کدخبر: ۱۴۸۲۴۴۹ تاریخ انتشار:

یادداشت/

آیا آمدن بایدن فرصتی برای ایران ایجاد می کند؟

اگر بگوییم که آمدن بایدن علی رغم تفاوت رفتار سیاسی دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان و به خصوص فرد ویژه ای همانند ترامپ برای ما فرقی نمی کند؛ به این معنا است که قصدی برای آفرینش فرصت های پیش رو، برای استفاده از آن برای پیشبرد اهداف ملی خود نداریم.

جماران: با پیروزی بایدن به عنوان رئیس‌جمهور دموکرات آمریکا این سوال مطرح. است که این رویداد چه تاثیری می‌تواند در شرایط سیاسی و اقتصادی ایران بگذارد. از نظر سیاسی برجام مهمترین متغیری است که بازگشت به آن ممکن است توسط بایدن  انجام ‌شود. برجام علی رغم دیدگاه‌های مخالفان، مهمترین توافقنامه بین المللی است که ایرانیان پس از حداقل یک قرن گذشته در مذاکره‌ای با شرایط مساوی و با اقتدار ملی انجام داده‌اند. در بازگشتی به وقایع تاریخی گذشته، راه ندادن ایران در مذاکرات بعد از جنگ جهانی اول و تلف شدن میلیون‌ها ایرانی از قحطی و گرسنگی در اثر به تاراج بردن ارزاق شهر و روستا توسط نیروهای متفقین آنروز، سپس مشارکت ندادن نمایندگان ایران بعد از جنگ جهانی دوم علی‌رغم اعزام آنها تا پشت درهای مذاکره ، برای برآورد و تامین خسارات ناشی از جنگ؛ خاطرات تلخ رویارویی حقوق ملت ایران با قدرت های بزرگ بوده است.

 

برجام محصول مذاکره تنها یک دولت نبوده بلکه با توافق همه ارکان نظام انجام پذیرفته است. اگرچه دولت های اروپایی در مقابل هژمونی آمریکا تاب نیاوردند ولی در مقابل آن حداقل ناخرسندی خود را ابراز داشته‌اند. اگر برجام حتی طی مذاکراتی جدید پابرجا شود، مزایای آن تداوم لغو بعضی از مهمترین تحریم های شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران خواهد بود که می‌تواند دستاوردی مهم برای جمهوری اسلامی ایران تلقی شود. برجام برای ایران حقانیت ومشروعیت رفتاری مهمی در چارچوب قوانین بین المللی و بر اساس راستی آزمایی های آژانس بین المللی انرژی، به ارمغان آورده و راه جنگ و رویارویی با قدرت های بزرگ را برای جمهوری اسلامی ایران مسدود نموده است. در عین حال ممکن است بایدن بتواند حداقل در ماه‌های نه چندان اولیه زمامداری خود، از تحریم های ناعادلانه ترامپ علیه ایران بکاهد.

در مهرماه ۹۹ سازمان برنامه و بودجه کشور تحقیقی در مورد اثرات تحریم‌ها بر رفاه خانوارهای شهری و روستایی انتشار داده است که نشان می‌دهد درآمد خانوارهای ایرانی نسبت به عامل برون‌زای تحریم حساس گردیده و موجب کاهش درآمد خانوار شهری و روستایی شده است و میزان مصرف خانوارهای ایرانی رابطه معکوسی با تحریم ها دارد. همچنین در دوران برقراری برجام گرچه عمر کوتاهی داشته؛ ولی به طور مشهودی مصرف و رفاه خانوارهای ایرانی به واسطه آن بهبود یافته است. این بهبودی در  خانوارهای شهری محسوس‌تر از خانوارهای روستایی بوده است. یافته‌های این تحقیق نشان می دهد که نقش عوامل برون زا و تحریم روی اقتصاد ایران و رفاه خانوارها تأثیر زیادی داشته است و مشکلات اقتصادی ما تنها ناشی از سوء مدیریت اقتصادی نبوده و از سوی دیگر استقرار برجام حتی به شکل ناقص هم موجب بالا رفتن رفاه خانوارها شده است.

از منظر توسعه اقتصادی و حتی اقتصاد سیاسی، می بایست یادآور شد که هیچ توسعه‌ای بدون آنکه ساز و کارهای توسعه درون‌زا (Endogenous)زمینه ساز اصلی آن باشد، فراهم نمی‌شود. از سوی دیگر به کارگیری سازوکارهای توسعه برون‌زا (Exogenous)همواره توسط توسعه درون زا ایجاد می شود و نیروها و سازوکارهای نهادهای سیاسی و اقتصادی است که با ظرفیت سازی خود امکان استفاده از توسعه برون‌زا را برای خود فراهم می سازد. در جهان امروز آنچه محصول توسعه است در یک ساز و کار ترکیبی به نام شبه درون‌زا(Quasi-Endogenous) که ترکیبی است از توسعه درون زا و توسعه برون‌زا و با تأکید بر توسعه درون‌زا ، توسعه یک کشور و بخصوص ایران را رقم می‌زند. هرگز بدون حکمروایی شایسته و درونزا ، امکان توسعه در ایران ایجاد نمی گردد و آن تصمیم سازی و تصمیم گیری بر اساس ظرفیت ها ، توانمندی ها و امکانات درونی و شیوه‌های به‌کارگیری ظرفیت های بین المللی اعم از از سیاسی و اقتصادی است. 

                      

امروزه نمی توان توسعه اقتصادی و سپس رفاه اجتماعی ایرانیان را صرفاً بر اساس توسعه درون زا رقم زد، بلکه با فربه کردن حکمروایی توسعه اقتصادی راه استفاده از ظرفیت های اقتصاد بین الملل برای توسعه ایران فراهم می گردد. من باب مثال در صنعت، ایران دارای پنج صنعت است که توان بالقوه و بالفعل جهانی شدن را دارد پتروشیمی، تولید دارو ،تولید سیمان، صنایع آب وبرق و تولید اتومبیل. در هر پنج صنعت فوق الذکر ایرانیان با استفاده از حداکثر توانمندی داخلی و استفاده از ظرفیت‌های اقتصاد بین الملل خود را به این سطح رسانیده اند. لذا تداوم آن نمی‌تواند تنها با تکیه بر توان داخلی باشد و دقیقاً محتاج استفاده از خدمات فنی بین المللی، تکنولوژی و دانش فنی موجود در کشورهای بیشتر توسعه یافته ومواد وقطعات خاص است. این همان توسعه شبه درون زا است که ترکیبی از توسعه درون زا و برون زا با تاکید بر توانمندی درون زا است.

 

توسعه کشورهای آلمان و ژاپن بعد از جنگ جهانی دوم و مالزی در دهه هفتاد نیز زمانی به موفقیت رسید که ساز و کارهای توسعه درون زا برای حکمروایی شایسته توسعه فراهم شد و توانست از فرصت‌های طلایی که شرایط سیاسی، بین المللی و اقتصاد بین الملل در زمانهای بسیار خطیروخاص در اختیارشان گذاشته شد؛ بهترین بهره برداری را بنمایند. کره  جنوبی یکی از موفق‌ترین استفاده کننده از این فرصت های طلایی است که به عنوان یکی از موفق ترین کشور ها در تجهیز منابع توسعه و توانمندی درون‌زای خود بعد از جنگ کره، از این فرصت‌های طلایی سود جسته است و خود را از یک کشور کمتر توسعه یافته به مدارهای توسعه یافتگی ارتقا داده است. بنابراین همواره توسعه امری درونی است ولی هرگز بدون استفاده از ظرفیت های سیاسی بین المللی و ظرفیت های اقتصاد بین المللی و دست یازیدن به توسعه شبه درونزا که ترکیبی از توسعه درون زا و برون زا است،  امکان تحقق نخواهد یافت.  

رئیس جمهور شدن بایدن ممکن است فرصتی برای ایران فراهم سازد که بتوانیم با مذاکره و مصالحه مسائل خود را به نفع منافع ملی و توسعه ملی و در چارچوب قواعد سیاست خارجی جمهوری اسلامی حل و فصل نماییم و خود را از بن بست هایی که تحریم های آمریکا علیه ایران ایجاد کرده است تا حد امکان رهایی بخشیم. استفاده از فرصت ها و به کارگیری آن به نفع منافع ملی هنر اصلی سیاستمداران و تصمیم گیران کشور است . در واقع فرصت ها را خودمان بر اساس ایجاد توانمندی و ظرفیت سازی درونی و ملی می سازیم و از آن به نفع اهدافمان به کار می گیریم و زمانی که قصدی برای استفاده از این فرصت ها نداریم، همانند آن است که این فرصت ها هرگز به وجود نیامده اند. 

 

بنابراین اگر بگوییم که آمدن بایدن علی رغم تفاوت رفتار سیاسی  دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان و به خصوص فرد ویژه ای همانند ترامپ برای ما فرقی نمی کند؛ به این معنا است که قصدی برای آفرینش فرصت های پیش رو، برای استفاده از آن برای پیشبرد اهداف ملی خود نداریم. استفاده از فرصت ها و ایجاد مصالحه بین المللی می تواند به کاهش تحریم ها و کم شدن موانع تولید و اشتغال منجر شود. مشکلات امروز اقتصاد ایران بی‌تردید نمی‌تواند همگی ناشی از مشکلات مدیریتی دولت باشد و عمدتاً در اثر محدودیت هایی است که تحریم ها بر اقتصاد ایران تحمیل نموده اند. عدم امکان تبادلات بانکی با شبکه های بانکی در جهان،  ناتوانی در وارد کردن کالاهای واسطه‌ای تولید، مسدود شدن راه‌های اصلی صادرات نفت و صادرات کالاهای غیرنفتی و آثار تبعی آن در فعالیت های اقتصادی و کسری بودجه دولت و افزایش نقدینگی و رکود و تورم اقتصاد ایران را با رشد منفی و کوچک شدن حجم اقتصاد و رکود و بیکاری روبرو ساخته است. یافته های سازمان برنامه و بودجه در بهبود رفاه خانوار در مدت کوتاه برقراری برجام نیز شاهدی بر این مدعا است که عوامل برون زا در اقتصاد و رفاه خانوار در ایران نقش مکمل توسعه درون زا رانشان میدهد. درعین حال باید توجه داشت تغییرات در رهبری امریکا روی مناسبات اقتصاد جهانی در شرایطی که شبکه های مالی واقتصادی به خاطر جهانی شدن وبهم پیوستگی آنها ، اثر دارد ، و اقتصاد چین همگرایی بیشتری با امریکا خواهد یافت و نزدیکی  بیشتر اروپا و امریکا در اثر سیاست دموکرات ها منجر به رونق بیشتر اقتصاد اروپا میگرد، واحتمالا نقشه خرید وفروش نفت در پیش اتحادیه های تولید کنندگان نفت مثل اوپک وکمپین های مصرف کنندگان نفت مثل شرکت های بزرگ نفتی کنسرسیوم سابق متاثر خواهد شد . ولی ایران که زخم خورده سیاست های جمهوری خواهان است هیچ تاثیری از این تغیرات نخواهد پذیرفت . این همان حالتی است که ناکارآمدی درحکمروایی اجازه ظرفیت یابی از فرصت ها را بنفع منافع ملی والتیام بحران اقتصادی ایران را نمی دهد.

 

در شرایط کنونی اقتصاد ایران، تحریم‌ها موجب کاهش رشد اقتصادی با نفت و بدون نفت شده است ، به طوری که حتی دولت در شرایط کرونا نمی تواند شهرها را قرنطینه کند. زیرا توان مالی لازم برای پشتیبانی وحمایت مالی از مردم را ندارد و ناچار شده است به روش های "کج‌دار و مریز" به جای قرنطینه روی آورده و یکی از علل شیوع این بیماری در ایران پس از بازگشایی مراکز اقتصادی همین ناتوانی دولت در پشتیبانی مالی - همانند اغلب کشورها -از خانوارهای ایرانی است. کاهش رشد اقتصادی و رشد بیکاری و وجود تورم در ایران خانوارهای زیر خط فقر را گسترش داده است و آن را از ۳۰ درصد در سال ۹۷ بیشتر نموده است. اصلاح نظام اقتصادی خواسته مردم است و اغلب مردم می‌دانند که سیاست‌های خارجی ایران یکی از اَبرچالش‌های توسعه اقتصادی ایران بشمار میرود. به همین خاطر هیچ زمانی همانند امروز مردم عادی به این اندازه به سیاست خارجی ایران حساس نشده بودند وبه آن بعنوان یک متغیر تاثیر گذار اقتصادی نگاه نکرده بودند.

 

برای تغییر در وضعیت اقتصادی ایران باید تغییراتی در حکمروایی توسعه اقتصادی ایران و عوامل تاثیر گذار در آن صورت پذیرد و استفاده از فرصت های بین المللی به عنوان مولفه برون زای خارجی می تواند کمک کننده این تغییرات در شرایط کنونی کشور باشد. 

 

اگر از فرصت ها استفاده نکنیم شرایط اقتصادی وسیاسی ایران به سمت بی تصمیمی، بی دولتی  ، فقر ونابرابری و ناکارآمدی مزمن پیش میرود ودر آن صورت اصلاح آن بسیار دشوار خواهد بود.

مشاهده خبر در جماران