در این مطلب آمده است: چندی پیش متوجه خبری شدم که مردمان روستایی در مناطق ییلاقی یزد آب شرب خود را با تانکرهای سیار ارسالی از مناطق دیگر تامین میکنند.
اینجانب دقیقا سه دهه پیش معلم این روستای آرمیده بر دامنه های ملایم شیرکوه بودم، هرگز فراموش نمیکنم که در صبحگاهان یکی از روزهای سرد و برفی اواخر پاییز، وقتی وارد ده شدم گروهی از مردم در میدان اصلی ده تجمع کرده بودند، چون مترصد خبر ناگواری بودم خیلی سریع پرس و جو کنان خود را به میان جمعیت رساندم، خیلی زود متوجه شدم مردم از بارندگی های زیاد و پشت سرهم آن سال، خسته و برای آینده نگرانند.
راستی طی این چند سال، چه بر سر منابع آبی کشور آمده که همه از آن به عنوان یکی از بحران های اصلی کشور یاد میکنند؟! مشکل اصلی ما بحران آب است؟ یا بحران مدیریت آب؟! .
بدیهی است در این چند دهه کره زمین گرمتر شده و تغییرات فاجعه باری در اقلیم و آب و هوا به وجود آمده که کشورهای گوناگون به فراخور توانایی های خود تمهیدات لازم را اندیشیده اند.
حال ما چه کرده ایم؟! این معضل که تقریبا در کل کشور با شدت و ضعف متفاوت دیده میشود و همه شهروندان را به نوعی درگیر کرده نه تنها با شعار و همایش حل نمی شود بلکه احتیاج به عزم ملی بدون جناح بندی های سیاسی دارد؟ ولی متاسفانه آمارها بیانگر این موضوع هستند که از اواسط دهه 80 تا اوایل دهه 90 در حوزه آب آنچنان کار مثبتی انجام نشده بلکه ضربات مهلکی بر پیکره محیط زیست و روان آبها و سفره های زیرزمینی آب وارد آمد.
برای مثال حجم دریاچه ارومیه که در شرایط عادی باید 32 میلیارد مترمکعب باشد، دربدترین شرایط در 29 دی 1392 کمتر از پنج میلیارد مترمکعب بوده است که خوشبختانه با تمهیدات دولت تراز عمومی آب این دریاچه در زمستان 94 و با 43 سانتیمتر افزایش از وضعیت قرمز خارج شده است.
از مهمترین معضلاتی که تقریبا طی دهه گذشته بحران آب را به یک بحران ملی تبدیل کرده، مبین این نکته است که مسئله فوق بیشتر یک امر مدیریتی است تا مربوط به شرایط آب و هوایی، که به نمونه هایی از آن اشاره میشود.
هر چند بخش نسبتا عمده ای از درآمد ناخالص ملی کشور از آن تولیدات کشاورزی است ولی با توجه به بحران اب، کشاورزی در خیلی از استانهای ایران و برای خیلی از محصولات کشاورزی صرفه اقتصادی ندارد، به طور مثال برای تولید هر کیلوگرم هندوانه در خوش بینانه ترین حالت 400 لیتر آب نیاز است.
یعنی ما در ازای صادرات هر تن هندوانه 400 مترمکعب آب به صورت مجازی صادر میکنیم و آماری مربوط به حدود یک دهه پیش در نظرم هست که در یک سال حدود 200 هزار تن هندوانه صادر شده است یعنی صادرات 80 میلیون مترمکعب آب؟! به چه قیمتی!
یکی از محصولات پر آب خواه کشاورزی سیب درختی است؛ به گفته نماینده محترم ارومیه در مجلس شورای اسلامی یک درصد تولید سیب درختی جهان مربوط به استان آذربایجان غربی است حدود یک میلیون تن و هر سال یک پنجم آن اصلا از باغها و زمینهای کشاورزی جمع آوری هم نمی شود که دولت در سالهای گذشته نه قدم موثری برای کشت جایگزین برداشته و نه برنامه مدونی برای صادرات و صنایع تبدیلی در نظر گرفته است.
شاید یکی از معضلات بزرگ ما این باشد که امورات را بدون کار کارشناسی و مطالعه و تحقیق انجام میدهیم، به روش آزمایش و خطا و به امید خدا!!
در این راستا یکی از تصمیمات نابجا در دهه اخیر در حوزه آب، تبدیل سازمان های آب و فاضلاب منطقه ای به استانی بوده که منجر به حداکثر استفاده از آب در استان های سرچشمه رودخانهها شده است که این امر مشکلات عدیده ای را در حوزه های پایین دستی به وجود آورده است و نمونه دیگر آن اجرای طرح فاضلاب شهری در بعضی از شهرها مانند یزد که از یک سو از پساب های تصفیه شده استفاده آنچنانی نمی شود و از طرف دیگر سبب افت آب های زیرزمینی میشود.
ما به عنوان یک معلم و الگو در جامعه، هر کار پسندیده ای را که از دانش آموزان بخواهیم انجام دهند اول خودمان عمل میکنیم تا موثر افتد که این مهم در تمام سطوح بالا دستی و پایین دستی جامعه نیز جواب میدهد.
اینجانب برای انجام تحقیقات مختصری در حوزه آب در یکی از کشورهای قاره سبز به نکات جالبی برخوردم برای نمونه در سوئد پیرمردی را دیدم که با باقیمانده آب لیوان خود گلدان در منزلش را ابیاری مینمود و یا وقتی رادیو از مردم می خواست به واسطه نباریدن باران در دو روز متوالی در خانه های خود را آب پاشی نکنند و جالب اینکه همه رعایت میکردند، در کشوری که تقریبا همه روزه باران می بارد و در نقطه به نقطه آن دریاچه های فراوان آب شیرین وجود دارد و عمده صادرات آن، آب، چوب، برق آبی است و قابل توجه اینکه در این کشور آبیاری به روش غرقابی به هیچ وجه دیده نمی شود.
در پایان چند راهکار جهانی برای عبور از بحران آب را که به تایید سازمان های جهانی نیز رسیده، یادآور میشوم:
1- اجرای طرحهای آبخیزداری و آبخوانداری در مناطق نیمه خشک به جای احداث سد
2- جایگزینی محصولات کشاورزی کم آب خواه به جای محصولات با آبخواهی فراوان
3- اصلاح روش های آبیاری با حذف آبیاری غرقابی و جایگزینی آبیاری قطره ای و بارانی
4- حذف تمام چاه های غیرمجاز مخصوصا در دشت های بحران زده و نظارت بدون اغماض به برداشت از سفره های زیرزمینی آب
5- اجرای طرح نکاشت در حوزه مناطقه بحران زده مانند اطراف دریاچه هامون و دریاچه ارومیه
6- هر چند که بیشترین مصرف و بیشترین هدر رفت آب در حوزه کشاورزی است ولی هدررفت آب شهری در ایران 20 درصد از میانگین جهانی بیشتر است، بنابراین اصلاح و نوسازی و نظارت بر تاسیسات آب شهری نیز موثر است.
7- حذف کولرهای آبی و جایگزینی کولرهای گازی کم مصرف
به امید روزی که درسایه وفاق و همدلی مسئولان با هم و مردم، تمام مشکلات کشور در حوزه منابع آب و محیط زیست بر طرف گردد و آب و آبادانی و سرسبزی دوباره به کشور بازگردد.
7532/ 6197 دریافت کننده:سعیدصادقی مقدم**انتشار: فلاح
irnayazdd@
اینجانب دقیقا سه دهه پیش معلم این روستای آرمیده بر دامنه های ملایم شیرکوه بودم، هرگز فراموش نمیکنم که در صبحگاهان یکی از روزهای سرد و برفی اواخر پاییز، وقتی وارد ده شدم گروهی از مردم در میدان اصلی ده تجمع کرده بودند، چون مترصد خبر ناگواری بودم خیلی سریع پرس و جو کنان خود را به میان جمعیت رساندم، خیلی زود متوجه شدم مردم از بارندگی های زیاد و پشت سرهم آن سال، خسته و برای آینده نگرانند.
راستی طی این چند سال، چه بر سر منابع آبی کشور آمده که همه از آن به عنوان یکی از بحران های اصلی کشور یاد میکنند؟! مشکل اصلی ما بحران آب است؟ یا بحران مدیریت آب؟! .
بدیهی است در این چند دهه کره زمین گرمتر شده و تغییرات فاجعه باری در اقلیم و آب و هوا به وجود آمده که کشورهای گوناگون به فراخور توانایی های خود تمهیدات لازم را اندیشیده اند.
حال ما چه کرده ایم؟! این معضل که تقریبا در کل کشور با شدت و ضعف متفاوت دیده میشود و همه شهروندان را به نوعی درگیر کرده نه تنها با شعار و همایش حل نمی شود بلکه احتیاج به عزم ملی بدون جناح بندی های سیاسی دارد؟ ولی متاسفانه آمارها بیانگر این موضوع هستند که از اواسط دهه 80 تا اوایل دهه 90 در حوزه آب آنچنان کار مثبتی انجام نشده بلکه ضربات مهلکی بر پیکره محیط زیست و روان آبها و سفره های زیرزمینی آب وارد آمد.
برای مثال حجم دریاچه ارومیه که در شرایط عادی باید 32 میلیارد مترمکعب باشد، دربدترین شرایط در 29 دی 1392 کمتر از پنج میلیارد مترمکعب بوده است که خوشبختانه با تمهیدات دولت تراز عمومی آب این دریاچه در زمستان 94 و با 43 سانتیمتر افزایش از وضعیت قرمز خارج شده است.
از مهمترین معضلاتی که تقریبا طی دهه گذشته بحران آب را به یک بحران ملی تبدیل کرده، مبین این نکته است که مسئله فوق بیشتر یک امر مدیریتی است تا مربوط به شرایط آب و هوایی، که به نمونه هایی از آن اشاره میشود.
هر چند بخش نسبتا عمده ای از درآمد ناخالص ملی کشور از آن تولیدات کشاورزی است ولی با توجه به بحران اب، کشاورزی در خیلی از استانهای ایران و برای خیلی از محصولات کشاورزی صرفه اقتصادی ندارد، به طور مثال برای تولید هر کیلوگرم هندوانه در خوش بینانه ترین حالت 400 لیتر آب نیاز است.
یعنی ما در ازای صادرات هر تن هندوانه 400 مترمکعب آب به صورت مجازی صادر میکنیم و آماری مربوط به حدود یک دهه پیش در نظرم هست که در یک سال حدود 200 هزار تن هندوانه صادر شده است یعنی صادرات 80 میلیون مترمکعب آب؟! به چه قیمتی!
یکی از محصولات پر آب خواه کشاورزی سیب درختی است؛ به گفته نماینده محترم ارومیه در مجلس شورای اسلامی یک درصد تولید سیب درختی جهان مربوط به استان آذربایجان غربی است حدود یک میلیون تن و هر سال یک پنجم آن اصلا از باغها و زمینهای کشاورزی جمع آوری هم نمی شود که دولت در سالهای گذشته نه قدم موثری برای کشت جایگزین برداشته و نه برنامه مدونی برای صادرات و صنایع تبدیلی در نظر گرفته است.
شاید یکی از معضلات بزرگ ما این باشد که امورات را بدون کار کارشناسی و مطالعه و تحقیق انجام میدهیم، به روش آزمایش و خطا و به امید خدا!!
در این راستا یکی از تصمیمات نابجا در دهه اخیر در حوزه آب، تبدیل سازمان های آب و فاضلاب منطقه ای به استانی بوده که منجر به حداکثر استفاده از آب در استان های سرچشمه رودخانهها شده است که این امر مشکلات عدیده ای را در حوزه های پایین دستی به وجود آورده است و نمونه دیگر آن اجرای طرح فاضلاب شهری در بعضی از شهرها مانند یزد که از یک سو از پساب های تصفیه شده استفاده آنچنانی نمی شود و از طرف دیگر سبب افت آب های زیرزمینی میشود.
ما به عنوان یک معلم و الگو در جامعه، هر کار پسندیده ای را که از دانش آموزان بخواهیم انجام دهند اول خودمان عمل میکنیم تا موثر افتد که این مهم در تمام سطوح بالا دستی و پایین دستی جامعه نیز جواب میدهد.
اینجانب برای انجام تحقیقات مختصری در حوزه آب در یکی از کشورهای قاره سبز به نکات جالبی برخوردم برای نمونه در سوئد پیرمردی را دیدم که با باقیمانده آب لیوان خود گلدان در منزلش را ابیاری مینمود و یا وقتی رادیو از مردم می خواست به واسطه نباریدن باران در دو روز متوالی در خانه های خود را آب پاشی نکنند و جالب اینکه همه رعایت میکردند، در کشوری که تقریبا همه روزه باران می بارد و در نقطه به نقطه آن دریاچه های فراوان آب شیرین وجود دارد و عمده صادرات آن، آب، چوب، برق آبی است و قابل توجه اینکه در این کشور آبیاری به روش غرقابی به هیچ وجه دیده نمی شود.
در پایان چند راهکار جهانی برای عبور از بحران آب را که به تایید سازمان های جهانی نیز رسیده، یادآور میشوم:
1- اجرای طرحهای آبخیزداری و آبخوانداری در مناطق نیمه خشک به جای احداث سد
2- جایگزینی محصولات کشاورزی کم آب خواه به جای محصولات با آبخواهی فراوان
3- اصلاح روش های آبیاری با حذف آبیاری غرقابی و جایگزینی آبیاری قطره ای و بارانی
4- حذف تمام چاه های غیرمجاز مخصوصا در دشت های بحران زده و نظارت بدون اغماض به برداشت از سفره های زیرزمینی آب
5- اجرای طرح نکاشت در حوزه مناطقه بحران زده مانند اطراف دریاچه هامون و دریاچه ارومیه
6- هر چند که بیشترین مصرف و بیشترین هدر رفت آب در حوزه کشاورزی است ولی هدررفت آب شهری در ایران 20 درصد از میانگین جهانی بیشتر است، بنابراین اصلاح و نوسازی و نظارت بر تاسیسات آب شهری نیز موثر است.
7- حذف کولرهای آبی و جایگزینی کولرهای گازی کم مصرف
به امید روزی که درسایه وفاق و همدلی مسئولان با هم و مردم، تمام مشکلات کشور در حوزه منابع آب و محیط زیست بر طرف گردد و آب و آبادانی و سرسبزی دوباره به کشور بازگردد.
7532/ 6197 دریافت کننده:سعیدصادقی مقدم**انتشار: فلاح
irnayazdd@
کپی شد