این واژه ها از کسانی به گوش می رسد که مسئولیت اصلی برای فراهم نمودن شرایط مناسب در صورت بارش برف را دارند؟! چرا برف را بحران می بینند؟ چرا ستاد مقابله ؟! و چراهای دیگر؟!مگر نباید ستاد استقبال از رحمت الهی تشکیل داد.
هرگز فکر کرده ایم ایجاد ستاد استقبال از برف و رحمت الهی در هم افزایی همه ارکان جامعه چه نقشی خواهد داشت؟
عزیزان؛ فصل زیبای زمستان فرا رسیده است . فصل رحمت و برکت ، فصل امید، فصل خوبی ها.
مسئول عزیز؛ شما هم دیده اید که پدران مان در گذشته چگونه زمستان را بدون امکانات امروزی و ماشین افزار، با شور و هیجان سپری نموده اند.
باور کنیم فراموش کردن دستاورد و شیوه های گذشتگان ، متکی شدن به ماشین افزار موجب آن شده است که برنامه ریزی کم رنگ وخودکفایی و اتکا به نیروی تفکر در نبود هریک از امکانات به شدت کاهش یابد.
چه چیزی در سالهای اخیر پس از بارش برف مخاطره ایجاد نموده است ؟ !
جز اینکه مسائلی چون عدم رسیدگی به شاخه های درختان، عدم بازنگری در جایگرینی درختانی که متناسب با آب وهوای گیلان نبوده و شکننده هستند، بی توجهی برخی تاسیسات قدیمی و مستعل به ویژه تیرهای برق ، عدم توجه به مراکز حساس و خدمات رسان و ... مسبب آن بوده و جملگی از اقدامات مدیریتی است و باید مورد توجه جدی قرار گیرد .
زمانی که برای زندگی و کار کمتر به ماشین و تکنولوژی های نوین وابسته بودیم، همواره خود را در برابر رویدادهای طبیعی آماده نگه می داشتیم و کمترین خسارت را متحمل می شدیم ؛ چرا این الگو را با توجه به در اختیار داشتن امکانات و تجهیزات ادامه نمی دهید؟!
در استان های مجاورمان که برف جز لاینفک زندگی زمستانی آنان است آیا آنان هم چنین نگاهی دارند و به مقابله برمی خیزند یا چشم انتظارند ؟ آیا آمادگی لازم از سمت سازمان های مسئول و شهروندان وجود دارد؟!
بیاییم با استفاده از تجربه گذشته و بهره گیری از امکانات نوین و امرزوی با پذیرش اصل استقبال به جای مقابله ضمن ایجاد فرهنگ مسئولیت پذیری عمومی و شوق آفرین به جای بحران خوانی به شایستگی از رحمت الهی میزبانی نماییم.
محمدحسین هوشنگی کارشناس ارشد مدیریت
هرگز فکر کرده ایم ایجاد ستاد استقبال از برف و رحمت الهی در هم افزایی همه ارکان جامعه چه نقشی خواهد داشت؟
عزیزان؛ فصل زیبای زمستان فرا رسیده است . فصل رحمت و برکت ، فصل امید، فصل خوبی ها.
مسئول عزیز؛ شما هم دیده اید که پدران مان در گذشته چگونه زمستان را بدون امکانات امروزی و ماشین افزار، با شور و هیجان سپری نموده اند.
باور کنیم فراموش کردن دستاورد و شیوه های گذشتگان ، متکی شدن به ماشین افزار موجب آن شده است که برنامه ریزی کم رنگ وخودکفایی و اتکا به نیروی تفکر در نبود هریک از امکانات به شدت کاهش یابد.
چه چیزی در سالهای اخیر پس از بارش برف مخاطره ایجاد نموده است ؟ !
جز اینکه مسائلی چون عدم رسیدگی به شاخه های درختان، عدم بازنگری در جایگرینی درختانی که متناسب با آب وهوای گیلان نبوده و شکننده هستند، بی توجهی برخی تاسیسات قدیمی و مستعل به ویژه تیرهای برق ، عدم توجه به مراکز حساس و خدمات رسان و ... مسبب آن بوده و جملگی از اقدامات مدیریتی است و باید مورد توجه جدی قرار گیرد .
زمانی که برای زندگی و کار کمتر به ماشین و تکنولوژی های نوین وابسته بودیم، همواره خود را در برابر رویدادهای طبیعی آماده نگه می داشتیم و کمترین خسارت را متحمل می شدیم ؛ چرا این الگو را با توجه به در اختیار داشتن امکانات و تجهیزات ادامه نمی دهید؟!
در استان های مجاورمان که برف جز لاینفک زندگی زمستانی آنان است آیا آنان هم چنین نگاهی دارند و به مقابله برمی خیزند یا چشم انتظارند ؟ آیا آمادگی لازم از سمت سازمان های مسئول و شهروندان وجود دارد؟!
بیاییم با استفاده از تجربه گذشته و بهره گیری از امکانات نوین و امرزوی با پذیرش اصل استقبال به جای مقابله ضمن ایجاد فرهنگ مسئولیت پذیری عمومی و شوق آفرین به جای بحران خوانی به شایستگی از رحمت الهی میزبانی نماییم.
محمدحسین هوشنگی کارشناس ارشد مدیریت
کپی شد