روزهای پیش رو را در حالی پشت سر می گذاریم که وارد چهل سالگی سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران میشویم و چهار دهه از عمر انقلاب اسلامی بهمن 57 سپری شده است و این سال های 40 سالگی هر لحظه ، روز، ماه و سال آن دفتر پر حادثه و خاطره ای است با رمز و راز های بسیار که قضاوت پیرامون آن را آیندگان در سپهر تاریخ خواهند نوشت و خواند!
از همان روزهای رسیدن به 22 بهمن 57 که سقوط رژیم پهلوی رقم خورد تا این روزها که تحریم و تهدید از سوی بیگانگان را این مرز پر گهر شاهد آن است همه و همه صحنه ها و لحظه های تلخ و شیرینی را به همراه دارند که در ذهن هر ایرانی نقش بسته است و اگر نبود حس همگرایی و ایستادگی و همراهی های مردمی برای انچه که ارمان انقلابی خود می خوانند هرگز این چهل سالگی قد نمی کشید.
آنانکه در متن صحنه های پیروزی انقلاب اسلامی قرار داشتند حتما به یاد می آورند موج موج دریای خروشان ملت در اقتدا به رهبر و پیشوای انقلاب خود امام خمینی(ره) چگونه متعهدانه و مخلصانه امیدوار به آینده، گذشته را پشت سر گذاشتند و آنچه از فردای پیروزی انقلاب خویش در ذهن می پروراندند ایرانی آباد و مستقل در پرتو همبستگی ها بود و شعاری که از جان و دلشان بر می آمد و استقلال، ازادی و جمهوری اسلامی را فریاد می زدند و در این مسیر نه شرقی نه غربی را راهبرد استراتژیک نظام خویش در سیاست خارجی و میدان داری حکومت مردم بر مردم را محور سیاست ورزی داخلی می خواندند تا آرزوهای جا مانده از مشروطیت این بار در سایه نهضتی انقلابی و اسلامی به واقعیت بپیوندد و در گذار این سال ها از استقرار نظام با مشارکت عمومی و انتخاب آری تا سایر انتخاب ها که هر سالش یک حضور دموکراسی خواهی بود تکرارهایشان را تکرار کردند.
این چهار دهه هر دهه اش نشیب و فرازهایی را پشت سر گذاشت که شاید پرتلاطم ترین و حساس ترین دهه پس از انقلاب به رویدادهای دهه اول مربوط می شود که از همان روزهای آغازین شاهد بروز اختلافات از سیاسی و عقیدتی گرفته تا قومی و قبیله ای که ان هم در پس اختلاف افکنی های سیاسی نشات می گرفت و درگیری های خیابانی از راهپیمایی های اعتراضی تا سنگرگیری های مسلحانه و حتی ترور و حذف فیزیکی نمونه هایی از اتفاق های ناگوار آن روزهاست که چه بسیار چهره های سیاسی و انقلابی و همسنگران دیروز روزهای مبارزه در سطح ملی و محلی که نشان از عمق انحراف در مسیر برداشت های عده ای داشت که برای رسیدن به سهم انقلاب مردم، راهی غیر دموکراتیک برگزیدند و رسیدن به هدف را حذف رقبا می دانستند و این شیوه چه سرمایه های انسانی که از کشور نگرفت و چه انحراف ها که دیده نشد!
البته در این دوران می بایست تحمیل جنگی نابرابر را به ملت انقلابی که به ظاهر از همسایه عربی شکل گرفت اما در باطن برنامه ای حساب شده برای تعدیل امکانات و توان کشور انقلابی ایران بود را نباید از قلم انداخت که سهم بسزایی در توقف شتاب انقلاب و آرمان های فرامرزی آن برای رهایی مستضعفان جهان داشت که نیروی انقلابی و آرمان جمع شده در این ملت به جای حرکت در مسیر رشد و توسعه و بالندگی کشور و رفع تبعیض و دستگیری مستضعفان به سمت دفاع از کیان کشور و انقلاب و نظام برآمده از آن برآمد و چه رنج و سختی هایی که در این دفاع که مقدس خوانده می شود در ذهن تاریخ کشور به ثبت نرسید و چه صحنه های زیبایی از انسجام و وحدت ملی که به تصویر کشیده نشد و چه میراث های ماندگاری که برجای نماند بطوریکه جدای از هزینه های انسانی و مادی برجای مانده در مسیر این دفاع مقدس، آنچه که با افتخار باقی ماند، روح تعهد انسانی و انسجام و وحدتی بود که در جای جای کشور برای پایداری موج می زد و هنوز هم ارزشهای برجای مانده از آن دوران بی بدیل و افتخارآمیز رمز ماندگاری های بسیاری است برای روزهای سخت این دوران ها که می رویم تا به آینده امیدوارتر باشیم.
اما این دهه از چهل سالگی را با همه نشیب و فراز هایش باید دهه گذار از تلخی ها و حرکت به سوی شکلگیری ساختارها و پایهگذاری بنیانهایی دانست که در میان ریزش ها و رویش ها شکل گرفتند که سنگ بنای بسیاری از اتفاق ها از ان گذاشته شد.
از این دوران که بگذریم آغازین ماه های دهه دوم پس از پیروزی انقلاب اسلامی را باید در عمق حوادث دیگری جستجو کرد آنجا که پس از رحلت بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران مردی که یک دهه پیش با استقبال میلیونی از تبعید بازگشته بود و پس از سپری کردن دوران مدیریت انقلابی و هدایت و رهبری جامعه در اوج بحران ها و شکل دهی انسجام ملی برای برون رفت از چالش ها با قلبی مطمئن و دلی ارام و حضور میلیونی به دیار باقی بدرقه شد.
فصل جدیدی در مدیریت راهبردی در نظام با انتخاب آیت الله خامنه ای توسط مجلس خبرگان رهبری آغاز شد تا ادامه راه با تدبیری دیگر تداوم یابد که این دهه با حوادث سیاسی، اقتصادی و اجتماعی مختلفی که هر کدام سهم بسزایی در فرآیند آینده کشور داشتند گره خورد که مهمترین اتفاق های این دهه پوست اندازی های جدید در عرصه سیاسی و آشکار شدن تضاد های بین جناح های موجود که همان چپ و راست های سنتی بودند و زایش ها و شکلگیری جریانات سیاسی، فرهنگی و اقتصادی جدید و همچنین آغاز دوران سازندگی بود که سنگ بنای ساختارهای اقتصادی روزهای پس از پایان جنگ تحمیلی و بازسازی ویرانههای آن جنگ بر آن استوار شد و از همین دوران نیز موج جدیدی از نیازها به ویژه با به میدان آمدن نسل جدید که در روزگار روزهای انقلاب در طفولیت بودند و دوران پس از آن پا به صحنه فعالیت های اجتماعی و سیاسی گذاشتند و سر آغازی شدند بر موج جدیدی از تحولخواهی در ایران پس از جنگ که البته در این دوران باید از سیاست خارجی و روابط بین الملل نیز غافل نشد.
تحولاتی که پس از جنگ اول نفت خلیج فارس، ایران را در کانون تحولات منطقه بیشتر قرار داد و بازیگری این کشور دراین تحولات قابل درک بود، دورانی با موج تحولات داخلی و گسترش روابط و چالش های خارجی از منظر مطالبات ایجاد شده کشتی انقلاب اسلامی به ساحل آرام هدایت شود.
عموما خرداد ماه خاصی در روز شمار تقویم انقلاب اسلامی است و به نوعی تمامی تحولات سیاسی و اجتماعی این سال ها در آن گره خورده و حوادث سومین دهه پس از انقلاب را نباید نا مربوط به تحولات پس از آن دانست که با مروری بر اتفاقات این دهه این مقطع زمانی را باید دهه تحولات سیاسی در کشور نامید، دهه خاصی که به واسطه زایش های جدید ایجاد شده در تحولات اجتماعی شاهد ورود به عرصه ای جدید با تمام وقایع تلخ و شیرین آن میباشیم که از آن باید نقطه آغازین مطالبات جدید سیاسی و اجتماعی و شکلگیری ارکان و نهادهای این حوزه و رونمایی از ظرفیت های دیگر نظام برآمده از انقلاب اسلامی در عرصه های تحول پذیری برشمرد هرچند که در این تحولات شاهد واکنشهای متفاوت و شکلگیری دو قطبی اصلاحطلبی و اصولگرایی و جابجاشدن برخی شعارهای انقلابی و نگرش جدید از پدرخوانده های این دو جریان بودیم که نقش محوری آرای خاموش اجتماعی یا به نوعی جامعه خاکستری در این دوران در تایید یا رد تحولات پیشرو بیشتر به چشم می آمد هر چند که نبود ساختار هماهنگ و ظرفیتهای لازم در بدنه جامعه مانع از نتیجهگرایی سریع تحولات بوده و به نوعی با نقد و انکار نگاه پروژه ای به تحول خواهی آن را در مسیر پروسه تعبیر کردند که همان شعار انقلاب بود تا آرمانهای های انقلابی در تحولات تدریجی به نتیجه مطلوب دست یابد که دستاوردهای این دوران بسترهای جدیدی را در جامعه ایجاد و با ورود نسل های بعدی به بدنه فعالیت های سیاسی و اجتماعی و نیازهای اقتصادی و کار و اشتغال شاهد مطالبات جدید و نقش افرینی صاحبان این مطالبات در تحولات بوده ایم و با عمیق شدن شکاف های دیدگاهی حول محورهای اصولگرایی و اصلاح طلبی فرصت ها و تهدیدات جدیدی در جامعه ایجاد و از سویی تضادها نیز عمیق تر شد.
هر چند که فرصت طلبی های برخی نیز به واسطه فضا و شرایط سیاسی و اقتصادی بیرونی تحمیلی بر جامعه ایرانی قابل اغماض نیست و این موضوع چالشی جدید برای مدیریت کشور شد که دو گانگی فقیر و غنی و شعار عدالت طلبی تحولات جدیدی را کلید زد.
با پشت سر گذاشتن دوران های یادشده دهه چهارم سال های پس از انقلاب اسلامی را باید دهه اقتدار و نقش آفرینی های منطقه ای و بین المللی در کنار رویدادهای داخلی برشمرد که برغم تلاش های براندازانه با اهرمهای مختلف تهدید و تحریم و فشارهای مختلف و پیوند زدن سرنوشت کشور با حوادث بین المللی از سوی بدخواهان و نظام سلطه و استکبار این مقطع زمانی یکی از حساس ترین دوران انقلاب اسلامی ایران به حساب می آید که به سادگی قابل چشم پوشی نیست و نیازمند واکاوی های بسیاری است .
در این دوران کشور شاهد برخی مشکلات در عرصه سیاست های داخلی یعنی از اتفاقات پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 88 تا چالشهای اقتصادی بود اما رویارویی سیاسی بین المللی و شکل گیری اجماع جهانی علیه کشور بر سر مباحث هسته ای ایران از مهمترین حوادث دهه چهارم انقلاب اسلامی است که سرانجام با قدرت دیپلماتیک به برجام رسید تا با تدبیر، امیدی دیگر در جامعه برای رفع تنگناها حاکم شود، هر چند که بر هم زدن پیمان بسته شده توسط رئیس دولت تازه به دوران رسیده آمریکا یکی از امضاکنندگان این تفاهم نامه بین المللی فضای دیگری را برای ایران در عرصههای داخلی و خارجی رقم زد اما قرار گرفتن کشور در رتبه بازیگری تحولات بین المللی از جمله مهمترین دستاوردهای این دوران پر فشار به شمار می آید که حاکی از استراتژی بلند مدت با تاکتیک های متفاوت در سیاست گذاری های نظام حاکم درکشور در عرصه های جهانی دارد.
با مرور آنچه دراین دوران 40 ساله گذشت جدای از تحلیل کلی پیرامون مهمترین موضوعات مورد بحث برای جمعبندی دستاوردهای انقلاب اسلامی و نظام برآمده از آن در عرصه های خرد و کلان از توسعه های عمرانی گرفته تا پیشرفت های علمی و گذار از جامعه ای سنتی به مدرن، نباید کاستی ها و غفلت هایی را که نقش مهمی در ایجاد مانع در روند رو به رشد و دستیابی به آرمان های ملت انقلابی ایران داشته اند، نادیده گرفت اگرچه وجود این موانع برای کشوری انقلابی با ان همه ظرفیت ها و تضادهای دیدگاهی در آن که به دنبال تجربه و پیاده کردن نمونه جدیدی از حکمرانی در دنیای امروز است را می توان امری طبیعی دانست اما رسیدن به وضعیت آرمانی نیاز به زمان دارد که بسیار حائز اهمیت است.
با مروری بر استقرار اولین دولت موقت تا دولت های پس از آن و رسیدن به دولت تدبیر ، آنچه که بیش از همه در ناکامی ها موثر بوده ، عدم موفقیت کارگزاران دولت در ایجاد تحول در ساختار نظام سازمانی و توجه به کارآمدی و توانمندی منابع انسانی موجود در کشور بود که چه بسیار از این منابع بر اثر بی توجهی یا از مرزها گذشتند و یا به تحلیل رفتند و از مهم ترین چالش ها در این دوران که با ورود افرادی از روزنه های مختلف هزینه هایی را برای مردم و نظام حاکم ایجاد کرده، دست درازی های بسیار بر منابع و سرمایه های ملی بود که در کنار سوء استفاده از موقعیت ها و منفعت طلبی های نا اهلانی که به اشتباه با نفوذ در جمع خیرخواهان موانعی را در مسیر توسعه کشور فراهم آوردند که دغدغه اصلی مردم و نظام حاکم و پاشنه آشیل تمام آن آرمان ها تا به امروز بوده است.
در این سالها به رغم تلاش های فراوان برای توسعه کشور عدم تربیت نیروهای متخصص و به بازی نگرفتن استعدادهای پویا و خارج کردن منابع انسانی متخصص به بهانههای مختلف و حاکم کردن سلیقه ها به جای استراتژی بهره ورانه از ظرفیت ها چهره ای غیر واقعی از نظام آرمانی ملت به نمایش گذاشته شد، سهم بسزایی در تولید ناامیدی داشته است هرچند که مردم امیدوارند همواره با حضور در عرصه ها و صحنه های مختلف پشتیبانی های خود را از نظام حاکم به نمایش گذاشتند و کج سلیقگی ها را با انتخاب های متفاوت و متنوع پاسخ دادند.
اینک در آستانه ورود به دهه پنجاه قرار داریم، دهه ای که به واسطه تجربه چهل سال گذشته چراغ راهی به سوی آینده می گشاید تا با عبور از آزمون و خطاها مسیر توسعه و پیشرفت و دست یابی به آرمان های انقلاب اسلامی 57 مردم تحقق یابد و در این راه هر چند که مشکلات خواهد بود و بدخواهان همانطور که همواره ندیدن سالگرد یک سالگی تا چهل سالگی را آرزو می کردند برای روزهای آینده هم چنین خواهند کرد اما تا زمانیکه ملت ایران در کنار هم و همراه و همیار باشند هیچ گزندی نخواهند دید حتی اگر سختی های پیش رو همچنان باقی باشد و مردمان این سرزمین در طول تاریخ نشان داده اند که آرمان های انسانی شان همواره انگیزه ای برای حرکت به سمت آینده بوده است!
امروز ملت ایران با توجه به ظرفیت های پیرامونی خود هزار راه نرفته در پیش رو دارد که رسیدن به آنها همان گونه که تاکنون بوده است گره خورده در انسجام و وحدت و ایستادگی ملی است با همه بدخواهانی که در این مسیر سنگ اندازی کنند!
7296/2007
از همان روزهای رسیدن به 22 بهمن 57 که سقوط رژیم پهلوی رقم خورد تا این روزها که تحریم و تهدید از سوی بیگانگان را این مرز پر گهر شاهد آن است همه و همه صحنه ها و لحظه های تلخ و شیرینی را به همراه دارند که در ذهن هر ایرانی نقش بسته است و اگر نبود حس همگرایی و ایستادگی و همراهی های مردمی برای انچه که ارمان انقلابی خود می خوانند هرگز این چهل سالگی قد نمی کشید.
آنانکه در متن صحنه های پیروزی انقلاب اسلامی قرار داشتند حتما به یاد می آورند موج موج دریای خروشان ملت در اقتدا به رهبر و پیشوای انقلاب خود امام خمینی(ره) چگونه متعهدانه و مخلصانه امیدوار به آینده، گذشته را پشت سر گذاشتند و آنچه از فردای پیروزی انقلاب خویش در ذهن می پروراندند ایرانی آباد و مستقل در پرتو همبستگی ها بود و شعاری که از جان و دلشان بر می آمد و استقلال، ازادی و جمهوری اسلامی را فریاد می زدند و در این مسیر نه شرقی نه غربی را راهبرد استراتژیک نظام خویش در سیاست خارجی و میدان داری حکومت مردم بر مردم را محور سیاست ورزی داخلی می خواندند تا آرزوهای جا مانده از مشروطیت این بار در سایه نهضتی انقلابی و اسلامی به واقعیت بپیوندد و در گذار این سال ها از استقرار نظام با مشارکت عمومی و انتخاب آری تا سایر انتخاب ها که هر سالش یک حضور دموکراسی خواهی بود تکرارهایشان را تکرار کردند.
این چهار دهه هر دهه اش نشیب و فرازهایی را پشت سر گذاشت که شاید پرتلاطم ترین و حساس ترین دهه پس از انقلاب به رویدادهای دهه اول مربوط می شود که از همان روزهای آغازین شاهد بروز اختلافات از سیاسی و عقیدتی گرفته تا قومی و قبیله ای که ان هم در پس اختلاف افکنی های سیاسی نشات می گرفت و درگیری های خیابانی از راهپیمایی های اعتراضی تا سنگرگیری های مسلحانه و حتی ترور و حذف فیزیکی نمونه هایی از اتفاق های ناگوار آن روزهاست که چه بسیار چهره های سیاسی و انقلابی و همسنگران دیروز روزهای مبارزه در سطح ملی و محلی که نشان از عمق انحراف در مسیر برداشت های عده ای داشت که برای رسیدن به سهم انقلاب مردم، راهی غیر دموکراتیک برگزیدند و رسیدن به هدف را حذف رقبا می دانستند و این شیوه چه سرمایه های انسانی که از کشور نگرفت و چه انحراف ها که دیده نشد!
البته در این دوران می بایست تحمیل جنگی نابرابر را به ملت انقلابی که به ظاهر از همسایه عربی شکل گرفت اما در باطن برنامه ای حساب شده برای تعدیل امکانات و توان کشور انقلابی ایران بود را نباید از قلم انداخت که سهم بسزایی در توقف شتاب انقلاب و آرمان های فرامرزی آن برای رهایی مستضعفان جهان داشت که نیروی انقلابی و آرمان جمع شده در این ملت به جای حرکت در مسیر رشد و توسعه و بالندگی کشور و رفع تبعیض و دستگیری مستضعفان به سمت دفاع از کیان کشور و انقلاب و نظام برآمده از آن برآمد و چه رنج و سختی هایی که در این دفاع که مقدس خوانده می شود در ذهن تاریخ کشور به ثبت نرسید و چه صحنه های زیبایی از انسجام و وحدت ملی که به تصویر کشیده نشد و چه میراث های ماندگاری که برجای نماند بطوریکه جدای از هزینه های انسانی و مادی برجای مانده در مسیر این دفاع مقدس، آنچه که با افتخار باقی ماند، روح تعهد انسانی و انسجام و وحدتی بود که در جای جای کشور برای پایداری موج می زد و هنوز هم ارزشهای برجای مانده از آن دوران بی بدیل و افتخارآمیز رمز ماندگاری های بسیاری است برای روزهای سخت این دوران ها که می رویم تا به آینده امیدوارتر باشیم.
اما این دهه از چهل سالگی را با همه نشیب و فراز هایش باید دهه گذار از تلخی ها و حرکت به سوی شکلگیری ساختارها و پایهگذاری بنیانهایی دانست که در میان ریزش ها و رویش ها شکل گرفتند که سنگ بنای بسیاری از اتفاق ها از ان گذاشته شد.
از این دوران که بگذریم آغازین ماه های دهه دوم پس از پیروزی انقلاب اسلامی را باید در عمق حوادث دیگری جستجو کرد آنجا که پس از رحلت بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران مردی که یک دهه پیش با استقبال میلیونی از تبعید بازگشته بود و پس از سپری کردن دوران مدیریت انقلابی و هدایت و رهبری جامعه در اوج بحران ها و شکل دهی انسجام ملی برای برون رفت از چالش ها با قلبی مطمئن و دلی ارام و حضور میلیونی به دیار باقی بدرقه شد.
فصل جدیدی در مدیریت راهبردی در نظام با انتخاب آیت الله خامنه ای توسط مجلس خبرگان رهبری آغاز شد تا ادامه راه با تدبیری دیگر تداوم یابد که این دهه با حوادث سیاسی، اقتصادی و اجتماعی مختلفی که هر کدام سهم بسزایی در فرآیند آینده کشور داشتند گره خورد که مهمترین اتفاق های این دهه پوست اندازی های جدید در عرصه سیاسی و آشکار شدن تضاد های بین جناح های موجود که همان چپ و راست های سنتی بودند و زایش ها و شکلگیری جریانات سیاسی، فرهنگی و اقتصادی جدید و همچنین آغاز دوران سازندگی بود که سنگ بنای ساختارهای اقتصادی روزهای پس از پایان جنگ تحمیلی و بازسازی ویرانههای آن جنگ بر آن استوار شد و از همین دوران نیز موج جدیدی از نیازها به ویژه با به میدان آمدن نسل جدید که در روزگار روزهای انقلاب در طفولیت بودند و دوران پس از آن پا به صحنه فعالیت های اجتماعی و سیاسی گذاشتند و سر آغازی شدند بر موج جدیدی از تحولخواهی در ایران پس از جنگ که البته در این دوران باید از سیاست خارجی و روابط بین الملل نیز غافل نشد.
تحولاتی که پس از جنگ اول نفت خلیج فارس، ایران را در کانون تحولات منطقه بیشتر قرار داد و بازیگری این کشور دراین تحولات قابل درک بود، دورانی با موج تحولات داخلی و گسترش روابط و چالش های خارجی از منظر مطالبات ایجاد شده کشتی انقلاب اسلامی به ساحل آرام هدایت شود.
عموما خرداد ماه خاصی در روز شمار تقویم انقلاب اسلامی است و به نوعی تمامی تحولات سیاسی و اجتماعی این سال ها در آن گره خورده و حوادث سومین دهه پس از انقلاب را نباید نا مربوط به تحولات پس از آن دانست که با مروری بر اتفاقات این دهه این مقطع زمانی را باید دهه تحولات سیاسی در کشور نامید، دهه خاصی که به واسطه زایش های جدید ایجاد شده در تحولات اجتماعی شاهد ورود به عرصه ای جدید با تمام وقایع تلخ و شیرین آن میباشیم که از آن باید نقطه آغازین مطالبات جدید سیاسی و اجتماعی و شکلگیری ارکان و نهادهای این حوزه و رونمایی از ظرفیت های دیگر نظام برآمده از انقلاب اسلامی در عرصه های تحول پذیری برشمرد هرچند که در این تحولات شاهد واکنشهای متفاوت و شکلگیری دو قطبی اصلاحطلبی و اصولگرایی و جابجاشدن برخی شعارهای انقلابی و نگرش جدید از پدرخوانده های این دو جریان بودیم که نقش محوری آرای خاموش اجتماعی یا به نوعی جامعه خاکستری در این دوران در تایید یا رد تحولات پیشرو بیشتر به چشم می آمد هر چند که نبود ساختار هماهنگ و ظرفیتهای لازم در بدنه جامعه مانع از نتیجهگرایی سریع تحولات بوده و به نوعی با نقد و انکار نگاه پروژه ای به تحول خواهی آن را در مسیر پروسه تعبیر کردند که همان شعار انقلاب بود تا آرمانهای های انقلابی در تحولات تدریجی به نتیجه مطلوب دست یابد که دستاوردهای این دوران بسترهای جدیدی را در جامعه ایجاد و با ورود نسل های بعدی به بدنه فعالیت های سیاسی و اجتماعی و نیازهای اقتصادی و کار و اشتغال شاهد مطالبات جدید و نقش افرینی صاحبان این مطالبات در تحولات بوده ایم و با عمیق شدن شکاف های دیدگاهی حول محورهای اصولگرایی و اصلاح طلبی فرصت ها و تهدیدات جدیدی در جامعه ایجاد و از سویی تضادها نیز عمیق تر شد.
هر چند که فرصت طلبی های برخی نیز به واسطه فضا و شرایط سیاسی و اقتصادی بیرونی تحمیلی بر جامعه ایرانی قابل اغماض نیست و این موضوع چالشی جدید برای مدیریت کشور شد که دو گانگی فقیر و غنی و شعار عدالت طلبی تحولات جدیدی را کلید زد.
با پشت سر گذاشتن دوران های یادشده دهه چهارم سال های پس از انقلاب اسلامی را باید دهه اقتدار و نقش آفرینی های منطقه ای و بین المللی در کنار رویدادهای داخلی برشمرد که برغم تلاش های براندازانه با اهرمهای مختلف تهدید و تحریم و فشارهای مختلف و پیوند زدن سرنوشت کشور با حوادث بین المللی از سوی بدخواهان و نظام سلطه و استکبار این مقطع زمانی یکی از حساس ترین دوران انقلاب اسلامی ایران به حساب می آید که به سادگی قابل چشم پوشی نیست و نیازمند واکاوی های بسیاری است .
در این دوران کشور شاهد برخی مشکلات در عرصه سیاست های داخلی یعنی از اتفاقات پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 88 تا چالشهای اقتصادی بود اما رویارویی سیاسی بین المللی و شکل گیری اجماع جهانی علیه کشور بر سر مباحث هسته ای ایران از مهمترین حوادث دهه چهارم انقلاب اسلامی است که سرانجام با قدرت دیپلماتیک به برجام رسید تا با تدبیر، امیدی دیگر در جامعه برای رفع تنگناها حاکم شود، هر چند که بر هم زدن پیمان بسته شده توسط رئیس دولت تازه به دوران رسیده آمریکا یکی از امضاکنندگان این تفاهم نامه بین المللی فضای دیگری را برای ایران در عرصههای داخلی و خارجی رقم زد اما قرار گرفتن کشور در رتبه بازیگری تحولات بین المللی از جمله مهمترین دستاوردهای این دوران پر فشار به شمار می آید که حاکی از استراتژی بلند مدت با تاکتیک های متفاوت در سیاست گذاری های نظام حاکم درکشور در عرصه های جهانی دارد.
با مرور آنچه دراین دوران 40 ساله گذشت جدای از تحلیل کلی پیرامون مهمترین موضوعات مورد بحث برای جمعبندی دستاوردهای انقلاب اسلامی و نظام برآمده از آن در عرصه های خرد و کلان از توسعه های عمرانی گرفته تا پیشرفت های علمی و گذار از جامعه ای سنتی به مدرن، نباید کاستی ها و غفلت هایی را که نقش مهمی در ایجاد مانع در روند رو به رشد و دستیابی به آرمان های ملت انقلابی ایران داشته اند، نادیده گرفت اگرچه وجود این موانع برای کشوری انقلابی با ان همه ظرفیت ها و تضادهای دیدگاهی در آن که به دنبال تجربه و پیاده کردن نمونه جدیدی از حکمرانی در دنیای امروز است را می توان امری طبیعی دانست اما رسیدن به وضعیت آرمانی نیاز به زمان دارد که بسیار حائز اهمیت است.
با مروری بر استقرار اولین دولت موقت تا دولت های پس از آن و رسیدن به دولت تدبیر ، آنچه که بیش از همه در ناکامی ها موثر بوده ، عدم موفقیت کارگزاران دولت در ایجاد تحول در ساختار نظام سازمانی و توجه به کارآمدی و توانمندی منابع انسانی موجود در کشور بود که چه بسیار از این منابع بر اثر بی توجهی یا از مرزها گذشتند و یا به تحلیل رفتند و از مهم ترین چالش ها در این دوران که با ورود افرادی از روزنه های مختلف هزینه هایی را برای مردم و نظام حاکم ایجاد کرده، دست درازی های بسیار بر منابع و سرمایه های ملی بود که در کنار سوء استفاده از موقعیت ها و منفعت طلبی های نا اهلانی که به اشتباه با نفوذ در جمع خیرخواهان موانعی را در مسیر توسعه کشور فراهم آوردند که دغدغه اصلی مردم و نظام حاکم و پاشنه آشیل تمام آن آرمان ها تا به امروز بوده است.
در این سالها به رغم تلاش های فراوان برای توسعه کشور عدم تربیت نیروهای متخصص و به بازی نگرفتن استعدادهای پویا و خارج کردن منابع انسانی متخصص به بهانههای مختلف و حاکم کردن سلیقه ها به جای استراتژی بهره ورانه از ظرفیت ها چهره ای غیر واقعی از نظام آرمانی ملت به نمایش گذاشته شد، سهم بسزایی در تولید ناامیدی داشته است هرچند که مردم امیدوارند همواره با حضور در عرصه ها و صحنه های مختلف پشتیبانی های خود را از نظام حاکم به نمایش گذاشتند و کج سلیقگی ها را با انتخاب های متفاوت و متنوع پاسخ دادند.
اینک در آستانه ورود به دهه پنجاه قرار داریم، دهه ای که به واسطه تجربه چهل سال گذشته چراغ راهی به سوی آینده می گشاید تا با عبور از آزمون و خطاها مسیر توسعه و پیشرفت و دست یابی به آرمان های انقلاب اسلامی 57 مردم تحقق یابد و در این راه هر چند که مشکلات خواهد بود و بدخواهان همانطور که همواره ندیدن سالگرد یک سالگی تا چهل سالگی را آرزو می کردند برای روزهای آینده هم چنین خواهند کرد اما تا زمانیکه ملت ایران در کنار هم و همراه و همیار باشند هیچ گزندی نخواهند دید حتی اگر سختی های پیش رو همچنان باقی باشد و مردمان این سرزمین در طول تاریخ نشان داده اند که آرمان های انسانی شان همواره انگیزه ای برای حرکت به سمت آینده بوده است!
امروز ملت ایران با توجه به ظرفیت های پیرامونی خود هزار راه نرفته در پیش رو دارد که رسیدن به آنها همان گونه که تاکنون بوده است گره خورده در انسجام و وحدت و ایستادگی ملی است با همه بدخواهانی که در این مسیر سنگ اندازی کنند!
7296/2007
کپی شد