در این یادداشت آمده است: رادیوی خودرو روشن است. روی موج پیام، ساعت 9 و 45 دقیقه صبح است. گوینده در این بخش خبری، اعلام کرد: 'کودکان کار و خیابان که از سطح شهر تهران جمعآوری شدهاند بیشتر از اهالی استانهای کرمانشاه، و... هستند.' به دوست همراهم نگاه میکنم و او نیز به من مینگرد! سرمان را تکان میدهیم. فقط مانده بود از بلندگوی اخبار سراسری نام و نشان استانمان سرافکنده شود تا عالم و آدم بدانند چه وضعیت ناهنجاری داریم.
مدیرانی که به استان آمدهاند و رفتهاند ما را با این موقعیت خطرناک عادت دادهاند. اما این بار استاندار جدید کرمانشاه برای 'بهبود وضعیت اشتغال' در برنامه خود، فرمانی صادر کرده که 'ساز و کارهای بیست گانه' ایشان نام گرفته است. سئوالات زیادی مترتب بر این راه کارهاست.
این فرآیند مورد نظر با کدام برنامهریزی و دریافت دادههای علمی و تواناییهای موجود استان مطابقت دارد؟ آیا تمامی تصمیمسازیها برای استان، در کرمانشاه صورت میگیرد یا به سیستم اداری، مالی بوروکراسی کشور نیز مرتبط است؟ به عنوان مثال 'تعیین میزان افزایش برنامه محور صادرات غیرنفتی' به چه عواملی وابسته بوده و برونداد آن کدام بخش را شکوفا خواهد کرد؟ آیا استاندار در ابتدای کار و در عرض یک هفته نخست حضورشان تمام دادههای واقعی استان را دریافت و با تسلط کامل بر آن واقعیتها به این ساز و کار رسیدهاند؟
استان کرمانشاه با تحصیلکردگان رشته اقتصاد، مدیریت و برنامه ریزی، و میان رشتههای مرتبط میتواند بازوی علمی ارزشمندی برای ایشان باشد. آیا تاکنون با دانشگاهیان محلی و آنان که کرمانشاهیاند و در کرمانشاه نیستند، مشورت کردهاند؟ اگر آری! چه نتایجی حاصل شده است؟ اقتصاد علم است و با سخنرانیها و آرزوهای خوب و ارزشمند متفاوت است. به طریق سئوال در پژوهشهای علمی، آیا این ساز و کارها قبل از ورود استاندار، تاکنون در کرمانشاه در مطالبات مدیران و اهل علم این دیار مطرح نشده است؟ اگر نشده است باید موضوع پژوهش برای این وضعیت باشد. و گرنه، عناوینی تکراری است.
کرمانشاه با پروژههای ناتمام بسیار زیادی که با ارزش مالی خارج از توان دولت است، روبروست. اما استاندار با طرح این موضوع چگونه میخواهد 'فعال شدن تمام پروژههای عمرانی با بهرهمندی از روشهای مختلف از جمله جذب تخصیص پروژهها...' را به انجام برساند.
2 سال پیش یکی از معاونان استاندار سابق اعتقاد داشتند برای تکمیل پروژههای دولت های نهم و دهم نیازمند 20 سال کار و بودجه استان است. این 20 ساز و کار، بیشتر متن یک سخنرانی غرا به نظر میرسد تا یک طراحی علمی و برنامه ریزی شده، که به نجات استان بیانجامد. در هیچ یک از رئوس آن سخنان، به راه حل رسیدن به اهداف مورد نظر اشارهای نشده است. چگونگی بهبود اشتغال نیازمند ماهها کار و برنامه ریزی است نه فرامین دستوری؛ تا دیگر شاهد کودکان مظلوم کرمانشاهی در سطح خیابانهای پایتخت نباشیم! وقتی پدرانشان قادر شوند در کرمانشاه کار پیدا کنند!
8066 انتشاردهنده:علی مولوی
مدیرانی که به استان آمدهاند و رفتهاند ما را با این موقعیت خطرناک عادت دادهاند. اما این بار استاندار جدید کرمانشاه برای 'بهبود وضعیت اشتغال' در برنامه خود، فرمانی صادر کرده که 'ساز و کارهای بیست گانه' ایشان نام گرفته است. سئوالات زیادی مترتب بر این راه کارهاست.
این فرآیند مورد نظر با کدام برنامهریزی و دریافت دادههای علمی و تواناییهای موجود استان مطابقت دارد؟ آیا تمامی تصمیمسازیها برای استان، در کرمانشاه صورت میگیرد یا به سیستم اداری، مالی بوروکراسی کشور نیز مرتبط است؟ به عنوان مثال 'تعیین میزان افزایش برنامه محور صادرات غیرنفتی' به چه عواملی وابسته بوده و برونداد آن کدام بخش را شکوفا خواهد کرد؟ آیا استاندار در ابتدای کار و در عرض یک هفته نخست حضورشان تمام دادههای واقعی استان را دریافت و با تسلط کامل بر آن واقعیتها به این ساز و کار رسیدهاند؟
استان کرمانشاه با تحصیلکردگان رشته اقتصاد، مدیریت و برنامه ریزی، و میان رشتههای مرتبط میتواند بازوی علمی ارزشمندی برای ایشان باشد. آیا تاکنون با دانشگاهیان محلی و آنان که کرمانشاهیاند و در کرمانشاه نیستند، مشورت کردهاند؟ اگر آری! چه نتایجی حاصل شده است؟ اقتصاد علم است و با سخنرانیها و آرزوهای خوب و ارزشمند متفاوت است. به طریق سئوال در پژوهشهای علمی، آیا این ساز و کارها قبل از ورود استاندار، تاکنون در کرمانشاه در مطالبات مدیران و اهل علم این دیار مطرح نشده است؟ اگر نشده است باید موضوع پژوهش برای این وضعیت باشد. و گرنه، عناوینی تکراری است.
کرمانشاه با پروژههای ناتمام بسیار زیادی که با ارزش مالی خارج از توان دولت است، روبروست. اما استاندار با طرح این موضوع چگونه میخواهد 'فعال شدن تمام پروژههای عمرانی با بهرهمندی از روشهای مختلف از جمله جذب تخصیص پروژهها...' را به انجام برساند.
2 سال پیش یکی از معاونان استاندار سابق اعتقاد داشتند برای تکمیل پروژههای دولت های نهم و دهم نیازمند 20 سال کار و بودجه استان است. این 20 ساز و کار، بیشتر متن یک سخنرانی غرا به نظر میرسد تا یک طراحی علمی و برنامه ریزی شده، که به نجات استان بیانجامد. در هیچ یک از رئوس آن سخنان، به راه حل رسیدن به اهداف مورد نظر اشارهای نشده است. چگونگی بهبود اشتغال نیازمند ماهها کار و برنامه ریزی است نه فرامین دستوری؛ تا دیگر شاهد کودکان مظلوم کرمانشاهی در سطح خیابانهای پایتخت نباشیم! وقتی پدرانشان قادر شوند در کرمانشاه کار پیدا کنند!
8066 انتشاردهنده:علی مولوی
کپی شد