در این یادداشت آمده است: کرمانشاه شهری اصیل و با تمدن است که تاریخ پرباری دارد؛ بنابراین مردمانش بیشتر گذشته نگر هستند و به پشتوانه قدیمی خود تکیه دادهاند. حتی بافت شهری، امکانات و فرهنگ این دیار بیشتر ریشه در گذشته دارد اما در جامعه امروز شرط موفقیت، داشتن یک نگاه طولی است به انضمام بهره گیری از سبکهای مدرن و کلاسیک.
جامعهی چند بعدی امروز نیازمند نوآوری و خلاقیت است. در این شماره میخواهیم یک واژهی بیگانه را توضیح دهیم. واژهای که ریشهی فرانسوی دارد و تلفظ فارسی آن 'کلاژ' است و بیشتر در معماری و طراحی شناخته شده است؛ اما در روان شناسی نیز با عنوان تفکر واگرا مورد بحث است و در تاریخ آبا و اجدادیمان نامش پینه کردن یا تکنیک چهل تکه است.
حتما شما هم لحافهای قدیمی یادتان هست یا دستمالهای گردگیری دست دوز مادر بزرگهایمان. آنها از آنچه که قابل استفاده نبود محصول جدید تولید میکردند. این یعنی صرفهجویی در زمان و امکانات که با اوضاع اقتصادی و فرهنگی امروز بسیار به کارگیریاش هوشمندانه است.
بسط این مفهوم در بستر فرهنگی شامل ادغام و ترکیب فرهنگهای صحیح قدیمی برای ساختن فرهنگ نو و مورد نیاز جامعهی فعلی است. در بستر شهرسازی ترکیب ایدهها به منظور طرح ریزی یک ایدهی گسترده تر میباشد.
به واقع دیگر نیاز نیست راههای جدید را امتحان کنیم که احتیاج به صرف زمان و هزینه دارد و از نتیجه کار نیز نمیتوان مطمئن بود. همین پروژه منوریل، طرح مهندسی میدان امام حسین کرمانشاه و خیلی از پروژههای عمرانی میتوانست به گونه بهتری بسترسازی شود؛ مثلا تا به حال فکر کردهاید که کرمانشاه نیاز دارد تا در خیابانهایش یک قسمت مجزا برای تاکسی و اتوبوس داشته باشد؟ آن وقت چقدر از بار ترافیکیاش کاسته میشود؟ این یعنی یک ایدهی ترکیبی که هم ترافیک را کم میکند و هم در بودجه صرفهجویی میکند و کلاژی از تفکیک مسیر عابر رو و ماشین رو است که این بار شامل تفکیک اتومبیلها براساس میزان و هدف تردد است.
از نظر فرهنگی نیز میتوانست خیلی پروژههای گستردهای را براساس همین کلاژ طراحی کرد. برای مثال تکنیک آرام سازی مردم با بهره گیری از طبیعت با نام جمعههای آرام که مکان آن کوهها و طبیعت بکر کرمانشاه باشد. یک همایش که میشود در سطح گسترده آن را برگزار کرد و به مردم آموزش داد که دلاوری در ریشه تاریخی با خشم امروز 2 تعریف متفاوت دارد و همین باعث میشود دیگر معرکه گرفتنهای گاها مرسوم در مکانهای تفریحی شهرمان دیده نشود!
جای کلاژ در گوشه گوشهی استانمان خالی است. جامعه امروز نیاز دارد که با نگاه ترکیبی رو به رو شود. شما میتوانید یک قاعده روانشناسی را در تابلوهای تبلیغاتی برای فرهنگ سازی استفاده کنید. این یک کلاژ است. شما میتوانید از ادبیات برای رشد هویت کردی این دیار استفاده کنید و از معماری برای ساختن بناهای فکری استفاده کنید.
کرمانشاه نیازمند تحول است زیرا نه فرهنگ دیرینه را درست در یاد نگاه داشته است و نه با فرهنگ مدرن ارتباط گرفته است. پس با کلاژ میتوان نوعی سازگاری هوشمندانه در زمینه شهرسازی، بسترسازی فرهنگی و به کارگیری جوانان خلاق برای دادن ایدههای نو استفاده نمود. نگاه چند بعدی داشتن و دیدن یک موضوع از زوایای مختلف یک هنر و یک رفتار بصیرت مدار است که در روابط میان فردی، در اجتماعات کلان و در شهرسازی میتواند ثمربخش باشد. کرمانشاه چه از نظر فرهنگی چه از نظر بافت شهری نیاز به تغییر استراتژی دارد و کلاژ یکی از راههای آن است.
8066
جامعهی چند بعدی امروز نیازمند نوآوری و خلاقیت است. در این شماره میخواهیم یک واژهی بیگانه را توضیح دهیم. واژهای که ریشهی فرانسوی دارد و تلفظ فارسی آن 'کلاژ' است و بیشتر در معماری و طراحی شناخته شده است؛ اما در روان شناسی نیز با عنوان تفکر واگرا مورد بحث است و در تاریخ آبا و اجدادیمان نامش پینه کردن یا تکنیک چهل تکه است.
حتما شما هم لحافهای قدیمی یادتان هست یا دستمالهای گردگیری دست دوز مادر بزرگهایمان. آنها از آنچه که قابل استفاده نبود محصول جدید تولید میکردند. این یعنی صرفهجویی در زمان و امکانات که با اوضاع اقتصادی و فرهنگی امروز بسیار به کارگیریاش هوشمندانه است.
بسط این مفهوم در بستر فرهنگی شامل ادغام و ترکیب فرهنگهای صحیح قدیمی برای ساختن فرهنگ نو و مورد نیاز جامعهی فعلی است. در بستر شهرسازی ترکیب ایدهها به منظور طرح ریزی یک ایدهی گسترده تر میباشد.
به واقع دیگر نیاز نیست راههای جدید را امتحان کنیم که احتیاج به صرف زمان و هزینه دارد و از نتیجه کار نیز نمیتوان مطمئن بود. همین پروژه منوریل، طرح مهندسی میدان امام حسین کرمانشاه و خیلی از پروژههای عمرانی میتوانست به گونه بهتری بسترسازی شود؛ مثلا تا به حال فکر کردهاید که کرمانشاه نیاز دارد تا در خیابانهایش یک قسمت مجزا برای تاکسی و اتوبوس داشته باشد؟ آن وقت چقدر از بار ترافیکیاش کاسته میشود؟ این یعنی یک ایدهی ترکیبی که هم ترافیک را کم میکند و هم در بودجه صرفهجویی میکند و کلاژی از تفکیک مسیر عابر رو و ماشین رو است که این بار شامل تفکیک اتومبیلها براساس میزان و هدف تردد است.
از نظر فرهنگی نیز میتوانست خیلی پروژههای گستردهای را براساس همین کلاژ طراحی کرد. برای مثال تکنیک آرام سازی مردم با بهره گیری از طبیعت با نام جمعههای آرام که مکان آن کوهها و طبیعت بکر کرمانشاه باشد. یک همایش که میشود در سطح گسترده آن را برگزار کرد و به مردم آموزش داد که دلاوری در ریشه تاریخی با خشم امروز 2 تعریف متفاوت دارد و همین باعث میشود دیگر معرکه گرفتنهای گاها مرسوم در مکانهای تفریحی شهرمان دیده نشود!
جای کلاژ در گوشه گوشهی استانمان خالی است. جامعه امروز نیاز دارد که با نگاه ترکیبی رو به رو شود. شما میتوانید یک قاعده روانشناسی را در تابلوهای تبلیغاتی برای فرهنگ سازی استفاده کنید. این یک کلاژ است. شما میتوانید از ادبیات برای رشد هویت کردی این دیار استفاده کنید و از معماری برای ساختن بناهای فکری استفاده کنید.
کرمانشاه نیازمند تحول است زیرا نه فرهنگ دیرینه را درست در یاد نگاه داشته است و نه با فرهنگ مدرن ارتباط گرفته است. پس با کلاژ میتوان نوعی سازگاری هوشمندانه در زمینه شهرسازی، بسترسازی فرهنگی و به کارگیری جوانان خلاق برای دادن ایدههای نو استفاده نمود. نگاه چند بعدی داشتن و دیدن یک موضوع از زوایای مختلف یک هنر و یک رفتار بصیرت مدار است که در روابط میان فردی، در اجتماعات کلان و در شهرسازی میتواند ثمربخش باشد. کرمانشاه چه از نظر فرهنگی چه از نظر بافت شهری نیاز به تغییر استراتژی دارد و کلاژ یکی از راههای آن است.
8066
کپی شد