در گفت و گویی مطرح شد؛
انتقاد مصطفی معین از سوءاستفاده انتخاباتی از بحران کرونا در کشور
رئیس شورایعالی نظام پزشکی می گوید: «جریان راست افراطی همین شرایط بحرانی را فرصتی برای طرح ادعاها، وعده های خیالی و انجام فعالیت های نمایشی و پوپولیستی قرار داده و زمینه سازی سیاسی و اجتماعی برای انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۴۰۰ را آغاز کرده است.»
به گزارش جماران؛ به نقل از امتداد، کشور بشدت درگیر کرونا است و این بیماری ناشناخته بر تمام ابعاد زندگی مردم تاثیر گذاشته است.
در همین رابطه امتداد گفت و گویی با مصطفی معین فعال سیاسی اصلاح طلب، استاد آلرژی و ایمونولوژی بالینی و رئیس شورایعالی نظام پزشکی انجام داده است که آن را در زیر میخوانید:
تاثیر کرونا بر مناسبات سیاسی داخلی را چطور ارزیابی میکنید؟
دولت روحانی و حامیان آن به دلیل ضعف پایبندی به وعده های انتخاباتی، ناکارآمدی اقتصادی و ناتوانی در مدیریت درست بحران کرونا تحت فشار افکار عمومی قرار گرفته اند و تحریم های اقتصادی آمریکا نیز مزید بر علت و نارضایتی بیشتر مردم شده است. از سوی دیگر جریان راست افراطی همین شرایط بحرانی را فرصتی برای طرح ادعاها، وعده های خیالی و انجام فعالیت های نمایشی و پوپولیستی قرار داده و زمینه سازی سیاسی و اجتماعی برای انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۴۰۰ را آغاز کرده است. در این میان بنظر می رسد که جامعه تاکنون اعتنائی به اینگونه تحرکات سیاسی انتخاباتی نکرده است و انگیزه ای هم برای مشارکت سیاسی و کنشگری فعال ندارد. احساس خطر شبانه روزی و لحظه به لحظه ناشی از همه گیری ویروس وحشی کووید-۱۹، زورگوئی حکام نامتعادل آمریکا، تهدیدات منطقه ای و نگرانی از خدشه دار شدن مرزها و امنیت ملی، تاکنون سرپوشی بر طرح مطالبات و اعتراضات بوده است.
برای روشن شدن فحوای پرسش بفرمایید منازعات سیاسی داخلی با گسترش کرونا رو به افول یا تزاید گذاشته است؟
متاسفانه مرگ و میرها ادامه دارد و همانگونه که قبلا پیش بینی شده و هشدار داده شده بود در پائیز رو به افزایش گذاشت و در جامعه به صورت امری عادی در آمده است! فرصت طلبی رقبای سیاسی نیز بدون توجه به مصالح، ضرورت انسجام و منافع ملی ادامه یافته و رو به گسترش است. از سوی دیگر سنگینی فشار تورم و گرانی، بیکاری و مشکلات معیشت بر گرده مردم صبور و عدم کارآمدی و پاسخگویی دولت و مجلس جدید در این شرایط می تواند زمینه ساز امواج جدید اعتراض و شورش باشد. پیش بینی و پیشگیری شرط اول تدبیر و مدیریت در بحران ها است!
به طور طبیعی انتظار میرود وقتی یک کشور با چنین بحران ملی مواجه میشود نوعی همدلی ملی میان نیروها و جریانهای سیاسی برای کمک به دستگاههای اجرایی درگیر موضوع برانگیخته شود. آیا چنین انتظاری در ایران برآورده شد؟
شرط مهم ایجاد همدلی و کمک مردم، نهادهای مدنی و فعالان سیاسی و اجتماعی به دولت و دستگاه های اجرائی این است که آنها صداقت، وفای به عهد و کارآمدی خود را در عمل نشان دهند. متاسفانه تاکنون وعده های انتخاباتی آقای رئیس جمهور و همکارانش در دولت تحقق نیافته است. آنها نتوانسته اند صادقانه به گفتگو با جوانان و جامعه و مشارکت در درد و رنج آنها بنشینند، با دفاع از حقوق شهروندی فضای سیاسی و اجتماعی امن و آزادی را تحقق دهند، و ارتباط فعال و اعتماد آمیزی با دانشگاهیان و نخبگان علمی و مدیریتی برقرار کنند. نگاه به خارج برای حل مسائل و تنگناهای اقتصادی یا سیاسی و نقض عهد با مردم، به بی اعتمادی بیشتر جامعه و کاهش بیشتر سرمایه اجتماعی کشور انجامیده است.
نوع عملکرد دولت و به تبع آن حاکمیت در کنترل این بیماری را چطور میبینید؟
از همان ابتدای پاندمی در سال ۹۸، دولت آن را جدی نگرفت و رویکردی علمی، عملکردی شفاف و منطقی هم از مسئولان دولتی مشاهده نشد! شفافیت اقدامات، مشورت با متخصصان و کارشناسان و نهادهای مدنی و پاسخگوئی حداکثری مسئولان شرط ضروری برای ایجاد اعتماد در جامعه و جلب همکاری و مشارکت مردم در رعایت توصیه ها و پروتکل های بهداشتی و ایمنی است. این فرآیند در کشورهای جهان سوم معمولا" انجام نمی شود و امور مختلف مدیریت بحران و تصمیم گیری ها بصورت غیر شفاف، دستوری و از بالا به پائین، باسیاست های متغیر و بی ثبات و اقداماتی بدون توجه به مبانی علمی و نظر کارشناسان و بیشتر بر پایه سعی و خطا به اجرا در می آید!
با در نظر گرفتن فاکتورهای مختلف امنیتی، سیاسی، اقتصادی و ... آیا دولت ایران امکان اعمال شرایط سختگیرانه قرنطینه را دارد؟
اگر رویکردها علمی باشد و تصمیمات با مشارکت نخبگان و نهادهای مردمی اتخاذ شود و ضرورت ها و دلایل مربوط هم صادقانه با مردم مطرح شود، نباید دولت بیش از حد نگران پیآمدهای اعمال محدودیت های قانونی مانند قرنطینه کردن مناطق آلوده، ممنوعیت تجمع افراد در مناسبت ها، تعطیل موقت برخی مشاغل و یا الزام همگانی به استفاده از ماسک باشد. البته کمک مالی به فرودستان جامعه و امکان دسترسی برابر عموم به لوازم و ابزار ایمنی و بهداشتی هم از وظایف دولت ها در اینگونه شرایط اضطراری است.
مدل پیشنهادی شما برای اعمال چنین قوانین سختگیرانهای چیست؟
همانگونه که در سئوال قبلی پاسخ داده شد، تصمیم گیری جمعی و تدوین برنامه راهبردی و سند ملی مدیریت بحران کرونا با محوریت نظرات تخصصی متولیان سلامت، تقسیم کار ملی و اجرای برنامه راهبردی با پشتیبانی دولت و مسئولان عالی نظام، بسیج منابع مالی و امکانات و تجهیزات بهداشتی-درمانی، دادن یارانه های نقدی و جنسی به دهک های درآمدی پائین و آسیب دیدگان، ارائه آموزش های عمومی از شبکه های صدا و سیما و شبکه های اجتماعی در فضای مجازی، اطلاع رسانی منظم از شرایط همه گیری در مناطق مختلف به جامعه، ارزیابی و پایش مستمر اوضاع و بهره گیری همزمان از تجارب و راهبردهای جهانی برای مهار پاندمی، و در نهایت اعمال محدودیت های قانونی و الزامات بهداشتی با همکاری قوای سه گانه و نیروهای انتظامی و نظامی امکان پذیر خواهد بود.
با توجه به شکلگیری موج سوم کرونا، به نظر شما چه شرایطی باعث شد که مسئولین در تصمیمات خود مبنی بر بازگشایی ها و عادی سازی ها تجدیدنظر کنند؟
-- باید گفت که از نظر معیارها و شاخص های اپیدمیولوژیک، هنوز موج اول همه گیری کرونا که در اواخر سال گذشته وارد کشور شد تا این زمان کنترل نشده است. پیآمد فاجعه بار سیاست های ناپایدار و نا کارآمد، عادی سازی های کاذب و مطرح کردن دوگانه های نادرست، به سرگردانی جامعه و جدی نگرفتن خطر بیماری انجامید. این بود که اصول فاصله گذاری اجتماعی در جشن ها و عزاداری ها که قابل اجرا هم نبود در ماه محرم رعایت نشد، سفرهای بین شهری ادامه یافت و تنها اقلیتی از ماسک در اماکن عمومی و...استفاده کردند! تجدیدنظر مسئولان در زمینه بازگشائی مدارس و یا اعلام تعطیلی در تهران و برخی از کلان شهرها به دلیل مخالفت مردم با حضور فرزندانشان در مدارس و اعتراض نمایندگان جامعه پزشکی، منجر به تجدید نظر منفعلانه وزارت آموزش و پرورش و دولت از آن تصمیم شتاب زده و غیر علمی بود که البته حکم نوشداروی بعد از مرگ سهراب را داشت و آثار آن را در اوج گیری موج کرونا به فاصله دوهفته از آن مشاهده کردیم و هنوز ادامه دارد. آیاخسارت های غیر قابل جبران تلفات کادرهای پزشکی و پرستاری و نیز مرگ و میر سایر هموطنان، کودکان و دانش آموزان ما که از میانگین جهانی بالاتر است ایجاب نمی کند که حداقل مسئولان ذیربط صادقانه و مسئولانه از ملت عزیز ایران عذرخواهی نمایند؟ بنظر من انتقاد صادقانه از ضعف عملکرد خود، به تقویت فرد مسئول و نیز به تقویت نظام اجتماعی می انجامد.
چرا در حالی که گفته می شود جهان در موج اول و دوم کرونا به سر می برد، ایران وارد موج سوم شده است.
عرض کردم که از نظر شاخص های اپیدمیولوژیک، موج اول همه گیری کرونا در کشور ما بطور کامل کنترل نشد و هنوز ادامه دارد ولی به دلیل مدیریت غیر علمی این بحران و عدم همکاری جامعه، در دو مقطع یعنی در اوائل تابستان و نیز در اوائل پائیز گستره آلودگی و قدرت انتقال و سرایت ویروس هم شدت یافته است! کشورهای اروپائی توانستند موج اول کرونا را کنترل کنند و همانگونه که از سوی سازمان جهانی بهداشت هم پیش بینی شده بود، در اوائل پائیز موج دوم کرونا در آن کشورها آغاز شده است.
چه اقداماتی باعث شد که با این وضعیت اسف بار در خصوص تلفات و مرگ و میر مواجه شویم؟
توافق نانوشته دولت و ملت برای زیر پاگذاشتن اصول بهداشت و پیشگیری، عدم رعایت اولویت حفظ جان و سلامت انسان و تن دادن به نوعی خودکشی و دگر کشی عمومی! در این تراژدی انسانی تقصیر از ناحیه تصمیم گیران و مدیران اجرائی و قصور از ناحیه جامعه بوده است!
راهکارهای پیشنهادی شما برای عبور از این وضعیت کدام است؟
متاسفانه باید تاوان بی توجهی به حقوق شهروندی را که حفظ و تامین سلامت انسان در راس آنهاست، با قربانی شدن دهها هزار نفر از زنان و مردان و کودکان بیمار و شهادت بهترین نیروهای کادر پزشکی و پرستاری کشورمان بدهیم، و بلکه این شوک برای تغییر نوع نگاه به اهمیت کرامت و سلامت و حقوق اساسی انسان ها از سوی مسئولان اجرائی و سیاسی و نیز خود شهروندان کافی بوده باشد.
برآورد شما از آینده سیاسی و اجتماعی ایران پس از کرونا چیست؟ روزی که به هر طریقی مانند ارائه واکسن و ... این بیماری مهار شود آیا به شرایط پیش از کرونا باز خواهیم گشت یا شاهد تغییرات جدی در حوزههای مختلف خواهیم بود؟
وقوع پاندمی کرونا یک نقطه عطف تاریخی است که به تغییر عمیق در روابط و ساختارهای جامعه بشری در سطح ملی و جهانی منجر خواهد شد. کمیت و چگونگی این تغییر یا تحول و هزینه های مترتب بر آن متناسب با وضعیت ملت ها و حکومت های آنها دارد، اینگونه نیست که همه چیز به شرایط قبل از کرونا برگردد. در جوامعی با درک و آگاهی و سرمایه اجتماعی بالاتر و ساختار دموکراتیک تر، جامعه مدنی حضور بیشتری در ساز و کارهای تصمیم گیری و اجرائی پیدا خواهند کرد.
مردم با تقویت انسجام و احساس مسئولیت مشترک در جهت ارتقای سطح بهداشت و پیشگیری، حفظ محیط زیست و نظارت بر دولت ها، هزینه کمتری نیز در این فرآیند مبتنی بر تحول خواهند پرداخت. بالعکس در کشورهائی که دچار نابرابری، فقر سیاسی-اجتماعی و اقتصادی و ضعف فرهنگ عمومی و اخلاقیات اجتماعی هستند و ساختار های ایدئولوژیک، استبدادی و تحمیلی بر آنها حاکم است، ممکن است شرایط پیچیده و پیآمدهای وخیم این همه گیری مصیبت بار به دیکتاتوری، اختناق و بسته شدن بیشتر فضای سیاسی اجتماعی در سالهای پسا کرونا بیانجامد. این شرایط و دوره گذاری است که خارج شدن از آن با دشواری ها و هزینه های بیشتری همراه می شود. طبیعی است که به سامان شدن اوضاع یک جامعه بطور خود به خودی رخ نخواهد داد و مستلزم تلاش، آگاهی، همبستگی، تغییر نگاه انسان ها، اصلاح فرهنگ و احساس مسئولیت و عمل اجتماعی روشنفکران متعهد و نهادهای مردمی آن جامعه است.
مشاهده خبر در جماران