزی که آنها خودشان میگویند هیچ تاثیری نداشته و میخواهند تازه آزمایش کنند. شما به ایران میآورید و بعد به عنوان یک کار تحقیقاتی قرارداد میبندید، اطلاعات مردم ما را میگیرید و به آنها میدهید، یک دارویی را تجویز میکنید و بعد بابت آن پول هم میگیرید؟ اما گویی با آمدن کرونا بازار حاشیههای ملکزاده رونق گرفته و انتقادات علیه او تنها به یک یا چند مورد خاص خلاصه نشد. در این میان یکی از این حواشی نیز به داستان شرکت داروسازی منتسب به او و ساخت داروهایی کرونایی مربوط میشود.
طی هفتههای گذشته در مراسم سیزدهمین همایش تازههای دانشجویی که از سوی بسیج دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی و با حضور میهمانانی چون دکتر زالی فرمانده ستاد عملیات مدیریت بیماری کرونای پایتخت و استاندار تهران برگزار شد، از سوی برخی سخنرانان گلایههایی درباره فعالیت برخی مسوولان مطرح شده و اینگونه اظهار شد که اعلام میشود داروی هیدروکسی کلروکین روی بیماران کرونایی اثر ندارد. بعد مسوولی که معاون وزیر بوده، مصاحبه میکند و از قضا مشخص میشود همین معاون وزیر، موسس یک شرکت دارویی است و دارویی که آن شرکت تولید کرده در جامعه مورد استفاده قرار گرفته است. وقتی این موضوع را به وزیر منتقل کردیم از ما پرسیدند که آیا این دارو خوب است؟! من به ایشان گفتم نمیدانم! چراکه هنوز «ترایالش» بیرون نیامده و توی «گایدلاین» نیست. اما با این وجود این دارو از سوی پزشکان بسیاری تجویز میشود. طبیعی است معاون وزیر هیچوقت در مورد این دارو حرف منفی نمیزند. چرا؟ چون دارو، تولیدی شرکت داروسازی است که خودش تاسیس کرده است!
معاون به وزیر چه پاسخی داد؟
در بخشهایی از نامه استعفای ملکزاده خطاب به وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی آمده است:
«اظهارات اخیر جنابعالی درباره تحقیقات علوم پزشکی ایران با ادعاهایی همچون: «۹۸ درصد تحقیقات علوم پزشکی صرف انتشار مقالات در فلان مجله میشود» و طرح سوالاتی «مانند تحقیقات علوم پزشکی چقدر پا به عرصه پرمشکل نظام سلامت گذاشته است؟» چنان بیپایه و اساس است که حتی بیگانگان ایرانستیز در فراسوی مرزهای کشور که در قالب پروژههای کلان و صرف میلیاردها بودجه، درصدد اثبات ناکارآمدی تحقیقات علوم پزشکی در ایران بودهاند، چنین نتیجه عجیب و کاملا مردودی نگرفتهاند، چرا که همان گروههای متخاصم هم، پس از تحقیقات پرشمار و تعطیلناپذیر خود، با وجود اشاره به برخی اشکالات موجود در سیاستهای تحقیقاتی ایران که به اعتقاد ما ریشه در سیاستگذاریهای خارج از حیطه وزارت بهداشت و در مرجعی فراتر دارد، نهایتا به پیشرفتهای کیفی تحقیقات علوم پزشکی ایران و افزایش چشمگیر استناد به مقالات محققان ایرانی در کنار رشد کمی اذعان کردهاند و اسناد آنها موجود و منتشر شده است.
اصولا کسانی میتوانند حیطه تحقیقات پزشکی ایران را به نقد و چالش بکشند که خود محقق ملی یا بینالمللی بوده، ارکان و نظام تحقیقات را به خوبی بشناسند و با وجود دشواریها و چالشهای سخت این عرصه مهم و تاثیرگذار، همپای تحقیقات پیشرفته دنیا حرکت کرده، عمر خویش را صرف تحقیقات کرده یا دستکم یک تحقیق مهم و اثرگذار بینالمللی انجام داده باشند. در خوشبینانهترین تصور ممکن، میتوان گفت اظهارات و هجمه شما به تحقیقات علوم پزشکی و تلاشهای شبانهروزی شمار زیادی از محققان بیادعا و سختکوش این عرصه که در سختترین شرایط تحریم و فشارهای بینالمللی و با وجود سهم ناچیز بودجه تحقیقات پزشکی - کمتر از نیم درصد بودجه ناخالص ملی! – دستاوردهای بسیار موثر و کاربردی را ارایه کردهاند، میتواند ناشی از عدم شناخت شما از عرصه تحقیقات بهطور کلی و پیشرفتهای علوم پزشکی در ایران بهطور خاص باشد.
عجیب است که در کسوت وزیر بهداشت هنوز مطلع نیستید که اگر تمام دنیا منابع عظیم مالی به تحقیقات پزشکی اختصاص دادهاند و انتظار گرهگشایی از مشکلات نظام سلامت خود داشتهاند، تمام دولتها در ایران با دید تجملی بودن پژوهش، هرگز بیش از نیم درصد بودجه ناخالص ملی را به بخش تحقیقات اختصاص ندادهاند. در این بین، تحقیقات علوم پزشکی با وجود سهم ۳۰ درصدی در تولید علم و سهم ۲۸ درصدی در تولید مقالات پراستناد ایران، تنها سه صدم درصد بودجه تحقیقات کشور را از آن خود کرده است.
دعوا جای دیگری است
عباس عبدی در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: «پس و پیش از استعفای معاون وزیر بهداشت و مقام دیگر این وزارتخانه معلوم شد که یکی از اختلافات طرفین درباره حضور رسمی شبه علم تحت عنوان طب سنتی در پزشکی است. ابتدا خیلی روشن بگویم که هیچ دانشی درباره پزشکی ندارم و طبعا نه قصد و نه صلاحیت نوشتن در این باره را ندارم. هرگاه مریض شوم هر چه پزشک مورد اعتمادم بگوید انجام میدهم بدون اینکه درباره آن چون و چرا کنم. درباره آنچه که به طب سنتی هم مشهور است (در ادامه توضیح میدهم که چرا این لفظ بیاعتبار است) تجربیات منفی ندارم.
به یاد دارم که پنجاه سال پیش که دبیرستان میرفتم مثل خیلی از جوانان دیگر شوره زیادی داشتم و ناراحتم میکرد به ویژه هنگام درس خواندن موهای سرم را داخل کتاب میتکاندم و پر از شوره میشد! یک عمه گوهر (عمه پدری) پیرزن دوست داشتنی داشتیم یک بار که به خانه ما آمده بود گفت، عمه جان یک بار موهایت را با ... (یک ماده غذایی، نامش را نمیآورم که کسی نخواهد انجام دهد) بشور. شستم و شوره به کلی از میان رفت! البته بعدها به یکی از جوانان خانواده همان توصیه را کردم و هیچ اثری نداشت! همچنین همسرم بهطور معمول یک قاشق چایخوری از پودری که از محصولات زنبور است را میدهد و میخورم میگوید که برای گوارش خوب است. به دیگران هم توصیه میکنیم. این را هم نامش را نمیآورم، چون در حوزه وظایف و مسوولیت من نیست. هرچند در سطح فردی میتوانیم چنین توصیههایی را داشته باشیم.
اینها را گفتم تا بگویم نسبت به تجویزاتی که خود را تحت نام طب سنتی معرفی میکند، حساسیتی ندارم و چه بسا بعضا و بر حسب مورد میتوانند موثر هم باشند که توضیح خواهم داد. در این یادداشت میکوشم که مساله روش علمی را توضیح دهم. اختلاف با طرفداران طب سنتی بر سر روش است و نه تجویز یا نام. اگر از منظر علمی نگاه کنیم، ما چیزی به نام طب مدرن یا سنتی نداریم، بلکه ما چیزی به نام علم و شبه علم و یا ضد علم داریم.
طب مدرن مطلقا باید علمی باشد. طب سنتی هم اگر در چارچوب علم آمد که میشود طب علمی و مدرن، هر چند در گذشته به علل دیگری تجویز و توصیه میشده است. در طب سنتی دستوراتی وجود دارد که فلان چیزها را بخورید یا نخورید، یا شیوه درمان فلان بیماری چگونه است. تقریبا پیش هر پزشک مدرن که بروید، آنان هم دستورات غذایی میدهند. ولی این دستورات را از طب سنتی نگرفتهاند، بلکه از طب مدرن و علمی گرفتهاند. مثلا اگر پزشک ببیند ویتامین D بیمار کم است دستور مصرف قرص میدهد یا استفاده از تابش مستقیم نور خورشید. چگونه این را میفهمد؟ ابتدا برحسب بیماری متوجه میشود که براساس دانش پزشکی این بیماری ممکن است ناشی از کمبود ویتامین D باشد (فرضیه) . سپس دستور آزمایش میدهد. آزمایشگاه معلوم میکند که ویتامین D بیمار چقدر زیر اندازه طبیعی است که این اندازه نیز در مطالعات پزشکی تعیین شده است (اثبات فرضیه) . برحسب میزان کمبود ویتامین D در بدن و شرایط دیگر، پزشک دستوری را به بیمار میدهد که شامل خوردن قرص ویتامین D با دوز معینی در زمانهای معینی و برای مدت معینی است یا دستور قرار گرفتن در اشعه آفتاب را میدهد، یا اصولا فرضیه او رد میشود و بیمار از نظر ویتامین D کمبودی ندارد که باید فرضیات دیگر را آزمون کند. پزشک چرا فلان قرص را تجویز میکند؟
پیش از این سعید نمکی در نشست ستاد دانشگاهی کووید۱۹ که در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان برگزار شد به کنایه گفته بود «در تمام دنیا منابع را در بخش تحقیقاتی صرف میکنند که نتیجه آن، راهکاری برای گشودن گرهای از نظام ارایه خدمت باشد» و در ادامه این پرسش را مطرح کرده بود که «نظام تحقیقاتی دانشگاهی کشور در این راستا چه کرده است؟ کدام مقاله را به وزیر وقت داده که اگر این کار را انجام دهی، نظام ارایه خدمت به سمت و سوی بهتری میرود؟» او در این سخنرانی جنجالی از ملکزاده نام برده و گفته بود «به شدت به روند تحقیقات نظام سلامت، انتقاد دارم. نامه بنده به دکتر ملکزاده در روزهای اول شیوع کرونا در کشور را مشاهده کنید که ۱۰ آیتم تعیین شده اما یکی از آنها تاکنون جواب نداده است. کدام وزیر کم خرد با چنین یافتههای شکستهای میتواند بخش سلامت کشور را اداره کند؟ اصلا نباید بر یافتههایی که بر حسب یک تخمین به وزیر داده میشود، کار و اعتماد کرد. این تخمینها تاکنون درست نبوده و ۱۰ مدل اپیدمیولوژیک به من دادند که هیچ کدام صحیح نبوده و برای هیچ اقدامی مناسب نبود.»
در همین سخنرانی بود که وزیر گفت «خواهید دید در ساخت واکسن کرونا چه معرکهای خواهیم کرد» جملهای که واکنشهایی به همراه داشت. ملکزاده البته این اظهارات را بیپاسخ نگذاشت و در یادداشتی خطاب به نمکی نوشت که اظهاراتش چندان بیپایه و اساس است که حتی «بیگانگان ایرانستیز در فراسوی مرزهای کشور» این نتیجه را کاملا مردود میدانند. ملکزاده همچنین با کنایه خطاب به وزیر بهداشت گفت «کسانی میتوانند تحقیقات پزشکی را به نقد و چالش بکشند که یک تحقیق موثر در عمر خود کرده باشند!» ملکزاده در این یادداشت با کنایه به نمکی هشدار داد و پرسید «آنچه امروز به عنوان واقعیات کرونا مشاهده میکنید همان پیشبینیهای مطالعات اپیدمیولوژی
کووید -۱۹ در ایران است! آنها را جدی گرفتید؟... بهعنوان وزیر بهداشت گزارش دهید که کدام اجتماعات بزرگ ذیل نظر کدام دستگاهها از اجرای کامل مقررات بهداشتی سرپیچی کردهاند؟...» وزیر بهداشت نیز ظهر دیروز فرید نجفی را با حکمی که سراسر کنایه به حوادث چند ساعت گذشته بود، جایگزین ملکزاده کرد. رضا ملکزاده، پزشک ۶۹ ساله دارای دکترای طب عمومی از دانشگاه شیراز، متخصص داخلی، بورد فوقتخصصیگوارش و کبد از دانشکده پزشکی شیراز، فلوشیپ گوارش و کبد از دپارتمان گوارش بیمارستان Royal Free لندن انگلستان است.
استادیاری دانشکدههای پزشکی دانشگاه شیراز و تهران، ریاست بخش گوارش بیمارستان شریعتی، رییس مرکز تحقیقات بیماریهای گوارش و کبد و ... برخی از سمتهای تخصصی اوست. ملکزاده البته ازجمله پزشکانی است که سمتهای اجرایی نیز برعهده و در برخی نهادها عضویت داشته است. ملکزاده فاصله سالهای ۶۹ تا ۷۲ یعنی در دولت اول اکبر هاشمیرفسنجانی، وزیر بهداشت بوده است. همچنین در وزارت بهداشت سمت معاونت بر عهده او بوده، سابقه عضویت در شورای عالی انقلاب فرهنگی، دبیری فرهنگستان علوم پزشکی و معاونت پژوهشی فرهنگستان علوم پزشکی را در کارنامه دارد. همچنین ملکزاده اگرچه چهرهای سیاسی نیست اما به لحاظ گرایش سیاسی به حزب کارگزاران سازندگی نزدیک است تا جایی که چندی پیش حسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران نام ملکزاده را در میان ۶ کاندیدای اصلی حزب کارگزاران برای انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ مطرح کرد.
مشعوفان و مغمومان از استعفا
بدون در نظر گرفتن شرایط بحرانی در حوزه سلامت، جریانی ناباورانه از استعفای یکی از مهمترین معاونتهای وزیر بهداشت خوشحال شدند. از وزیر بهداشت دفاع کردند و علیه معاونش نوشتند و حتی با وجود نامه استعفا شایبه برکناری را مطرح کردند؛ دفاع و هجمههایی مشکوک. با وجود اینکه وزارت بهداشت اغلب از فضای سیاسی دور بوده و بیشتر وزارتخانهای تخصصی محسوب میشود اما از آنجا که در این ۹ ماه گذشته سیاست در مدیریت بحران سلامت بیش از مسائل فنی و تخصصی نقش ایفا کرده، گروهی از مخالفان دولت و طیفی از اصولگرایان از این استعفا خوشحال شدند.
این خرسندی در رسانهها و اظهارنظراتشان به وضوح مشهود بود. فردای استعفا برخی کاربران توییتر و فعالان رسانهای و فضای مجازی که اصطلاحا ارزشی شناخته میشوند از رفتن ملکزاده خوشحال بودند. در توییتهای اغلب آنها به استفاده از طب سنتی برای درمان کرونا اشاره شده بود که ملکزاده از مخالفان جدی تلفیق طب سنتی با نظام پزشکی بود و در نامه استعفا هم نوشت که مبنای علمی ندارد.
گروهی نیز به دلیل اینکه ملکزاده ادعای ساخت واکسن ایرانی را شتابزده توصیف کرده بود از رفتن او خوشحال بودند، گروهی که بیمحابا تلاش دارند این ادعا را القا کنند که باید و میتوان در همه امور به خودکفایی رسید و عمدتا تعاملهای بینالمللی را زیر سوال میبرند. فارغ از ابراز خوشحالی این گروه در فضای مجازی برخی رسانههای رسمی و کانالهای تلگرامی وابسته به برخی جریانهای سیاسی شروع به پروندهسازی علیه ملکزاده کردند.
سایت مشرق در گزارشی نوشت که این استعفا فرار رو به جلو بوده و مدعی شد «بنابر دادههای سامانه علمسنجی اعضای هیات علمی وزارت بهداشت، نام دکتر رضا ملکزاده در ۵ سال اخیر به ترتیب در ۸۰، ۹۸، ۹۱، ۷۷ و ۸۶ مقاله به عنوان یکی از نویسندگان درج شده؛ یعنی بین سالهای ۹۳ تا ۹۸ و درست در زمانی که معاون وزارتخانه بوده هر ۴ روز یک مقاله علمی منتشر کرده! این سایت همچنین ملکزاده را پزشک معتمد رییسجمهوری خواند و نوشت «استراتژی ایمنی گلهای و تست داروهای خارجی» از سوی او در کشور اجرایی شده است.
این سایت همچنین مدعی شد که ملکزاده اطلاعات ژنتیکی ایرانیان را به کشورهای خارجی داده، ادعایی که مشابه آن پیش از این و خصوصا از سوی سخنگوی دولت تکذیب شده بود. این سایت نوشته «ملکزاده اطلاعات بیش از ۳۰۰۰ بیمار کرونایی را به کشورهایی داده که تجربه ثابت کرده اگر هم داروی درمان کرونا را کشف کنند قطعا داروی مورد نظر را در اختیار ایران قرار نخواهند داد و عجیبتر اینکه پس از این همه دست و دلبازی ضد امنیتی، معاون محترم وزیر بهداشت اعلام کرده، داروهای گرانقیمتی که روی این افراد آزمایش شده هیچ تاثیری در بهبود بیماری کرونا نداشته است! البته این اولین گاف امنیتی ملکزاده نیست.»
این ادعا از سوی کانال تلگرامی منتسب به برخی نهادها نیز مطرح شد. ادعایی مشابه این پیش از استعفا و بدون نام بردن از ملکزاده توسط محمود احمدینژاد و در جریان یک مصاحبه مطرح شده بود. او گفته بود «در یک پروژه تحقیقات بهداشت جهانی که میخواستند دارویی را روی 11هزار نفر در کل دنیا آزمایش کنند، آن مقدار که من اطلاعات گرفتم متاسفانه 3500 مورد آن در ایران اتفاق افتاده و من شنیدم یک فرد مسوول، قرارداد بسته و پول گرفته است. انسان چگونه میتواند این را هضم کند؟»
همچنین کانال تلگرامی قرارگاه سایبری عمار نیز در میان ادعاهایی از این دست این پرسش شایبهانگیز را مطرح کرد که «آقایان مگر چه خیانت و جنایتی کردهاید که وسط نبرد با کرونا، فرار را بر قرار ترجیح دادهاید؟» خبرگزاری تسنیم نیز بریدهای از روزنامه «سلام» منتشر کرد که در آن نقلقولی از ملکزاده در زمانی که وزیر بهداشت بوده درمورد سیاستهای کنترل جمعیت دیده میشد.
ملکزاده گفته بود «کنترل جمعیت یک مساله حیاتی است و به حمایت قاطعانه مردم نیاز دارد.» این خبرگزاری حمایت ملکزاده از سیاستهای کنترل جمعیت را دستاویزی برای حمله به او قرار داده، درحالی که وقتی فاصله سالهای 1355 تا 1375جمعیت ایران به دو برابر افزایش یافت و سیاستمداران براساس گزارشهایی از جمعیتشناسان به این نتیجه رسیدند که تا ۲۰ سال آینده این میزان جمعیت با مشکلات فراوان مواجه خواهند شد، از همین روی تا مدتها سیاست حاکمیتی مبنی بر کنترل جمعیت بوده است، ضمن اینکه علیرضا مرندی، پزشک و سیاستمدار معتمد نهادهای حاکمیتی ازجمله تاثیرگذاران در جریان کنترل جمعیت بوده است.
به جز طرح ادعاهای عجیب گروه دیگری نیز که شاید ادعاهایی عجیب و غریب مطرح نکردند اما همچنان از این استعفا خوشحال شدند، گروهی هستند که از هر اتفاق برای حمله به دولت استفاده میکنند. نصرالله پژمانفر، رییس کمیسیون اصل 90 مجلس شورای اسلامی در صفحه شخصی خود در توییتر اعلام کرد:«تاکنون بیش از ۴۰ شکایت از شخص آقای ملکزاده معاون پژوهشی مستعفی وزارت بهداشت در ماههای گذشته به کمیسیون اصل ۹۰ واصل شده است. طبق قوانین کمیسیون اصل 90 با استعفای افراد پیگیری شکایات متوقف نمیشود و فرد باید پاسخگوی عملکرد خود باشد.»
همچنین زهره الهیان، نایب رییس فراکسیون طب سنتی مجلس نیز در گفتوگو با سایت جهاننیوز نزدیک به علیرضا زاکانی گفت که «مواضع تند و غیرعالمانه ملکزاده پذیرفته نیست» و «مجلس همیشه نسبت به ملکزاده انتقادات جدی داشته است.» او در این گفتوگو به صورت غیرمنتظرهای از وزارت بهداشت دولت روحانی دفاع کرد و گفت جریانهایی در کشور به دنبال تضعیف آن هستند.
در این میان برخی از اقدامات ملکزاده حمایت کردند و برخی هم به سراغ نقد شخص نمکی رفتند که در ۹ ماه گذشته انتقادهای بسیاری نسبت به عملکرد او و عدم هماهنگیاش با دولت مطرح شده بود. مصطفی معین، پزشک و سیاستمدار به نمکی انتقاد کرد و در یادداشتی نوشت که «این اخلاق و رفتار و تدبیر مدیریتی آقای وزیر یکی از علل اصلی تداوم امواج مهیب کرونا و کشتار گسترده کادرهای پزشکی، پرستاری و عموم ملت است!»
همچنین عبدالله رمضانزاده، سخنگوی دولت خاتمی نیز در توییترش پیشنهاد داد که روحانی محمدرضا ظفرقندی، رییس سازمان نظام پزشکی را جایگزین نمکی کند. در این مدت برخی کنشگران معتقد بودند که سعید نمکی در اغلب اقداماتش سودای پاستور و انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۴۰۰ را نیز در نظر میگیرد و از آنجا که شانس اصولگرایان را برای بردن انتخابات پیش رو بیشتر میبیند، تلاش دارد به طیفی از آنها نزدیک شود.
در اظهارنظرهایی که در مورد وزیر بهداشت و علیه ملکزاده دیده میشود، گروهی از اصولگرایان با نمکی همراهی میکنند که البته به نظر میرسد مقصودشان بیشتر همان هجمه به شخص رییسجمهوری است، در شرایطی که گفته میشود رییسجمهوری و نزدیکانش با وزیر بهداشت دچار مشکلات جدی هستند؛ مشکلاتی که باعث شده تاکنون قریب به ۵ بار خبر استعفای نمکی شنیده شود.
مشاهده خبر در جماران