روز جمعه است و میتونی با خیال راحت به تخریب کوه و جنگل بپردازی و ساختمانی بلندمرتبه و یا ویلایی برای بیتوته موردی در سال بسازی و حالش را ببری! انگاری همه هزاران هزار هکتار جنگلی که در این سال ها تخریب شده، در روزهای جمعه بوده و تو امروز میتونی رد گم کنی و مردم را بفریبی که مسئولان همه هوشیارند و در این بلای خانمان سوز دخالتی ندارند ولی عقل سلیم میگه که شما مخربان محیط زیست بدون هماهنگی با بخشی از بدنه فاسد دولت که کم هم نیستند جنگل ها را ، سواحل دریا را ، مزارع برنج و باغ های چای و مرکبات را ، تمام درختان مسحورکننده خط ساحلی شمال را در همه روزهای سال و ایامی که آقایان مسئول بر پشت میزهای خود جلوس دارند، تخریب کرده اید و خواهید کرد!
آخه وقتی در جامعه ای تعریفی مشخص از توسعه در بخش های مختلف نباشد و هرکه آمد و روزمرگی پیشه کرد و عمده تلاشش ماندن در قدرت بود، دیگر نباید از چنین فجایعی متحیر شد بطور مثال شما در برنامه مدیریتی کلان گیلان جستجو کنید و ببینید که آیا یک بار نمایندگان مجلس دغدغه منابع طبیعی داشته اند! یک بار استاندار (البته غیر از نهال کاری در اسفندماه) برنامه ای مشخص برای ممانعت از توسعه تخریب جنگل های شمال داشته است؟
آنها می خواهند توسعه یافتگی را به هر قیمتی به گیلان تزریق و تحمیل کنند و همین دندان گردها برای یک مقاله که بگوید شما تفکر پوپولیستی دارید، هزار جا پاسخ میدن و تشر میزنی، اما برای جنگل و دشت و دریای شمال که شریان تنفسی کشور است، سالی یکبار هم دلواپسی ندارند، اینکه دیگه سیاست نیست که بگوییم دلواپسان چوب لای چرخ می گذارند!
یک برنامه راهبردی می تواند هم منابع طبیعی گیلان را حفظ و هم توسعه دهد، ما مرد عمل نداریم و البته در آغاز قانونگذاران گیلانی هستند که در ادوار گذشته و اکنون دل و دماغ این کار را نداشته و ندارند آخه بخش اعظم آراء را در روستاها و اشکورات خوابیده و لذا باید آنها هم راضی باشند.
بنظر اشکوری ها (روستاییان به اصطلاح ساکن در کوه ها) که خدا را شکر! سالی دو ماه در کوهستان برای برداشت فندق و گل گاوزبان حاصل از تخریب جنگل در سال های گذشته حضور می یابند، به مسئولان تفهیم کرده اند که حالا چهار تا درخت در سال قطع بشه، به جایی برنمیخوره!
7294/2007
آخه وقتی در جامعه ای تعریفی مشخص از توسعه در بخش های مختلف نباشد و هرکه آمد و روزمرگی پیشه کرد و عمده تلاشش ماندن در قدرت بود، دیگر نباید از چنین فجایعی متحیر شد بطور مثال شما در برنامه مدیریتی کلان گیلان جستجو کنید و ببینید که آیا یک بار نمایندگان مجلس دغدغه منابع طبیعی داشته اند! یک بار استاندار (البته غیر از نهال کاری در اسفندماه) برنامه ای مشخص برای ممانعت از توسعه تخریب جنگل های شمال داشته است؟
آنها می خواهند توسعه یافتگی را به هر قیمتی به گیلان تزریق و تحمیل کنند و همین دندان گردها برای یک مقاله که بگوید شما تفکر پوپولیستی دارید، هزار جا پاسخ میدن و تشر میزنی، اما برای جنگل و دشت و دریای شمال که شریان تنفسی کشور است، سالی یکبار هم دلواپسی ندارند، اینکه دیگه سیاست نیست که بگوییم دلواپسان چوب لای چرخ می گذارند!
یک برنامه راهبردی می تواند هم منابع طبیعی گیلان را حفظ و هم توسعه دهد، ما مرد عمل نداریم و البته در آغاز قانونگذاران گیلانی هستند که در ادوار گذشته و اکنون دل و دماغ این کار را نداشته و ندارند آخه بخش اعظم آراء را در روستاها و اشکورات خوابیده و لذا باید آنها هم راضی باشند.
بنظر اشکوری ها (روستاییان به اصطلاح ساکن در کوه ها) که خدا را شکر! سالی دو ماه در کوهستان برای برداشت فندق و گل گاوزبان حاصل از تخریب جنگل در سال های گذشته حضور می یابند، به مسئولان تفهیم کرده اند که حالا چهار تا درخت در سال قطع بشه، به جایی برنمیخوره!
7294/2007
کپی شد