در گفت و گو با جماران؛
قاسم محبعلی: آمریکای بایدن آمادگی کافی برای بازگشت به برجام را دارد/ طرفداران ترامپ معتقدند آمریکا به دنیا احتیاج ندارد
قاسم محبعلی گفت: آمریکایی ها، اروپایی ها، روس ها و چینی ها برای مذاکره بعد از ۲۰۲۳ با ایران آماده می شوند. ترامپ می خواست همه چیز را از صفر شروع کند ولی آقای بایدن با بازگشت به برجام نیازی به این کار ندارد.
پایگاه خبری جماران: کارشناسان زیادی تا امروز، دلایل شکست ترامپ در انتخابات اخیر آمریکا را مورد بررسی قرار داده اند. برخی به رفتارهای نامتعارف او اشاره کرده و بعضی دیگر دروغ هایش را عامل شکست در انتخابات معرفی کرده اند.
البته سیاست خارجی او نیز نشان می داد که بیشتر از اینکه سیاستمدار باشد، یک شومن جنجالی است.
در همین رابطه، مدیرکل پیشین خاورمیانه وزارت امور خارجه معتقد است بدست آمدن چنین نتیجه ای بدین خاطر بود که زن ها، رنگین پوست ها، مهاجرین، طبقات شهری و کمپانی های جدید و مدرن آی تی بسیج شدند تا در مقابل جریان واپس گرا و نژادپرست ترامپ ایستادگی کنند.
متن کامل گفت و گوی قاسم محبعلی را با خبرنگار جماران در ادامه بخوانید:
امیدواریم که نتیجه انتخابات آمریکا باقی بماند
آقای دکتر! با توجه به تحلیل های مختلفی که تاکنون از علل شکست ترامپ در انتخابات مطرح شده، به نظر شما چه دلایلی در این رابطه موثر است؟
شکست ترامپ دلایل متعددی دارد، یکی به این دلیل که بخشی از مردم آمریکا بسیج شدند تا به غائله ترامپ پایان دهند و این انتخابات بیشترین تعداد شرکت کننده را هم به لحاظ جمعیتی و هم از نظر درصد شرکت کنندگان در تاریخ آمریکا داشته است. همین درصد بالای شرکت کنندگان در این انتخابات باعث شد تا نتیجه آن تغییر کند. هرچند آرای آقای ترامپ نیز نسبت به دوره قبلی، چیزی حدود 7 میلیون افزایش پیدا کرد و یک دوقطبی تمام عیار به وجود آمد، ولی آقای بایدن با یک درصد آسیب پذیر انتخاب شد.
البته با تلاش های جمهوری خواهان و به کار گرفتن سیستم حقوقی در این کشور هنوز هم ممکن است این نتیجه تغییر کند. زن ها، رنگین پوست ها، مهاجرین، طبقات شهری و کمپانی های جدید و مدرن آی تی بسیج شدند تا در مقابل جریان واپس گرا و نژادپرست ایستادگی کنند و در نهایت این نتیجه بدست آمد. امیدواریم که این نتیجه باقی بماند زیرا اگر چنین نشود ممکن است جهان را با یک فاجعه روبه رو کند.
همه تغییرات آمریکا حاصل مبارزات اجتماعی بوده است
برخی تحلیل گران بر این باورند که درست است ترامپ کنار زده شده، اما طرفداران منش و راه او در آمریکا همچنان حضور دارند و می توانند در آینده نقش پررنگ تری ایفا کنند نظر شما در این رابطه چیست؟
جامعه آمریکا دوقطبی بوده و این منازعات در گذشته نیز در جامعه آمریکا وجود داشته است. همیشه بین کسانی که دنبال تغییرهستند و کسانی که درصدد حفظ شرایط موجود هستند چنین نزاع هایی وجود داشته است. جمهوری خواهان همواره مدافع نژادپرستی و عدم رعایت حقوق زنان هستند. حتی تا سال 1954 در این کشور شیر آب سفیدپوستان و سیاهپوستان و سرویس های بهداشتی آنها جدا بوده است. صندلی های وسایل نقلیه عمومی نیز تفکیک شده بودند.
همه تغییراتی که از آن سال تاکنون اتفاق افتاده حاصل مبارزات اجتماعی بوده است. این مبارزات باعث شد که پس از مدت ها یک سیاهپوست رئیس جمهور آمریکا شود یا امروز یک خانم دورگه هندی جامائیکایی معاون رئیس جمهور این کشور شود. بنابراین، می خواهم بگویم این نوع منازعه ها از دیر باز تاکنون وجود داشته است. نکته ای که الان شکل گرفته و باعث نگرانی شده، این است که جمهوری خواهان فکر می کنند اگر وضعیت مشابه 4 سال اخیر ادامه پیدا کند، آمریکا هم به لحاظ جمعیتی هم از نظر موقعیتی که در دنیا دارد، ممکن است تا سال 2050 اکثر شهروندانش را مهاجران غیرسفیدپوست تشکیل دهند و ممکن است حکومت نیز به دست آنها بیفتد.
منازعات ادامه پیدا می کند
بنابراین آنها مقاومت می کنند. مساله جهانی شدن و جایگزینی تکنولوژی نیز وجود دارد. از این رو، منازعات ادامه پیدا می کند و ترامپیست ها در زمره همین افراد هستند. ترامپ در واقع این دسته از افراد را در آمریکا نمایندگی می کند. کسانی که با تغییرات و با جهانی شدن، چندجانبه گرایی و آمریکایی که با جهان اطراف خود ارتباط دوطرفه داشته باشد نه یکسویه، مخالفند.
طرفداران ترامپ همچنین با مهاجرت و افزایش جمعیت مهاجرین مخالف هستند. این افراد بخش بزرگی از جامعه آمریکا را تشکیل می دهند و شاید 35 الی 40 درصد رای دهندگان به ترامپ را تشکیل دهند. بنابراین می توان گفت که آنها همچون یک قطب قوی در جامعه آمریکا خواهند بود.
به نظر شما این ادعا تا چه اندازه درست است که گلوبالیست ها یا همان مدافعان جهانی سازی مانع روی کار آمدن مجدد ترامپ شدند؟
این منازعه ای است که از دهه 70 میلادی در آمریکا شروع شده و باعث شد تا تغییراتی در ساختار اقتصادی و اجتماعی آمریکا پدید آید. تا سال 2000 بزرگترین کمپانی های آمریکا، کمپانی های نفتی و نظامی و سخت افزاری، مانند ماشین سازی «فورد» و... بودند. اما از آن سال به بعد به تدریج این روند تغییر کرد و الان اگر نگاه کنیم کمپانی های اول و برتر آمریکا که «اپل»، «گوگل»، «آمازون» و «مایکروسافت» و... هستند، جنبه ای چند ملیتی پیدا کرده و جابه جا شده اند.
طرفداران ترامپ معتقدند که آمریکا به دنیا احتیاج ندارد
بنابراین، مناقشه ای میان دو جریان قدرت در آمریکا شکل گرفته است. در آن کشور دو جریان بزرگ تعیین کننده سرنوشت سیاسی آمریکا هستند و احزاب نیز واسطه این دو جریان هستند و منافع آنها را دنبال می کنند. لذا این جابه جایی ها به نوعی جابه جایی قدرت هستند. صاحبان آن کمپانی ها همگی مدافع جهانی شدن هستند. برای نمونه، مشترکان فیس بوک یا مایکروسایفت چندین برابر جمعیت درون آمریکا هستند. بازار بیشتر این کمپانی ها جهانی است و از بازار جهانی سود می برند. اما طرفداران ترامپ معتقدند که آمریکا به دنیا احتیاج ندارد بلکه برعکس این دنیا است که به آمریکا احتیاج دارد.
منافع آن کمپانی ها این است که اقتصاد آمریکا جهانی شود و یک همکاری بین المللی صورت گیرد. تلاش ترامپ این بود که جلو این روند را بگیرد. او در کتاب هایی که به نام خودش نوشته شده، به این موارد اشاره کرده است. ترامپ مخالف اقتصاد جهانی، اینترنت جهانی، بانک جهانی، صندوق بین المللی پول و سازمان ملل بوده و معتقد است این نوع نهادها باعث تضعیف آمریکا می شوند.
اوباما و بایدن راه گلوبالیست ها را تعقیب می کنند
اما اوباما و بایدن همان راه گلوبالیست ها را تعقیب می کنند و معتقدند آمریکا زمانی قدرتمند است که در جهان باشد یا به تعبیر دیگر آمریکا زمانی به قدرت واقعی خود می رسد که یک همکاری بین المللی شکل بگیرد. بنابراین دو نگرش مختلف در حکمرانی آمریکا وجود دارد که ترامپ در سال 2016 موفق شد این روند را متوقف کند و تلاش های زیادی انجام داد. او از پیمان محیط زیستی خارج شد و سعی کرد از سایر معاهدات بین المللی خارج شود.
حتی می خواست از ناتو خارج شود. از برجام و سازمان بهداشت جهانی نیز خارج شد. امروز با بازگشت دموکرات ها به قدرت این احتمال وجود دارد که آمریکا به همه این معاهدات و سازمان ها بازگردد.
طرف مقابل آمادگی کافی برای بازگشت به برجام را دارد
به نظرتان رویکرد آقای بایدن با توجه به مناسباتی که در این چهارسال میان ایران و آمریکا وجود داشته، چگونه خواهد بود؟
روابط آمریکا با ایران پیچیده است و تنها به رویکرد آمریکا در قبال ما مربوط نمی شود. بلکه به رفتار ما با دولت آن کشور نیز برمی گردد. ایران هم چندان علاقه مند به توسعه روابط و ارتباطات جهانی خود نیست. لذا تاکنون همین مساله باعث شده که نتواند برخی مشکلات خود را در سطح بین المللی حل کند.
بنابراین به نظرم همه چیز به تصمیم ایران مربوط است و به نظر می رسد که طرف مقابل آمادگی کافی برای بازگشت به برجام را دارد. البته نه آمادگی بی قید و شرط؛ بلکه همه چیز به این مربوط می شود که ایران آمادگی لازم را داشته باشد که علاوه بر رعایت برجام، راجع به سایر موارد اختلافی وارد مذاکره شود.
همه چیز منوط به اخذ تصمیمات کلیدی در ایران است
اگر ایران تصمیم لازم را بگیرد، به نظر می رسد که همانند دوره اوباما، زمینه توسعه روابط خارجی، تجاری و سرمایه گذاری برای ایران فراهم خواهد بود. همه چیز منوط به اخذ تصمیمات کلیدی در ایران مانند پیوستن به لوایح FATF، پایبندی به قواعد بین المللی و نوسازی سیاست خاورمیانه ای است. اگر همه این موارد به موازات هم صورت گیرد، امکان تعامل با دنیا وجود دارد و تحریم ها احتمالا نه یکباره بلکه به تدریج کاهش پیدا می کند.
اما اگر در به همان پاشنه سابق بچرخد و ایران آمادگی لازم برای گام برداشتن در این راستا نداشته باشد، به نظر نمی رسد که کار چندانی از دست بایدن ساخته باشد.
باید دید آیا ایران مایل است از فرصت روی کار آمدن بایدن استفاده کند؟
به نظرتان در صورت بازگشت بایدن به برجام، این برجام می تواند چه تفاوت هایی با برجام آقای اوباما داشته باشد؟
برجام یک توافقی بود که انجام شد و سال های آخر خود را می گذراند. سال 2023 دوره 8 ساله آن خاتمه می یابد. بنابراین تنها دو سال از عمر این توافق باقی مانده است. از این رو، بازگشت به برجام از سوی دو طرف، این شرایط را به وجود می آورد که همان تحریم های هسته ای برقرار شده از سوی آمریکا تا دوسال دیگر کنار گذاشته شود.
اما این بدان معنا نیست که ماجرا تمام شده است. بلکه آمریکایی ها، اروپایی ها، روس ها و چینی ها برای مذاکره بعد از 2023 با ایران آماده می شوند. ترامپ می خواست همه چیز را از صفر شروع کند ولی آقای بایدن با بازگشت به برجام نیازی به این کار ندارد. توافق برجام و چارچوب هایش سرجای خود باقی می ماند ولی طبیعی است که طرف های مذاکره علاقه مندند که وارد مذاکرات برای پس از سال 2023 و درباره موضوعات مورد اختلاف، شوند. ازجمله اختلافات دوجانبه ایران و آمریکا، باید دید همانطور که ایران حاضر شد از فرصت برجام در دوره اوباما استفاده کند، آیا مایل است که از فرصت روی کار آمدن بایدن استفاده کند و آرامش را به روابط خارجی کشور بازگرداند.
مشاهده خبر در جماران