زندگی نامه سعید حجاریان

خلاصه مطلب:

متولد 1333 در تهران. 

وی در یک خانواده  نسبتا مذهبی و  از طبقه متوسط در محله نازی آباد تهران زندگی می کرد و جرقه  فعالیت های سیاسی اجتماعی اش از دبیرستان الهی  زده شد و  

در دوران تحصیلش در دانشکده فنی دانشگاه تهران با برگزاری کلاس های تفسیر قرآن و شریعتی خوانی و توزیع اعلامیه های امام با بچه های همان محله به اوج خود رسید. بعد از پیروزی انقلاب به ژاندارمری، کمیته نازی آباد و نهایتا ستاد کل ارتش رفت. گفته می شود در آنجا،  از وقوع کودتای نوژه جلوگیری کرد. بعد از تشکیل دفتر نخست وزیری به تیم اطلاعاتی آنجا می پیوندد و با خسرو تهرانی همکاری می کند. 

از وی به عنوان یکی از طراحان اصلی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی یاد می شود. با شروع دولت سازندگی از این نهاد امنیتی به مرکز استراتژیک ریاست جمهوری می پیوندد.  در این دوره،  به حلقه یاران سروش که بحث نواندیشی دینی را مطرح کرده بودند می پیوندد و در راستای تقویت حکومت جمهوری اسلامی، در کنار توسعه  اقتصادی؛ بحث ضرورت توسعه و نوسازی اجتماعی و سیاسی را مطرح می کند.

در دوره اصلاحات، از  اعضای اصلی و جریان ساز جبهه مشارکت ایران اسلامی به شمار می رفت و چندین نظریه از جمله تقویت جامعه مدنی، حاکمیت دوگانه، فشار از پایین و چانه زنی از بالا و فتح سنگر به سنگر را مطرح کرد. در نخستین دوره از شورای تشکیل شورای شهر تهران به عنوان نایب رئیس انتخاب شد و مدتی بعد از سوی یکی از افراد انصار حزب الله به نام سعید عسکر  ترور شد. وی از این حادثه جان سالم به در برد اما از آن پس صندلی چرخ دار همراه زندگی اش شد. 

 در ماجرای وقایع سال 88 نیز بازداشت و محاکمه شد. 

پایگاه اینترنتی: ندارد

شغل: مولف و نظریه پرداز 

 کارمند سابق وزارت اطلاعات و مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری

سابقه تحصیلی: 

مهندسی مکانیک_ دانشگاه تهران

کارشناسی ارشد و دکتری علوم سیاسی _ دانشگاه تهران 

شهر: تهران

 

مقالات

  • سعید حجاریان از تئوریسین‌های اصلاحات به مناسبت سقوط بشار اسد و پایان حکمرانی خاندان اسد در سوریه خاطره ای نقل کرد.

  • سعید حجاریان در گفت‌و‌گویی با تقسیم وفاق به دو دسته «وفاق فایده‌گرایانه» و «وفاق قراردادگرایانه» معتقد است دولت پزشکیان موزائیک‌ جریان‌ها و نحله‌هاست که آن را به وفاق ترجمه می‌کند و نوع وفاق مد‌نظر دولتش از نوع فایده‌گرایانه است. سخنان سعید حجاریان، با واکنش عبدالله گنجی همراه شده و وی نظراتش را در قالب یک یادداشت مطرح کرده است.

  • یادداشت؛

    از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تا امروز رویدادهایی به‌وقوع پیوسته است که بالقوه قادر بوده‌اند دولت را زمین‌گیر کنند. گاهی، دولت به‌واسطه توان کارشناسی، مدیریتی و اجرایی توانسته بحران را پشت سر بگذارد، گاهی سرریز مسئله دامن حاکمیت را گرفته است و گاهی، با قوه قهریه از اساس صورت مسئله پاک شده است.

  • یادداشت؛

    یک نمونه ناشاقولی در حوزه انتخابات و گردش قدرت است. انتخابات در کشورهای توسعه‌یافته و در حال توسعه اصلی‌ترین سازوکار تغییر و در درجه بعد حل منازعه است. به عبارتی انتخابات از چنان توانی برخوردار است که عموم بحران‌ها را در دل خود هضم کند و نهایتاً به یک انتقال آرام ختم شود. این پدیده در ایران به‌درستی فهم نشده است

  • در شبکه اجتماعی اکس مطرح شد؛

    سعید حجاریان خطاب به سعید جلیلی نامزد انتخابات ریاست جمهوری نوشت: ذیل تفکرات جنابعالی و همچنین در دوره دبیری «شعام» قطعنامه‌هایی علیه ایران صادر و تحریم‌های نفتی و بانکی خسارت بار علیه کشور به بار آمد.

  • یادداشت؛

    به باور من، رییس‌جمهور (به‌رغم همه تنگناها) لازم است بخشی از راه‌حل باشد نه آن‌که خود تبدیل به صورت مسئله شود. چنانچه اقتصاد، سیاست داخلی و سیاست خارجی را به‌عنوان سه رکن مؤثر و با اهمیت در ایران امروز مفروض بگیریم، باید نخست به گفتمان منسجم و دوم به کارگزاری تکیه کنیم که ضمن درک صحیح از مسائل و داشتن افق روشن، اراده و قابلیت اصلاح نیز داشته باشد.

  • یادداشتی از سعید حجاریان:

    از بدو تأسیس جمهوری اسلامی ایران، جریانی که ابتدا به‌نام چپ [خط امام] و سپس اصلاح‌طلب شناخته می‌شد، کوشید ضمن تلاش برای درک صحیح وضع موجود، به بخشی از راه‌حل تبدیل شود.

  • در اثر شوک‌ها و ضربه‌های مداوم، طبقه‌ی متوسط تا حد زیادی زمین‌گیر شده و به‌ویژه در اثر مجموعه رویدادهای سنوات اخیر، به‌طور متمرکز زیر ضرب رفته است. البته، این نکته را نباید مغفول گذاشت که در اثر برخی امواج و گشایش‌ها آنچه به «طبقه‌ی متوسط فقیر» (poor middle class) موسوم است، سربرآورده است.

  • یادداشت/

  • یادداشت اختصاصی؛

  • یادداشت تلگرامی؛

    براساس این ویژگی‌هاست که پوپولیسم در برابر دموکراسی و الزامات آن، به‌ویژه جامعه مدنی قرار می‌گیرد. پوپولیسم گرچه درظاهر به انتخابات پایبندی نشان می‌دهد، اما بیش از انتخابات، به دنبال «بیعت» است.