با بررسی پیرامون الزامات ژئواکونومیک ایران پس از تشکیل اتحادیه اقتصادی در کنار مرزهای شمالی کشور، بخشی ضروری از اثرات پیوستن به این اتحادیه است تا با نگاهی جامع به این مقوله، بتوان گام های مثبتی برای حضور قدرتمندتر در اتحادیه اقتصادی اوراسیا برداشت.
منطق رقابتهای راهبردی پس از جنگ سرد جز در مناطق ویژه ای از جهان، دیگر از ماهیت نظامی پیروی نمی کند. رقابتهای ژئوپلیتیک با افول جایگاه تقابلات نظامی، ماهیتی اقتصادی ـ تجاری به خود گرفته اند. روندهای جهانی نیز به گونه ای پیش می رود که هیچ کشوری از جمله ایران نمی تواند از تأثیرات رشد منطقه گرایی غافل بماند. از این رو موقعیت ژئوپلتیک، ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک از جمله متغیرهای مستقل جغرافیایی محسوب می شود که تأثیر چشمگیری بر روابط خارجی ایران دارد. همچنین اقتصاد جهانی بشدت در حال وابسته شدن به گاز طبیعـی اسـت و ایـن منبـع انـرژی همچنان پیشروترین جزء تشکیل دهنده انرژی مصرفی اولیۀ جهان طـی دهـه هـای آتـی خواهد بود. بر این اساس، کشورهای دارنده و تولید کننـده ایـن محصول میتوانند از این ابزار اقتصادی برای رسیدن به اهداف سیاسی و همچنین، کسـب وجهه در عرصۀ بین المللی استفاده نمایند.
ایران و روسیه و سایر کشور های حاشیه دریای خزر به عنوان دارندگان بزرگترین منابع انرژی گازی دنیا شناخته می شوند که با استفاده از این ظرفیت یعنی حوزه اقتصاد انرژی و سایر جنبه های مختلف اقتصادی و به ویژه در حوزه مبادلات تجاری فی مابین خود می توانند به صورت مشترک به قدرت برتر منطقه خاورمیانه و قفقاز تبدیل شوند و نیز قادر به تاثیر گذاری در معادلات سیاسی و اقتصادی جهان خواهند بود.
در این راستا، اتحادیه اقتصادی اوراسیا با گذراندن چند ساله فرآیندی که در اروپا چندین دهه به طول انجامید، ابزاری اقتصادی در خدمت اهداف رقابتهای ژئوپلیتیک مهیا کرده است. بنابر نظریه ژئواکونومی، پس از تشکیل اتحادیه اقتصادی اوراسیا ایران الزامات اقتصادی جدیدی پیش روی دارد که بدون توجه به آنها توان رقابتهای ژئوپلیتیک خود را در ماهیت نوین اقتصادی از دست خواهد داد. زیرا با تحریمهای غرب و به ویژه تحریمهای یکطرفه ایالات متحده امریکا پس از خروج از برجام، ضرورت استفاده از ظرفیتهای سیاسی و به ویژه فرصتهای بالقوه اقتصادی از جمله عضویت در این اتحادیه اقتصادی دو چندان خواهد شد و می بایست نگاه معطوفی به قدرت در حال ظهور مجدد روسیه پس از فروپاشی شوروی سابق باشیم.
در این سلسه مقالات تلاش خواهد شد تا با ارائه تصویری روشن از چگونگی بوجود آمدن این اتحادیه و عضویت ایران در آن، به برخی از جنبه های مهم عضویت در اتحادیه اقتصادی اوراسیا در چند فصل و طی چند شماره مجزا پرداخته شود.
فصل اول: چگونگی تشکیل اتحادیه اقتصادی اوراسیا
رقابت ملت ها پس از جنگ سرد در قالب های اقتصادی و با ابزارهای بیشتر صنعتی و تجاری، فاز نوینی برای تحلیل های راهبردی و ژئوپلیتیک رقم زد. روندهای جهانی به گونه ای پیش می رود که هیچ کشوری از جمله ایران نمی تواند از تأثیرات رشد منطقه گرایی غافل بماند. به خصوص که جایگاه جغرافیایی ایران در مجادلات «هارتلند اوراسیا» و به عنوان حلقه اتصال دو منبع غنی انرژی یعنی خلیج فارس و دریای خزر از ارزش بالایی در روند تعامل بین قدرت های جهانی برخوردار است. از این رو موقعیت ژئوپلتیک، ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک ازجمله متغیرهای مستقل جغرافیایی محسوب می شوند که تأثیر چشمگیر و معناداری بر سیاست و روابط خارجی ایران دارند و همین امر از ایران یک کشور بین المللی و یک بازیگر مهم در مناطق پیرامون خود ساخته است.
به عبارت دیگر، جایگاه ایران به خاطر موقعیت ژئوپلتیک و ژئواستراتژیک آن، یک مرکزیت ژئواستراتژیک برای منطقه و جهان است و ایران هرگز نمی تواند در نظام بین المللی و منطقه ای که در آن قرار گرفته است، یک کشورحاشیه ای باشد. ژئوپلتیک، ژئواستراتژی و ژئواکونومی از جمله متغیرهای جغرافیایی است که می توان بر اساس آن ها جایگاه ایران را مشخص کرد.
بر اساس این متغیرها می توان جایگاه ایران را در منطقه حائز اهمیت بر شمرد و حضور در اتحادیه های بین المللی و به خصوص اتحادیه های منطقه ای با هر متغیری را می توان جز الزامات غیرقابل اجتناب جهت حفظ و افزایش مناسبات با همسایگان شمالی و جنوبی بر شمرد که از جمله مهمترین و جدیدترین این اتحادیه ها که در حال حار به صورت رسمی بر مباحث گمرکی و اقتصادی تمرکز دارد و در حال فعالیت است، “اتحادیه اقتصادی اوراسیا” می باشد. فرآیند تشکیل اتحادیه اقتصادی اوراسیا که ریشه در یک ایده در دهه1990 دارد، سرانجام در سال 2015 به نتیجه رسید و فصل جدیدی از رقابتهای کنشگران قدرتمندتر اوراسیایی با واحدها و مناطق دیگر را پدید آورد.
در موفق ترین زمان از فرآیند تشکیل این اتحادیه، اعضا توافق کرده بودند تا نظام تعرفه ای یکسانی نسبت به همه کشورهای غیر عضو به کار گیرند. در همین زمان به شکل رسمی “اتحادیه گمرکی اوراسیا” توانست شکل بگیرد و سرانجام فضای همکاری منطقه ای را برای تشکیل موفق اتحادیه اقتصادی اوراسیا در زمان مقرر فراهم سازد. البته نباید فراموش کرد که سه کشور اصلی تشکیل دهنده اتحادیه یعنی روسیه، قزاقستان و روسیه سفید(بلاروس) با وجود اتحادی که دارند، هریک اهداف خاص خود را نیز دنبال می کنند. بی تردید تصمیمات این کشورها با تولید و انتقال ذخایر انرژی پیوند دارند. تشکیل اتحادیه اقتصادی در این منطقه به عنوان یکی از نقاط مهم چرخه انرژی دنیا، بر اهمیت این مسئله می افزاید.
در عصر حاکمیت گفتمان ژئواکونومیک که اقتصاد نقش برجسته تری از هر زمان دیگر یافته و ژئواکونومی انرژی فصل نوینی در روابط بین المللی گشوده است. کشورهای نفت خیز خاورمیانه مانند ایران که ارتباطات پیچیدهای با کشورهای اوراسیا دارند؛ برای تحلیل کنشهای اقتصادی این اتحادیه الزامات بیشتری احساس می کنند. بحران اوکراین و تحریم های اقتصادی دوسویه بعد از آن که بنابر تحلیل برخی ناظران به یک بازسنجی سیاسی بین کشورهای اوراسیا در مورد روابط نزدیکتر با مسکو منجر شد. ابعاد بین المللی و فرامنطقه ای اتحادیه و توجه بازیگران مهم نسبت به سرنوشت آن را نیز تقویت کرده است. به همین دلیل، درپی تشکیل این اتحادیه پویش های ژئوپلیتیک در این بخش بالا رفته اند و از آنروی که سیاست خارجی را نمی توان از سیاست اقتصادی جدا دانست؛ این پویشها و روابط راهبردی مبتنی بر آنها با مدل همکاری های اقتصادی و تجاری اعضای اتحادیه پیوندی اساسی پیداکرده اند.
همکاری های بین دولتی در اتحادیه جدید اهمیت بالاتری پیدا خواهند کرد، اگر در نظر بگیریم که متحدین و کنشگران بیشتری همچون تاجیکستان، قرقیزستان و ارمنستان به آن وارد شده اند و حتی موقعیت چین و همزمان واکنش اروپا در این منطقه و مسیر جاده یا جاده های ابریشم آن دخیل خواهد بود.
از آن روی که منطقه اوراسیا همواره در قلب تحولات ژئوپلیتیک بوده است، توجه بازیگران مهم این منطقه به ویژه روس ها به رقابت های بین منطقه ای سبب شده است تا سایه سنگین تقابلات سنتی بر مدل همکاریها و اتحادهای اقتصادی ـ تجاری این مجموعه ادامه داشته باشد؛ نظریه ژئواکونومی پس از جنگ سرد، جهانی را پیش بینی کرده است که در آن، دولت ها به عنوان نهادهای دارای قلمرو ارضی نه از راه تعارضات ژئوپلیتیک بلکه از مسیر تعارضات ژئواکونومیک به رقابت ادامه خواهند داد.
این پیش بینی اکنون در اوراسیا به وقوع پیوسته و درحال توسعه است. اکنون نیز با وجود رویدادهایی که در قالب ماهیتی اقتصادی به زایش تحولات استراتژیک در اوراسیا منجر شده اند، چارچوب نظری ژئواکونومی می تواند به توصیف این پدیده ها یاری رساند. به دلیل آنکه اکنون اقتصاد برای قدرت انگیزه رقابت شده است و به دلیل وضعیت رقابتی اقتصاد در روابط بین ایران و کشورهای پیرامونش، نیاز به تدوین قرائتی اقتصادی از ژئوپلیتیک منطقه جدید اوراسیا برای تعریف قواعد رفتارهای راهبردی ایران به شکل ویژه ای احساس می شود. درنتیجه، بررسی پیرامون الزامات ژئواکونومیک ایران پس از تشکیل اتحادیه اقتصادی در کنار مرزهای شمالی کشور، بخشی ضروری از اثرات پیوستن به این اتحادیه است تا با نگاهی جامع به این مقوله، بتوان گام های مثبتی برای حضور قدرتمندتر در اتحادیه اقتصادی اوراسیا برداشت.
** سیامک علی پناه کارشناس اقتصادی
2007
منطق رقابتهای راهبردی پس از جنگ سرد جز در مناطق ویژه ای از جهان، دیگر از ماهیت نظامی پیروی نمی کند. رقابتهای ژئوپلیتیک با افول جایگاه تقابلات نظامی، ماهیتی اقتصادی ـ تجاری به خود گرفته اند. روندهای جهانی نیز به گونه ای پیش می رود که هیچ کشوری از جمله ایران نمی تواند از تأثیرات رشد منطقه گرایی غافل بماند. از این رو موقعیت ژئوپلتیک، ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک از جمله متغیرهای مستقل جغرافیایی محسوب می شود که تأثیر چشمگیری بر روابط خارجی ایران دارد. همچنین اقتصاد جهانی بشدت در حال وابسته شدن به گاز طبیعـی اسـت و ایـن منبـع انـرژی همچنان پیشروترین جزء تشکیل دهنده انرژی مصرفی اولیۀ جهان طـی دهـه هـای آتـی خواهد بود. بر این اساس، کشورهای دارنده و تولید کننـده ایـن محصول میتوانند از این ابزار اقتصادی برای رسیدن به اهداف سیاسی و همچنین، کسـب وجهه در عرصۀ بین المللی استفاده نمایند.
ایران و روسیه و سایر کشور های حاشیه دریای خزر به عنوان دارندگان بزرگترین منابع انرژی گازی دنیا شناخته می شوند که با استفاده از این ظرفیت یعنی حوزه اقتصاد انرژی و سایر جنبه های مختلف اقتصادی و به ویژه در حوزه مبادلات تجاری فی مابین خود می توانند به صورت مشترک به قدرت برتر منطقه خاورمیانه و قفقاز تبدیل شوند و نیز قادر به تاثیر گذاری در معادلات سیاسی و اقتصادی جهان خواهند بود.
در این راستا، اتحادیه اقتصادی اوراسیا با گذراندن چند ساله فرآیندی که در اروپا چندین دهه به طول انجامید، ابزاری اقتصادی در خدمت اهداف رقابتهای ژئوپلیتیک مهیا کرده است. بنابر نظریه ژئواکونومی، پس از تشکیل اتحادیه اقتصادی اوراسیا ایران الزامات اقتصادی جدیدی پیش روی دارد که بدون توجه به آنها توان رقابتهای ژئوپلیتیک خود را در ماهیت نوین اقتصادی از دست خواهد داد. زیرا با تحریمهای غرب و به ویژه تحریمهای یکطرفه ایالات متحده امریکا پس از خروج از برجام، ضرورت استفاده از ظرفیتهای سیاسی و به ویژه فرصتهای بالقوه اقتصادی از جمله عضویت در این اتحادیه اقتصادی دو چندان خواهد شد و می بایست نگاه معطوفی به قدرت در حال ظهور مجدد روسیه پس از فروپاشی شوروی سابق باشیم.
در این سلسه مقالات تلاش خواهد شد تا با ارائه تصویری روشن از چگونگی بوجود آمدن این اتحادیه و عضویت ایران در آن، به برخی از جنبه های مهم عضویت در اتحادیه اقتصادی اوراسیا در چند فصل و طی چند شماره مجزا پرداخته شود.
فصل اول: چگونگی تشکیل اتحادیه اقتصادی اوراسیا
رقابت ملت ها پس از جنگ سرد در قالب های اقتصادی و با ابزارهای بیشتر صنعتی و تجاری، فاز نوینی برای تحلیل های راهبردی و ژئوپلیتیک رقم زد. روندهای جهانی به گونه ای پیش می رود که هیچ کشوری از جمله ایران نمی تواند از تأثیرات رشد منطقه گرایی غافل بماند. به خصوص که جایگاه جغرافیایی ایران در مجادلات «هارتلند اوراسیا» و به عنوان حلقه اتصال دو منبع غنی انرژی یعنی خلیج فارس و دریای خزر از ارزش بالایی در روند تعامل بین قدرت های جهانی برخوردار است. از این رو موقعیت ژئوپلتیک، ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک ازجمله متغیرهای مستقل جغرافیایی محسوب می شوند که تأثیر چشمگیر و معناداری بر سیاست و روابط خارجی ایران دارند و همین امر از ایران یک کشور بین المللی و یک بازیگر مهم در مناطق پیرامون خود ساخته است.
به عبارت دیگر، جایگاه ایران به خاطر موقعیت ژئوپلتیک و ژئواستراتژیک آن، یک مرکزیت ژئواستراتژیک برای منطقه و جهان است و ایران هرگز نمی تواند در نظام بین المللی و منطقه ای که در آن قرار گرفته است، یک کشورحاشیه ای باشد. ژئوپلتیک، ژئواستراتژی و ژئواکونومی از جمله متغیرهای جغرافیایی است که می توان بر اساس آن ها جایگاه ایران را مشخص کرد.
بر اساس این متغیرها می توان جایگاه ایران را در منطقه حائز اهمیت بر شمرد و حضور در اتحادیه های بین المللی و به خصوص اتحادیه های منطقه ای با هر متغیری را می توان جز الزامات غیرقابل اجتناب جهت حفظ و افزایش مناسبات با همسایگان شمالی و جنوبی بر شمرد که از جمله مهمترین و جدیدترین این اتحادیه ها که در حال حار به صورت رسمی بر مباحث گمرکی و اقتصادی تمرکز دارد و در حال فعالیت است، “اتحادیه اقتصادی اوراسیا” می باشد. فرآیند تشکیل اتحادیه اقتصادی اوراسیا که ریشه در یک ایده در دهه1990 دارد، سرانجام در سال 2015 به نتیجه رسید و فصل جدیدی از رقابتهای کنشگران قدرتمندتر اوراسیایی با واحدها و مناطق دیگر را پدید آورد.
در موفق ترین زمان از فرآیند تشکیل این اتحادیه، اعضا توافق کرده بودند تا نظام تعرفه ای یکسانی نسبت به همه کشورهای غیر عضو به کار گیرند. در همین زمان به شکل رسمی “اتحادیه گمرکی اوراسیا” توانست شکل بگیرد و سرانجام فضای همکاری منطقه ای را برای تشکیل موفق اتحادیه اقتصادی اوراسیا در زمان مقرر فراهم سازد. البته نباید فراموش کرد که سه کشور اصلی تشکیل دهنده اتحادیه یعنی روسیه، قزاقستان و روسیه سفید(بلاروس) با وجود اتحادی که دارند، هریک اهداف خاص خود را نیز دنبال می کنند. بی تردید تصمیمات این کشورها با تولید و انتقال ذخایر انرژی پیوند دارند. تشکیل اتحادیه اقتصادی در این منطقه به عنوان یکی از نقاط مهم چرخه انرژی دنیا، بر اهمیت این مسئله می افزاید.
در عصر حاکمیت گفتمان ژئواکونومیک که اقتصاد نقش برجسته تری از هر زمان دیگر یافته و ژئواکونومی انرژی فصل نوینی در روابط بین المللی گشوده است. کشورهای نفت خیز خاورمیانه مانند ایران که ارتباطات پیچیدهای با کشورهای اوراسیا دارند؛ برای تحلیل کنشهای اقتصادی این اتحادیه الزامات بیشتری احساس می کنند. بحران اوکراین و تحریم های اقتصادی دوسویه بعد از آن که بنابر تحلیل برخی ناظران به یک بازسنجی سیاسی بین کشورهای اوراسیا در مورد روابط نزدیکتر با مسکو منجر شد. ابعاد بین المللی و فرامنطقه ای اتحادیه و توجه بازیگران مهم نسبت به سرنوشت آن را نیز تقویت کرده است. به همین دلیل، درپی تشکیل این اتحادیه پویش های ژئوپلیتیک در این بخش بالا رفته اند و از آنروی که سیاست خارجی را نمی توان از سیاست اقتصادی جدا دانست؛ این پویشها و روابط راهبردی مبتنی بر آنها با مدل همکاری های اقتصادی و تجاری اعضای اتحادیه پیوندی اساسی پیداکرده اند.
همکاری های بین دولتی در اتحادیه جدید اهمیت بالاتری پیدا خواهند کرد، اگر در نظر بگیریم که متحدین و کنشگران بیشتری همچون تاجیکستان، قرقیزستان و ارمنستان به آن وارد شده اند و حتی موقعیت چین و همزمان واکنش اروپا در این منطقه و مسیر جاده یا جاده های ابریشم آن دخیل خواهد بود.
از آن روی که منطقه اوراسیا همواره در قلب تحولات ژئوپلیتیک بوده است، توجه بازیگران مهم این منطقه به ویژه روس ها به رقابت های بین منطقه ای سبب شده است تا سایه سنگین تقابلات سنتی بر مدل همکاریها و اتحادهای اقتصادی ـ تجاری این مجموعه ادامه داشته باشد؛ نظریه ژئواکونومی پس از جنگ سرد، جهانی را پیش بینی کرده است که در آن، دولت ها به عنوان نهادهای دارای قلمرو ارضی نه از راه تعارضات ژئوپلیتیک بلکه از مسیر تعارضات ژئواکونومیک به رقابت ادامه خواهند داد.
این پیش بینی اکنون در اوراسیا به وقوع پیوسته و درحال توسعه است. اکنون نیز با وجود رویدادهایی که در قالب ماهیتی اقتصادی به زایش تحولات استراتژیک در اوراسیا منجر شده اند، چارچوب نظری ژئواکونومی می تواند به توصیف این پدیده ها یاری رساند. به دلیل آنکه اکنون اقتصاد برای قدرت انگیزه رقابت شده است و به دلیل وضعیت رقابتی اقتصاد در روابط بین ایران و کشورهای پیرامونش، نیاز به تدوین قرائتی اقتصادی از ژئوپلیتیک منطقه جدید اوراسیا برای تعریف قواعد رفتارهای راهبردی ایران به شکل ویژه ای احساس می شود. درنتیجه، بررسی پیرامون الزامات ژئواکونومیک ایران پس از تشکیل اتحادیه اقتصادی در کنار مرزهای شمالی کشور، بخشی ضروری از اثرات پیوستن به این اتحادیه است تا با نگاهی جامع به این مقوله، بتوان گام های مثبتی برای حضور قدرتمندتر در اتحادیه اقتصادی اوراسیا برداشت.
** سیامک علی پناه کارشناس اقتصادی
2007
کپی شد