ثبت نام از کاندیداهای دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری روز شنبه 26 فروردین ماه در حالی تمام می شود که بیش از صدها تن از کسانی که ثبت نام کرده اند تاکنون حتی از کنار درب ساختمان پاستور هم رد نشده اند، چه برسد به اینکه ادعای ریاست جمهوری داشته باشند.
طبق ماده ۳۵ قانون انتخابات کشور، انتخاب شوندگان هنگام ثبت نام باید دارای شش شرط زیر باشند؛ یعنی رجال مذهبی، سیاسی باشند، ایرانیالاصل باشند، تابعیت کشور جمهوری اسلامی ایران را داشته باشند، مدیر و مدبر باشند، دارای حسن سابقه و امانت و تقوی باشند و در نهایت مؤمن و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی ایران و مذهب رسمی کشور باشند. یعنی نه سن و سال مطرح است و نه حتی مدرک تحصیلی. در حالیکه نانوایی محله ما هم موقع استخدام شاگرد، هم سن و سال طرف را می پرسد و هم مدرک تحصیلی اش را طلب می کند.
چطور می شود که در ریزترین استخدام ها و انتصابات و انتخابات کشور شرایط سنی و مدرک تحصیلی مهم است و قید می شود اما در بزرگترین انتخابات کشور هیچکدام از این دو شرط به طور خاص مطرح نمی گردد. شاید متولیان امر بگویند تبصره هایی در دل این قیود هست که به امثال این دو شرط نیز رسیدگی می شود اما مادامی که صریحا این شرایط مطرح نگردد، این می شود که از دختربچه خردسال گرفته تا پیرمرد بی سواد نود ساله به خود اجازه حضور در وزارت کشور و ثبت نام در انتخابات ریاست جمهوری را می دهند.
محل ثبت نام دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در وزارت کشور در این 5 روز چه مشتریانی که پیدا نکرده است، ای کاش مجلس قوانینی وضع می کرد تا مثلا از یک خانواده دو نفر ثبت نام نکنند (اشاره به ثبت نام دوقولوها) یا تاکید کند سواد خواندن و نوشتن از اوجب واجبات هست تا برای پر کردن فرم چندین صفحه ای ثبت نام، کاندیداهای محترم دچار مشکل نشوند.
البته مجلس به جد دنبال تغییر قانون و قید نمودن شرایط جدیدی برای نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری است؛ یکی از آنها که می تواند بسیار کارگشا نیز باشد، به همراه داشتن استشهادیه ای از طرف کاندیدای محترم است که حداقل باید به امضا یکصد چهره شاخص فرهنگی اجتماعی سیاسی از جمله وزیر و وکیل و فرماندار و استاندار و معاون وزیر و نماینده مجلس و ... رسیده باشد تا بدینگونه لااقل مشکل بزرگی حل شود و قدم بزرگی برداشته شود اما این طرح بیش از یک دهه هست که به شورای نگهبان می رود و بر می گردد، شاید شورای محترم نگهبان بدین طریق می خواهد تنور انتخابات را گرم نگه دارد، اما ...
اما در این بین عده ای مسئول، رسانه ها را مقصر شلوغ شدن ستاد انتخابات وزارت کشور می دانند، وقتی دانش آموز کلاس سوم متوسطه که تا به امروز مورد بی محلی همکلاسی هایش قرار می گرفت اکنون با این ترفند و به لطف رسانه ها و فضای پرقدرت مجازی به یک چهره ملی که چه عرض کنم به یک چهره بین المللی تبدیل می شود، چرا دست به چنین کاری نزد؟ چرا فلان ورشکسته سیاسی با این کار، خود را احیا نکند؟ چرا ذکریا با اظهاراتش موقع ثبت نام تن رازی را در گور نلرزاند؟ مسبب همه این چراها رسانه ها شناخته شدند و طبق معمول بازهم دیواری کوتاه تر از رسانه ها ندیدند.
یکی نیست بپرسد مگر وظیفه رسانه چیزی غیر از این است، اطلاع رسانی ذات یک نشریه و جریده هست، چه زمین خوردن ترامپ حین بازی گلف باشد و چه ثبت نام اصغر پشنگ در انتخابات ریاست جمهوری، باید رسانه ای شود. کسانیکه مدعی اند فضای نامیمون فعلی در ستاد انتخابات وزارت کشور به سبب تحرکات رسانه هاست، بهتر است بروند فکری برای بندهای ماده 35 قانون انتخابات کشور کنند نه اینکه مطبوعات را هدف قرار دهند.
2007
طبق ماده ۳۵ قانون انتخابات کشور، انتخاب شوندگان هنگام ثبت نام باید دارای شش شرط زیر باشند؛ یعنی رجال مذهبی، سیاسی باشند، ایرانیالاصل باشند، تابعیت کشور جمهوری اسلامی ایران را داشته باشند، مدیر و مدبر باشند، دارای حسن سابقه و امانت و تقوی باشند و در نهایت مؤمن و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی ایران و مذهب رسمی کشور باشند. یعنی نه سن و سال مطرح است و نه حتی مدرک تحصیلی. در حالیکه نانوایی محله ما هم موقع استخدام شاگرد، هم سن و سال طرف را می پرسد و هم مدرک تحصیلی اش را طلب می کند.
چطور می شود که در ریزترین استخدام ها و انتصابات و انتخابات کشور شرایط سنی و مدرک تحصیلی مهم است و قید می شود اما در بزرگترین انتخابات کشور هیچکدام از این دو شرط به طور خاص مطرح نمی گردد. شاید متولیان امر بگویند تبصره هایی در دل این قیود هست که به امثال این دو شرط نیز رسیدگی می شود اما مادامی که صریحا این شرایط مطرح نگردد، این می شود که از دختربچه خردسال گرفته تا پیرمرد بی سواد نود ساله به خود اجازه حضور در وزارت کشور و ثبت نام در انتخابات ریاست جمهوری را می دهند.
محل ثبت نام دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در وزارت کشور در این 5 روز چه مشتریانی که پیدا نکرده است، ای کاش مجلس قوانینی وضع می کرد تا مثلا از یک خانواده دو نفر ثبت نام نکنند (اشاره به ثبت نام دوقولوها) یا تاکید کند سواد خواندن و نوشتن از اوجب واجبات هست تا برای پر کردن فرم چندین صفحه ای ثبت نام، کاندیداهای محترم دچار مشکل نشوند.
البته مجلس به جد دنبال تغییر قانون و قید نمودن شرایط جدیدی برای نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری است؛ یکی از آنها که می تواند بسیار کارگشا نیز باشد، به همراه داشتن استشهادیه ای از طرف کاندیدای محترم است که حداقل باید به امضا یکصد چهره شاخص فرهنگی اجتماعی سیاسی از جمله وزیر و وکیل و فرماندار و استاندار و معاون وزیر و نماینده مجلس و ... رسیده باشد تا بدینگونه لااقل مشکل بزرگی حل شود و قدم بزرگی برداشته شود اما این طرح بیش از یک دهه هست که به شورای نگهبان می رود و بر می گردد، شاید شورای محترم نگهبان بدین طریق می خواهد تنور انتخابات را گرم نگه دارد، اما ...
اما در این بین عده ای مسئول، رسانه ها را مقصر شلوغ شدن ستاد انتخابات وزارت کشور می دانند، وقتی دانش آموز کلاس سوم متوسطه که تا به امروز مورد بی محلی همکلاسی هایش قرار می گرفت اکنون با این ترفند و به لطف رسانه ها و فضای پرقدرت مجازی به یک چهره ملی که چه عرض کنم به یک چهره بین المللی تبدیل می شود، چرا دست به چنین کاری نزد؟ چرا فلان ورشکسته سیاسی با این کار، خود را احیا نکند؟ چرا ذکریا با اظهاراتش موقع ثبت نام تن رازی را در گور نلرزاند؟ مسبب همه این چراها رسانه ها شناخته شدند و طبق معمول بازهم دیواری کوتاه تر از رسانه ها ندیدند.
یکی نیست بپرسد مگر وظیفه رسانه چیزی غیر از این است، اطلاع رسانی ذات یک نشریه و جریده هست، چه زمین خوردن ترامپ حین بازی گلف باشد و چه ثبت نام اصغر پشنگ در انتخابات ریاست جمهوری، باید رسانه ای شود. کسانیکه مدعی اند فضای نامیمون فعلی در ستاد انتخابات وزارت کشور به سبب تحرکات رسانه هاست، بهتر است بروند فکری برای بندهای ماده 35 قانون انتخابات کشور کنند نه اینکه مطبوعات را هدف قرار دهند.
2007
کپی شد