سرانجام در بیمارستان قائم رشت پذیرش شدم ، جواب آزمایشات و حال روز من نشان می داد که کرونا مثبت است . من و ویروس کرونای جا گرفته در تنم در جدال بودیم.
باخود مرور می کردم که این ویروس غریبه در کجا و چگونه به تنم رخنه کرده است آن هم منی که به عنوان یک معلم از روزهای اول انتشار خبر این ویروس به همه توصیه می کردم که نکات بهداشتی برای پیشگیری را رعایت کنند و با خنده برخی که کرونا را شوخی می دانستند مواجه می شدم اما دستکش و ماسک می زدم حتی در روز انتخابات سر صندق رای همه چیز را با الکل ضدعفونی می کردم .
یادم آمد که چند روز قبل از بستری شدنم به بانکی در صومعه سرا رفتم و به شخصی در نوشتن فیش بانکیش کمک کردم که ضمن صحبت بامن سرفه عجیبی می کرد و با من دست داد و گفت پسرم خدا تو را نگهدارد و احتمال می دهم در همان یک لحظه غفلت ، ویروس کار خودش را کرده بود .
شش روز بستری در بیمارستان و تلاشهای فرشتگان بی بال
به هر حال دیگر بستری شده بودم و باید با تمام توانم با این ویروس مبارزه می کردم، با خودم می گفتم معلمی که همیشه صحبت از مقاومت و مبارزه باسختی ها کرده نباید کم بیاورد !
شاید در آنجا بود که معنای گفته سعدی را می فهمیدم که : " هر نفسی که فرو می رود ممدّ حیاتست و چون بر می آید مفرّح ذات ، پس در هر نفسی دو نعمت موجودست و بر هر نعمتی شکری واجب. "
فرشتگان سفید پوش را می دیدم که با مراقبتهایشان چراغ جان ما را افروخته نگه می داشتند. حال و روز من از دیگران بخاطر شرایط سنی ام بهتر بود ، کادر درمانی با همه خستگی و خطر انتقال بیماری ، آنقدر همراه و یاورمان بودند که من از خودم خجالت می کشیدم که چرا بدلیل بی احتیاطی و عدم رعایت نکات پیشگیری آنها را در چنین شرایط سختی به زحمت انداخته ام .
برای بهبودی کامل ۱۴روز در منزلم در قرنطینه می مانم
از همان لحظه بروز علائم از همه فاصله گرفتم و پس از ترخیص از بیمارستان قائم رشت اکنون چند روزی است که در اتاقم خود را قرنطینه کرده ام و با پدر و مادر خودم هم تماس تصویری دارم و در را بر روی همه بسته ام .
در حالی که می خندد می گوید : اینترنتم هم به راه است و آموزش به شاگردانم تعطیل نشده است و به اولیا دانش آموزان توصیه می کنم که فرزندانشان را پای فضای مجازی تنها نگذارند .
دلتنگ و نگران دانش آموزانم گلایه هم دارم
به هر حال ویروس را شکست می دهم ت می کنم اما نگرانم که در این روز های کرونایی و روزهای پایانی سال دانش آموزانم که مخصوصا پسر هستند دنبال مواد محترقه بروند وخدای ناکرده بر مشکلات خود خانواده شان و بیمارستان ها بیفزایند .
اما گلایه دارم که امیدوارم در رسانه خود آن را نشر دهید آن هم از کمک نکردن شرکت بیمه ای است که در این روزهای بستری یک ریال از هزینه های بیمارستان را تقبل نکرد پس از بهبودم در اولین فرصت این بیمه را که در این روزهای سخت یاریگرم نبود حذف خواهم کرد .
می خواهم پنجره اتاقم را بشکنم و فریاد بزنم
این روز ها که از پنجره رو به خیابان اتاقم به بیرون نگاه می کنم و متاسفانه مردم را دائما در خیابان و در حال خرید شب عید می بینم دوست دارم از پنجره فریاد بزنم آی مردم جان مادرتان به خانه بروید و در آنجا بمانید تا زنجیره شیوع بریده شود.
آی مردم ! من یک کرونایی هستم براستی اگر کسی در بین این مردم ناقل بیماری باشد قابل تشخیص است هرگز و هرگز، من رعایت می کنم و در خانه می مانم اما اگر کسی رعایت نکند و در بین شما باشد چه !؟
صدایم را به مردمان شهرو کشورم برسان
کاش می شد حال روز بیماران بستری شده و تلاش کادر درمانی را به تصویر کشید صادقانه بگوئیم شاید مستقیم اعلام نکنند کرونایی و اعلام کنند بیماری حاد تنفسی و ...
اما هرچه است برای ریشه کن کردن آن نیاز به رعایت نکات بهداشتی و بویژه در خانه ماندن دارد.
امروز رسانه ها باید مانند دهقان فداکار مردم را هنگام عبور از ریل زندگی آگاه کنند تا دچار حادثه نشوند.
صدایم را به مردم کشور برسان و بگو من هم به عنوان یک معلم سهمی در مبارزه با کرونا دارم پس در خانه و اتاقم در قرنطینه می مانم تا بهبودی کامل حالم موجب نگرانی جامعه ام را بوجود نیاورم .
ویروس کرونا یا کووید ۱۹ نخستین بار در شهر ووهان چین شناسایی شد. گیلان از اولین استان های کشور بود که درگیر این بیماری شد و مبتلایان بسیاری دارد.
شهرستان صومعه سرا با حدود ۱۳۰ هزار نفر جمعیت و سه بخش مرکزی، تولمات و گوراب زرمیخ در ۲۵ کیلومتری غرب مرکز استان گیلان واقع شده است و.