کدخبر: ۱۴۱۵۲۷۷ تاریخ انتشار:

حمله تمام عیار رسانه های اصولگرا به «مرد فراماسون شناس!»

حذف «رائفی پور» کلید خورد؟

انتشار پرونده های خبری همزمان، در رسانه های اصولگرا این شائبه را در ذهن ها متبادر کرده است که این جریان ظاهرا قصد جدا کردن راه خود از رائفی پور را دارد.

به گزارش جماران، روزنامه اصولگرای فرهیختگان که متعلق به دانشگاه آزاد است در پرونده ای تفصیلی، به انتقاد از عملکرد و رفتار رائفی پور پرداخته است که بخش هایی از ان را در ادامه می خوانید: 

-اواخر دهه‌ 1380، جوانی بیست‌وچندساله با سخن گفتن از آیین‌‌های مرموز و نماد‌های پیدا و نهان، ناگهان به شهرت رسید. کلیپ‌‌های سخنرانی او درمورد «راز دلار» دست‌به‌دست و بلوتوث‌به‌بلوتوث می‌چرخید. بینندگان، جوان کت‌وشلوارپوشید‌ه‌ای را می‌دیدند که به‌سرعت و با شور از راز‌های نهفته‌ در طراحی اسکانس یک دلاری سخن می‌گوید و رمز اعداد 9 و 11 و 13 و مفهوم آنها در کابالا و فراماسونری و چگونگی پنهان کردن این نماد‌ها در طراحی دلار را افشا می‌کند. علی‌اکبر رائفی‌پور اولین کسی نبود که از این نماد‌ها سخن گفت. پیش از او نیز در دیگر نقاط جهان کسانی مانند «دیوید آیک» از «نماد‌های آیین‌‌های رازآلود که در چیز‌هایی مثل ساختمان‌‌های مشهور یا لوگوی برند‌های معروف قرار داده شده‌اند و ما در زندگی روزمره‌ آنها را می‌بینیم.»

 

-اطلاعات اندکی درمورد او موجود است. درمورد تحصیلات در این حد می‌دانیم که در دانشگاه حسابداری خوانده است، اما اینکه چه سالی وارد کدام دانشگاه شد و کی از آنجا فارغ‌التحصیل شد، بر ما پوشیده است. او در مصاحبه‌ اخیر خود در شبکه‌ سه مدعی شد در دوره‌‌های آموزشی‌ای که برای اقتصاد مقاومتی تشکیل شده هم شرکت کرده است. در برنامه‌ «بازگشت» شبکه‌ افق، رائفی‌پور به‌عنوان مدرس دانشگاه، نظریه‌پرداز، پژوهشگر حوزه‌ دشمن‌شناسی و آخرالزمان‌شناسی، بنیانگذار مرکز مطالعات آسیای غربی و آفریقای شمالی موسوم به «وانا»، عضو سابق هیات‌علمی مرکز مطالعات راهبردی آمریکا، ایجادکننده و مدرس واحد‌های درسی «دشمن‌شناسی»، «تاریخچه‌ استکبار» و «مدیریت رسانه» در دانشگاه امام صادق(ع)، آینده‌پژوه تحرکات صهیونیسم جهانی و مدیر موسسه‌ «مصاف ایرانیان» معرفی می‌شود. سایت موسسه‌ مصاف ایرانیان، برخلاف شیوه‌ معمول چنین سایت‌هایی، ‌بخشی را به بیوگرافی و رزومه‌ مدیر و استاد اصلی خود اختصاص نداده است. در‌ بخش «تماس با ما» سایت نیز تصریح شده است که «به سوالات شخصی و خصوصی درمورد رائفی‌پور پاسخ داده نخواهد شد.»

 

-رائفی‌پور در مصاحبه‌ای تصویری با سایت تبیان که مردادماه 95 روی این سایت منتشر شده است، می‌گوید: «برای اولین‌بار اینجا می‌گویم درس حوزه را شروع کرده‌ام و با سرعت بالا هم دارم می‌خوانم. نه‌اینکه بخواهم پاس کنم ولی اساتید می‌گویند «خیلی خوب داری پاس می‌کنی و متوجه می‌شوی.» واجب است. یک‌جایی مثلا شما یک چیزی را که منصوب است، «مفتوح» می‌گویید و دیگر انگار کل اسلام زیر سوال رفت... .» البته از همین سخنان مشخص می‌شود رائفی‌پور در آغاز راه تحصیل علوم دینی است، چراکه کلمات معرب در زبان عربی به چهار دسته‌ مرفوع و مجرور و مجزوم و منصوب تقسیم می‌شوند که علامت این مورد آخر «فتحه» است و ما اعرابی تحت‌عنوان مفتوح نداریم که کسی بخواهد به اشتباه منصوب را مفتوح بخواند. بااین‌حال، رائفی‌پور قبل از آنکه به ادعای خود تحصیل علوم دینی را آغاز کند نیز ابایی از سخنرانی و نظریه‌پردازی درمورد علوم اسلامی و حتی نقل حدیث و تفسیر نداشت.

 

رائفی‌پور، بی‌سابقه‌ تحصیل علوم دینی، از نمادشناسی فراماسون‌‌ها پا در وادی تفسیر روایات و تشخیص حکمت احکام می‌گذارد و همین باعث می‌شود بی‌اعتنا به اصول استنباط احکام اسلامی، به علم احتمالات استناد کند و مانند نمادشناسی مالوف او- که با شمردن برگ‌‌های زیتون روی دلار می‌توان حکم به فراماسون بودن طراحان داد- تصور کند می‌تواند با شمردن تاریخ میلاد و شهادت ائمه، حکمی را برای اولین‌بار در تاریخ جهان اسلام استنباط کند.

 

-در جای دیگر رائفی‌پور به بحث نظام وکالت در کشور می‌پردازد و مدعی می‌شود دو سال است روی این موضوع مطالبه‌گری دارد: «ساختار وکالت در کشور ما انحصاری است. کانون وکلا تعیین می‌کند چند وکیل در کشور باشند. درحالی‌که مثلا در آمریکا وکالت انحصار ندارد.»

در همین دو جمله دو غلط آشکار وجود دارد. اولا وکالت در ایران در انحصار کانون وکلا نیست و این نهاد تعیین نمی‌کند که چند وکیل در کشور داشته باشیم. سال‌هاست که مرکز وکلا و مشاوران حقوقی قوه قضائیه مستند به ماده 187 قانون برنامه سوم توسعه اقدام به برگزاری آزمون و صدور پروانه وکالت می‌کند. از سوی دیگر، وکالت در آمریکا نیز غیرانحصاری و آزاد نیست و دانش‌آموختگان حقوق برای آنکه بتوانند در محاکم دادگستری وکالت کنند، باید از مراجع ذی‌ربط و پس از گذراندن آزمون‌‌ها و کارآموزی‌‌های لازم، پروانه‌ وکالت اخذ کنند

 

-در نامه‌ او به امیرحسین مقصودلو بعد از انتخابات ۹۶ نیز آنجا که می‌گوید: «به‌خاطر این روزها به حالت غبطه می‌خورم نه فقط از این جهت که مظلوم واقع شده‌ای، بلکه بیشتر برای این که معیار تشخیص حق از باطل گشته‌ای!» این گرایش به تقسیم‌بندی همه‌چیز به خیر و شر مطلق آشکار است. با این نگرش حتی می‌توان سد کرخه را نیز در این مصاف جای داد. در سخنرانی‌هایی از رائفی‌پور که بنابر فیلم‌های موجود حداقل در سه موقعیت و زمان مختلف تکرار شده است، وی مدعی می‌شود: «کاربرد اصلی سد کرخه اقتصادی نیست. سد کرخه حجمی از آب را پشت خودش نگه می‌دارد که درصورتی‌که بشکند، موجی به ارتفاع ۱۲-۱۰متر در خلیج‌فارس ایجاد می‌کند و کشورهای حاشیه‌ خلیج‌فارس را با سونامی زیر آب می‌برد.»

 این دیگر تحلیل نیست. سخنران دارد اسم می‌برد و عدد و رقم می‌گوید و مخاطبی که پای این حرف‌ها نشسته و ذائقه‌اش با این رویاپردازی‌ها پرورش می‌یابد، چگونه درکی از روابط بین‌الملل و امنیت داخلی و توازن دفاعی خواهد داشت؟ تصور او از اقتدار کشور، مصافی آخرالزمانی نخواهد بود که کشور در این نبرد یک استان خود را کاملا فدا خواهد کرد؟

-رائفی‌پور می‌گوید «من به شما و مسئولان‌مان می‌گویم: چین، روسیه، آمریکا و اسرائیل هیچ فرقی با هم ندارند و همه نوکران بی‌جیره و مواجب یهودند. امروز در دنیا فقط دو جبهه داریم! فقط و فقط دو جبهه! بقیه‌ چیزها به یک شکلی زیرگروه این دو تا هستند. آن طرف صهیونیسم و این طرف تشیع. تمام! هیچ جبهه‌ ثالثی وجود ندارد.»  اما امروز به نظر می‌رسد رائفی‌پور نظر مثبت‌تری نسبت به چین پیدا کرده است. در یک سخنرانی که اخیرا از او منتشر شده است، می‌گوید: «به‌سادگی، با چهار تا قانون می‌شود جلوی فساد را گرفت. شدنی است. آمریکا کردند و شده، چین کردند و شد. من رفتم و نشستم و دونه‌دونه تحقیق کردم. ۱۰ روز توی چین من فقط مطالعه کردم و با اینها جلسه داشتم درمورد مبارزه با فساد. قوانینی که دارند به خدا قوانین امیرالمومنین است.

با این‌ترتیب، باید بگوییم چین در دوگانه‌ جبهه‌ خیر و جبهه‌ شر رائفی‌پور، از جبهه‌ شر فاصله گرفته و هم‌اکنون باید آن را در برابر جبهه‌ صهیونیسم و درون جبهه‌ تشیع دانست.

- رائفی‌پور بسیار و پراکنده سخن می‌گوید و از این‌رو نقد تمام سخنان او هم غیرممکن است و هم بی‌فایده، چراکه هر روز می‌تواند مطلب جدیدی را ارائه کند و سخنان او در چارچوب و گرایش پژوهشی ثابتی نیست.

-این رویه خلاف مشی و مرام رهبری است که فردی، با وجود فقدان تخصص در حوزه‌های مختلف، در جایگاه استادی بنشیند و برای مخاطبان، اظهارفضل کند. حالا که رائفی‌پور چنین می‌کند لااقل باید به این مساله پایبند باشد و برای توجیه اشتباهش، دست به دامان بهانه‌های اینچنینی نشود.

-رائفی‌پور دیگر آن جوان 24-23 ساله‌ نیست. هم مخاطبانش تغییر کرده‌اند، هم تریبون‌هایی که در اختیار دارد، هم جایگاهش و هم دامنه‌ موضوعاتی که به آنها می‌پردازد. با وجود این هنوز ساده‌انگاری مسائل، به‌دنبال نشانه‌ها و دست‌های پنهان گشتن، آخرالزمانی دیدن تمام موضوعات، شلوغ و پراکنده بحث کردن، تقسیم طرفین مسائل به خیر و شر مطلق، و هوادارانی که به تبع استادشان همه‌چیز را در این دوگانه می‌بینند و هر انتقاد و ایرادی را نشانه‌ای از شمشیر کشیدن جبهه‌ باطل می‌دانند با خود دارد. این ویژگی‌ها نمی‌توانند پرورش‌دهنده‌ خوبی برای ذائقه‌هایی که پای تریبون‌های گسترده‌ و رو به ازدیاد او می‌نشینند، باشند.

-«خرحزب‌اللهی»، «سگ‌سکولار»، «سلبریدی» و «غرب‌گدا» از واژگانی است که رائفی‌پور در تخاطب با دیگریِ خود از آنها استفاده کرده و مصافی دیگر را ترتیب داده است. از سوی دیگر، رائفی‌پور در فضای مجازی هواداران بسیار متعصبی دارد که به کوچک‌ترین نقدی شدیدترین واکنش‌ها را نشان می‌دهند و تا حدی منتقدان را به دالان سکوت هدایت می‌کنند. با توجه به تاکیداتی که رائفی‌پور بر اهمیت فضای مجازی دارد، طرفداران او نیز حضور پرتعدادی در این فضا دارند و توئیت‌های او همگی با تعداد بالا فیو می‌خورد و ریتوئیت می‌شود. اخیرا توئیت‌های او در حمایت از جنبش استقلال کالیفرنیا، از اصل جنبش مورد ادعا بیشتر مورد اقبال واقع شده و حتی کامنتی که در حمایت از یکی از توئیت‌های این جنبش گذاشته است از توئیت اصلی بیشتر فیو و ریتوئیت خورده است. مشخص نیست که این هواداران متشکل و سازماندهی شده‌اند یا خیر، اما رائفی‌پور خود در مصاحبه‌ای خاطره‌ای از سازماندهی کردن گروهی برای برهم‌زدن فضای شکل‌گرفته حول مطلبی در فضای مجازی سخن می‌گوید

-نکته‌ دیگر در مورد رائفی‌پور اینجاست که اخیرا باز هم نقش‌های جدیدی برای خود تعریف کرده است. او در یک سخنرانی جزئیات فیلم خودکشی کاووس سیدامامی را تشریح و در چند توئیت متن ایمیل‌های کاوه مدنی را افشا می‌کند. اینها دیگر چیزهایی نیستند که در حوزه‌ صلاحیت و اختیارات یک پژوهشگر، یک سخنران یا مدیر یک موسسه‌ خصوصی و غیرانتفاعی باشد! ورود به این مباحث، یعنی وارد شدن در بازی امنیتی و نقش کارگزار اطلاعاتی برای خود تعریف کردن. اگر قرار است چنین اطلاعاتی افشا شود، کانال آن مقامات رسمی قضایی یا امنیتی است. افشای این موارد از سوی یک سخنران، یا باید از سوی دستگاه‌های رسمی تکذیب شود یا اینکه آن سخنران را در جایگاهی قرار داده‌ایم که دیگر کمتر کسی جرات معارضه‌ فکری با او را دارد.

-در قسمت «ارتباط با ما» سایت مصاف، به کسانی که درخواست دیدار حضوری با رائفی‌پور را دارند، تذکر داده شده است که «به‌دلیل محدودیت زمانی، دیدار حضوری درمورد «سوالات شرعی و احکام فقهی، سندیت احادیث و روایات، تعبیر خواب، ابطال سحر و جادو» امکان‌پذیر نیست.»

 

-رائفی‌پور در آخرین حضور خود در شبکه‌ سه سیما نیز مدعی شد: «من آینده‌پژوهی می‌کنم. پس از پیش‌بینی داعش که انجام دادم، خیلی از لبنان، عراق و سوریه تماس گرفتند و من رفتم توی مراکز رسمی و دانشگاهی آنجا برای سخنرانی. شما اگر تابع رفتاری دشمنان را بشناسید می‌توانید پیش‌بینی کنید که چه می‌کنند. بعد از سخنرانی‌ای که من در سوریه داشتم، مسئولان آنجا آمده بودند و می‌پرسیدند که بعدش چه می‌شود؟»

نگارنده موفق به یافتن فیلم این سخنرانی‌ها در کشورهای مختلف نشد.

-رائفی‌پور همچنان بر بحث نشانه‌های ظهور تاکید می‌کند و در حضور خود در شبکه‌ سه نیز بار دیگر کلیپس زدن زنان و مرجعیت پیدا کردن حوزه‌ قم و افزایش درختان غیرمثمر را نشانه‌های ظهور دانست که محقق شده است. نمی‌توان هم انتظار داشت که رائفی‌پور با این تذکرات از شیوه‌ خود در بحث مهدویت دست بردارد، چراکه وی زمانی بدون هیچ تحصیلات رسمی دینی وارد در این حوزه شد و کل مباحث خود را بر نشانه‌شناسی بنا کرد و حال ترک این عادت و پس گرفتن مواضع گذشته مشکل می‌نماید.

روزنامه فرهیختگان در مطلبی به قلم عباس سلیمی نمین با عنوان «در مذمت عوام فریبی» در نقد رائفیپور نوشت: 

سهل‌طلبی در سیاست‌ورزی آفتی بسیار زیان‌بار در قشر مدیریت‌کننده جامعه است. هادیان و نخبگان موفق به‌عنوان شاخصان پیش‌برنده و ارتقادهنده‌ فرهنگ، کسانی‌ هستند که درک مفاهیم کلان معرفتی را برای توده‌های مردم آسان سازند. اما همزمان نباید از این مهم غفلت کرد که سخن‌ گفتن با زبان مردم برای انتقال شناخت و موازین تشخیص به‌معنای استفاده از ادبیات نازلی که در کوچه‌وخیابان بعضا با آن مواجهیم، نیست.

دست‌اندرکاران امور به‌میزانی که خود از معارف بهره برده باشند با هدایت‌گران صادق‌وصالح جامعه همراه می‌شوند، اما اگر به‌جز این باشد سطحی‌گرایی و عوام‌زدگی را ترویج می‌کنند. این دو روش کاملا با یکدیگر متضاد هستند. هرگز از طریق عوام‌گرایی و تنزل ادبیات، جامعه را نمی‌توانیم به‌سوی فرهیختگی سوق دهیم. نباید فراموش شود که رسالت پیامبران الهی و با الهام از آنها، انقلاب اسلامی، ارتقای شأن انسان و جامعه بشری است.

متأسفانه در دهه‌ قبل در عرصه مدیریت‌ کلان اجرایی کشور شاهد پدیده‌ای بودیم که تأثیرات نامطلوبی بر سطح سیاست‌ورزی گذاشت. به‌گونه‌ای‌که هنوز هم از تبعات آن در رنج هستیم. الگوگیری برخی جوانان از این روش سهل‌طلبانه، دورنمای معرفتی جامعه را با ابهام مواجه می‌سازد.

برای نمونه،‌ جوان سخنوری در دوره آموزش معارف مهدویت که سال گذشته توسط موسسه «مصاف ایرانیان» در تهران برگزار شد، فرصت را مغتنم شمرد تا به منتقدان خود در فضای مجازی بپردازد. صرف‌نظر از موقعیت‌نشناسی و بهره‌گیری شخصی از فرصت‌هایی که به‌ترویج مبانی معرفتی اختصاص یافته بود، استفاده از ادبیات بسیار نازل در این دفاع شخصی تأسف‌بارتر بود.

به‌کارگیری تعابیری چون «سگ سکولار» یا «خر حزب‌اللهی» و... روش ترویجی این سخنور عزیز برای نقد منتقدان بود. از آنچه بیان شد تأثربرانگیزتر، استفاده از ارزش‌های دینی برای گرم‌کردن محافل سخنوری است. همین جوان عزیز در محفلی دیگر می‌گوید: «شبی در دانشگاه علوم قرآنی شاهرود، سخنرانی داشتم، گفتم آقا به‌ظهور مشتاق‌تر است تا ما... تردید کردم که نکند اشتباه گفته باشم؛ در استراحتگاهم پرنده‌ای دیدم که برای رهایی از اتاقی که در آن محبوس شده بود، خود را به پنجره‌ای کوبید، ناگاه کسی در گوش چپم گفت ما از این پرنده‌ مشتاق رهایی، به ظهور مشتاق‌تریم.» این نوع سوءاستفاده از احساسات پاک‌ و زلال مردم برای گرم‌کردن محفل سخنرانی خود، سنت هیچ‌یک از بزرگان صادق ما نبوده است. از آیت‌الله طالقانی تا شهید مطهری، از امام خمینی(ره) تا آیت‌الله خامنه‌ای، هرگز از تظاهر به ‌ارتباط با معصوم استفاده نکرده‌اند. ممکن است فضلایی دارای ارتباطاتی بوده باشند، اما به یاد نداریم که خود از آن سخن گویند. در مواردی بعد از فوت آنان، دیگران در توصیف کمالات‌شان مباحثی مطرح کرده‌اند.

آنچه امروز موجب می‌شود که جوان سخنوری از ارتباط امام عصر(عج) با خود در رویا در محفل عمومی سخن گوید، الگوگیری از همان پدیده‌ عوام‌فریب است که ذکر آن رفت. عوام‌فریبی که سی‌دی «ظهور نزدیک است» را در میلیون‌ها نسخه منتشر کرد تا به جامعه بقبولاند که وی یکی از یاران قطعی حضرت حجت(عج) است. بنابراین شایسته آن است که جوانان دارای استعداد به‌جای توسل به توهین در مواجهه با منتقدان، استدلال و منطق را در خود تقویت کنند و به‌جای استفاده ابزاری از اعتقادات پاک جامعه با مطالعه بیشتر، داشته‌های خود را در سخنرانی‌ها بنمایانند.

به گزارش جماران، بازنشر و تایید مطالب فوق از سوی رسانه های اصولگرا از جمله تسنیم، بیانگر نگاه جدید بخشی از جریان اصولگرایی به سخنرانی لست که این سال ها پای ثابت بسیاری از تریبون های اصولگرایان بوده و همین اواخر نیز پایش به تلویزیون باز شده بود. 

مشاهده خبر در جماران