هرچند با تدبیر مسئولان آن برهه حساس با توزیع بخشی از لوازمالتحریر موردنیاز در ابتدای سال تحصیلی این مشکل تا به اندازهای مدیریت شده بود اما اینکه در این توزیع چه نوع قلم، دفتری و با چه کیفیتی نصیبت شود به شانس و اقبالتان وابسته بود.
بگذریم شاید باورتان نشود در ذهنم بوی نامطبوع پاککنهایی که هنگام پاک کردن از خود رد پای سیاهی بهجا میگذاشتند و باعث کسر شدن نمره انضباط میشدند تبدیل به یک نوستالژی خوشایند با پسزمینه دلهره شده است.
و یا هنگامیکه فرزندانم مدادی را تراش میکنند نگاهم نوک قلم را دنبال میکند که آیا نوکتیز از تراش بیرون میآید و یا مثل مدادهای من با نوکی شکسته باعث عقب افتادنم از امتحان املا میشوند.
اینها شمهای از دغدغههای ما دانش آموزان آن ایام است که برای دانش آموزان امروزی بیشتر سوژه خنده است تا چیز دیگری.
اما کاملا به یاد دارم که در آن کشاکش دلهرهآور، روزنهای امیدوار کننده در بازار نوشتافزار حلول کرد و آن ظهور مدادهایی بود با نشان سوسمار.
این مداد در آن زمان نقش یک منجی و سوپرمن را برای امثال من بازی میکرد، هم خوشدست بود و خوشتراش و هم سخنرانیای بود و زیبا.
حداقل از مدادهای در دسترس آن زمان که عموماً ساخت چین و مغز کربنی قریب بهاتفاق آنها به علت کهن بودن یا جابجایی نامناسب از داخل شکسته بود، بهمراتب بهتر بود.
چون در آن سالها از دنیای مجازی و اینترنت خبر و اثری نبود، تصور همه این بود که مداد سوسمار نشان ساخت کشور آلمان است ولی پس از مدتی باکمال تعجب دریافتیم که این مدادها نهتنها خارجی نیستند بلکه ساخت ایران و از همه مهمتر در شهر و دیار خودمان، یزد تولید میشود.
شرکت پارس مداد یزد الحق و الانصاف در این سالها یاور مطمئن و باوفای دانش آموزان و خانوادههای ایرانی بوده و هست که در این مجال و برحسب وظیفه بهاختصار جهت ارتقاء آگاهی خوانندگان عزیز به معرفی آن میپردازم.
این شرکت در سال61 راهاندازی شد و برای اولین بار محصولات خود را تحت لیسانس شرکت «فابل کاستل» آلمان و به نام مداد سوسمار آلمانی تولید و عرضه نمود و در آن برهه توانست دانش فنی 250 ساله شرکت فابرکاستل را درزمینهٔ تولید مداد کسب نماید.
در زمان جنگ تحمیلی این شرکت با کپیسازی ماشینآلات خود، در قالب 2 خط تولید و در سه نوبتکاری نیمی از مداد موردنیاز کشور را تأمین نمود.
سطح اشتغال این شرکت در آن سالها حدود 280 کارگر رسمی و 120 کارگر فصلی بود که کارگران فصلی عمدتاً متشکل از دانشآموزانی بودند که برای تأمین مخارج زندگی و تحصیل در فصل تابستان مشغول به کار میشدند.
لیکن پس از رفع موانع پیرامون واردات محصولات مشابه از خارج از کشور در سالهای گذشته، به دلیل واردات بیرویه، رفتهرفته از تولیدات این شرکت خوشنام کاسته شد تا حدی که برای کاهش هزینههای خود ، تعداد کارگران خود را بهرغم میل باطنی به 42 نفر کاهش داد که خوشبختانه با درایت مدیران این واحد تولیدی و تلاشهای مستمر آنها مجدداً سطح اشتغال خود را ارتقاء بخشیدهاند.
زهی سعادت که در این سالهای اخیر شرکت رز تحریر نیز با ظهور در صنعت استان و تولید لوازمالتحریر باکیفیت و از همه نظر ایده آل، به جرگه افتخارات استان پیوست و همپای شرکت پارس مداد در تأمین نیازهای مردم گامهای ارزشمندی برداشته است.
اما آنچه بهعنوان بایدها و نبایدها در مقوله حمایت ازاینگونه واحدهای تولیدی مطرح است، این است که چرا باید تولیدکنندگان ما در تأمین مواد اولیه خود با مشکلات اساسی مواجه باشند؟
چرا در تأمین سرمایه گردش و یا دریافت تسهیلات با عدم همکاری بانکهای عامل مواجه میشوند؟چرا هنوز خیلی از مردم از تولیدات بومی استان خود خبر ندارند؟
چرا باوجود اینگونه تولیدات باکیفیت و جهانی ، هنوز تقاضای کالای خارجی در کشور وجود دارد؟ چرا علی رغم تأکیدات رهبر معظم انقلاب ، حمایت از کالای ایرانی به نحو مطلوب کلید نخورده است ؟ و صدها چراهای دیگر...
به هر تقدیر مبحث حمایت از کالای ایرانی و بهویژه تولید بومی استان، سرفصلی نیست که یک قشر خاصی را در بربگیرد .
مردم، خانوادهها، دانش آموزان، دانشجویان، مسئولان، همه و همه اگر خواسته باشیم خواهیم توانست با ارجح دانستن مصرف کالای باکیفیت ایرانی و بومی نسبت به کالای پرزرق و برق خارجی، چرخ تولید و اقتصاد مملکت را به بهترین وجه بچرخانیم به نحوهای که بهقول معروف آب در دل هیچکس تکان نخورد.
استان یزد با یکمیلیون و 138 هزار نفر جمعیت 250 هزار دانشآموز دارد که در هزار و 900 مدرسه تحصیل میکنند.
نگارنده: سید عباس رستگاری کارشناس امور بازرگانی کمیسیون مبارزه با قاچاق کالا و ارز استان یزد
7536/ 2047/
بگذریم شاید باورتان نشود در ذهنم بوی نامطبوع پاککنهایی که هنگام پاک کردن از خود رد پای سیاهی بهجا میگذاشتند و باعث کسر شدن نمره انضباط میشدند تبدیل به یک نوستالژی خوشایند با پسزمینه دلهره شده است.
و یا هنگامیکه فرزندانم مدادی را تراش میکنند نگاهم نوک قلم را دنبال میکند که آیا نوکتیز از تراش بیرون میآید و یا مثل مدادهای من با نوکی شکسته باعث عقب افتادنم از امتحان املا میشوند.
اینها شمهای از دغدغههای ما دانش آموزان آن ایام است که برای دانش آموزان امروزی بیشتر سوژه خنده است تا چیز دیگری.
اما کاملا به یاد دارم که در آن کشاکش دلهرهآور، روزنهای امیدوار کننده در بازار نوشتافزار حلول کرد و آن ظهور مدادهایی بود با نشان سوسمار.
این مداد در آن زمان نقش یک منجی و سوپرمن را برای امثال من بازی میکرد، هم خوشدست بود و خوشتراش و هم سخنرانیای بود و زیبا.
حداقل از مدادهای در دسترس آن زمان که عموماً ساخت چین و مغز کربنی قریب بهاتفاق آنها به علت کهن بودن یا جابجایی نامناسب از داخل شکسته بود، بهمراتب بهتر بود.
چون در آن سالها از دنیای مجازی و اینترنت خبر و اثری نبود، تصور همه این بود که مداد سوسمار نشان ساخت کشور آلمان است ولی پس از مدتی باکمال تعجب دریافتیم که این مدادها نهتنها خارجی نیستند بلکه ساخت ایران و از همه مهمتر در شهر و دیار خودمان، یزد تولید میشود.
شرکت پارس مداد یزد الحق و الانصاف در این سالها یاور مطمئن و باوفای دانش آموزان و خانوادههای ایرانی بوده و هست که در این مجال و برحسب وظیفه بهاختصار جهت ارتقاء آگاهی خوانندگان عزیز به معرفی آن میپردازم.
این شرکت در سال61 راهاندازی شد و برای اولین بار محصولات خود را تحت لیسانس شرکت «فابل کاستل» آلمان و به نام مداد سوسمار آلمانی تولید و عرضه نمود و در آن برهه توانست دانش فنی 250 ساله شرکت فابرکاستل را درزمینهٔ تولید مداد کسب نماید.
در زمان جنگ تحمیلی این شرکت با کپیسازی ماشینآلات خود، در قالب 2 خط تولید و در سه نوبتکاری نیمی از مداد موردنیاز کشور را تأمین نمود.
سطح اشتغال این شرکت در آن سالها حدود 280 کارگر رسمی و 120 کارگر فصلی بود که کارگران فصلی عمدتاً متشکل از دانشآموزانی بودند که برای تأمین مخارج زندگی و تحصیل در فصل تابستان مشغول به کار میشدند.
لیکن پس از رفع موانع پیرامون واردات محصولات مشابه از خارج از کشور در سالهای گذشته، به دلیل واردات بیرویه، رفتهرفته از تولیدات این شرکت خوشنام کاسته شد تا حدی که برای کاهش هزینههای خود ، تعداد کارگران خود را بهرغم میل باطنی به 42 نفر کاهش داد که خوشبختانه با درایت مدیران این واحد تولیدی و تلاشهای مستمر آنها مجدداً سطح اشتغال خود را ارتقاء بخشیدهاند.
زهی سعادت که در این سالهای اخیر شرکت رز تحریر نیز با ظهور در صنعت استان و تولید لوازمالتحریر باکیفیت و از همه نظر ایده آل، به جرگه افتخارات استان پیوست و همپای شرکت پارس مداد در تأمین نیازهای مردم گامهای ارزشمندی برداشته است.
اما آنچه بهعنوان بایدها و نبایدها در مقوله حمایت ازاینگونه واحدهای تولیدی مطرح است، این است که چرا باید تولیدکنندگان ما در تأمین مواد اولیه خود با مشکلات اساسی مواجه باشند؟
چرا در تأمین سرمایه گردش و یا دریافت تسهیلات با عدم همکاری بانکهای عامل مواجه میشوند؟چرا هنوز خیلی از مردم از تولیدات بومی استان خود خبر ندارند؟
چرا باوجود اینگونه تولیدات باکیفیت و جهانی ، هنوز تقاضای کالای خارجی در کشور وجود دارد؟ چرا علی رغم تأکیدات رهبر معظم انقلاب ، حمایت از کالای ایرانی به نحو مطلوب کلید نخورده است ؟ و صدها چراهای دیگر...
به هر تقدیر مبحث حمایت از کالای ایرانی و بهویژه تولید بومی استان، سرفصلی نیست که یک قشر خاصی را در بربگیرد .
مردم، خانوادهها، دانش آموزان، دانشجویان، مسئولان، همه و همه اگر خواسته باشیم خواهیم توانست با ارجح دانستن مصرف کالای باکیفیت ایرانی و بومی نسبت به کالای پرزرق و برق خارجی، چرخ تولید و اقتصاد مملکت را به بهترین وجه بچرخانیم به نحوهای که بهقول معروف آب در دل هیچکس تکان نخورد.
استان یزد با یکمیلیون و 138 هزار نفر جمعیت 250 هزار دانشآموز دارد که در هزار و 900 مدرسه تحصیل میکنند.
نگارنده: سید عباس رستگاری کارشناس امور بازرگانی کمیسیون مبارزه با قاچاق کالا و ارز استان یزد
7536/ 2047/
کپی شد