به گزارش ایرنا، زنی آن طرفتر اشک می ریزد و تحت فشار عصبی از دست زمین و زمان گلایه می کند. همسرش ، بابای بچه هایش و همه زندگی اش درآن پرواز بود.
گلایه می کند که حالا یک سال گذشته و هنوز هیچ مسئول کشوری برای تسلیت نیامده حالا که پیکر همسرش را تکه تکه تحویلش داده اند، حالا که هیچ کس استعفا نداده و هیچ کس هم عذرخواهی نکرده حقش است که بداند دلیل حادثه چه بوده تا دلش آرام بگیرد.
صدایش بالا نمی آید اما می گوید تا امروز عزاداری نکرده ام. من پر از خشم و ناراحتی ام زیرا کسی جوابم را نمی دهد که چه شد و چرا هواپیما سقوط کرد.مگر می شود هواپیما بی هیچ دلیلی سقوط کند حتما یک جای کار ایراد داشته است چرا کسی چیزی نمی گوید تا کمی این درد یک ساله که روی دل ما سنگینی می کند التیام پیدا کند.
دختری گریه می کند که بابای جانبازش هنوز درگیر دردها و زخم های بی پایان جنگ بود و بچه هایش فرصت یک دل سیر دیدنش را پیدا نکردند اما رفت و آسمانی شد و بالای دنا آرام گرفت.
خانواده های جان باختگان هواپیمای ATR شرکت هواپیمایی آسمان که 29 بهمن ماه سال 96در ارتفاعات دنا سقوط کرد هر کدام با هزاران افسوس و آه در محوطه فرودگاه یاسوج جمع شدند تا از دردهایشان بگویند.
با اینکه مسئولان گفته بودند در روزهای آینده مراسمی به صورت رسمی برای گرامیداشت یاد جان باختگان برگزار می شود اما دل است دیگر مگر طاقت می آورد! و این بی قراری، خانواده های داغ دیده را گرد هم جمع کرد تا یک دل سیر عزاداری کنند برای عزیزانشان که امروز و در سالگرد آن حادثه مطمئن هستند برگشتی در کارشان نیست.
ساعت که جلوتر می رود انگار همه ترس و دلهره های یک سال پیش دوباره بر می گردد. مردها به انتقاد آرام از مدیران کشوری اکتفا می کنند و زنها ضجه می زنند و مویه می کنند برای عزیزانی که یک سال پیش سوار هواپیما شدند تا به دیدارشان بیایند و در نزدیکی آسمان سقوط کردند.
اما با همه ناراحتی و غمی که دارند یک چیز را فراموش نکرده اند و آن هم قدرشناسی از مردم سی سخت که از اولین لجظه تا همین امروز و در سالگرد آن حادثه کنارشان بودند آنچنان که باز هم مردم سی سخت به صورت خودجوش، بانی و متولی برنامه یادبود در فرودگاه یاسوج شدند و بیراه نیست اگر بگوییم در حادثه تلخ سقوط هواپیما روحیه مردم سی سخت برجسته ترین رویداد شکل گرفته در یکی از بحرانی ترین موقعیت های اجتماعی بود.
حوادث می توانند ابعاد مختلفی داشته باشند بستگی دارد از چه زاویه ای به آن ها نگاه کنیم. حادثه سقوط هواپیمای یاسوج تهران اگر چه یکی از غم انگیزترین رویدادهای این استان بوده است اما فرصتی برای تبلور بخش های فراموش شده فرهنگ مردم استان نیز بود.
درکنار تصاویر دردناکی که از تلخی ها، اشک ها، دلهره ها و ترس های ناشی از سقوط هواپیما انتشار یافت، تصویری لطیف از فعالیت های خودجوش مردم فرهیخته و بی ادعای دامن دنا، در میان همه دلتنگی ها آرام بخش آلام خانواده هایی بود که چشمشان به کوه و دلشان خون بود.
زنان و مردان شهر سی سخت در حادثه سقوط هواپیما تصویری از فرهنگ غنی مهمان نوازی این دیار به نمایش گذاشتند تصویری واقعی و بدون دستکاری، که تحسین همه دنیا را بر انگیخت. مردمی که آوازه فرهیختگی شان سال ها پشت پرده سکوت و قهرشان با دنیای سیاست پنهان مانده بود، به ناگاه گرد هم جمع شدند بی آنکه که کسی از آنها بخواهد و دنبال دستاورد خاصی باشند.
می دانستند در این روزهای سرد آخر زمستان، در شرایطی که امکانات و تجهیزات استان یارای مقابله با برف و بوران دنا را ندارد تنها مهربانی میزبان می تواند تحمل این انتظار تلخ را برای خانواده های عزیز از دست داده ممکن سازد.
خود را صاحب عزا دانستند. ستاد مردمی تشکیل دادند و هر کس هرچه داشت به این ستاد آورد و در مدت چهار ماهی که عملیات تجسس پیکر جان باختگان ادامه داشت اجازه ندادند خانواده های جان باختگان رنجی فراتر از حادثه تحمل کنند.
آنچنان که در روزهای پایانی تابستان خانواده های حادثه دیدگان به پاس این همدردی در آیینی از مردم شهر سی سخت قدردانی کردند.
داستان میزبانی سی سختی ها از جان باختگان و و خانواده های حادثه به همین جا هم ختم نشد و در اولین سالگرد حادثه باز هم مردم سی سخت آمده بودند تا کنار خانواده های جان باختگان باشند. در مراسمی که مشابه آن هم در فرودگاه مهر آباد تهران برگزار شد .
9929/1662
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.