پایگاه خبری جماران، محمد رجایی نژاد در هفته نامه حریم امام نوشت: با افسوس فراوان، 22 شهریور 1399، حضرت آیتالله العظمی یوسف صانعی درگذشت. این عالم فقید از شاگردان و یاران نزدیک و نواندیش امام خمینی، و از مبارزان انقلاب اسلامی بود. امام خمینی دربارة ایشان میفرماید: «آقاى آقاشیخ یوسف صانعى... را مثل یک فرزند بزرگ کردهام. این آقاى صانعى وقتى که سالهاى طولانى در مباحثاتى که ما داشتیم تشریف مىآوردند ایشان، بالخصوص مىآمدند با من صحبت مىکردند و من حظ مىبردم از معلومات ایشان.» (صحیفه امام، ج 17، ص 231)به همین مناسبت نگاهی خواهیم داشت به رابطة این استاد و شاگرد.
زندگی
حضرت آیتالله العظمى حاج شیخ یوسف صانعى، سال 1316ش، در روستاى نیکآباد اصفهان به دنیا آمد. پدرش شیخ محمدعلى صانعى، و جدّش نیز معروف به حاج ملّایوسف، هر دو از علماى وارسته و مردمی زمان خود بودند.
وی سال 1325 وارد حوزه علمیه اصفهان شد و پس از گذراندن دروس مقدمات حوزه، سال 1330 برای ادامه تحصیل، به حوزه علمیه قم رفت. هوش بالا و پشتکار فراوان ایشان، زمینه پیشرفتش را فراهم کرد؛ به گونهای که توانست دوره سطح را در مدت 4 سال به پایان رساند و در سال 1334 در امتحان فارغالتحصیلی دوره سطح نفر اول شود که مورد تشویق و ترغیب آیتالله بروجردی قرار گرفت. سپس دروس خارج فقه و اصول را آغاز کرد و یکسالی به درس خارج فقه آقای بروجردی رفت. سپس از طریق دوستانش با امام خمینی آشنا شد و درس ایشان شرکت کرد. خود وی حضور در درس امام خمینی را اینگونه تعریف میکند:
چند تن از دوستان تشویقم کردند که با هم در درس آقای خمینی شرکت کنیم، اما باز قانع نشدم و رفتم خدمت آیتالله فکور و برای شرکت در درس آقای خمینی استخاره گرفتم. ایشان گفت اگر قصدتان تحصیل درس است، با افرادی هممباحثه میشوید که اختلاف سلیقهتان زیاد خواهد بود، اما روضهالجنت است و... از آن زمان درس خارج حضرت امام شرکت کردم و بنده تمامی معلوماتم را از درس امام گرفتم. باید گفت که پس از آقای بروجردی فقیهی مثل امام نیامده است... ایشان هم بر فقه سلطه داشت، هم محققانه درس میداد و هم بعد از درس ضابطه، قاعده و رهنمود میگرفتیم. از طرفی، ایشان بر عنصر مکان و زمان همواره پای میفشرد.
آیتالله صانعی از سال 1354 رسماً تدریس خارج فقه را با کتاب زکات در مدرسه حقانی (شهیدین)آغاز کرد. از همان سال براساس مبانی تحریرالوسیله امام خمینی درس میگفت که تاکنون نیز ادامه داشت.
یکی از تأثیرات مهمی که آیتالله صانعی از استادش امام خمینی به ارث برده بود، دخیل کردن عنصر زمان و مکان در اجتهاد بود. نواندیشی در فقه کاملاً در فتواهای ایشان نمود داشت.
انقلابی و فعال سیاسی
آیتالله صانعی از همان سنین جوانی نسبت به مسائل روز بیتفاوت نبود و آگاهی داشت. بیشتر فعالیتهای سیاسی و انقلابى ایشان، پیش از پیروزى انقلاب اسلامى، تلاش در ابعاد فرهنگى و تبلیغاتى بوده است. فعالیتهای ایشان همچنین از راه تبلیغ، سخنرانى، حضور در تظاهرات و راهپیماییها و صدور اعلامیه و بیانیههاى سیاسى انجام مىگرفت. بر اساس اسناد موجود نام و امضاى او در ذیل بیش از سى اعلامیه سیاسى و انقلابى به ثبت رسیده است. او از کسانی بود که پس از رحلت آیتالله بروجردی، مرجعیت امام خمینی را مطرح و برای تثبیت آن تلاش کرد. پیرو صادق امام خمینی بود و در اندیشه و عمل فرزند خلف او به حساب میآمد. کسانی بودندکه در دوران خفقان پهلوی حتی در خلوت خویش جرأت بردن نام امام خمینی نداشتند و یا خود را از مبارزه کنار کشیدند؛ اما صانعی با تمام وجود در شهرها و روستاها نام استاد و رهبر خویش را در منابر یاد میکرد و گرفتار ساواک و شهربانی میشد.
صانعی از ابتدای تشکیل غیررسمی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، یکی از اعضای جوان و فعال آن بود و به نوعی رابط این تشکّل با مردم تهران هم بود. پس از واقعة حمله به مدرسة فیضیه و زخمی کردن طلاب (1342)نماینده امام خمینی در کمک به مصدومان این حادثه شد. همچنین پس از بازداشت امام در 13 خرداد 42، یکی از سخنرانان منزل امام بود. در دوران تبعید امام خمینی نیز یکی از افرادی بود که تجمعات اعتراضی طلاب را سازماندهی میکرد. بهویژه در پی انتشار مقالة توهینآمیز روزنامه اطلاعات به امام خمینی در سال 1357، ایشان محور حرکتهای اعتراضی بود.
آیتالله صانعی از دیدگاه امام
اگر همه کلام و جملات امام خمینی درباره آیتالله یوسف صانعی را نادیده بگیریم و تنها به این جمله بسنده کنیم، جایگاه و مقام ایشان در نزد امام خمینی روشن میشود. امام خمینی در اوایل دهة چهل و پیش از آن در توصیف ایشان میفرماید:
«آقاى آقا شیخ یوسف صانعى... را مثل یک فرزند بزرگ کردهام. این آقاى صانعى وقتى که سالهاى طولانى در مباحثاتى که ما داشتیم تشریف مىآوردند ایشان، بالخصوص مىآمدند با من صحبت مىکردند و من حظ مىبردم از معلومات ایشان.» (صحیفه امام، ج 17، ص 231)
امام خمینی با شناختی که از او داشت، پس از پیروزی انقلاب، او را به همراه «عبدالرحیم ربانیشیرازی، لطفالله صافی، محمدرضا مهدویکنی، غلامرضا رضوانی و احمد جنتی» جزو نخستین فقهای شورای نگهبان انتخاب کرد. مردم تهران نیز او را با رأی بالایی برای دوره اول مجلس خبرگان انتخاب کردند. علاقه و اطمینان امام به ایشان به حدی بود که بااینکه او به دلایلی از شورای نگهبان استعفا داد، ولی او را به دادستانی کل کشور منصوب کرد.
صانعی در دوران دادستانی به اندازهای به کار خویش حساس بود و به نظرات استادش حضرت امام اهمیت میداد که نسبت به دیگر مسئولان حوزة قضایی، طی نامههایی، بیشترین استفتاء را از امام خمینی داشت تا راهگشای مسائل قضایی باشد. اما، پس 5 سال از دادستانی استعفا داد و در نامهای به تشریح دلایل استعفای خود از این سمت پرداخته و خواستار موافقت امام خمینی با پذیرش استعفا شد. دلایل کنارهگیری را چهار محور ذکر کرده بود:
1. ضعف نیروی جسمی به خاطر 5 سال کار مداوم در دادستانی کل؛
2. عدم پذیرش و تحمل نظارت بر حسن اجرای قانون از ناحیه گروها و باندها؛
3. داشتن افکار و مبانی در مسائل اسلامی که بنا به نظر برخی از آقایان، آرای شاذ محسوب شده و مقاومت میشود؛
4. کم لطفی برخی از مقامات و جامعه در مورد پشتیبانی از دادستانی
امام خمینی در پاسخ نوشت: در شرایط فعلی موافقت نمیشود، به کار خودتان ادامه دهید. بااینحال دو ماه بعد، با موافقت امام، از این سمت خداحافظی کرد و امام خمینی در روز معارفه دادستانی جدید از رفتن صانعی اظهار تاسف و تاثر کرده و فرمود:
«از رفتن آقاى صانعى، متاسّف و متاثّرم. امیدوارم ایشان در هر کجا که باشند، فرد مؤثّرى باشند. از زحمات و کوششهاى ایشان، تشکّر و قدردانى مىکنم. من ایشان را سالهاى طولانى است که مىشناسم. او مردى عالم، متعهّد و فعّال است.» (صحیفه امام، ج 19، ص 309)
همچنین چندى بعد در جمع اعضاى دیوان عالى کشور و مسئولان قوّه قضاییه فرمود:
«مسئله دادستانى که همه مىدانید از امور بسیار مشکل و حسّاس است و آقاى صانعى که مردى فاضل و عالم است و سالها او را از نزدیک مىشناسم و او را عنصرى فعّال و خوب مىدانم، تا به حال این سمت را داشتند که از زحمات ایشان تشکّر مىکنم.» (صحیفه امام، ج 19، ص 311)
مدتی پس از رحلت امام خمینی، آیتالله صانعی از کسوت و سمتهای حکومتی درآمد و به جایگاه علمی خود در حوزه روی آورد. کمکم به جایگاه جدید و قدرتمند مرجعیت رسید و با روحیة آزادمنش و عالمانهای که داشت، فتاوای نوگرانهای داد که برایش جاذبه و دافعههایی ایجاد کرد.
البته آیتالله صانعی مسئولیتهاى دیگرى نیز داشت؛ مثل نماینده امام خمینى در شوراى عالى بازسازى مناطق جنگى، امام جمعة قم و...
نوآوریهای فقیه نواندیش
آیتالله صانعی از فقیهان نواندیشی بود که با اقتدا به استاد خود امام خمینی، و با توجه به عنصر زمان و مکان، کرامت انسان و حقوق انسان، نگاهی نو به فقه داشت. علم فقه را به «فقه و زندگی» تفسیر کرد. بر سر برخی مبانی و نظرات فقهی او مناقشه شد. نظراتی همچون: بلوغ دختران در سیزده سالگی، خروج زن از خانه بدون نیاز به اذن شوهر، برابری قصاص و دیه زن و مرد، ارث غیر مسلمان از مسلمان، محرمیت فرزندخوانده، برابری ارث پسر و دختر و... از جمله فتاوای مناقشهانگیز صانعی بوده است. وی عدالت عرفی را بر بسیاری از احکام اسلامی مقدم میدانست و معتقد به کرامت ذاتی انسان با هر اعتقادی بود.
آیتالله صانعی چرا و چگونه به این نگاه رسید؟ روشن است که سالهای متمادی شاگردی امام خمینی و حشر و نشر با استادش دلیل اصلی میتواند باشد. البته تجربة مسئولیّتهای قضایی نیز او را به این نتیجه رسانده بود که فقیهان در مقامِ مواجهة با واقعیّت باید قدری مصلحتاندیشانهتر نظر دهند. همچنین توجه دقیق به مقتضیات زمان و مکان، در کنار مطالعة عمیق و دقیق متون فقهی، رویکرد مستقل و بدون تأثیرپذیری از رسوبات اندیشههای عامیانه و پسند کسبه بازار که بیشتر فقها دچار آن هستند، و جرأت و شهامت بیان این دیدگاههای فقهی متفاوت نیز زمینة اینگونه اندیشیدن را فراهم کرد.
یکی از خصوصیات صانعی این بود که فقه خود را به سمت عقلانیت برده و عقل را به عنوان یکی از طرق استنباط احکام مورد توجه قرار داد. ایشان عدالت را به عنوان یک محور در فقه مورد توجه قرار داد که احکام دینی و شریعت باید حتما، عادلانه باشد.