امیرحسین عشقی نوجوان بسکتبالیست گلستانی که در مراحل قبلی اردو جزو نفرات ثابت تیم ملی بود چند روز پیش از شروع این مسابقات از فهرست 12 نفره کنار گذاشته شد تا اعتراضات گرگانی ها به کادر فنی و فدراسیون به اوج برسد.
هواداران معتقدند حالا که گرگان میزبانی این مسابقات را پذیرفته و متحمل هزینه فراوان شده حق دارد حداقل یک ورزشکار در تیم ملی داشته باشد تا هواداران با اشتیاق بیشتر تیم ملی را تشویق و حمایت کنند.
رییس هیات بسکتبال گرگان هم گفت که حق این بازیکن گرگانی ضایع شده و فدراسیون بسکتبال باید اشتباهش را تصحیح کند.
کلاسنگیانی حتی مدعی شد که فدراسیون بسکتبال دچار سوء مدیریت شده و در انتخاب سرمربی کم دقتی کرده است.
به نظر می رسد مسیر برگزیده شده هواداران و برخی مسوولان بسکتبال گرگان برای رساندن ورزشکار خود به تیم ملی اشتباه و صرفا تلاشی برای سرپوش گذاشتن بر کم کاری ها است.
در همه جای دنیا سرمربی تیم ملی حق دارد روی نام بازیکنی قلم قرمز بکشد و او را برای حضور در تورنمنتی رسمی خط بزند و نمی توان این کار را اشکال یا توهین به شهر و بازیکن دانست.
حتی در رویداد بزرگی مانند جام جهانی فوتبال که چندی قبل در روسیه برگزار شد برخی مربیان با فلسفه برآمده از تفکر و تاکتیک انتخاب کرده تیمی؛ از نام و حضور بازیکنان بزرگ خود گذشتند.
مثلا سرمربی تیم ملی سوئد بازیکن بزرگی مانند زلاتان ابراهیموویچ را به روسیه نبرد و اعلام کرد این بازیکن با همه توانایی ها و شایستگی هایش جایی در تاکتیک تیمی ندارد.
از این گونه اتفاقات کاملا ورزشی در فوتبال ایران هم بارها مشاهده شد. یک نمونه از آن نحوه برخورد کارلوس کیروش سرمربی تیم ملی با بازیکنانی مانند سیدمهدی رحمتی ، هادی عقیلی و محمدرضا خلعتبری است که با وجود کیفیت فنی بالای آنها (فارغ از هر تصمیم انضباطی) آن ها را برای همیشه از تیم ملی کنار گذاشت.
ممکن است دلایل فنی بسیاری وجود داشته باشد که دعوت نکردن این بازیکنان را نادرست بداند اما وقتی مسوولیت همه اتفاقات و نتایج با سرمربی است نمی توان او را زیرسوال برد و نفر اول کادر فنی را به خلف وعده متهم کرد.
می توانست کار به جاهای باریک نکشد اما سرمربی تیم ملی بسکتبال نوجوانان با رقم خوردن این اتفاقات گفت که بازیکن گرگانی مورد نظر کیفیت فنی لازم برای حضور در مسابقات را ندارد.
اگر رییس هیات بسکتبال گرگان اندکی با مسایل روانی ورزش آشنا باشد به خوبی می تواند پی ببرد که بیان این حرف توسط سرمربی تیم ملی چه آسیب روحی سختی به امیرحسین عشقی می زند.
از طرف دیگر رسیدن به تیم ملی و پیوستگی در سطح اول این رشته به جای آن که نیازمند رایزنی با سرمربی و تحت فشار قراردادن فدراسیون با انجام مصاحبه های گوناگون باشد، به برنامه ریزی برای استعدادیابی، تربیت چهره های مستعد و در نهایت معرفی آنها به تیم ها و مربیان ملی نیاز دارد.
حتی اگر امیرحسین عشقی با فشارهای فراوان صورت گرفته در این مسابقات به میدان می رفت، ممکن بود در اردوهای بعدی و به دلیل سطح پایین تر با دیگر ملی پوشان از اردوها کنار گذاشته شود که بازهم آسیب آن در درجه اول به خود بازیکن برمی گشت بویژه اینکه بدلیل سن جوانی تاثیر بیشتری می داشت وانگهی در اردوها و مسابقات بعدی هم که دیگر خبری از تماشاگران گرگانی و امتیاز میزبانی نیست که بتوان با اتکا به آن عشقی یا عشقی های دیگر را به تیم ملی تحمیل کرد.
در نهایت هم بازیکن می ماند و یک سرمربی که احتمالا از رفتار هواداران و مصاحبه های آتشین مسوولان دل چرکین است و بعید نیست باز هم بخواهد از خیر بازیکنی که مسبب فحاشی به او شده بگذرد.
شاید سرمربی تیم ملی به این بازیکن آینده دار گرگانی لطف کرد و به جای ترحم انگیزه انجام تمرین و ممارست بیشتر را در او ایجاد کرد.
بسکتبال گرگان برای رسیدن به پیشرفت و کسب موفقیت در تیم ملی بجای این زورآزمایی های بی فایده محتاج برنامه ریزی منسجم و هدفمند است تا ورزشکارانش بدون نیاز به مصاحبه و رایزنی به تیم ملی برسند.
2729
* خبرنگار ایرنا
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.