به گزارش ایرنا پرونده تیم یزد بسته شد و هیچ صدای اعتراض یا افسوسی هم بلند نشد، تیم آنگونه بی صدا و مظلومانه از رقابتها کنار گذاشته شد که انگار از قبل پیش بینی شده بود، سرنوشت تیم در لیگ دسته 2 به ناکجاآباد ختم شد و حالا استان پهناور یزد در لیگ برتر، دسته یک و لیگ دسته 2 نماینده ای ندارد.
تنها نماینده فوتبال یزد در لیگ های کشور، تیم سنگ آهن بافق است که در لیگ دسته سه بازی می کند.
جالب آنکه کسانی که برای دفاع از عملکرد خود و یا دفاع از فوتبال یزد، فریاد می زدند و حتی برای آن مرثیه سرایی می کردند حالا که پرونده تیم یزد بسته شده، سکوت کرده اند.
استانی که سالها قبل در لیگ برتر، نماینده داشت حالا به این حال و روز افتاده، تیم هزار نام یزد از رقابتها کنار گذاشته شد و آب هم از آب تکان نخورد .
راستی مقصر کیست؟ چه کسی باید پاسخگو باشد؟ مگر مردم یزد، دل ندارند و مگر آنها در سرما و گرما تیم محبوب خود را تشویق نکردند؟ .
حالا تکلیف جوانانی که با عشق و علاقه در ورزشگاهها حاضر می شدند چیست؟ اگر ورزش و ورزشگاه و ورزشکاری نباشد به کجا باید پناه ببرند؟.
یعنی در استان ثروتمند و صنعتی یزد، یک فرد یا یک شرکت یا یک مسوول پیدا نشد که بدهی تیم را که چندان هم زیاد نبود بپردازد و تیم را به خاطر حرمت و عشق هوادارانش حفظ کند؟.
از وقتی که به یاد داریم همیشه فوتبال یزد درگیر مسائل حاشیه ای بوده که از مشکلات مالی شروع و به ضعف مدیریت ختم شده است.
کجای دنیا سراغ دارید که به فاصله چند ماه و پس از آن هم به فاصله یکی دو سال چندین و چند بار نام تیم را عوض کنند و همه را از جمله رسانه ها و علاقه مندان فوتبال را گیج و منگ کنند؟.
کجای دنیا سراغ دارید که مسوولان یک استان، تیم را 'وحدت' صدا بزنند، صدا و سیمای تهران در همان زمان از آن بعنوان 'فولاد' یاد کند؟ یا اینکه تیم را به ترمه دستجردی بدهند و یک رسانه بگوید تیم فولاد، رسانه ای دیگر بگوید تیم ترمه دستجردی و افرادی هم هنوز بگویند تیم وحدت؟.
تیمی که از 'قندی' شروع کرد به 'تربیت' رسید و بعد هم نامهای یاد شده را بخود گرفت، تیمی که وقتی شب سر بر بالین می گذاشتی مطمئن نبودی که تا صبح، نام تیم تغییر نکرده باشد.
ضعف مدیریت، مشکل دیگر تیم بود، هر کس از راه رسید - فوتبالی و غیر فوتبالی- تیم را در دست گرفت و مدعی شد که قرار است معجزه کند اما هیچ اتفاقی نیفتاد.
وقتی افرادی به جنگ زرگری مشغول می شوند و هر یک می خواهد دیگری را محکوم و خود را تبرئه کند، اوضاع فوتبال یزد همینی می شود که شد.
اما دل پر خون هواداران فوتبال از واحدهای صنعتی را هم نباید از نظر دور داشت، با وجود آنکه استان یزد از وجود شرکت های متمولی برخوردار است که برخی از آنها در خاورمیانه و منطقه، ممتاز هستند چرا باید فوتبال یزد به این حال و روز بیفتد؟.
برخی از این شرکتها آمدند اما پس از مدتی عطای تیمداری را به لقایش بخشیدند، شاید به خاطر هزینه های سنگین تیمداری بود، شاید هم علت آن مسائل دیگری بود که ما از آن بی اطلاع هستیم.
مشکل دیگر فوتبال یزد همراهی نکردن مسوولان ارشد استان با این طفل بی سرپرست و بدسرپرست بود.
هرچند نماینده یزد در مجلس شورای اسلامی، همه تلاش خود را بکار بست تا تیم را سرپا نگه دارد اما این تلاشها به نتیجه نرسید که شاید دلیل آن همراهی نکردن دیگر مسولان بود.
یک حقیقت تلخ دیگر اینکه گفته می شود هیچ یک از مسوولان اجرایی استان، فوتبالی نیستند و علاقه ای هم به آن ندارند که امیدواریم اینطور نباشد.
در یک استان دیگر، فقط یک بازیکن، قرار داد میلیاردی امضاء می کند آنوقت در یزد ما یک خیر یا یک مسوول یا یک شرکت پیدا نمی شود که برای کل تیم، 600 میلیون بدهد و بدهکاریش را تسویه و آن را از سقوط نجات دهد.
بیشترین ضرر را در این زمینه هواداران متعصب و خونگرم یزد متحمل شدند چرا که فقط آنها حامیان واقعی فوتبال یزد بودند اما آرزوی سربلندی فوتبال یزد برای آنان سراب شد.
نماینده فوتبال یزد(ترمه دستجردی یا فولاد!) در سکوت همه مسوولان و متولیان فوتبال یزد، بی صدا و مظلومانه، سقوط کرد و قلب هواداران فوتبال استان را به درد آورد.
حالا دیگر مسوولان، شرکتها، اداره ورزش و جوانان، متولیان فوتبال و رسانه ها خیالشان راحت باشد! دیگر نباید حرص بخورند، دیگر نباید شاهد دعواها و بگو مگوها باشند!!. چون فوتبال یزد که مدتها بطور غیر رسمی، تعطیل شده بود حالا دیگر مهر رسمیت در پایین آن حک شد!!.
حتی صعود رویایی تیم فوتبال قندی به لیگ برتر هم از غیرت، تعصب و هنر بازیکنان و حمایت بی دریغ تماشاگران بود و کسی یا دستگاهی حق ندارد این امتیاز را به نام خود ثبت کند.
البته اگر قرار است فوتبال یزد را نقد کنیم، منصفانه نقد کنیم، دلسوزانه قلم بزنیم و حرمت افراد را حفظ کنیم، کسی حق ندارد بی سند و بی مدرک، کسی را محکوم کند که باید روزی در پیشگاه خداوند پاسخگو باشد.
کلام آخر اینکه تا زمانی که سه اصل مهم 'پایه بودن مسوولان اجرایی استان، ورود واحدهای صنعتی پولدار و وجود مدیریت پایدار' در میان نباشد و نخواهد فوتبال یزد را یاری کنند همان بهتر که یزد فوتبالی نداشته باشد.
تیم فوتبال فولاد یزد که در فصل گذشته از لیگ دسته یک به 2 سقوط کرد در آغاز مسابقات این دسته نیز به دستور فیفا و بعلت بدهی نتوانست در مسابقات حاضر شود و از گردونه رقابتها حذف شد.
6197 تهیه و انتشار: محمدحسین فلاح
انتهای پیام تنها نماینده فوتبال یزد در لیگ های کشور، تیم سنگ آهن بافق است که در لیگ دسته سه بازی می کند.
جالب آنکه کسانی که برای دفاع از عملکرد خود و یا دفاع از فوتبال یزد، فریاد می زدند و حتی برای آن مرثیه سرایی می کردند حالا که پرونده تیم یزد بسته شده، سکوت کرده اند.
استانی که سالها قبل در لیگ برتر، نماینده داشت حالا به این حال و روز افتاده، تیم هزار نام یزد از رقابتها کنار گذاشته شد و آب هم از آب تکان نخورد .
راستی مقصر کیست؟ چه کسی باید پاسخگو باشد؟ مگر مردم یزد، دل ندارند و مگر آنها در سرما و گرما تیم محبوب خود را تشویق نکردند؟ .
حالا تکلیف جوانانی که با عشق و علاقه در ورزشگاهها حاضر می شدند چیست؟ اگر ورزش و ورزشگاه و ورزشکاری نباشد به کجا باید پناه ببرند؟.
یعنی در استان ثروتمند و صنعتی یزد، یک فرد یا یک شرکت یا یک مسوول پیدا نشد که بدهی تیم را که چندان هم زیاد نبود بپردازد و تیم را به خاطر حرمت و عشق هوادارانش حفظ کند؟.
از وقتی که به یاد داریم همیشه فوتبال یزد درگیر مسائل حاشیه ای بوده که از مشکلات مالی شروع و به ضعف مدیریت ختم شده است.
کجای دنیا سراغ دارید که به فاصله چند ماه و پس از آن هم به فاصله یکی دو سال چندین و چند بار نام تیم را عوض کنند و همه را از جمله رسانه ها و علاقه مندان فوتبال را گیج و منگ کنند؟.
کجای دنیا سراغ دارید که مسوولان یک استان، تیم را 'وحدت' صدا بزنند، صدا و سیمای تهران در همان زمان از آن بعنوان 'فولاد' یاد کند؟ یا اینکه تیم را به ترمه دستجردی بدهند و یک رسانه بگوید تیم فولاد، رسانه ای دیگر بگوید تیم ترمه دستجردی و افرادی هم هنوز بگویند تیم وحدت؟.
تیمی که از 'قندی' شروع کرد به 'تربیت' رسید و بعد هم نامهای یاد شده را بخود گرفت، تیمی که وقتی شب سر بر بالین می گذاشتی مطمئن نبودی که تا صبح، نام تیم تغییر نکرده باشد.
ضعف مدیریت، مشکل دیگر تیم بود، هر کس از راه رسید - فوتبالی و غیر فوتبالی- تیم را در دست گرفت و مدعی شد که قرار است معجزه کند اما هیچ اتفاقی نیفتاد.
وقتی افرادی به جنگ زرگری مشغول می شوند و هر یک می خواهد دیگری را محکوم و خود را تبرئه کند، اوضاع فوتبال یزد همینی می شود که شد.
اما دل پر خون هواداران فوتبال از واحدهای صنعتی را هم نباید از نظر دور داشت، با وجود آنکه استان یزد از وجود شرکت های متمولی برخوردار است که برخی از آنها در خاورمیانه و منطقه، ممتاز هستند چرا باید فوتبال یزد به این حال و روز بیفتد؟.
برخی از این شرکتها آمدند اما پس از مدتی عطای تیمداری را به لقایش بخشیدند، شاید به خاطر هزینه های سنگین تیمداری بود، شاید هم علت آن مسائل دیگری بود که ما از آن بی اطلاع هستیم.
مشکل دیگر فوتبال یزد همراهی نکردن مسوولان ارشد استان با این طفل بی سرپرست و بدسرپرست بود.
هرچند نماینده یزد در مجلس شورای اسلامی، همه تلاش خود را بکار بست تا تیم را سرپا نگه دارد اما این تلاشها به نتیجه نرسید که شاید دلیل آن همراهی نکردن دیگر مسولان بود.
یک حقیقت تلخ دیگر اینکه گفته می شود هیچ یک از مسوولان اجرایی استان، فوتبالی نیستند و علاقه ای هم به آن ندارند که امیدواریم اینطور نباشد.
در یک استان دیگر، فقط یک بازیکن، قرار داد میلیاردی امضاء می کند آنوقت در یزد ما یک خیر یا یک مسوول یا یک شرکت پیدا نمی شود که برای کل تیم، 600 میلیون بدهد و بدهکاریش را تسویه و آن را از سقوط نجات دهد.
بیشترین ضرر را در این زمینه هواداران متعصب و خونگرم یزد متحمل شدند چرا که فقط آنها حامیان واقعی فوتبال یزد بودند اما آرزوی سربلندی فوتبال یزد برای آنان سراب شد.
نماینده فوتبال یزد(ترمه دستجردی یا فولاد!) در سکوت همه مسوولان و متولیان فوتبال یزد، بی صدا و مظلومانه، سقوط کرد و قلب هواداران فوتبال استان را به درد آورد.
حالا دیگر مسوولان، شرکتها، اداره ورزش و جوانان، متولیان فوتبال و رسانه ها خیالشان راحت باشد! دیگر نباید حرص بخورند، دیگر نباید شاهد دعواها و بگو مگوها باشند!!. چون فوتبال یزد که مدتها بطور غیر رسمی، تعطیل شده بود حالا دیگر مهر رسمیت در پایین آن حک شد!!.
حتی صعود رویایی تیم فوتبال قندی به لیگ برتر هم از غیرت، تعصب و هنر بازیکنان و حمایت بی دریغ تماشاگران بود و کسی یا دستگاهی حق ندارد این امتیاز را به نام خود ثبت کند.
البته اگر قرار است فوتبال یزد را نقد کنیم، منصفانه نقد کنیم، دلسوزانه قلم بزنیم و حرمت افراد را حفظ کنیم، کسی حق ندارد بی سند و بی مدرک، کسی را محکوم کند که باید روزی در پیشگاه خداوند پاسخگو باشد.
کلام آخر اینکه تا زمانی که سه اصل مهم 'پایه بودن مسوولان اجرایی استان، ورود واحدهای صنعتی پولدار و وجود مدیریت پایدار' در میان نباشد و نخواهد فوتبال یزد را یاری کنند همان بهتر که یزد فوتبالی نداشته باشد.
تیم فوتبال فولاد یزد که در فصل گذشته از لیگ دسته یک به 2 سقوط کرد در آغاز مسابقات این دسته نیز به دستور فیفا و بعلت بدهی نتوانست در مسابقات حاضر شود و از گردونه رقابتها حذف شد.
6197 تهیه و انتشار: محمدحسین فلاح
کپی شد
