جی پلاس/چند روزی همقدم با شهید دین شعاری-۲
خاطره شنیدنی حمید داوودآبادی از حاج محسن دین شعاری
حمید داوودآبادی از رزمندگان و نویسندگان دفاع مقدس در خاطره ای به رفتار شیرین و جذاب شهید حاج محسن دین شعاری، معاون گردان تخریب لشکر حضرت رسول(ص) اشاره کرده و به نقل خاطره می پردازد.
وقتی دید بدجوری نگاهش می کنم، با خنده گفت: مشتی، ما رو نشناختی؟ گفتم: نه. گفت: بابا منم، حاج محسن. گفتم: حاج محسن! فهمید هنوز نشناختمش، گفت: منم حاج محسن دین شعاری. گفتم: جل الخالق! به حق چیزهای ندیده! معاون گردان تخریب، آن هم با این قیافه! پس آن همه ریش حنایی چی شد؟!
او را اولین بار اوایل سال ۱۳۶۴ در گردان تخریب با همان ریش بلند دیده بودم. هر موقع برای دیدن دوستانم می رفتم، او را هم می دیدم و سلام و علیک داشتم. دین شعاری برخلاف قیافه اش با آن تیپ و ریشش که بعضی ها فکر می کردند خشن و باجذبه است، خیلی آدم خوش مشربی بود. چون فضای گردان باز و اردوگاهی بود و ساختمان نداشت، وقتی در چادر می نشستی همه را می دیدی که چه کسی می رود یا می آید. دین شعاری آدم فعال و پر رفت و آمدی بود و همیشه در مقر دیده می شد. او کسی نبود که در چادر بنشیند و فرماندهی کند. همیشه بین بچه ها بود و به خصوص با آن قیافه بین همه شاخص بود. هر وقت آنجا می رفتم با اینکه من جزو آن گردان نبودم اصلاً انگار نه انگار، برخوردش خیلی عادی بود. از همان جا قیافه و آن ریش بلندش در ذهنم مانده بود.
۱، شهید حاج محسن دین شعاری، معاون گردان تخریب لشکر حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم که در پانزدهم مردادماه سال ۶۶ مطابق با عید سعید قربان به هنگام خنثی سازی مین ضد تانک در سردشت به شهادت رسید. پیکر مطهرش در قطعه ۲۹ بهشت زهرا(س) دفن است.
مشاهده خبر در جماران