واقعا مردم ایران فوقالعادهاند، بینظیرند، شاهکارند، قدرشان را باید بدانیم؛ صف های طویل کمک به زلزله زدگان کرمانشاه را ببینید، بخصوص صف خودروهایشان را ، تا چشم کار می کند وانت هایی دیده می شود که مردم، پتو، چادر، لباس، غذا و ... بار زده اند تا برای هموطن نیازمند بیاورند؛ اما ...
اما مردم عزیز و با فرهنگ ایران، ای کسانیکه از زمین و زمان خرده می گیرید و هرگز خود را در معرض قضاوت قرار نمی دهید، مناطق بحرانی، سایت گردشگری نیستند، وقتی تخصص نداریم، نرویم. چه پلاسکو باشد، چه کرمانشاه! به خدا کنسرو، پتو و یا آنچه کرمتان بود را می توانید همین جا در شهرتان در چادرهای امدادی فراوانی که در سطح شهر علم شده است، اهدا کنید، هیچ لزومی احساس نمی شود که حتما با دستان مبارکتان در اختیار نیازمندان زلزله زده بگذارید.
دولت رسما اعلام کرده که هلال احمر متولی رسیدگی به زلزله زدگان است و بنیاد مسکن هم مسئول بازسازی مسکن، ولاغیر؛ حتی سپاه، بسیج، ارتش، کمیته امداد، علوم پزشکی و ... خود را با جمعیت هلال احمر هماهنگ می کنند!!!
در این وانفسا برای یک لحظه دلم برای رودباری ها و بمی ها و ورزقانی ها سوخت، آنها خدا نداشتند؟ باور کنید زلزله دردی نیست که تنها با صدقه علاج شود. زمین از ضروریاتش لرزیدن است، تدبیر و عقل حکم میکند که باید برای چنین روزی آماده باشیم و رها کردن امور به خواست باریتعالی توصیه دین نیست، از قدیم گفته اند که از ما حرکت و از خدا برکت.
در رودبار مردم تا یک دهه پس از زلزله در خانه های موقت زندگی میکردند، خانههای بازسازی شده ورزقان دوباره نا ایمن ساخته شدند و مردم بم به دلیل نابودی زیرساخت های اقتصادی شان، مقروض ترین آدم ها به شبکه بانکی هستند اما امروز به لطف گستره شبکه های اجتماعی علاوه بر ارگان های رسمی، نهادهای مدنی هم از نفوذ خود در جامعه استفاده کرده اند.
علی دایی از یکسو، صادق زیبا کلام از سوی دیگر، ملی پوشان کشتی و فوتبال از جناح چپ و هنرمندان زن و مرد از جناح راست، کلا جمع سلبریتی ها جمع است و همین باعث شده سایر مردم نیز هر کدام یک پتو بر دوش و یه کنسرو در دست عازم کرمانشاه شوند بلکه در بزم پرفروغ سلبریتی ها شرکت کنند. سلفی با خرابه ها و آوارها هم که از یاد نمی رود.
به خدا تختی هم اگر آن روزها برای مردم زلزله زده بویین زهرا، کشکول گردانی کرد و خروار خروار کمک جمع کرد دو دستی تقدیم صلیب سرخ آن روزها کرد تا بدست مردم بویین زهرا برساند، نه اینکه خود خورجین بر دوش بیاندازد، به منطقه زلزله زده برود.
سلبریتی های امروز هم اگر توان جمع آوری کمک دارند بعد از تجمیع آن به هلال احمر که یک سازمان تخصصی امدادی است و دقیقا برای چنین روزهایی ساخته شده، اعتماد کنند. به خدا ترافیک خودروهایتان در جاده های منتهی به مناطق زلزله زده باعث شده خودروهای امدادی نتوانند به موقع کارشان را انجام دهند.
هرگز نمی گویم مردم در چنین روزهایی گوشه رینگ بنشینند و منتظر حرکت دولت باشند، اتفاقا هماهنگی و همگرایی مردم و مسئولین در چنین روزهایی دیدنی است، هم نهادهای مدنی و سلبریتی ها باید از پایگاه اجتماعی شان در جذب کمک استفاده کنند و هم دولت بواسطه سازمانی چون هلال احمر مدیریت کند و با کار تخصصی، وجوهات و کالاها را به دست صاحبان اصلی شان در مناطق زلزله زده برساند ولی با این همه دانستن ها باز می بینیم به یک خیابان 4 وعده غذای گرم در طول روز می رسد و به یک روستا یک وعده غذای سرد هم نمی رسد.
متاسفانه تنها ترین و مهمترین درسی که از زلزله کرمانشاه گرفتیم، همین است که ما درس نمیگیریم.
2007
اما مردم عزیز و با فرهنگ ایران، ای کسانیکه از زمین و زمان خرده می گیرید و هرگز خود را در معرض قضاوت قرار نمی دهید، مناطق بحرانی، سایت گردشگری نیستند، وقتی تخصص نداریم، نرویم. چه پلاسکو باشد، چه کرمانشاه! به خدا کنسرو، پتو و یا آنچه کرمتان بود را می توانید همین جا در شهرتان در چادرهای امدادی فراوانی که در سطح شهر علم شده است، اهدا کنید، هیچ لزومی احساس نمی شود که حتما با دستان مبارکتان در اختیار نیازمندان زلزله زده بگذارید.
دولت رسما اعلام کرده که هلال احمر متولی رسیدگی به زلزله زدگان است و بنیاد مسکن هم مسئول بازسازی مسکن، ولاغیر؛ حتی سپاه، بسیج، ارتش، کمیته امداد، علوم پزشکی و ... خود را با جمعیت هلال احمر هماهنگ می کنند!!!
در این وانفسا برای یک لحظه دلم برای رودباری ها و بمی ها و ورزقانی ها سوخت، آنها خدا نداشتند؟ باور کنید زلزله دردی نیست که تنها با صدقه علاج شود. زمین از ضروریاتش لرزیدن است، تدبیر و عقل حکم میکند که باید برای چنین روزی آماده باشیم و رها کردن امور به خواست باریتعالی توصیه دین نیست، از قدیم گفته اند که از ما حرکت و از خدا برکت.
در رودبار مردم تا یک دهه پس از زلزله در خانه های موقت زندگی میکردند، خانههای بازسازی شده ورزقان دوباره نا ایمن ساخته شدند و مردم بم به دلیل نابودی زیرساخت های اقتصادی شان، مقروض ترین آدم ها به شبکه بانکی هستند اما امروز به لطف گستره شبکه های اجتماعی علاوه بر ارگان های رسمی، نهادهای مدنی هم از نفوذ خود در جامعه استفاده کرده اند.
علی دایی از یکسو، صادق زیبا کلام از سوی دیگر، ملی پوشان کشتی و فوتبال از جناح چپ و هنرمندان زن و مرد از جناح راست، کلا جمع سلبریتی ها جمع است و همین باعث شده سایر مردم نیز هر کدام یک پتو بر دوش و یه کنسرو در دست عازم کرمانشاه شوند بلکه در بزم پرفروغ سلبریتی ها شرکت کنند. سلفی با خرابه ها و آوارها هم که از یاد نمی رود.
به خدا تختی هم اگر آن روزها برای مردم زلزله زده بویین زهرا، کشکول گردانی کرد و خروار خروار کمک جمع کرد دو دستی تقدیم صلیب سرخ آن روزها کرد تا بدست مردم بویین زهرا برساند، نه اینکه خود خورجین بر دوش بیاندازد، به منطقه زلزله زده برود.
سلبریتی های امروز هم اگر توان جمع آوری کمک دارند بعد از تجمیع آن به هلال احمر که یک سازمان تخصصی امدادی است و دقیقا برای چنین روزهایی ساخته شده، اعتماد کنند. به خدا ترافیک خودروهایتان در جاده های منتهی به مناطق زلزله زده باعث شده خودروهای امدادی نتوانند به موقع کارشان را انجام دهند.
هرگز نمی گویم مردم در چنین روزهایی گوشه رینگ بنشینند و منتظر حرکت دولت باشند، اتفاقا هماهنگی و همگرایی مردم و مسئولین در چنین روزهایی دیدنی است، هم نهادهای مدنی و سلبریتی ها باید از پایگاه اجتماعی شان در جذب کمک استفاده کنند و هم دولت بواسطه سازمانی چون هلال احمر مدیریت کند و با کار تخصصی، وجوهات و کالاها را به دست صاحبان اصلی شان در مناطق زلزله زده برساند ولی با این همه دانستن ها باز می بینیم به یک خیابان 4 وعده غذای گرم در طول روز می رسد و به یک روستا یک وعده غذای سرد هم نمی رسد.
متاسفانه تنها ترین و مهمترین درسی که از زلزله کرمانشاه گرفتیم، همین است که ما درس نمیگیریم.
2007
کپی شد