سلبریتی های رقصنده تا جانفشانان کرونا

فضای مجازی بر شدت باران خبر افزود و علاوه بر آمار درگیران کرونا که  هر بار بیشتر تِرَند (پر بحث ترین اخبار) می شود، پرده ها بر افتاد؛ سلبریتیهای ما چالش حرکات موزون خلق کردند و ه تشکر زبانی بسنده کردند و سلبریتی های آنان کرور کرور نقد می بخشیدند تا کادر درمان در تجهیزات وانمانند.
 اما در این میان چهره ای دیگر از جانفشانان نمایان شد؛ پزشکان، پرستاران و کادر درمان درخشان شدند؛ مشارکت ملی عظیم و فعالیت زیاد سمن‌ها  تکریم کادر درمانی بیمارستان‌ها و بالاخص تقدیس پرستاران و احیای جایگاه و منزلت پزشکی و پرستاری در نگاه ایرانیان، همگی رخدادهای مثبتی هستند، که پس از بروز رخداد تلخ کرونا تجربه شدند.  
کادر بهداشت و درمان جان برکفان مبارزه با شیوع کرونا معرفی شدند و راه به راه بر تعداد جان نثاران این عرصه افزوده شد؛ مسئولان هر بار بیشتر غافلگیر شده و هر بار ویروس وحشی تر شد و کادر درمان گلایه مندتر از نداشتن تجهیزات و مدام خبرهای  تب و تاب جامعه در جست وجوی  دارو، ماسک و مواد ضد عفونی فضای خبر را داغ تر کرد و بر نگرانی ها می افزود.
تعاریف دیگر شد؛ پزشکانی که تا چندی پیش به نماد مادی گرایی رخ نمایانده بودند جان بر کف نهاندند و دیگرانی از آنان چون خود آگاه به خطر بوده و سینه سوخته تجهیزات، علاوه بر حضور مستقیم در کاهش آلام و درمان، سهمی دیگر در تامین تجهیزات بدوش گرفتند.
در هجوم کرونا به گیلان، برطبل خانه مانی و قطع ارتباط کوفته شد و در دنیای مجاز پستی نشست که در آن دکتر بهروز گلچای از بیماران خود می خواست به مطب نیایند و بصورت آنلاین و مجازی مشکلات خویش را بازگویند و اگر نیاز به حضور باشد در صورت ضرورت در مطب حاضر شوند.
قدری بیشتر که گذشت و ویروس کرونا در گیلان جولان گر شد؛ سفر ممنوع گردید؛ بحث قرنطینه و در خانه ماندن بسیار جدی شد چرا که این هیولا هر بار جان افراد بیشتری را می گرفت که پست دیگری از گلچای نمایان شد که بیماران بصورت رایگان و آنلاین ویزیت شده و نسخه داده می شود.
هر کس به سهم خویش به میدان مقابله با کرونا و تسهیل در روند خانه مانی مردم آمده بود که ایرنای گیلان با دکتر گلچای ارتباط برقرار کرد و وی در گفت و گو با خبرنگار ایرنا گفت: من و پدر تنها نیستیم بلکه پزشکان بسیاری در این راستا به میدان آمده اند و از مردم تقاضا می کنیم در خانه بمانند چرا که تحمل خانه مانی بسیار راحت تر از عوارض درگیری با کروناست.
 وی تاکید کرد: تنها نیستم پزشکان متخصص و عمومی بسیاری از جراح مغز و اعصاب تا دندانپزشک و عمومی قصد دارند با این کار مردم را ترغیب به تحمل در خانه ماندن کنند.
وی ادامه داد: وقتی وارد این وادی شدیم دیدیم چه انسان های شریفی در دور و بر ما قرار دارند که هرگز آنان را ندیده ایم و بحث ویزیت آنلاین رایگان در برابر بروز این حجم از شرافت مردمانمان ناچیز است.
دکتر گلچای بیان کرد: پس از مطرح شدن کمبود تجهیزات، خیریه بزرگی از پزشکان شکل گرفت که گیلان را به بخش های مختلف تقسیم کرده و هر کدام بیمارستانی از یک گوشه استان را حمایت تجهیزاتی می کردیم.
وی ادامه داد: یازده نفر از دوستان ما فوت شدند؛ بیش از ۲۵ نفر از دوستان صمیمی ام درگیر هستند که همه آنان از استادان تهران و رشت من هستند و این موضوع بسیار دردناک است اما همکاران یکدیگر را تنها نگذاشتند.
وی می گوید: روزهای سختی است و الان همین گروه های خیر پزشکی ، غرب کشور را دست گرفته ایم چرا که پیک به آنجا رسیده است.
دکتر گلچای می گوید : البته در این وادی همیاری و همدلی، فقط خوشی و حس انساندوستی ندیدیم؛ اگر چه پزشکی از کانادا برای ویزیت رایگان به جمع ما پیوست و دندان پزشکی از انگلستان ۱۱ هزار پوند کمک نقدی کرد اما روی دیگری هم از برخی همکاران ناشریف بروز یافت که آسیب روانی اش برای سال ها از ذهنمان پاک نخواهد شد.
وی ادامه داد : در گیر و دار خرید تجهیزات با همکار پزشکی برخوردیم که ماسک می فروخت و آرایشگری که از گروه پزشکان خیر می خواست ۲۰۰ لباس تهیه شده برای پرستاران را به بیش از پنج برابر قیمت به آن بفروشند تا او به قیمتی گزاف تر بفروشد.
وی می گوید عذاب وجدان دارم اگر نام خانم دادفر از انزلی را نیاورم که پزشک نبود اما با تلاشش بیمارستان انزلی را ساپورت کرد؛ عذاب وجدان دارم اگر قدردان خانم دکتر وزیری و همسرشان نباشم که نیسان نیسان تجهیزات ارسال کردند؛ عذاب وجدان دارم اگر از دکتر اردلان رضایی و خانم دکتر محمدی نام نبرم.
وی می گوید : به پست آدمهای شریفی خوردم که نمی توانستم چنین شخصیت هایی را متصور شوم.
 دکتر گلچای می گوید: جامعه پزشکی دردمند از دست دادن های نخبگان بسیاری چون دکتر کیانفر، دکتر منصف، دکتر دیو شلی است، داغدار است؛ تنمان برای از دست شدن عزیزانمان می لرزد؛   تقاضا مندم  در خانه ماندن را تاب بیاورید.
در میان رسوب اخلاقی که از احتکار ماسک تا تجهیزات پزشکی نشان داشت و دکتر گلچای نیز از آن سخن راند و بی شرافتی عده ای که با تبدیل الکل صنعتی به الکل سفید مرگ ده ها نفر را رقم زد، بینش هایی درخشان و ادراکی موجز یافت شد؛ سرشناسان چون "وریا غفوری" به میدان آمدند، بسیاری اجاره ها بخشوده شد و از دولت نیز طلب بخشودگی برای مردم شد.
 این خوش خبرها نیز چون بدخبرها در فضای مجازی پیچید تا خبر رسید در گیلان نیز از سوی خاندان نوید ۲۶ دستگاه تنفسی به ارزش صد ها میلیون تومان به بیمارستانی در رشت اهداء شد.
حاج آقا نوید بزرگ خود حاضر به گفت و گو نشد و به اصرار فرزندشان دکتر رحمت الله نوید تنها به این دلیل و به اصرار اینکه که گفتیم این همیاری ها باید واگویه شود تا توانمندان به میدان بیایند، امساک در سخن را شکست و گفت: در هجوم کرونا پیش چشمانم در بیمارستان رازی هموطنانم بدلیل کمبود تجهیزات جان می باختند و تصمیم گرفیم با کمک خانواده ۲۶ دستگاه تنفسی برای بیمارستان تهیه کنیم.
دکتر نوید در گفت و گو با خبرنگار ایرنا گفت: مهم نیست متولیان چه نگاهی دارند باید ما خود "شهروند" بدانیم و پای حقوق مترتب بر این مفهوم بایستیم؛ کار را تنها وسیله تامین معاش ندانیم بلکه آن را نوعی عبادت تلقی کنیم.
در سخن گفتن امساک می کند اما با اصرار تنها می گوید : به گفته ارنست همینگوی، مرگِ هر انسان جانم را می کاهد چرا که من با تمام بشر درهم آمیخته ام؛ از این روی احساس نشاطی که در یاری به همنوع بروز می یابد وصف ناپذیر است.
زمانه گذشت تا در هجوم ویروس ها گرفتار شدیم؛ زمانمان به فیلم های تخیلی می ماند شهرهای خالی شده و مردمانی با هیبت های متفاوت؛ اما آنگاه که همه چیز پایان یافته می نماید نیروهای تازه خود را نشان می دهند؛ خیران در کشاکش لحظه های تلخ به میدان آمده بودند و جان ها اگر چه در تلاطم تلخی نفس می کشید با این همدلی ها آرام می گرفت.
تعاریف دیگر شد؛ پزشکانی که تا چندی پیش به نماد مادی گرایی رخ نمایانده بودند جان بر کف نهاندند و دیگرانی از آنان، سهمی دیگر در تامین تجهیزات بدوش گرفتند؛ کادر بهداشت و درمان جان برکفان مبارزه با شیوع کرونا معرفی شدند و تایید دیگری بر تفکر دلفینی زده شد.
دلفینها بر خلاف کوسه ها، دارای روحیه همکاری هستند ومی خواهند که همه چیز را با همگان تقسیم کند.
می گویند، در همین راستا پژوهشگران تعداد ۹۵ کوسه و ۵ دلفین را به مدت یک هفته در استخر بزرگ رها کرده و به مطالعه حالات رفتاری آنها پرداختند.
کوسه‌ها به یکدیگر حمله کردند و در این تهاجم تعداد زیادی از آنها نابود شدند، سپس به دلفین‌ها حمله‌ور شدند؛ دلفین‌ها فقط می‌خواستند با آنها بازی کنند ولی کوسه‌ها بی‌وقفه به آنها حمله می‌کردند.
سرانجام دلفین‌ها به آرامی کوسه‌ها را محاصره کرده و هنگامی که یکی از کوسه‌ها حمله می‌کرد آنها به ستون فقرات پشت یا دنده‌هایش می‌کوبیدند و آنها را می‌شکستند؛ به این ترتیب کوسه‌ها یکی پس از دیگری کشته می‌شدند؛ پس از یک هفته ۹۵ کوسه مرده و پنج دلفین زنده در حالی که با هم زندگی می‌کردند در استخر دیده شدند.
تفکر دلفینی یعنی غیر از خود به دیگران هم بیاندیشیم؛ با دیگران در زمان بروز مشکلات همزاد پنداری کنیم؛ از خوشحالی دیگران شاد شویم و از ناراحتی و درد دیگران ما هم احساس درد کنیم؛ با دیگران همدلی و همراهی کنیم؛ دست در دست هم و برای موفقیت هم تلاش کنیم.
در دنیای کوسه‌ای، برای برنده‌شدن؛ دیگران یا باید بمیرند و یا ببازند؛ اما در دنیای دلفینی، انعطاف وجود دارد و سرشار از تشخیص‌های پربار است و نتیجه‌ گیری آنکه دنیای زیباتری خواهیم داشت اگر ما انسان‌ها نیز دارای چنین تفکر زیبایی باشیم.
‌