حقایقی مهم در مورد کرونا در تهران: کرونا در کدام مناطق تهران بیشتر است؟/ تهرانیها چطور کرونا گرفتند؟
نتایج تحقیقی که توسط مرکز مطالعات شهرداری تهران انجام شده حاکی از آن است که سه منطقه ۴، ۶ و ۱۹ پایتخت بیشترین موارد ابتلا به کرونا را داشته اند و اکثر مبتلایان ۲ هفته پیش از بیماری جابهجاییهای مختلفی از محل زندگی خود داشته و به مسافرت رفته اند.
به گزارش جماران؛ روزنامه همشهری نوشت: نتایج یک پروژه تحقیقاتی که به سفارش کمیته سلامت شورای اسلامی شهر تهران و توسط مرکز مطالعات شهرداری تهران انجام شده و مجری آن دکتر حمید سوری، استاد اپیدمیولوژی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی است وحکایت از ناموفق بودن سیاستهای اجرایی در کنترل اپیدمی کووید-۱۹ دارد و جزئیات تازهای از چگونگی شیوع کرونا را در تهران نشان میدهد.
این مطالعه، مربوط به ۱۴فروردین تا ۱۴تیر، که جزئیات شیوع ویروس و نقشه حرکت آن را در تهران بررسی کرده، برای نخستینبار منتشر میشود و نشان میدهد که ۳منطقه ۴، ۶ و ۱۹ بیشترین موارد ابتلا را داشتهاند. بیشترین علت ابتلای افراد بهدلیل مراجعه به مراکز درمانی بوده و شایعترین بیماری زمینهای در افراد مورد مطالعه، بیماریهای قلبی-عروقی بوده است. این مطالعه نشان داده که در دوره مورد بررسی، میزان کشندگی بیماری در موارد بستری ۱۲.۳درصد بوده است.
این تحقیق را مرکز مطالعات شهرداری تهران به سفارش کمیته سلامت شورای شهر تهران با مشارکت گروهی از متخصصان به سرپرستی دکتر حمید سوری، اپیدمیولوژیست، انجام داده است. براساس این مطالعه، در دوره زمانی اعلامشده، ۵۱ هزارو ۵۴۸ مورد مراجعه و ۴۸هزارو۳۹۳مورد پذیرش و بستری بهدلیل ابتلا به کرونا در بیمارستانهای تحت پوشش ۳دانشگاه علوم پزشکی تهران، ایران و شهید بهشتی بررسی شده است. همچنین اطلاعات ۱۱۲۲مورد ترخیصشده که تستشان مثبت شده بود، با تماس تلفنی، جمعآوری شد. نتایج نشان میدهد میزان کشندگی بیماری در موارد بستری ۱۲.۳درصد بوده است. از میان افراد مثبت، ۵۰هزارو۵۹نفر، یعنی ۷۶.۲درصد، بهبود پیدا کرده و ۷۶۷نفر باقیمانده تا زمان جمعآوری اطلاعات تحت درمان بودند. میانگین سنی بیماران ۵۷.۳سال و بیشترین درصد موارد فوت در گروه سنی بالای ۸۰سال بود. اگر نسبت بهبودیافتهها و فوتشدهها را در این دادهها محاسبه کنیم، بیشترین درصد بهبودی در گروه سنی ۳۰ تا ۴۰سال (۸۹.۱درصد) و ۲۰ تا ۳۰ساله(۸۸.۸درصد) و بیشترین درصد مرگ در بستریشدگان تست مثبت در گروه سنی بالای ۸۰سال (۲۸.۲درصد) و گروه سنی ۷۰ تا ۸۰سال (۱۸.۸درصد) دیده شده است. یافتهها نشان میدهد، در نیمه اردیبهشت امسال، روند نزولی در سیر موارد ابتلا به بیماری اتفاق افتاده، اما با افزایش موارد ابتلا بعد از این تاریخ، تهران وارد پیک دوم اپیدمی شد. موارد رخداده مرگ هم تقریبا از الگوی ابتلا طی زمان پیروی میکند.
به سرفه توجه کنید!
ناهید خداکرمی، رئیس کمیته سلامت شورای شهر تهران، به همشهری میگوید که قبل از این مطالعه، تحقیق دیگری از اول اسفند تا ۱۴فروردین انجام شده بود. بعد از آن در مطالعه جدید حرکت ویروس از ۱۴فروردین تا ۱۴تیر بررسی شد.
در بررسی دوم، برخی از دادهها تغییر کرده بود بهطوری که در مطالعه قبلی، ویروس در برخی مناطق شایعتر بود که در مطالعه دوم با اطلاعرسانی انجامشده از شیوعش کم شد.
نکته دیگری که از سوی رئیس کمیته سلامت شورای شهر تهران مورد توجه قرار گرفته این است که در بیشتر مطالعات انجامشده در دنیا، تب شایعترین نشانه ابتلا به بیماری است، اما در این مطالعه مشخص شد که در جمعیت مورد مطالعه، سرفه شایعترین علامت ابتلاست. همچنین بیشترین مکانهای مورد تردد بیماران قبل از ابتلا، مراکز درمانی و بیمارستانی بوده است. براساس اعلام این عضو شورای شهر تهران، در این مطالعه فقط بیمارستانهای ۳ دانشگاه تهران، ایران و شهید بهشتی درنظر گرفته شده و بیمارستانهای نظامی و تامین اجتماعی بررسی نشدهاند. به گفته خداکرمی، افراد مبتلا قبل از ابتلا و بعد از ابتلا، به سفر رفتهاند. او میگوید با اینکه این مطالعه تا چهاردهم تیر انجام شده، اما از نظر گروه سنی ابتلا، دادهها، با توجه به شرایط فعلی، تغییر نکرده است. البته حرکت ویروس در تهران دچار تغییراتی شده است. با این حال، منطقه ۴ تهران همچنان منطقه پرخطر به شمار میرود.
بیماریهای زمینهای مبتلایان
بررسیها نشان داده که از ۴۸هزارو۳۹۳مورد بستری زنان و مردان، شایعترین بیماریهای زمینهای در جمعیت مورد مطالعه، بیماریهای قلبی-عروقی، دیابت و سرطانها بودهاند. دیابت، بهدلیل شیوع بالاتر در جامعه، در زنان سهم بیشتری نسبت به مردان داشته است. در مورد سایر بیماریهای مزمن زمینهای، بهجز آسم، تفاوت معناداری بین ۲ جنس دیده نمیشود.
ادامه بررسیها درباره توزیع فراوانی نشانههای بالینی در ۲ جنس و کل بستریشدهها که تعدادشان ۴۸هزارو۳۹۳نفر است مشخص شده است.بر اساس این اطلاعات، سرفه و دیسترس تنفسی، همینطور کاهش غلظت اکسیژن خون به زیر ۹۳درصد، تب و بدندرد (میالژی) شایعترین نشانههای ابتلا بودند. هیچ تفاوت معناداری بین ۲جنس در علائم بالینی اولیه دیده نمیشود. سایر علائم اولیه مانند اختلالات گوارشی، خارش، کماشتهایی هرکدام در کمتر از ۱.۵ درصد مبتلایان گزارش شده است.
میانگین مدت بستری؛ ۶ روز
در ادامه این مطالعه، وضعیت اپیدمیولوژی کووید-۱۹ در شهر تهران، ری و شمیرانات هم از تاریخ ۱۴فروردین۹۹ تا ۱۴تیر بررسی شد. منابع اطلاعاتی اولیه استفادهشده در این مطالعه شامل اطلاعات ثبتشده بیماران مراجعهکننده به بیمارستان در سامانه MCMC بیمارستانها و اطلاعات ثبتشده در پرتال مرکز مدیریت بیماریها و همچنین فهرست خطی جمعآوری دادهها در معاونت بهداشتی دانشگاهها استفاده شده است. براساس این مطالعه، از ۵۱هزارو۵۴۸مورد مراجعه، ۴۸هزارو۳۹۳مورد مشکوک به ابتلا پذیرش شدند که از این تعداد ۲۹هزارو۵۹۱نفر واجد شرایط انجام تست آزمایشگاهی بودند و از میان آنها آزمایش ۱۶هزارو۴۰نفر منفی و آزمایش ۸هزارو۶۵۹نفر مثبت شد. بیشترین موارد بستری مربوط به بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی بود. در فاز۲ این مطالعه، مشخص شد که نسبت فوتشدگان به بستریشدهها، ۶.۵درصد بوده است.
بنابراین مطالعه، ۲۰هزارو۴۵نفر در بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی بستری شدند و یکهزارو۵۹۰نفر جانشان را از دست دادند. در بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی تهران، ۱۳هزارو۳۲۱نفر بستری شدند و ۶۲۳نفر هم فوت شدند. در دانشگاه علوم پزشکی ایران هم ۱۵هزارو۲۷نفر بستری شدند و ۹۴۲نفر جانشان را از دست دادند. مجموع مراجعه به این بیمارستانها ۵۱هزارو۵۴۸نفر، مجموع بستریها ۴۸هزارو۳۹۳نفر و موارد فوت ۳هزارو۱۵۵نفر بود.
آنالیز دادههای ۴۸۳۹۳ بیمار بستری، در دوره زمانی موردنظر تحقیق، نشان داد که میانگین سنی آنها ۵۳.۵سال (انحراف معیار ۲۰.۸) و افراد ۶۰ساله بالاترین فراوانی را داشتند. تعداد مهاجران خارجی بستری در این مدت ۳۷۹۳ (۷.۸ درصد) و پاسخ تست پیسیآر ۳۳.۱درصد آنها منفی بود. از مجموع پذیرششدگان ۵۲۷۷ (۲۱درصد) در روز اول ترخیص و حدود ۳درصد بیش از ۲۰روز بستری داشتهاند. میانگین مدت بستری ۶.۱روز (انحراف معیار ۶.۵روز) و ۵۰درصد ۴روز یا کمتر بستری شده بودند (دامنه یک تا ۸۴ روز). برای ۵.۳درصد این افراد اینتوباسیون انجام شده بود. همچنین ۲۲.۷درصد در اتاق ایزوله، ۱۹.۳درصد در بخش ویژه و بقیه در بخشهای عمومی و ۷.۷درصد در زمان انجام مطالعه هنوز در بیمارستان بستری بودند. درمجموع ۱۷۴نفر (۰.۴درصد) بیماران نیز باردار بودند.
مبتلایان ۲ هفته پیش از بیماری به کجا تردد داشتند؟
در ادامه این تحقیق، مکانهای تردد بیماران، پیش از ابتلا، در شهر تهران بررسی شده است. این بررسی بر روی ۱۹هزارو۶۴۰نفر انجام شده است. مطالعات این بخش نشان میدهد اغلب افراد مبتلای بستریشده، در ۲هفته قبل از بیماری، جابهجاییهای مختلفی از محل زندگی داشتهاند، بهطوریکه بیش از نیمی از آنها حداقل یک بار به خارج از استان محل زندگی و در سطح کشور سفر کردهاند و حدود یکسوم در محدودهای بیش از ۲۰۰ کیلومتر به مسافرت رفتهاند.
در بخش دیگری از این مطالعه، تردد بیماران ۲هفته پس از ترخیص مورد توجه قرار گرفته است. ۸۴۵ نفر از آنها تا حداکثر ۲کیلومتر از محدوده منزلشان تردد داشتهاند، یکهزارو۲۴۴نفر، یعنی ۶.۳درصد، مسافت حداقل دوکیلومتری درونشهری را طی کردهاند و ۱۷هزارو۵۵۱نفر، یعنی ۸۹.۴درصد، در مسافت حداقل ۲ کیلومتری برونشهری تردد داشتند. آنچه در نقشه تردد این بیماران مشخص است، بیشترین میزان رفتوآمد آنها به مناطق مرکزی شهر تهران است. بیشترین سفرها در مسیرهای بینشهری محورهای هراز، قزوین و رشت، مسیرهای منتهی به شرق مازندران و کرمانشاه و در جنوب؛ استانهای قم، اراک و ملایر، همینطور در محور چالوس، گیلان، زنجان و اردبیل انجام شده است. در محدوده شعاعی کمتر، بهجز کرج، مسیر شرقی تهران که احتمالا بیشترین ویلاهای تفریحی تهرانیها در آنجا قرار دارند، فراوانی بیشتری را نشان میدهد. البته این سفرها فقط مربوط به تردد افراد بیمار مقیم در تهران است و ترددهای افراد ساکن در مناطق مقصد به تهران را شامل نمیشود.
مردان با تحصیلات کمتر و متاهل؛ بیشترین مبتلایان
در این بخش، یافتههای ۱۱۲۲نفر از کسانی که تست مثبت پی سی آر داشته، ساکن یکی از مناطق ۲۲گانه تهران بزرگ بوده و در فاصله زمانی ۱۴فروردین تا ۱۴تیر امسال در یکی از بیمارستانهای مستقر در تهران بزرگ بستری بودهاند ارائه میشود. میانگین سنی این افراد ۵۷.۰سال با انحراف معیار ۱۸.۱(دامنه ۱تا ۹۶) بود. بهطورکلی ۹۰.۱درصد کسانی که از بیمارستان ترخیص شدهاند با حداقل یک نفر تماس نزدیک داشتهاند که ۳۱.۹درصد آنها بیمار شدهاند. میانگین افراد مبتلا در خانواده، بعد از ترخیص فرد، ۱.۸نفر بوده است.
برای تحلیل عمیقتر این یافتهها لازم است توزیع کل جمعیت مواجههیافته را داشت تا میزانهای مربوطه را بهدست آورد، ولی همین نسبتها نشاندهنده بالاتر بودن فراوانی نسبی مردان، افراد دارای تحصیلات کمتر، متاهلان و افرادی است که فاصلهگذاری اجتماعی را رعایت نکردهاند. براساس اطلاعات جمعآوریشده در بخش دیگری از مطالعه، روی ۵۹۲مرد و ۵۳۰زن، مشخص شد که ۳۹.۵درصد بیسواد یا تحصیلات به اندازه ابتدایی، ۱۲.۵درصد سیکل و راهنمایی، ۲۳.۴درصد دیپلم، ۲.۹درصد فوق دیپلم، ۱۴.۷درصد لیسانس، ۴.۵درصد فوقلیسانس و ۲.۵درصد دکتری داشتهاند. ۷۸.۷درصد متاهل، ۶.۹درصد مجرد و ۱۴.۴درصد از همسر جداشده یا فوتشده بودند. بعد از ترخیص ۷۸.۸درصد زنده بودند و ۲۱.۲درصد جانشان را از دست دادند. ۹.۹درصد از این افراد بعد از ترخیص فاصلهگذاری اجتماعی را رعایت کردند. از میان این افراد ۳۷.۴درصد پرفشاری خون داشتند و ۴۰درصد از مشکلات روحی- روانی بعد از ترخیص شکایت داشتند.
از مجموع افراد مورد مطالعه ۲۶۲نفر (۲۳.۴درصد) بازنشسته بودند. براساس پروتکل، از مجموع افراد ترخیصشده ۲۳۰نفر (۲۰.۵درصد) ایزوله نشده و امکان ایزوله شدن نداشتند و ۷۶.۳درصد ۲ هفته کامل در منزل مانده ولی بقیه افراد (۲۳.۷درصد) یا بهخاطر امرار معاش مجبور به بازگشت بهکار (۵.۵درصد) شده و یا بهدلیل حوصله نداشتن یا نبود امکانات لازم مجبور به خارج شدن از منزل شدهاند. حتی ۱۴.۳درصد مبتلایان ترخیصشده، طی ۲ هفته بعد از ترخیص، سفرهای برونشهری داشتهاند.
درخصوص بهکارگیری تمهیدات پیشگیرانه در مقابل کرونا، طبق اظهار افراد مورد مطالعه، فقط ۲۸.۵درصد بهطور مرتب از ماسک صورت و ۳.۲درصد از شیلد استفاده میکردند (۱۷.۹درصد هرگز یا بهندرت ماسک میزدهاند)، ولی حدود ۱۸درصد دستها را بهطور مرتب نمیشستند. حدود یکپنجم افراد مبتلا، مرتباً محیط خود را ضدعفونی میکردند و فقط ۱۲.۳درصد فاصلهگذاری اجتماعی را قبل از ابتلا همواره یا اکثر موارد رعایت میکردهاند. تجربه حضور در میهمانی یا نشست جمعی در حدود نیمی از افراد (۴۸.۵درصد) طی ۲ هفته قبل از ابتلا گزارش شده که همراه با تماس نزدیک با سایرین بوده است. درمجموع ۶۲.۲درصد هم سابقه صحبت کردن حداقل ۵دقیقه با یک فرد در خارج از خانه و در فاصله کمتر از ۱.۵متر را اعلام کردند.
طبق خوداظهاری افراد مورد مطالعه، علت ابتلای آنها به کووید-۱۹ بیشتر مراکز بهداشتی-درمانی (۲۹۸نفر معادل ۲۶.۸درصد)، خانواده و نزدیکان (۱۵۸نفر معادل ۱۴.۱درصد)، اعضای فامیل/دوستان (۵۸نفر معادل ۵.۲درصد)، فرزند / نوه (۶۰ معادل ۵.۳درصد)، همسر (۴۰ معادل ۳.۶درصد) محل کار (۱۳۴ معادل ۱۱.۹درصد)، مراکز خرید (۹۶ معادل ۸.۶درصد)، مسافرت (۵۰ معادل ۴.۵درصد)، مراسم ترحیم (۳۸معادل ۳.۴درصد)، مترو (۲۸معادل ۲.۵درصد)، اتوبوس و تاکسی (۲۴معادل ۲.۱درصد) ذکر شده است. از مجموع ۳۷.۱درصد هم اعلام کردند که بعد از ترخیص از طرف مراکز بهداشتی-درمانی با آنها و ۳۱.۴درصد با خانواده آنها حداقل یکبار تماس گرفته شده است.
بررسیهای انجامشده از این افراد نشان میدهد، تنگی نفس، مشکل ریوی، سرفه، ضعف و خستگی و بیحالی، تب، تب و لرز، بدندرد (میالژی)، اختلال گوارشی و بیاشتهایی شایعترین شکایت بالینی مبتلایان گزارش شده است که نشاندهنده الگویی نسبتا مشابه با علائمی است که در فاز اول طرح بهدستآمده بود. در ادامه، همچنین مشخص شد که مناطق ۱۷، ۱۲ و ۶ بهترتیب بیشترین نسبت مبتلایان را بهخود اختصاص دادهاند، ولی این اندازهها زمانی که با در نظر گرفتن جمعیت هر منطقه و بهازای ۱۰۰هزار نفر محاسبه میشود مناطق ۴، ۱۹ و ۶ را به عنوان بیشترین میزان ابتلا نشان میدهند. از آنجا که موارد پیگیریشده فقط شامل ترخیصشدگان تست مثبت بهدلیل کرونا در طول مدت مطالعه بود، موارد مرگ را در داخل بیمارستان در بر نمیگیرد و شامل مرگهای بعد از ترخیص در این گروه است که ۱۲.۸درصد بود.
در این مطالعه شایعترین بیماری زمینهای در جمعیت مورد مطالعه یعنی پرفشاری خون همراه با مصرف دارو گزارش شده است. مناطق ۱۷، ۶، ۱۲ و ۲۱ سهم بالاتری از افراد دارای بیماریهای زمینههای را در میان مبتلایان نشان میدهد. این توزیع به نسبت جمعیت هر منطقه بهازای ۱۰۰هزار نفر جمعیت در مناطق ۱۹، ۲۰ و ۸ بالاتر است. بهطورکلی، میزان ابتلا به بیماریهای زمینهای در جمعیت مورد مطالعه ساکن تهران ۸.۶۶درصد است. در مورد افراد مبتلا به ویروس کرونای جدید دارای فشار خون مزمن، بالاترین سهم به مناطق ۱۷، ۱۲ و ۲۱ تعلق داشت ولی این میزان به ازای ۱۰۰هزار نفر جمعیت متعلق به مناطق ۱۵، ۴ و ۱۹ بوده است. بهطورکلی میزان شیوع پرفشاری خون در مبتلایان ۴.۰۵ بهازای ۱۰۰هزار نفر بوده است.
یادداشت
چالشهای مدیریت اپیدمی در کلانشهرها
دکتر حمید سوری ـ استاد اپیدمیولوژی دانشگاه شهید بهشتی
سارس کووید-۲نوعی جدید از کروناویروس است که قبلاً در انسان دیده نشده است. این بیماری با نام کووید-۱۹بهعنوان بیماری جهانگیر (پاندمی) اعلامشده است. این اپیدمی حاد، پیشرونده و تهدیدکننده است و بعد از آنفلوآنزای اسپانیایی سال ۱۹۱۸هیچ اپیدمی تا این اندازه نتوانسته جان بشر را تهدید کند. نخستین مورد اپیدمی در ایران آخر بهمن ۱۳۹۸ثبت شده و از آن زمان تاکنون حدود ۳۰هزار نفر تنها در کشور ما قربانی گرفته است. سهم کلانشهرها از بار بیماری کروناویروس جدید بالا بوده است بهطوریکه برای مثال بیش از ۴۰درصد این مرگها تنها در کلانشهر تهران یعنی جایی با جمعیتی حدود ۱۷درصد جمعیت کل کشور رخ داده است.
اگر بار ناشی از این اپیدمی را نهتنها براساس مرگ بلکه سهم بستری در بیمارستانها، ابتلا، مراجعه به مراکز بهداشتی درمانی و هزینههای تحمیلی مستقیم و غیرمستقیم درنظر بگیریم، موضوع مدیریت اپیدمی در کلانشهرها از اهمیت ویژهتری نسبت به کل کشور برخوردار خواهد شد. کلانشهرهابهواسطه تراکم نسبی بالاتر جمعیت، تحرکات بیشتر جمعیتی، حضور بیشتر مهاجران موقت و دائمی، پیچیدگیها و تنوع رفتارها و شیوههای زندگی مردم، همینطور مرکزیت بیشتر امکانات بهداشتی درمانی شانس مواجهه بیشتری را برای ابتلای افراد به اپیدمیهایی ازایندست فراهم میکند.
تمرکز بیشتر متخصصان در کلانشهرها و برنامهریزیهای مدیریتی در این محیطها نیز میتواند الگویی برای مدیریت اپیدمی در سایر نقاط کشور باشد. چالشهای مدیریت اپیدمی در کلانشهرها علاوه بر موارد گفته شده تحتتأثیر پیچیدگیهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی و امنیتی است. تبعات هر سیاستگذاری اشتباه بسیار بیشتر است و تأثیر نهایی آن کل کشور را تحتتأثیر قرار میدهد بنابراین میتواند در نمایش تابلوی مدیریت اپیدمی کشور در سطح جهانی اهمیت ویژهای داشته باشد. تحقیقات انجامشده نشان میدهد در کلانشهری مانند تهران تنوع الگوی اپیدمیولوژی کروناویروس جدید حتی در سطح مناطق ۲۲گانه این شهر از منظرهای مختلف متفاوت و متغیر است. برای مثال حتی توزیع علائم بالینی اولیه بیماری در مناطق مختلف از الگوی مشابهی تبعیت نمیکند و توزیع متفاوت مبتلایان به بیماریهای زمینهای در سطح شهر یکسان نبوده و نسبت بستریشدگان و قربانیان این اپیدمی را تحتالشعاع قرار داده است. تراکم متفاوت و بافت متغیر جمعیت در این مناطق هم عامل دیگری است تا در کلانشهرها نتوانیم نسخه مدیریتی واحدی برای همه مردم و در همه مناطق بنویسیم. درواقع یک پارادایم مستمر در مدیریت اپیدمی وجود دارد که گاه لازم است جمعیت را در یک کلیت دید (چراکه تحرکات جمعیتی بهخصوص درزمانی که مردم هر منطقه محدود به حضور الزامی در خانه یا منطقه خود نیستند) و زمانی نیز باید زیرگروههای جمعیتی را مانند تجمع چندین شهر در یک شهر موردتوجه قرار داد. تأثیر همسایگی اپیدمیولوژیکی در کلانشهرها نیز بهمراتب بر گسترش اپیدمی دامن میزند، بدین معنا که تنوع الگو و تراکم بیماری در مناطق مختلف با جابهجایی هر روزه افراد محتمل یا مبتلا تغییر میکند و مردم اینگونه شهرها بیشتر از روستاها و شهرهای کوچکتر و با تراکم کمتر در معرض خطر ابتلا به بیماری قرار میگیرند. مدیریت اپیدمی در چنین شرایط و شهرهایی ضمن تأکید و توجه بیشتر به کلیات اصول مدیریت اپیدمی باید به نکات زیر توجه داشته باشد:
انعطافپذیری بیشتر در مدیریت با توجه به حاد بودن اپیدمی و سرعت بالای تغییرات در واحد زمان.
استفاده حداکثری از متخصصان و مراکز علمی که بهطور طبیعی حضور بیشتری در کلانشهرها دارند.
تعامل، هماهنگی و مشارکت کامل همه نهادها، سازمانها و مسئولان مرتبط بهخاطر اینکه این اپیدمی تهدیدکننده بوده و تنها جسم و جان مردم را متأثر نکرده و در کلیه شاخصهای زندگی فردی و اجتماعی آنها تأثیر گذاشته است.
برنامهریزیهای کوتاهمدت، میانمدت و درازمدت به خاطر پیشرونده بودن اپیدمی و اینکه هنوز نمیدانیم تاریخ خاموشی اپیدمی چه زمانی خواهد بود، هنوز داروی مؤثری برای درمان مبتلایان نداریم و تا زمان تولید و در دسترس قرار گرفتن واکسن مؤثر و ایمن تاریخ نامشخصی پیش روی ماست.
طراحی و انجام مطالعات کاربردی علمی برای پاسخ به سؤالات مهمی که برای برنامهریزی و مدیریت اپیدمی لازم داریم. این امر بهخصوص در کلانشهرها که تجمع مراکز دانشگاهی و تحقیقاتی در آنجا بیشتر است اهمیت بالاتری نیز دارد و بهنوعی یک رسالت کشوری محسوب میشود.
مهیاکردن امکانات و ملزومات رسیدگی به مبتلایان یا افراد مظنون به ابتلا حتی مازاد بر جمعیت رسمی این کلانشهرها با توجه به مراجعه و ارجاع بسیاری از افراد مناطق کوچکتر و شهرها و روستاهای اطراف به آنجا بسیار است. این مدیریت میتواند برای نیروی انسانی شاغل در حوزه سلامت که بهخاطر تراکم مراجعهکننده و خستگی مفرط بعداز مدتی دچار فرسودگی شغلی حاد میشوند نیز باید اعمال شود.
مدیریت افکارعمومی و تعامل مناسب و علمی با رسانههای رسمی و شناسنامهدار در کلانشهرها که علاوه بر جمعیت تحت پوشش سایر مناطق را هم پوشش میدهد و آنها بهخاطر عدموجود زیرساختهای لازم چشم و گوششان متوجه متخصصان و متولیان مدیریت مقابله با کرونا در این مراکز اصلی است.
درصورت نیاز سازماندهی گروههای تخصصی برای اعزام به مناطق کوچکتر اطراف برای ارائه کمکهای فنی تا از ارجاع و مراجعه بیشتر به کلانشهرها و افزایش بار سنگین اپیدمی در آنها جلوگیری شود.
در کل باید توجه داشت که هماکنون، کنترل گسترش ویروس عفونی و کنترل محدودیتهای انتقال قطعی است. ارتباط مؤثر بین سازمانهای مختلف ازجمله نهادهای دولتی، صنعت، دانشگاه، نهادهای ملی و بینالمللی برای جلوگیری ازانتقال عفونت هنگام طغیان بیماری بسیار لازم است. در غیاب وجود یک روش درمانی خاص، مطالعه بیماریزایی عفونت برای شناسایی اهداف جدیدتر و طراحی داروهای جدید درمانی ضروری است. مدیریت اپیدمی کووید-۱۹در کلانشهرها نهتنها برای جمعیت تحت پوشش خود بلکه سایر شهرها و اماکن کمتر برخوردار اهمیت ویژهای دارد.
مشاهده خبر در جماران