انسان توسعه یافته” انسانی است که به حقوق و تکالیف مدنی خود آگاه است. وظایف خود را عمل میکند و حقوق خود را مطالبه میکند.
انسان توسعه یافته” اعتماد بهنفس منطقی دارد . به تواناییهای انسانیاش باور دارد ، خودش را محیط بر مسائل زندگیاش میداند و میفهمد که انسان موجودی خلاق و مبتکر و توانمند است. میداند که در درون انسان ، نیرویی وجود دارد که اگر اراده کند میتواند همۀ مشکلات را با تعقل و تدبیر ، حل و فصل کند.
انسان توسعه یافته” مهربان و آرام است. خوب گوش میکند. خوب فکر میکند. با عجله سخن نمیگوید وقتی با او برخورد میکنی، امواج آرام بخش و مهربانی، سراسر وجودتان را پر میکند.
انسان توسعه یافته” از نیاز به نمایش و تظاهر ، عبور کرده است، در سخن گفتن اظهار فضل نمیکند و از چاپلوسی دیگران مشمئز میشود.
انسان توسعه یافته” روحیۀ مشارکت پذیری، هم فکری و همکاری با دیگران دارد. به تفکر جمعی و مشورت اعتقاد دارد، تقسیم کار را میفهمد، اصول مقدماتی مدیریت را بلد است و کاملاً باور دارد که عقل کل نیست.
انسان توسعه یافته” جو پذیر نیست، در مقابل تبلیغات زیانبار و یا کذب، روحیه پایداری و نگاه کارشناسی دارد. در گرداب تبلیغات سوء قرار نمیگیرد و هر نگرشی را در قالب عقل و تجربه و مشورت به تجزیه و تحلیل میگیرد و بعد تصمیم میگیرد.
انسان توسعه یافته” روحیۀ همزیستی مسالمت آمیز با جامعه دارد ، با خودش سازگار و با محیط زندگیاش هماهنگ است ، محیط زندگیاش را تغییر میدهد ، اما با شرایط نمیجنگد.
انسان توسعه یافته” به تندرستی جسمی و سلامتی روحی و روانی خود اهمیت میدهد. ورزش میکند ، تفریح میکند و به واقع زندگی میکند. نوع لباس پوشیدنش، روش گفتاریاش، منش کرداریاش و حتی نوع نگاه و چهرهاش بهگونهای است که مورد پذیرش اجتماع است و در همه امورات متعادل است.
انسان توسعه یافته” اجازه میدهد دیگران حرف خود را تمام کنند. یاد گرفته است بیشتر سکوت کند تا حرف بزند. بیشتر بشنود تا بگوید.
انسان توسعه یافته” به مطالعه و تحقیق اعتقاد دارد و کتاب میخواند.
انسان توسعه یافته” برای کل جامعه و آینده آن تلاش میکند و نه صرفا برای گروه و اطرافیان یا قوم خود.
انسان توسعه یافته” مرعوب مقامات اداری و حکومتی نیست. میداند که این مقامات تنها در سازمان مطبوع خود صاحب مقام هستند و در عرصه اجتماع همگی خدمتگزار شهروندان هستند.
انسان توسعه یافته” بخش مهمی از زندگی خود را برای به جای گذاشتن میراثی ارزشمند برای جامعه، طراحی میکند، مسئولیت کاری را که در آن تخصص ندارد نمیپذیرد و مسئولیت کاری را به کسی که در آن کار تخصصی ندارد نمیسپارد و اگر خواست ثروتمند شود، نهادهای دولتی و حکومتی را ترک میکند.
دریافت کننده: حمید جهان**انتشار دهنده:حسینعلی راشکی
3016/8005
انسان توسعه یافته” اعتماد بهنفس منطقی دارد . به تواناییهای انسانیاش باور دارد ، خودش را محیط بر مسائل زندگیاش میداند و میفهمد که انسان موجودی خلاق و مبتکر و توانمند است. میداند که در درون انسان ، نیرویی وجود دارد که اگر اراده کند میتواند همۀ مشکلات را با تعقل و تدبیر ، حل و فصل کند.
انسان توسعه یافته” مهربان و آرام است. خوب گوش میکند. خوب فکر میکند. با عجله سخن نمیگوید وقتی با او برخورد میکنی، امواج آرام بخش و مهربانی، سراسر وجودتان را پر میکند.
انسان توسعه یافته” از نیاز به نمایش و تظاهر ، عبور کرده است، در سخن گفتن اظهار فضل نمیکند و از چاپلوسی دیگران مشمئز میشود.
انسان توسعه یافته” روحیۀ مشارکت پذیری، هم فکری و همکاری با دیگران دارد. به تفکر جمعی و مشورت اعتقاد دارد، تقسیم کار را میفهمد، اصول مقدماتی مدیریت را بلد است و کاملاً باور دارد که عقل کل نیست.
انسان توسعه یافته” جو پذیر نیست، در مقابل تبلیغات زیانبار و یا کذب، روحیه پایداری و نگاه کارشناسی دارد. در گرداب تبلیغات سوء قرار نمیگیرد و هر نگرشی را در قالب عقل و تجربه و مشورت به تجزیه و تحلیل میگیرد و بعد تصمیم میگیرد.
انسان توسعه یافته” روحیۀ همزیستی مسالمت آمیز با جامعه دارد ، با خودش سازگار و با محیط زندگیاش هماهنگ است ، محیط زندگیاش را تغییر میدهد ، اما با شرایط نمیجنگد.
انسان توسعه یافته” به تندرستی جسمی و سلامتی روحی و روانی خود اهمیت میدهد. ورزش میکند ، تفریح میکند و به واقع زندگی میکند. نوع لباس پوشیدنش، روش گفتاریاش، منش کرداریاش و حتی نوع نگاه و چهرهاش بهگونهای است که مورد پذیرش اجتماع است و در همه امورات متعادل است.
انسان توسعه یافته” اجازه میدهد دیگران حرف خود را تمام کنند. یاد گرفته است بیشتر سکوت کند تا حرف بزند. بیشتر بشنود تا بگوید.
انسان توسعه یافته” به مطالعه و تحقیق اعتقاد دارد و کتاب میخواند.
انسان توسعه یافته” برای کل جامعه و آینده آن تلاش میکند و نه صرفا برای گروه و اطرافیان یا قوم خود.
انسان توسعه یافته” مرعوب مقامات اداری و حکومتی نیست. میداند که این مقامات تنها در سازمان مطبوع خود صاحب مقام هستند و در عرصه اجتماع همگی خدمتگزار شهروندان هستند.
انسان توسعه یافته” بخش مهمی از زندگی خود را برای به جای گذاشتن میراثی ارزشمند برای جامعه، طراحی میکند، مسئولیت کاری را که در آن تخصص ندارد نمیپذیرد و مسئولیت کاری را به کسی که در آن کار تخصصی ندارد نمیسپارد و اگر خواست ثروتمند شود، نهادهای دولتی و حکومتی را ترک میکند.
دریافت کننده: حمید جهان**انتشار دهنده:حسینعلی راشکی
3016/8005
کپی شد