در مطلب اسماعیل البرزی آمده است: یکی از مهمترین اهداف راه اندازی و تاسیس هر رسانه در کنار اطلاع رسانی تامین منافع گردانندگان آن است که سبب می شود اخبار و اطلاعات به جای انتقال و انتشار صحیح و صادقانه، منطبق با منویات و خواست صاحبان رسانه در جامعه منتشر شود.
در عصر فعلی وجود فضای مجازی سبب گردش آزاد اطلاعات و خداحافظی با سانسور شده است؛ به همین دلیل هر فرد در جامعه می تواند به عنوان یک خبرنگار در فضای مجازی فعال شده و نقش آفرینی کند.
نبود نظارت مستمر و دقیق، کم رنگ شدن اخلاق، طمع باج گیران برای کاسبی از طریق رسانه و ضعف سواد رسانه ای موجب شده است برخی افراد فعال در فضای مجازی به جای انتقال صحیح اخبار و کمک به پاکسازی دنیای رسانه از آلودگی های ناجوانمردانه، متاسفانه این فضا را به عنوان شغلی برای کاسبی و باج خواهی فرض کرده و در این مسیر علاوه بر لجن پراکنی و تشویش اذهان عمومی مدیران
ضعیف را با بمباران انتقادات به باد کتک رسانه ای گرفته و به گوشه رینگ می برند.
در چنین شرایطی اگر مدیران ضعیف به تعبیر عام سرِ کیسه را شُل کرده و در مقابل خواسته های نابجای شیاطین مجازی سر تعظیم فرود آوردند که فبهاالمراد و اگر هم مقاومت کردند؛ پدر و پدر جدشان در رسانه ها در جلوی چشمانشان ظاهر می شود.
تجربه نشان داده است مدیری که سیلی اول را در رسانه ها بخورد و ترس بر او غالب شود؛ سیلی های بعدی هم فی الفور می آید.
عباراتی مانند زنده باد مخالف من و گردش آزاد اطلاعات و آزادی بیان که گاهاً از سوی برخی فعالان مجازی بر شیپور آن دمیده می شود هم بهانه است تا باج خواهان رسانه ای با وجود هر نوع توهین و تحقیر و اتهام و تهمت نسبت به یک مدیر، از گزند شکایت و تعقیب قضایی مصون بمانند.
رسانه باید آزاد باشد. گردش آزاد اطلاعات باید به درستی صورت پذیرد. از مدیران ضعیف باید به روش صحیح، قاطع و سازنده انتقاد کرد. روحیه مطالبه گری نباید هیچگاه در رسانه ها خاموش شود اما با باج خواهان تلگرامی که به ناحق در پوشش خبرنگار اقدام به فحاشی، بی ادبی و آنارشیسم رسانه ای می کنند؛ باید بدون مسامحه برخورد کرد تا حساب رسانه های سلیم از بدنامان جدا شود.
جامعه امروز ما نیازمند نقش آفرینی رسانه ها در راستای امیدآفرینی است نه آنکه مردم بهانه ای شوند برای کاسبی عده ای که یک سرشان با اسم های مستعار در تعظیم معاندان است و سر دیگرشان در جیب مدیران ضعیف.
3014/2729
انتهای پیام در عصر فعلی وجود فضای مجازی سبب گردش آزاد اطلاعات و خداحافظی با سانسور شده است؛ به همین دلیل هر فرد در جامعه می تواند به عنوان یک خبرنگار در فضای مجازی فعال شده و نقش آفرینی کند.
نبود نظارت مستمر و دقیق، کم رنگ شدن اخلاق، طمع باج گیران برای کاسبی از طریق رسانه و ضعف سواد رسانه ای موجب شده است برخی افراد فعال در فضای مجازی به جای انتقال صحیح اخبار و کمک به پاکسازی دنیای رسانه از آلودگی های ناجوانمردانه، متاسفانه این فضا را به عنوان شغلی برای کاسبی و باج خواهی فرض کرده و در این مسیر علاوه بر لجن پراکنی و تشویش اذهان عمومی مدیران
ضعیف را با بمباران انتقادات به باد کتک رسانه ای گرفته و به گوشه رینگ می برند.
در چنین شرایطی اگر مدیران ضعیف به تعبیر عام سرِ کیسه را شُل کرده و در مقابل خواسته های نابجای شیاطین مجازی سر تعظیم فرود آوردند که فبهاالمراد و اگر هم مقاومت کردند؛ پدر و پدر جدشان در رسانه ها در جلوی چشمانشان ظاهر می شود.
تجربه نشان داده است مدیری که سیلی اول را در رسانه ها بخورد و ترس بر او غالب شود؛ سیلی های بعدی هم فی الفور می آید.
عباراتی مانند زنده باد مخالف من و گردش آزاد اطلاعات و آزادی بیان که گاهاً از سوی برخی فعالان مجازی بر شیپور آن دمیده می شود هم بهانه است تا باج خواهان رسانه ای با وجود هر نوع توهین و تحقیر و اتهام و تهمت نسبت به یک مدیر، از گزند شکایت و تعقیب قضایی مصون بمانند.
رسانه باید آزاد باشد. گردش آزاد اطلاعات باید به درستی صورت پذیرد. از مدیران ضعیف باید به روش صحیح، قاطع و سازنده انتقاد کرد. روحیه مطالبه گری نباید هیچگاه در رسانه ها خاموش شود اما با باج خواهان تلگرامی که به ناحق در پوشش خبرنگار اقدام به فحاشی، بی ادبی و آنارشیسم رسانه ای می کنند؛ باید بدون مسامحه برخورد کرد تا حساب رسانه های سلیم از بدنامان جدا شود.
جامعه امروز ما نیازمند نقش آفرینی رسانه ها در راستای امیدآفرینی است نه آنکه مردم بهانه ای شوند برای کاسبی عده ای که یک سرشان با اسم های مستعار در تعظیم معاندان است و سر دیگرشان در جیب مدیران ضعیف.
3014/2729
کپی شد
