کدخبر: ۱۴۶۵۷۹۶ تاریخ انتشار:

یادداشت حسین علایی؛

اگر ترامپ دوباره رئیس‌جمهور آمریکا شود، ایران باید چه کند؟

اگر ترامپ توانست بار دیگر رئیس‌جمهور آمریکا شود، تکلیف چیست و چه باید کرد؟ آیا همان‌طور که ترامپ اعلام کرده است، باید با آمریکا مذاکره کرد و منتظر یک توافق جدید فوری بود تا آمریکا زانوی خود را از گلوی اقتصاد ایران بردارد یا اینکه مسیر دیگری هم پیش‌روی ایران هست؟

به گزارش جماران؛ حسین علایی، فرمانده پیشین نیروی دریایی سپاه و تحلیلگر مسائل سیاسی در یادداشتی در روزنامه شرق نوشت: «پس از شکست آمریکا برای تمدید تحریم تسلیحاتی ایران در ۲۴ مرداد ۱۳۹۹، پمپئو بلافاصله با حضور در سازمان ملل و در نامه‌ای به رئیس شورای امنیت سازمان ملل، خواستار اجرای سازوکار ماشه و بازگشت خودکار تحریم‌های سازمان ملل علیه ایران شد.

طبیعی است که با تداوم «فشارهای حداکثری» و تحریم‌های سنگین و گسترده آمریکا، اکثر مردم و دولت ایران علاقه‌مند هستند ترامپ برای دور دوم انتخابات ریاست‌جمهوری، شکست سختی را متحمل شود و نتواند رأی بیاورد.

ایران در طول حیات خود تاکنون با چنین برخوردهای بی‌رحمانه، خشن، سبعانه و جنایتکارانه‌ای از سوی آمریکا علیه آحاد مردم کشور خود مواجه نبوده است. ترامپ احساس می‌کند که ممکن است در دوره بعد رئیس‌جمهور آمریکا نباشد و بنابراین می‌خواهد بیشترین خدمت را در چند روزه باقی‌مانده دوره ریاست‌جمهوری خود به اسرائیل بکند. او همان‌طور که جولان سوریه را به اسرائیل داد و سفارت آمریکا را به بیت‌المقدس منتقل کرد تا حاکمیت اسرائیل را بر قدس شریف تثبیت کند و امارات را وادار کرد رابطه‌ای علنی و رسمی با اسرائیل برقرار کند، حالا به دنبال آن است تا با تسلیم‌کردن جمهوری اسلامی ایران، بزرگ‌ترین نگرانی رژیم صهیونیستی را از بین ببرد و شرایط خواب راحت را برای امثال نتانیاهو فراهم آورد.

گرچه بایدن هم برای بازگشت به پیمان برجام حرف‌و‌حدیث‌هایی می‌زند، با‌این‌حال اگر ترامپ توانست بار دیگر رئیس‌جمهور آمریکا شود، تکلیف چیست و چه باید کرد؟

آیا همان‌طور که ترامپ اعلام کرده است، باید با آمریکا مذاکره کرد و منتظر یک توافق جدید فوری بود تا آمریکا زانوی خود را از گلوی اقتصاد ایران بردارد یا اینکه مسیر دیگری هم پیش‌روی ایران هست؟

اگرچه ایران با طرح موضوع برنامه توافق با کشورهای چین و روسیه تلاش کرده است به آمریکا نشان دهد که راهبرد ترامپ علیه ایران به نتیجه‌ای نخواهد رسید، ولی تاکنون مشخص شده همکاری‌ها با چین و روسیه نتوانسته از حجم تحریم‌های ضد‌بشری آمریکا علیه ایران بکاهد و گشایشی را در اقتصاد ایران به وجود آورد.

بنابراین به نظر می‌رسد ایران تا‌کنون ضمن اتخاذ راهبرد «اجتناب از مذاکره و جنگ»، چاره‌ای نداشته تا به آمریکا نشان دهد که:

1- سیاست «فشار حداکثری» کارایی لازم را نداشته و به جایی نخواهد رسید و شکست خواهد خورد.

2- این فشارها باعث خواهد شد جمهوری اسلامی ایران ناچار شود به سمت بلوک شرق از‌جمله روسیه و چین نزدیک شود و از دنیای غرب در همه حوزه‌های اقتصادی، فناوری، نظامی و سیاسی فاصله بگیرد.

3- تداوم «فشارهای همه‌جانبه» از نفوذ منطقه‌ای ایران نخواهد کاست، بلکه بر عمق روابط ایران با مردم کشورهای منطقه خواهد افزود.

4- افزایش فشار به مردم ایران باعث بالارفتن ضریب امنیتی اسرائیل نخواهد شد.

5- همان‌طور که موشک‌باران شهرهای ایران در دوره جنگ تحمیلی باعث ایجاد ظرفیت ساخت موشک‌های بالستیک در ایران شد، تحریم تسلیحاتی آمریکا در دوره کنونی نیز باعث رونق و شکوفایی «قدرت نظامی متکی بر خود» در جمهوری اسلامی خواهد شد.

اما مهم‌تر از همه، ایران باید از این پس نشان دهد با تکیه بر ظرفیت‌های ملی و بازگذاشتن دست مردم و اعطای اختیارات بیشتر به دستگاه‌های اجرائی و استانداران می‌تواند اقتصاد خود را اداره کند. بنابراین لازم است دولت به راهکارهای جدیدی برای پیشرفت و توسعه کشور فکر کرده و از اندیشه‌های نو حمایت کند.

بر این اساس، باید تمامی موانع کسب‌وکار عملا برداشته شده و از توان تمامی دولتمردان سابق و افراد برجسته و صاحب‌نظر در همه حوزه‌ها برای فائق‌آمدن بر تحریم‌ها استفاده شود.

حال که نقدینگی زیادی در جامعه وجود دارد، از آن برای انجام پروژه‌های بزرگ استفاده شود.

برای مثال ساخت خطوط مختلف راه‌آهن و بزرگراه‌ها، از‌جمله تکمیل بزرگراه شمال، با بهره‌گیری از سرمایه‌گذاری مردم امکان‌پذیر شود.

یا پروژه‌های بزرگی برای توسعه سواحل جنوبی کشور تعریف شود؛ به گونه‌ای که میلیون‌ها نفر از ایرانیان بتوانند در این پروژه‌ها سرمایه‌گذاری کنند و در شهرهای جدید در کنار خلیج‌فارس و دریای عمان ساکن شوند. تمامی جزایر خلیج‌فارس با سرمایه مردم به جزایر تفریحی، مسکونی و فرهنگی تبدیل شوند تا هزاران گردشگر را به خود جذب کنند و جایگزین سفرهای ایرانیان به کشورهایی مانند ترکیه، امارات و گرجستان شوند.

پروژه‌هایی مانند تبدیل نفت خام به فراورده‌های مختلف مثل برق، پتروشیمی، بنزین و... نیز برای سرمایه‌گذاری مردم معرفی شوند تا با صدور محصولات آنها بتوان علاوه بر تأمین نیازهای داخلی، صادرات غیرنفتی را هم توسعه داد.

روابط تجاری مرزی مردم با کشورهای همسایه تسهیل شود تا صادرات انواع کالاها راحت‌تر انجام شود.

از طرف دیگر لازم است «هم‌گرایی سیاسی و اجتماعی» در دستور کار حاکمیت و احزاب، نمایندگان محترم مجلس و رسانه‌ها به‌ویژه صداوسیما قرار گیرد و به تفرقه و تضادها دامن زده نشود و از نفرت‌پراکنی خودداری شود. خوب است در سیاست داخلی کشور بازنگری کرده و بسیاری از زندانیان و محصوران تعیین تکلیف و آزاد شوند تا انسجام و سرمایه اجتماعی افزایش یابد.

از تلاش برای بیرون‌راندن رقبای سیاسی با توسل به هر شیوه و ابزاری خودداری شود. اجازه بروز نشاط اجتماعی و سیاسی به‌ویژه در آستانه انتخابات آینده ریاست‌جمهوری به همه مردم داده شود تا به یاری خداوند، با برگزاری «آزادترین انتخابات» ریاست‌جمهوری در سال آینده، جمهوری اسلامی ایران بتواند آمریکا را سرخورده و مأیوس کند.

به هر حال، همه مردم کشور باید جنگ اقتصادی و سیاسی «شیطان بزرگ» با ایران را خیلی جدی بگیرند و با توکل بر خدای بزرگ، به سمت «قوی‌شدن» و «تولید ثروت» بروند و با «پیوستن به یکدیگر» آن جنگ را شکست دهند.

پس با بهره‌گیری از نهضت حسینی، «همه با هم» باشیم تا بتوانیم نصرت الهی را در عمل ببینیم.

واعتصموا بحبل ‌الله جمیعا و لا تفرقوا».

مشاهده خبر در جماران