مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان گیلان در همایش تجلیل از خبرنگاران برای بار چندم تاکید کرد که وضعیت رسانه های گیلان به لحاظ آماری در کشور بسیار مطلوب است. دکتر فیروز فاضلی با بیان اینکه از 293 مجوز صادر شده برای رسانهها در گیلان، 176 مجوز برای نشریه مکتوب و 117 مجوز برای نشریه مجازی بوده است، گفت: گیلان در مجموع رتبه ششم کشور را دارد اما در بخش نشریات مجازی باتوجه به 117 پایگاه خبری تحلیلی در استان، جایگاه دوم را پس از تهران دارا هستیم.
البته اگر آقای مدیر کل، آمار نشریات مجازی بدون مجوز را هم در گیلان می داشتند قطعا اعلام می کردند که در کشور حتی از تهران 20 میلیون نفری هم جلوتریم.
افراط بوجود آمده در تاسیس پایگاه خبری تحلیلی در جای خود قابل بحث است، این افراط زمانی از حالت رقابت خارج شده و توی ذوق می زند که می بینیم بیش از 90 درصد رسانه های مجازی در همان حد مجازی باقی مانده و اصلا قابل رویت نیستند. البته این نقیصه فقط در بحث رسانه های مجازی نیست و با کمی فاصله، رسانه های مکتوب نیز به همین درد دچارند و اصلا مکانی تحت عنوان دفتر نشریه ندارند.
شاهد مثال هم اینکه؛ روز خبرنگار بهانه ای شد تا در پی تماس چند مدیرکل و فرماندار، مقدمات بازدید آنها را از برخی رسانه ها فراهم کنیم، اما به غیر از تعدادی خبرگزاری سراسری و چند روزنامه گیلانی و چند تایی هم پایگاه خبری تحلیلی، هرگز مکانی را برای حداقل 250 یا 260 رسانه مجوز دار دیگر گیلانی پیدا نکردیم.
مکان رسمی اغلب این نشریات مجوزدار، همان لب تاپ یا تبلتی است که مدیرمسئول زیر بغل خود حمل می کند و در مواقع لزوم از آن استفاده می کند.
اگرچه، این خود یک قابلیت ویژه رسانه های بی شمار گیلانی است اما بحث بر سر نوع فعالیت و درآمدزایی آنان است، چراکه می بینیم یک نشریه یا پایگاه خبری با دفتر و دستک و خبرنگار و عکاس و بریز و بپاش همان مقدار درآمد دارد که یک نشریه گاها بدون مجوز و بدون مکان و بدون خبرنگار دارد.
فاکتور هر دو یک میزان است ... اما این کجا و آن کجا.
ناگفته نماند همین نشریات بدون مجوز و گاها مجوزدار بی هویت، آلت دست برخی مدیران تازه به دوران رسیده و مشکل دار شدند و با پشتیبانی آنها فاکتورهایشان زودتر نقد شده و جایگاهشان در جلسات ردیف اول است.
حال آیا گزافه است از مدیرکل ارشاد بخواهیم جایگاه این رسانه های خیلی مجازی را روشن کند تا مخل فعالیت رسانه های وزین نگردد؟
2007
البته اگر آقای مدیر کل، آمار نشریات مجازی بدون مجوز را هم در گیلان می داشتند قطعا اعلام می کردند که در کشور حتی از تهران 20 میلیون نفری هم جلوتریم.
افراط بوجود آمده در تاسیس پایگاه خبری تحلیلی در جای خود قابل بحث است، این افراط زمانی از حالت رقابت خارج شده و توی ذوق می زند که می بینیم بیش از 90 درصد رسانه های مجازی در همان حد مجازی باقی مانده و اصلا قابل رویت نیستند. البته این نقیصه فقط در بحث رسانه های مجازی نیست و با کمی فاصله، رسانه های مکتوب نیز به همین درد دچارند و اصلا مکانی تحت عنوان دفتر نشریه ندارند.
شاهد مثال هم اینکه؛ روز خبرنگار بهانه ای شد تا در پی تماس چند مدیرکل و فرماندار، مقدمات بازدید آنها را از برخی رسانه ها فراهم کنیم، اما به غیر از تعدادی خبرگزاری سراسری و چند روزنامه گیلانی و چند تایی هم پایگاه خبری تحلیلی، هرگز مکانی را برای حداقل 250 یا 260 رسانه مجوز دار دیگر گیلانی پیدا نکردیم.
مکان رسمی اغلب این نشریات مجوزدار، همان لب تاپ یا تبلتی است که مدیرمسئول زیر بغل خود حمل می کند و در مواقع لزوم از آن استفاده می کند.
اگرچه، این خود یک قابلیت ویژه رسانه های بی شمار گیلانی است اما بحث بر سر نوع فعالیت و درآمدزایی آنان است، چراکه می بینیم یک نشریه یا پایگاه خبری با دفتر و دستک و خبرنگار و عکاس و بریز و بپاش همان مقدار درآمد دارد که یک نشریه گاها بدون مجوز و بدون مکان و بدون خبرنگار دارد.
فاکتور هر دو یک میزان است ... اما این کجا و آن کجا.
ناگفته نماند همین نشریات بدون مجوز و گاها مجوزدار بی هویت، آلت دست برخی مدیران تازه به دوران رسیده و مشکل دار شدند و با پشتیبانی آنها فاکتورهایشان زودتر نقد شده و جایگاهشان در جلسات ردیف اول است.
حال آیا گزافه است از مدیرکل ارشاد بخواهیم جایگاه این رسانه های خیلی مجازی را روشن کند تا مخل فعالیت رسانه های وزین نگردد؟
2007
کپی شد