رسول منتجبنیا در گفتوگو با جماران در تشریح روایت خود از وقوع انقلاب اسلامی، اظهار کرد: من در سال ۵۵ به دستور آیتالله پسندیده به شهر خمین رفته بودم و در آنجا، نماز جمعه را با شمشیر میخواندم. در واقع ما آن شهر را به پایگاهی برای انقلاب در بین شهرها و استانهای مجاور تبدیل کرده بودیم و همه روزه صدها و بلکه هزاران نفر از نیروهای انقلابی خمین، به دیگر شهرها سفر کرده و تظاهراتی را علیه رژیم شاه راه میانداختند تا مبارزات انقلابی را به استانهای مجاور تسری دهند. وضعیت به گونهای بود که گویا مردم هیچ کاری جز تظاهرات علیه رژیم نداشتند.
وی افزود: این شرایط ادامه داشت تا زمانی که خبردار شدیم قرار است حضرت امام به کشور بازگردند. در آن ایام، ما با یک جمعیت زیادی از مردم خمین، به تهران آمدیم و در حسینیه طرشت مستقر شدیم. در آن ایام، من به متحصنین دانشگاه تهران ملحق شدم، زیرا شنیده بودیم بازگشت امام به تعویق افتاده است. این تحصنات تا روز قبل از بازگشت امام ادامه داشت و سپس هم با ورود امام به کشور، ما به همراه دیگر جمعیت میلیونی مردم، به استقبال امام در فرودگاه رفتیم. نهایتا ما به خمین بازگشتیم و کارها را طبق دستوراتی که داده میشد، دنبال میکردیم و تمام امور اداری، انتظامی و... را تحت کنترل خودمان درآوردیم.
دبیرکل حزب جمهوریت ایران اسلامی ادامه داد: خمین به عنوان زادگاه حضرت امام، نقشی فوقالعاده در انقلاب داشت که در کشور بینظیر بود. تحرکات مردم این شهر روزبهروز در حال گسترش بود تا نهایتا به پیروزی رسید. پس از پیروزی نیز چهرههایی که وابسته به رژیم سابق بودند، بازداشت شده و در اختیار دادستانی کل کشور قرار گرفتند. اساسا مردم خمین روحیه انقلابی و شهامت خاصی داشته و دارند. به علاوه اینکه این شهر زادگاه امام خمینی است، انگیزه مردم برای مبارزه را افزایش داده بود.
منتجبنیا اضافه کرد: پیش از انقلاب، در حالی نماز جمعه خمین آن هم با شمشیر و در محاصره نیروهای امنیتی برگزار میشد، که نماز جمعه آیتالله منتظری و آیتالله طاهری اصفهانی تعطیل شده بود. به همین دلیل در روزهای جمعه، جمعیت زیادی از دیگر شهرها به خمین میآمدند تا در نماز جمعه این شهر شرکت کنند. متقابلا جمعیت بسیار زیادی هم از خمین به دیگر شهرها میرفتند تا تظاهرات انقلابی را برگزار کنند. در حقیقت در آن ایام، خمین تبدیل به مرکز گسترش انقلاب شده بود.
وی با بیان اینکه مهمترین عامل تحرکات انقلابی مردم سراسر کشور، ایمان آنان به اسلام و مرجعیت حضرت امام بود، گفت: مردم معتقد بودند که امام مرد خدایی است و آمده که مردم را نجات دهد. مشکلات اقتصادی و فسادهای فراوان رژیم شاه، به شدت مردم را منزجر کرده بود و به دنبال یک راه نجات میگشتند. پس از اینکه امام خمینی در سال ۴۱ قیام کردند، در بین مردم به عنوان فرشته نجات تلقی شدند و مردم احساس کردند که این مرد نمیخواهد خود را مطرح کند، بلکه هدفش این است که راهنما و منجی آنان باشد.
این فعال سیاسی اصلاحطلب ادامه داد: مردم امید داشتند امام بتواند سعادت را به آنان بازگردانده و از فلاکت و بدبختی نجاتشان دهد که خد را شکر انجام گرفت. امام این هنر را داشت که توانست به مردم آگاهی دهد و آنان با آگاهی وارد صحنه شدند. در حقیقت امام کاری کرد که انقلاب منحصر به حوزویان یا دانشگاهیان نشد و تمام مردم با هم در این حرکت پیروز شدند. امام هرگز بین مردم مرزبندی و صفبندی نکرد و به همین دلیل در انقلاب ما، از تمامی مذاهب و ادیان حضور داشتند و شهید دادند. ایجاد چنین وحدتی و سپس مدیریت آن، هنر امام بود. همچنین ایشان آن چنان جاذبهای داشتند که نخبگان را جذب کرده و به آنان میدان دادند و به این شکل توانستند انقلاب را به پیروزی برسانند.