«به دلیل اعتراض گیلانیان صورت گرفت؛ جلوگیری از اکران فیلم «فراری» در سینما میرزاکوچک رشت» کلماتی که کنار هم قرارگرفتهاند عجیب و نامتجانس هستند. آنهم برای مردم و جغرافیایی که داشتههای تاریخی زیادی را ازدسترفته میبینند اما همچنان فخر فرهنگ، تساهل و همزیستی مسالمتآمیزشان زبانزد ایرانیان است.
اما از عصر روز پنجشنبه چند خبرگزاری و پایگاه خبری در گیلان با همراهی شماری از «کانالها و پیجهای مجازی» که نه اصول کار حرفهای رسانهای را میدانند و نه اهم و مهمهای فرهنگی و اجتماعی را فراگرفتهاند، باذوق زدگی از تجمع چند شهروند در اعتراض به فیلم «فِراری» ساخته علیرضا داوودنژاد مقابل سینما میرزاکوچکخان رشت خبر دادند.
فیلمی که سال 95 در سی و پنجمین جشنواره فجر به نمایش درآمد و برنده 4 سیمرغ بلورین شد که اتفاقا یکی از آنها در دستان کامبوزیا پرتوی نویسنده رشتی فیلمنامه قرار گرفت. فِراری که اسفندماه گذشته مجوز اکران سراسری گرفت از 28 اردیبهشتماه در رشت روی پرده رفته بود اما دلیل این اعتراض عجیب و ادعای پایین کشیدن یک فیلم از پرده سینما در رشتِ بیگانه با هیاهوهای از این دست چیست؟ بر اساس آنچه در خبرهای کوتاه و پستهای چندکلمهای کانالها و کامنتهای چند گیلانی در اینستاگرام آمده این مسئله عنوانشده که چرا دختر فراری فیلم با بازی ترلان پروانه اهل فومن و با لهجه گیلکی معرفیشده است!
این عده سفسطه میکنند که چون شخصیت دختر فیلم با نام گلنار که برای گرفتن سلفی با یک اتومبیل فِراری از فومن به تهران فرار کرده، برای بینندگان این فیلم در ایران و جهان این شائبه ایجاد میشود که تمام دختران گیلانی از خانه فراری و بدکاره هستند!
آنها برای مستدل کردن توضیحات سست خود لطیفههایی که درباره زنان گیلانی گفته میشود را مثال میزنند و معتقدند کارگردان هم به آن لطیفههای مضحک باور دارد و تلاش کرده است در فیلم خود گیلان را تخطئه کند.
کشف بزرگ برخیشان هم این است که در یکی از دیالوگهای فیلم، دختر فراری خطاب به محسن تنابنده بازیگر مقابلش که اهل قم است، میگوید؛ «پدرم مثل شما هوایم را نداشته است.» نتیجهگیری شده است که مردان گیلانی هم در فیلم «بیغیرت» معرفی شدهاند. پس باید رگ گردنکلفت کرد و خط ونشان کشید تا زین پس کسی نگوید که گیلانیها «غیرتی» کمتر از ترکها و بلوچها و لرها دارند که با اعتراضات ازایندست چند فیلم، سریال، نشریه و کتاب را به محاق توقیف بردهاند.
عجیب است که نه عادت و رفتارهای خوب که حرکات عموما نادرست بهسرعت در ایران مورد توجه قرار میگیرد. هرچند تعداد افراد تجمعکننده مقابل سینما میرزاکوچک خان رشت کم بوده و با یقینی شکاکانه میتوان گفت بسیاری از معترضان هم فیلم را هم ندیده، تجمع کرده بودند اما با نگاهی دیگر میتوان اعتراض و تجمع را حق شهروندان دانست. با یک اما؛ اینکه نوشته و اینگونه عنوان شود فیلم با اعتراض این عده قلیل از پرده سینمای میرزا کوچک خان رشت پایین کشیده شده، عجیب و غیرقابلقبول است.
کسانی که ادبیات و نوع نگاهشان را با فحاشیهای رکیک در صفحه اینستاگرام داوودنژاد کارگردان فیلم هم نشان دادهاند. نگاهی که هیچ نسبتی با فرهنگ و دغدغههای اجتماعی گیلانیان ندارد و یادآور «لات»های چاقو به دست کوچه و بازار در سالیان گذشته است که دعوای «ناموسی» داشتند.
مسئلهای عرفی و سنتی که مردان و زنان گیلان به دلیل فرهنگ پیشرو کاملا با آن بیگانه بوده و هستند. فرهنگ گیلانیان بهویژه در نگاه به زنان ریشهای به بلندای تاریخ گیلان دارد و درحالیکه هنوز در بسیاری از مناطق ایران زنان برای تغییر نگاههای سنتی و دستاوردهای حداقلی رنجهای زیادی را متحمل میشوند، زنان گیلانی به فعالیتهای پیشروانه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی خود ادامه میدهند و کمترین دغدغهشان قضاوت شدن بر اساس نگاه عرفی و مردسالارانه مانند بسیاری از مناطق ایران است. فرهنگ احترام به زنان و وجود زنان مستقل آنقدر در گیلان عیان است که با گذری کوتاه به هر یک از مناطق این خطهی سرسبز به چشمِ دل میآید.
با این نگاه در حال ترویج، ماجرای تمام فیلمها باید در تهران بگذرد و هنرپیشهها هم با لهجه غلیظ تهرانی صحبت کنند. البته این اجازه از طرف مروجان و مدافعان این نگاه پیشاپیش صادرشده است که اگر شخصیت مثبت فیلم ترکزبان، بلوچ، اصفهانی و از دیگر قومیتها و شهرها باشد استفاده از نام و لهجه این مناطق فاقد اشکال است!
درحالیکه در چند مرجع خبری رسمی هم عنوانشده است فیلم فِراری در رشت به دلیل اعتراضات مورداشاره از پرده سینما پایین کشیده شده اما یک مدیر اداره فرهنگ و ارشاد گیلان به نگارنده توضیح داد که فیلم فِراری نه به دلیل این اعتراضات که به خاطر فروش پایین جای خود را به فیلم «خجالت نکش» به کارگردانی رضا مقصودی داده است.
اما این انتظار وجود دارد که مدیران اداره فرهنگ و ارشاد گیلان و مدیریت سینما میرزا کوچک خان رشت بهطور رسمی دراینباره توضیح دهند؛ چون عجیب است که یک فیلم تنها 6 روز بعد از اکران با فیلم دیگری تعویض شود حتی اگر میزان فروش آن در هفته اول رضایتبخش نباشد.
اگر دراینارتباط توضیحات رسمی از سوی نهادهای مسئول منتشر نشود از این پس باید مانند تعدادی از شهرهای ایران که فیلمنامه نویسان و کارگردانان جرئت اشاره به نامشان را در آثار خود ندارند، نام گیلان را هم اضافه کرد. استانی که حتی در سختگیرانهترین روزهای فرهنگی و اجتماعی ایران نه شاهد لغو کنسرت بود و نه تئاتری در آن نیمهتمام ماند و نه فیلمی از پرده سینماهایش پایین کشیده شد.
2007
اما از عصر روز پنجشنبه چند خبرگزاری و پایگاه خبری در گیلان با همراهی شماری از «کانالها و پیجهای مجازی» که نه اصول کار حرفهای رسانهای را میدانند و نه اهم و مهمهای فرهنگی و اجتماعی را فراگرفتهاند، باذوق زدگی از تجمع چند شهروند در اعتراض به فیلم «فِراری» ساخته علیرضا داوودنژاد مقابل سینما میرزاکوچکخان رشت خبر دادند.
فیلمی که سال 95 در سی و پنجمین جشنواره فجر به نمایش درآمد و برنده 4 سیمرغ بلورین شد که اتفاقا یکی از آنها در دستان کامبوزیا پرتوی نویسنده رشتی فیلمنامه قرار گرفت. فِراری که اسفندماه گذشته مجوز اکران سراسری گرفت از 28 اردیبهشتماه در رشت روی پرده رفته بود اما دلیل این اعتراض عجیب و ادعای پایین کشیدن یک فیلم از پرده سینما در رشتِ بیگانه با هیاهوهای از این دست چیست؟ بر اساس آنچه در خبرهای کوتاه و پستهای چندکلمهای کانالها و کامنتهای چند گیلانی در اینستاگرام آمده این مسئله عنوانشده که چرا دختر فراری فیلم با بازی ترلان پروانه اهل فومن و با لهجه گیلکی معرفیشده است!
این عده سفسطه میکنند که چون شخصیت دختر فیلم با نام گلنار که برای گرفتن سلفی با یک اتومبیل فِراری از فومن به تهران فرار کرده، برای بینندگان این فیلم در ایران و جهان این شائبه ایجاد میشود که تمام دختران گیلانی از خانه فراری و بدکاره هستند!
آنها برای مستدل کردن توضیحات سست خود لطیفههایی که درباره زنان گیلانی گفته میشود را مثال میزنند و معتقدند کارگردان هم به آن لطیفههای مضحک باور دارد و تلاش کرده است در فیلم خود گیلان را تخطئه کند.
کشف بزرگ برخیشان هم این است که در یکی از دیالوگهای فیلم، دختر فراری خطاب به محسن تنابنده بازیگر مقابلش که اهل قم است، میگوید؛ «پدرم مثل شما هوایم را نداشته است.» نتیجهگیری شده است که مردان گیلانی هم در فیلم «بیغیرت» معرفی شدهاند. پس باید رگ گردنکلفت کرد و خط ونشان کشید تا زین پس کسی نگوید که گیلانیها «غیرتی» کمتر از ترکها و بلوچها و لرها دارند که با اعتراضات ازایندست چند فیلم، سریال، نشریه و کتاب را به محاق توقیف بردهاند.
عجیب است که نه عادت و رفتارهای خوب که حرکات عموما نادرست بهسرعت در ایران مورد توجه قرار میگیرد. هرچند تعداد افراد تجمعکننده مقابل سینما میرزاکوچک خان رشت کم بوده و با یقینی شکاکانه میتوان گفت بسیاری از معترضان هم فیلم را هم ندیده، تجمع کرده بودند اما با نگاهی دیگر میتوان اعتراض و تجمع را حق شهروندان دانست. با یک اما؛ اینکه نوشته و اینگونه عنوان شود فیلم با اعتراض این عده قلیل از پرده سینمای میرزا کوچک خان رشت پایین کشیده شده، عجیب و غیرقابلقبول است.
کسانی که ادبیات و نوع نگاهشان را با فحاشیهای رکیک در صفحه اینستاگرام داوودنژاد کارگردان فیلم هم نشان دادهاند. نگاهی که هیچ نسبتی با فرهنگ و دغدغههای اجتماعی گیلانیان ندارد و یادآور «لات»های چاقو به دست کوچه و بازار در سالیان گذشته است که دعوای «ناموسی» داشتند.
مسئلهای عرفی و سنتی که مردان و زنان گیلان به دلیل فرهنگ پیشرو کاملا با آن بیگانه بوده و هستند. فرهنگ گیلانیان بهویژه در نگاه به زنان ریشهای به بلندای تاریخ گیلان دارد و درحالیکه هنوز در بسیاری از مناطق ایران زنان برای تغییر نگاههای سنتی و دستاوردهای حداقلی رنجهای زیادی را متحمل میشوند، زنان گیلانی به فعالیتهای پیشروانه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی خود ادامه میدهند و کمترین دغدغهشان قضاوت شدن بر اساس نگاه عرفی و مردسالارانه مانند بسیاری از مناطق ایران است. فرهنگ احترام به زنان و وجود زنان مستقل آنقدر در گیلان عیان است که با گذری کوتاه به هر یک از مناطق این خطهی سرسبز به چشمِ دل میآید.
با این نگاه در حال ترویج، ماجرای تمام فیلمها باید در تهران بگذرد و هنرپیشهها هم با لهجه غلیظ تهرانی صحبت کنند. البته این اجازه از طرف مروجان و مدافعان این نگاه پیشاپیش صادرشده است که اگر شخصیت مثبت فیلم ترکزبان، بلوچ، اصفهانی و از دیگر قومیتها و شهرها باشد استفاده از نام و لهجه این مناطق فاقد اشکال است!
درحالیکه در چند مرجع خبری رسمی هم عنوانشده است فیلم فِراری در رشت به دلیل اعتراضات مورداشاره از پرده سینما پایین کشیده شده اما یک مدیر اداره فرهنگ و ارشاد گیلان به نگارنده توضیح داد که فیلم فِراری نه به دلیل این اعتراضات که به خاطر فروش پایین جای خود را به فیلم «خجالت نکش» به کارگردانی رضا مقصودی داده است.
اما این انتظار وجود دارد که مدیران اداره فرهنگ و ارشاد گیلان و مدیریت سینما میرزا کوچک خان رشت بهطور رسمی دراینباره توضیح دهند؛ چون عجیب است که یک فیلم تنها 6 روز بعد از اکران با فیلم دیگری تعویض شود حتی اگر میزان فروش آن در هفته اول رضایتبخش نباشد.
اگر دراینارتباط توضیحات رسمی از سوی نهادهای مسئول منتشر نشود از این پس باید مانند تعدادی از شهرهای ایران که فیلمنامه نویسان و کارگردانان جرئت اشاره به نامشان را در آثار خود ندارند، نام گیلان را هم اضافه کرد. استانی که حتی در سختگیرانهترین روزهای فرهنگی و اجتماعی ایران نه شاهد لغو کنسرت بود و نه تئاتری در آن نیمهتمام ماند و نه فیلمی از پرده سینماهایش پایین کشیده شد.
2007
کپی شد