سیداسدالله مدنی
آیت الله سید اسدالله مدنی از مبارزان علیه رژیم پهلوی و شاگردان امام خمینی بود، او پس از پیروزی انقلاب اسلامی از نمایندگان مجلس خبرگان قانون اساسی و همچنین نماینده ولی فقیه در آذربایجان شرقی و امام جمعه تبریز بود.
سید اسدالله مدنی در سال 1293 و در روستای دهخوارقان آذرشهر در آذربایجان شرقی متولد شده است. او فراگیری علوم دینی را در عنفوان جوانی آغاز کرد. علوم مقدماتی را نزد میرزا محمدحسن منطقی و میرزا محسن میرغفاری در آذرشهر فراگرفت و پس از آن با هدف ادامه تحصیلات راهی قم شد. او همچنین در دروس آیت الله حجت کوه کمری و آیت الله سیدمحمدتقی خوانساری نیز شرکت کرد.
وی سپس برای ادامه تحصیل به نجف مهاجرت کرد، و در محضر سیدمحسن حکیم و سیدعبدالهادی شیرازی و سپس امام خمینی (س) حاضر شد. در آن دوران در درس آیت الله سیدابوالقاسم خویی نیز شرکت کرد، و از ایشان اجازه اجتهاد دریافت کرد. در زمان حضور نجف تدریس را نیز در کنار تحصیل آغاز کرد.
فعالیت های سیاسی و اجتماعی
آیت الله مدنی مبارزات خود علیه رژیم پهلوی را از زمان حضورش در قم آغاز کرد، و به دلیل همین فعالیت ها بود که به آذرشهر تبعید شد. در آذرشهر به مبارزه با بهائیت برخاست و سخنرانی های وی به اخراج بهائیان منجر شد، و در پی این جریان توسط شهربانی برای مدتی به همدان تبعید شد، او همچنین مردم آذرشهر را به براندازی کارخانه مشروب سازی دعوت کرد.
او سرانجام به دلیل ادامه مبارزات مجبور به ترک شهر و هجرت به نجف شد، بعد از تبعید امام خمینی همواره در کنار ایشان بود و بارها به ایران آمد و در شهرهای مختلف پیام آور مبارزات شد.
او در تاریخ 5 مرداد ماه سال 1341 از عراق به همدان آمد و در جریان اعتراض به تصویب لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی در مسجد جامع همدان سخنرانی کرد، و به همراه دیگر علمای همدان تلگرافی اعتراض آمیز به اسدالله علم مخابره کرد.
بعد از درگذشت آیت الله سیدمحسن حکیم موضوع مرجعیت امام خمینی را در همدان مطرح کرد، به طوری که در گزارش های ساواک آمده است بیش از یک سوم اهالی همدان را مقلد حضرت امام کرد، رفت و آمدهای او به نجف و همدان تا سال 1350 ادامه پیدا کرد و همین فعالیت های ایشان بود که منجر شد به شدت تحت نظر ساواک قرار بگیرد و سرانجام در سال 1351 به دعوت مردم و روحانیون خرم آباد راهی آنجا شد، او فعالیت هایش را در خرم آباد با تدریس خارج در حوزه علمیه کمالوند شروع کرد و بعد از مدتی سرپرست این مدرسه شد، و بعد از گذشت زمانی اندک به عنوان نماینده و وکیل تام الاختیار امام در مبارزات به فعالیت پرداخت. ساواک که از نفوذ ایشان در میان مردم بیم داشت، با نوشتن شبنامه و نامه های توهین آمیز سعی در تخریب شخصیت ایشان داشت که با هوشیاری مردم و علما این طرح ناکام ماند.
آیت الله مدنی در سال 1354 به نورآباد ممسنی تبعید شد، و پس از آن به دلیل سخنرانی ها و محبوبیتش در میان مردم به گنبد کاووس تبعید شد، اما به دلیل این که او فعالیت خود را در هر نقطه ای ادامه می داد، ساواک او را به بندر کنگان و سپس مهاباد تبعید کرد. او در تمام مدت تبعید در شهرهای مختلف مردم را به تقلید از امام خمینی دعوت می کرد، و همچنین علی رغم وجود محدودیت های سنگین رساله ایشان را میان مردم توزیع می کرد.
او هنگامی که سیدمجتبی نواب صفوی برای اعدام احمد کسروی راهی ایران شده بود، پس انداز خود را که برای هزینه های ازدواجش کنار گذاشته بود به او داد.
از دیگر فعالیت های او می توان به سفر به مصر اشاره کرد که در دوره زمامداری جمال عبدالناصر صورت گرفت، و او در راس هیئتی از علمای ایرانی حوزه علمیه نجف برای افشاگری علیه دولت کودتای فضل الله زاهدی به آن کشور سفر کرد.
آیت الله مدنی در مهر ماه سال 1357 و هنگام محاصره منزل امام خمینی (س) در نجف با همراهی جمعی از روحانیون تبعید شده با صدور اعلامیه ای به این اقدام رژیم بعثی عراق اعتراض کرد.
وی اوایل دی ماه سال 1357 با استقبال مردم همدان راهی این شهر شد، و رهبری مبارزات ضد رژیم مردم را برعهده گرفت. در تاریخ 21 بهمن ماه سال 1357 هنگامی که لشکر 81 زرهی کرمانشاه برای سرکوبی مردم به سوی تهران حرکت کرد، به دستور او مردم کفن پوش همدان با دست خالی از حرکت این تانک ها جلوگیری کردند و در این مسیر شهدایی را تقدیم انقلاب کردند.
فعالیت های سیاسی پس از پیروزی انقلاب اسلامی
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، آیت الله مدنی به عنوان نماینده مردم همدان راهی مجلس خبرگان قانون اساسی شد، و پس از شهادت شهید قاضی طباطبایی امام جمعه وقت تبریز با حکم امام خمینی به عنوان نماینده ولی فقیه و امام جمعه تبریز منصوب شد. که این انتصاب با مخالفت اعضای حزب جمهوری خواه خلق مسلمان روبه رو شد، و در همین راستا چندین مرتبه جایگاه نمازجمعه را به آتش کشیدند.
ایشان در آن دوران نقش موثری در خنثی کردن فتنه های حزب خلق در تبریز ایفا کردند، همچنین با حضور در جبهه و مراسم دعا و نیایش به عنوان مشوقی برای رزمندگان عمل می کردند.
در آن ايام در خنثيكردن فتنههاي حزب خلق در تبريز نقش به سزايي داشته و با حضور خود درجبههها و شركت در مراسم دعا و نيايش مشوقي براي رزمندگان بودند.
آیت الله مدنی سرانجام در تاریخ 20 شهریور ماه سال 1360 در حال اقامه نمازجمعه به دست منافقین به شهادت رسید.