به گزارش ایرنا، در بیست و ششمین روز از مرداد ماه سال 1369 بود که نخستین گروه از رزمندگان سلحشور ایران که به اسارت عراقی ها درآمده بودند از طریق مرز خسروی در کرمانشاه وارد خاک میهن شدند و آغوش گرم پدران و مادران به روی آن ها گشوده شد.
ثانیه های انتظار به کندی میگذشت، اقشار مختلف مردم به استقبال پرندههای مهاجر آمده بودند که در سالهای سخت هجران، زیرشکنجههای دشمنان بعثی زخمی و دل آزرده شده اما با ایمان و اعتقادی راسخ مقاومت کردند تا سرانجام روز شیرین وصل فرا رسید.
آزادگان سرافرازی که هرچند جسم آنان دربند بود، ولی هیچ گاه روح و اندیشه بلندشان تسخیر نشد و قلبشان به یاد دین و ایمان و آسمان وطن میتپید، 26 مرداد روز شادمانی ملتی بود که هشت سال برابر هجوم های بیرحمانه دشمن ایستاد تا سرانجام در این روز تاریخی بازهم فرزندان خود را در آغوش بگیرند.
26 مرداد سال 1369، نخستین گروه آزادگان به میهن بازگشتند و ایران را از عطر حضور خود آکنده کردند، روزی مبارک که صابران ایران، پس از سال ها دوری به خاک میهن پای گذاشتند و به آغوش خانواده و ملت بازگشتند.
در طول هشت سال دفاع مقدس، حدود 45 هزار رزمنده ایرانی به اسارت ارتش متجاوز عراق درآمدند که 40 هزار نفر آن ها در نتیجه تبادل اسرا به میهن بازگشتند اما نزدیک به پنج هزار نفر دیگر یا در اردوگاه های رژیم بعث در نتیجه شکنجه های ظالمانه مزدوران بعثی به شهادت رسیدند و یا با عدم همکاری رژیم صدام، نامشان در لیست مفقودالاثرین جای گرفت.
** اسرای ایرانی خود را برای شهادت آماده کرده بودند
محمدباقر صالحی یکی از رزمندگانی است که مهرماه سال 1363 در حالی که 23 سال سن داشت برای دفاع از آب و خاک کشورمان به جبهه اعزام شد و حدود یک سال بعد در شهریور 64 توسط رژیم بعث عراق به اسارت درآمد.
وی در گفت و گو با ایرنا می گوید: بعد از تقسیم بندی به جبهه های غرب اعزام شدم تا از خاک کشورم دفاع کنم، در طول حدود یکسالی که جنگیدم به تعداد انگشتان یک دست به مرخصی آمدم و بیشتر در مناطق جنگی و خط مقدم حضور داشتم.
صالحی ادامه داد: شهریور ماه سال 66 بود که در منطقه ای حد فاصل سرپل ذهاب و قصرشیرین در درگیری سنگینی که با دشمنان بعثی داشتیم من و تعداد دیگری از همرزمان به اسارت نیروهای دشمن درآمدیم.
این آزاده کرمانشاهی افزود: پس از اسارت ما را به اردوگاهی در شهر موصل منتقل کردند، هر اردوگاه چندین بند و هر بندی هم چند آسایشگاه داشت که در هر آسایشگاه نیز بین 50 تا 70 نفر نگهداری می شد.
وی در خصوص وضعیت آسایشگاه ها و اردوگاه های محل نگهداری اسرای ایرانی نیز گفت: رزمندگان و اسرای کشور از ابتدایی ترین امکانات نیز محروم بودند و شرایط برای همه بسیار سخت و طاقت فرسا بود.
صالحی ادامه داد: مسئولان این اردوگاه ها از فراهم کردن امکاناتی نظیر آب شرب، وسایل گرمایشی و سرمایشی، یخچال و سرویس بهداشتی درون آسایشگاه خودداری می کردند.
این رزمنده که جزو اولین گروه از آزادگانی بود که به کشور بازگشت، خاطرنشان کرد: به اسرای ایرانی بعد از گذشت چند روز یکسری لوازم شخصی به عنوان مایحتاج زندگی می دادند که شامل 2 عدد پتوی سربازی، نصف پتو به عنوان زیرانداز، یک کیسه انفرادی خالی، یک جفت دمپایی، یک جفت جوراب، یک جفت لباس زیر و لباس زردرنگی می شد که باید آن را در هنگام بیرون رفتن از آسایشگاه می پوشیدیم.
وی در خصوص تغذیه اسرا نیز گفت: در بعضی از اردوگاهها از جمله اردوگاهی که من در آن بودم در تمام دوران اسارت صبحانه سوپی به نام شوربا متشکل از آب و عدس و نهار هم نفری یک عدد سیب زمینی، یا مقداری برنج و یا غذای امثال آن ها را می دادند، ضمن اینکه در بیشتر اوقات هم از شام خبری نبود.
صالحی یادآوری کرد: البته زمانی که نمایندگان صلیب سرخ برای بازدید از اردوگاه ها می امدند وضعیت مقداری بهتر می شد و غذاهای بهتری در اختیار رزمندگان قرار می گرفت، آن ها اسرای ایرانی را تهدید می کردند اگر به غیر از تعریف و تمجید سخن دیگری به زبان بیاورند به شدت شکنجه خواهند شد.
وی در پایان گفت: شرایط واقعا غیرقابل تحمل بود اما رزمندگان به عشق حضرت امام (ره) و با توسل به ائمه اطهار همه شکنجه ها و توهین ها را تحمل می کردند تا سرانجام از 26 مرداد سال 69 به تدریج و گروه گروه به کشور بازگشتند.
** افسران رژیم بعثی عراق از کتک زدن اسرای ایرانی لذت می برند
جهانشاه محمدی دیگر آزاده سرافرازی است که از پس از حدود یکسال و نیم حضور در جبهه های نبرد حق علیه باطل در اردیبهشت سال 66 به اسارت رژیم بعثی عراق درآمد و حدود چهار سال را در اردوگاه های دشمن اسیر بود.
از آقای محمدی در خصوص نحوه برخورد زندانبان های عراقی با رزمندگان پرسیدم که پاسخ داد: توهین، بی احترامی، خشونت و کتک زدن بجه ها تقریبا کار هر روز آن ها بود، بسیاری از افسران رژیم بعثی عراق واقعا خشن و بی رحم بودند و از کتک زدن اسرای ایرانی لذت می بردند.
وی ادامه داد: با وجود اینکه بسیاری از افسران رژیم بعث عراق ادعای مسلمانی داشتند اما با برپایی مراسم مذهبی نظیر سوگواری برای ائمه اطهار (ع) به شدت مخالفت می کردند و در بعضی مواقع اجازه هیچگونه فعالیتی در این راستا را نمی دادند.
این آزاده سرافراز یادآوری کرد: با فرا رسیدن ماه محرم سختگیری آن ها بیشتر از قبل می شد و گاهی که صدای عزاداری بچه ها را می شنیدند اجازه نوحه خوانی و سینه زنی را نمی دادند.
** شهادت حاج قاسم در ظهر عاشورا
محمدی گفت: در محرم یکی از آن سال ها، یکی از هم سلولی های ما به اسم حاج قاسم که اهل استان خوزستان بود و صدای بسیار خوبی هم داشت بارها از سوی افسران رژیم بعثی تهدید می شد که حق نوحه خوانی و برپایی مراسم عزاداری را ندارد اما او به خاطر علاقه ای که به امام حسین (ع) داشت به صورت مخفیانه هم که شده برای اسرا نوحه خوانی می کرد و محفل عزای سیدالشهدا (ع) را گرم نگه می داشت.
این رزمنده دفاع مقدس خاطرنشان کرد: در شب عاشورا بود که اسرای ایرانی با مداحی حاج قاسم در حال عزاداری بودند که سربازان عراقی به آسایشگاه ها هجوم آورده و تعداد بسیار زیادی از ان ها را به شدت کتک زدند.
وی گفت: یکی از آن ها هم همین حاج قاسم مداح بود به گونه ای که بر اثر شدت جراحات وارده خود عراقی ها مجبور شدند وی را به درمانگاه انتقال دهند اما این مداح اهل بیت (ع) ظهر روز عاشورا به شهادت رسید و ما خبرش را روز بعد دریافت کردیم.
محمدی در پایان گفت: آنچه که به رزمندگان ایرانی قوت می بخشید پیام هایی بود که هر چند وقت یکبار از امام (ره) منتشر می شد و به آن ها شجاعت و استقامت بیشتری می بخشید
** 50 نفر از اسرای ایرانی در زندان های رژیم بعثی شهید شدند
مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان کرمانشاه نیز با گرامیداشت 26 مرداد سالروز بازگشت اولین گروه آزادگان سرافراز به میهن، گفت: استان کرمانشاه یک هزار و 800 آزاده دارد که 50 نفر آن ها در زندان های رژیم بعثی به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.
حجت الاسلام هادی عسگری، آزادگان را الگوهای مقاومت، ایمان و شجاعت معرفی و اظهار کرد: آن ها به خوبی واژه استقامت و صبر در برابر سختی ها را به بهترین شکل ممکن معنا کردند.
وی با بیان اینکه فرهنگ آزادگی همان فرهنگ عزت، استقامت و ذلت ناپذیری است، گفت: آزادگان سرافراز با استقامت جانانه خود ذلتی ابدی برای دشمنان اسلام و انقلاب و عزت و افتخاری همیشگی برای کشورمان را فراهم کردند.
مدیرکل بنیاد شهید کرمانشاه، آزادگان سرافراز را شایسته بهترین تکریم ها دانست و گفت: تک تک آن ها نمادی از ایثار و مقاومت و از خودگذشتگی هستند که خاطراتشان برای انتقال به نسلهای آینده باید ثبت و ضبط شود.
وی در پایان گفت: اجر و پاداش کار آن ها کمتر از همرزمان شهیدشان نیست و به طور قطع در نزد خداوند متعال جایگاهی بس رفیع و بلندمرتبه دارند.
در روز 26 مرداد 1369 اولین گروه آزادگان ایرانی پس از سالها اسارت در زندانهای رژیم بعث عراق از طریق مرز خسروی در استان کرمانشاه وارد کشور شدند
این رویداد 2 هفته پس از اشغال نظامی کویت توسط ارتش صدام و 2 روز پس از آن صورت گرفت که صدام در نامهای به مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور وقت ایران بار دیگر عهدنامه 1975 الجزیره را پذیرفت.
7458/8066
ثانیه های انتظار به کندی میگذشت، اقشار مختلف مردم به استقبال پرندههای مهاجر آمده بودند که در سالهای سخت هجران، زیرشکنجههای دشمنان بعثی زخمی و دل آزرده شده اما با ایمان و اعتقادی راسخ مقاومت کردند تا سرانجام روز شیرین وصل فرا رسید.
آزادگان سرافرازی که هرچند جسم آنان دربند بود، ولی هیچ گاه روح و اندیشه بلندشان تسخیر نشد و قلبشان به یاد دین و ایمان و آسمان وطن میتپید، 26 مرداد روز شادمانی ملتی بود که هشت سال برابر هجوم های بیرحمانه دشمن ایستاد تا سرانجام در این روز تاریخی بازهم فرزندان خود را در آغوش بگیرند.
26 مرداد سال 1369، نخستین گروه آزادگان به میهن بازگشتند و ایران را از عطر حضور خود آکنده کردند، روزی مبارک که صابران ایران، پس از سال ها دوری به خاک میهن پای گذاشتند و به آغوش خانواده و ملت بازگشتند.
در طول هشت سال دفاع مقدس، حدود 45 هزار رزمنده ایرانی به اسارت ارتش متجاوز عراق درآمدند که 40 هزار نفر آن ها در نتیجه تبادل اسرا به میهن بازگشتند اما نزدیک به پنج هزار نفر دیگر یا در اردوگاه های رژیم بعث در نتیجه شکنجه های ظالمانه مزدوران بعثی به شهادت رسیدند و یا با عدم همکاری رژیم صدام، نامشان در لیست مفقودالاثرین جای گرفت.
** اسرای ایرانی خود را برای شهادت آماده کرده بودند
محمدباقر صالحی یکی از رزمندگانی است که مهرماه سال 1363 در حالی که 23 سال سن داشت برای دفاع از آب و خاک کشورمان به جبهه اعزام شد و حدود یک سال بعد در شهریور 64 توسط رژیم بعث عراق به اسارت درآمد.
وی در گفت و گو با ایرنا می گوید: بعد از تقسیم بندی به جبهه های غرب اعزام شدم تا از خاک کشورم دفاع کنم، در طول حدود یکسالی که جنگیدم به تعداد انگشتان یک دست به مرخصی آمدم و بیشتر در مناطق جنگی و خط مقدم حضور داشتم.
صالحی ادامه داد: شهریور ماه سال 66 بود که در منطقه ای حد فاصل سرپل ذهاب و قصرشیرین در درگیری سنگینی که با دشمنان بعثی داشتیم من و تعداد دیگری از همرزمان به اسارت نیروهای دشمن درآمدیم.
این آزاده کرمانشاهی افزود: پس از اسارت ما را به اردوگاهی در شهر موصل منتقل کردند، هر اردوگاه چندین بند و هر بندی هم چند آسایشگاه داشت که در هر آسایشگاه نیز بین 50 تا 70 نفر نگهداری می شد.
وی در خصوص وضعیت آسایشگاه ها و اردوگاه های محل نگهداری اسرای ایرانی نیز گفت: رزمندگان و اسرای کشور از ابتدایی ترین امکانات نیز محروم بودند و شرایط برای همه بسیار سخت و طاقت فرسا بود.
صالحی ادامه داد: مسئولان این اردوگاه ها از فراهم کردن امکاناتی نظیر آب شرب، وسایل گرمایشی و سرمایشی، یخچال و سرویس بهداشتی درون آسایشگاه خودداری می کردند.
این رزمنده که جزو اولین گروه از آزادگانی بود که به کشور بازگشت، خاطرنشان کرد: به اسرای ایرانی بعد از گذشت چند روز یکسری لوازم شخصی به عنوان مایحتاج زندگی می دادند که شامل 2 عدد پتوی سربازی، نصف پتو به عنوان زیرانداز، یک کیسه انفرادی خالی، یک جفت دمپایی، یک جفت جوراب، یک جفت لباس زیر و لباس زردرنگی می شد که باید آن را در هنگام بیرون رفتن از آسایشگاه می پوشیدیم.
وی در خصوص تغذیه اسرا نیز گفت: در بعضی از اردوگاهها از جمله اردوگاهی که من در آن بودم در تمام دوران اسارت صبحانه سوپی به نام شوربا متشکل از آب و عدس و نهار هم نفری یک عدد سیب زمینی، یا مقداری برنج و یا غذای امثال آن ها را می دادند، ضمن اینکه در بیشتر اوقات هم از شام خبری نبود.
صالحی یادآوری کرد: البته زمانی که نمایندگان صلیب سرخ برای بازدید از اردوگاه ها می امدند وضعیت مقداری بهتر می شد و غذاهای بهتری در اختیار رزمندگان قرار می گرفت، آن ها اسرای ایرانی را تهدید می کردند اگر به غیر از تعریف و تمجید سخن دیگری به زبان بیاورند به شدت شکنجه خواهند شد.
وی در پایان گفت: شرایط واقعا غیرقابل تحمل بود اما رزمندگان به عشق حضرت امام (ره) و با توسل به ائمه اطهار همه شکنجه ها و توهین ها را تحمل می کردند تا سرانجام از 26 مرداد سال 69 به تدریج و گروه گروه به کشور بازگشتند.
** افسران رژیم بعثی عراق از کتک زدن اسرای ایرانی لذت می برند
جهانشاه محمدی دیگر آزاده سرافرازی است که از پس از حدود یکسال و نیم حضور در جبهه های نبرد حق علیه باطل در اردیبهشت سال 66 به اسارت رژیم بعثی عراق درآمد و حدود چهار سال را در اردوگاه های دشمن اسیر بود.
از آقای محمدی در خصوص نحوه برخورد زندانبان های عراقی با رزمندگان پرسیدم که پاسخ داد: توهین، بی احترامی، خشونت و کتک زدن بجه ها تقریبا کار هر روز آن ها بود، بسیاری از افسران رژیم بعثی عراق واقعا خشن و بی رحم بودند و از کتک زدن اسرای ایرانی لذت می بردند.
وی ادامه داد: با وجود اینکه بسیاری از افسران رژیم بعث عراق ادعای مسلمانی داشتند اما با برپایی مراسم مذهبی نظیر سوگواری برای ائمه اطهار (ع) به شدت مخالفت می کردند و در بعضی مواقع اجازه هیچگونه فعالیتی در این راستا را نمی دادند.
این آزاده سرافراز یادآوری کرد: با فرا رسیدن ماه محرم سختگیری آن ها بیشتر از قبل می شد و گاهی که صدای عزاداری بچه ها را می شنیدند اجازه نوحه خوانی و سینه زنی را نمی دادند.
** شهادت حاج قاسم در ظهر عاشورا
محمدی گفت: در محرم یکی از آن سال ها، یکی از هم سلولی های ما به اسم حاج قاسم که اهل استان خوزستان بود و صدای بسیار خوبی هم داشت بارها از سوی افسران رژیم بعثی تهدید می شد که حق نوحه خوانی و برپایی مراسم عزاداری را ندارد اما او به خاطر علاقه ای که به امام حسین (ع) داشت به صورت مخفیانه هم که شده برای اسرا نوحه خوانی می کرد و محفل عزای سیدالشهدا (ع) را گرم نگه می داشت.
این رزمنده دفاع مقدس خاطرنشان کرد: در شب عاشورا بود که اسرای ایرانی با مداحی حاج قاسم در حال عزاداری بودند که سربازان عراقی به آسایشگاه ها هجوم آورده و تعداد بسیار زیادی از ان ها را به شدت کتک زدند.
وی گفت: یکی از آن ها هم همین حاج قاسم مداح بود به گونه ای که بر اثر شدت جراحات وارده خود عراقی ها مجبور شدند وی را به درمانگاه انتقال دهند اما این مداح اهل بیت (ع) ظهر روز عاشورا به شهادت رسید و ما خبرش را روز بعد دریافت کردیم.
محمدی در پایان گفت: آنچه که به رزمندگان ایرانی قوت می بخشید پیام هایی بود که هر چند وقت یکبار از امام (ره) منتشر می شد و به آن ها شجاعت و استقامت بیشتری می بخشید
** 50 نفر از اسرای ایرانی در زندان های رژیم بعثی شهید شدند
مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان کرمانشاه نیز با گرامیداشت 26 مرداد سالروز بازگشت اولین گروه آزادگان سرافراز به میهن، گفت: استان کرمانشاه یک هزار و 800 آزاده دارد که 50 نفر آن ها در زندان های رژیم بعثی به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.
حجت الاسلام هادی عسگری، آزادگان را الگوهای مقاومت، ایمان و شجاعت معرفی و اظهار کرد: آن ها به خوبی واژه استقامت و صبر در برابر سختی ها را به بهترین شکل ممکن معنا کردند.
وی با بیان اینکه فرهنگ آزادگی همان فرهنگ عزت، استقامت و ذلت ناپذیری است، گفت: آزادگان سرافراز با استقامت جانانه خود ذلتی ابدی برای دشمنان اسلام و انقلاب و عزت و افتخاری همیشگی برای کشورمان را فراهم کردند.
مدیرکل بنیاد شهید کرمانشاه، آزادگان سرافراز را شایسته بهترین تکریم ها دانست و گفت: تک تک آن ها نمادی از ایثار و مقاومت و از خودگذشتگی هستند که خاطراتشان برای انتقال به نسلهای آینده باید ثبت و ضبط شود.
وی در پایان گفت: اجر و پاداش کار آن ها کمتر از همرزمان شهیدشان نیست و به طور قطع در نزد خداوند متعال جایگاهی بس رفیع و بلندمرتبه دارند.
در روز 26 مرداد 1369 اولین گروه آزادگان ایرانی پس از سالها اسارت در زندانهای رژیم بعث عراق از طریق مرز خسروی در استان کرمانشاه وارد کشور شدند
این رویداد 2 هفته پس از اشغال نظامی کویت توسط ارتش صدام و 2 روز پس از آن صورت گرفت که صدام در نامهای به مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور وقت ایران بار دیگر عهدنامه 1975 الجزیره را پذیرفت.
7458/8066
کپی شد