بشکن بشکنه، بشکن / من نمی‌شکنم، بشکن
اینجا بشکنم یار گله داره / اونجا بشکنم یار گله داره!
بیچاره چقد حوصله داره
از دالان زمان با شتاب عبور کردم، روزگار خوش کودکی با آواز حاجی فیروز دوباره در ذهنم جان گرفت، شکوفه های درختان خبر از رسیدن نوروز و بهار می داد، آواز حاجی فیروز و ترنم ترانه فرهاد مرا از پس کوچه های زمان تا 'شوق روزگار کودکی / مستی بهار کودکی' پرتاپ کرد، آنجا که می خواند:
بوی عیدی بوی توپ بوی کاغذ رنــــگی
بوی تند ماهی دودی وسط سفره نــــو
بوی اسکناس تا نخورده لای کتاب
با اینا زمستونو سر میکنم / با اینا خستگیمو در می کنم
نوستالوژی روزهای گذشته عمر که همچون آب گذشت و من کنار جوی به تماشای آن نشسته بود، مقابل چشمانم رژه می رفت، غرق در خاطرات گذشته بودم که ناگهان انفجاری شدید رشته افکارم را پاره کرد، یک نوجوان ترقه ای را که صدایی در حد انفجار نارنجک جنگی داشت، در میان خودروها به زمین زد و به سرعت از لابلای خودروها به آن سوی خیابان دوید، تعدادی از عابران و رانندگان با داد و فریاد، عبور نوجوان را مشایعت کردند، او هم بی اعتنا به فریادهای آنان وارد یکی از کوچه های منتهی به خیابان شد.
جنب و جوش روزهای پایانی سال، شلوغی خیابان ها و پیدا نکرن جایی برای پارک خودرو اغلب باعث کم حوصلگی شهروندان می شود، اضافه شدن ناگهانی انفجار مهیب یک ترقه نیز در کاهش هر چه بیشتر آستانه تحمل شهروندان تاثیر مستقیم می گذارد.
سنت های نوروزی ایرانیان که در سال های اخیر به همراه سنت نوروز برخی دیگر از کشورها در فهرست مواریث معنوی جهان به ثبت رسیده تضاد و تباینی با جریان مدرنیته ندارد، چراکه تمامی آیین ها و سنت های ایام نوروز، جزء احیاء و افزایش همدلی، مهربانی، شستن سینه ها از کینه ها و تقویت انس و الفت بین مردم هدفی ندارد، از آیین چهارشنبه سوری که نوع سنتی آن بسیار بی خطر و مدرن آن همراه با انفجار انواع نارنجک شده تا سیزده نوروز که روز پاسداشت طبیعت قلمداد می شود، همه بهانه هایی برای باهم بودنی شاد است.
این گردش ایام و نو شدن روزهای زیبای بهاری، برگ های دفتر زندگی است که هر روز ورق می خورد و هوشمند آن است که جزء دوستی و مهربانی در این دفتر ننویسد.
در این روزها، مهربانی را از طبیعت بیاموزیم و با هم مهربان باشیم، نگذاریم که آواز زیبای حاجی فیروز و خاطره دل انگیز ننه سرما و عمو نوروز در لابلای انفجار ترقه ها و زرق و برق فشفشه گم شود، اگر می توانیم مانند طبیعت بخشنده باشیم و به رسم سخاوت دستگیری کنیم از افتادگان جامعه، که بزرگان گفته اند:
چو غنچه گرچه فروبستگی است، کار جهان
تو همچو باد بهاری گره گشا می باش
*رییس خبرگزاری جمهوری اسلامی یزد
انتهای پیام اینجا بشکنم یار گله داره / اونجا بشکنم یار گله داره!
بیچاره چقد حوصله داره
از دالان زمان با شتاب عبور کردم، روزگار خوش کودکی با آواز حاجی فیروز دوباره در ذهنم جان گرفت، شکوفه های درختان خبر از رسیدن نوروز و بهار می داد، آواز حاجی فیروز و ترنم ترانه فرهاد مرا از پس کوچه های زمان تا 'شوق روزگار کودکی / مستی بهار کودکی' پرتاپ کرد، آنجا که می خواند:
بوی عیدی بوی توپ بوی کاغذ رنــــگی
بوی تند ماهی دودی وسط سفره نــــو
بوی اسکناس تا نخورده لای کتاب
با اینا زمستونو سر میکنم / با اینا خستگیمو در می کنم
نوستالوژی روزهای گذشته عمر که همچون آب گذشت و من کنار جوی به تماشای آن نشسته بود، مقابل چشمانم رژه می رفت، غرق در خاطرات گذشته بودم که ناگهان انفجاری شدید رشته افکارم را پاره کرد، یک نوجوان ترقه ای را که صدایی در حد انفجار نارنجک جنگی داشت، در میان خودروها به زمین زد و به سرعت از لابلای خودروها به آن سوی خیابان دوید، تعدادی از عابران و رانندگان با داد و فریاد، عبور نوجوان را مشایعت کردند، او هم بی اعتنا به فریادهای آنان وارد یکی از کوچه های منتهی به خیابان شد.
جنب و جوش روزهای پایانی سال، شلوغی خیابان ها و پیدا نکرن جایی برای پارک خودرو اغلب باعث کم حوصلگی شهروندان می شود، اضافه شدن ناگهانی انفجار مهیب یک ترقه نیز در کاهش هر چه بیشتر آستانه تحمل شهروندان تاثیر مستقیم می گذارد.
سنت های نوروزی ایرانیان که در سال های اخیر به همراه سنت نوروز برخی دیگر از کشورها در فهرست مواریث معنوی جهان به ثبت رسیده تضاد و تباینی با جریان مدرنیته ندارد، چراکه تمامی آیین ها و سنت های ایام نوروز، جزء احیاء و افزایش همدلی، مهربانی، شستن سینه ها از کینه ها و تقویت انس و الفت بین مردم هدفی ندارد، از آیین چهارشنبه سوری که نوع سنتی آن بسیار بی خطر و مدرن آن همراه با انفجار انواع نارنجک شده تا سیزده نوروز که روز پاسداشت طبیعت قلمداد می شود، همه بهانه هایی برای باهم بودنی شاد است.
این گردش ایام و نو شدن روزهای زیبای بهاری، برگ های دفتر زندگی است که هر روز ورق می خورد و هوشمند آن است که جزء دوستی و مهربانی در این دفتر ننویسد.
در این روزها، مهربانی را از طبیعت بیاموزیم و با هم مهربان باشیم، نگذاریم که آواز زیبای حاجی فیروز و خاطره دل انگیز ننه سرما و عمو نوروز در لابلای انفجار ترقه ها و زرق و برق فشفشه گم شود، اگر می توانیم مانند طبیعت بخشنده باشیم و به رسم سخاوت دستگیری کنیم از افتادگان جامعه، که بزرگان گفته اند:
چو غنچه گرچه فروبستگی است، کار جهان
تو همچو باد بهاری گره گشا می باش
*رییس خبرگزاری جمهوری اسلامی یزد
کپی شد
