در این یادداشت آمده است: چهارشنبه سیاه، بدون تردید میتوان این نام را بر چهارشنبه هفته گذشته نهاد. روزی که تروریستهای عضو گروه داعش به صورت همزمان به حرم امام خمینی (ره) و ساختمان مجلس شورای اسلامی هجوم بردند و چندین خانواده ایرانی به جهت شلیکهای کور این تروریستها عزادار شدند.
دیری نپایید که به واسطه وجود شبکههای اجتماعی، خبر این حادثه تروریستی تمامی مرزها را درنوردید. ایران در صدر اخبار جهان قرار گرفت. همه از تروریستها، بهارستان و حرم امام (ره) میگفتند. مردم که بسیار از این حادثه نگران بودند، لحظه به لحظه اخبار را از طریق شبکههای اجتماعی دنبال میکردند.
البته در این نوشتار قصد بر این نیست که به اصل ماجرای حادثه تروریستی بپردازیم؛ چراکه رسانهها طی چند روز اخیر، به زوایای مختلف آن پرداختهاند. دو نکته در خور تأمل در آن چهارشنبه اتفاق افتاد که با آرام و عادی شدن شرایط، لازم است بدان پرداخته شود.
خطای صدا و سیما: چند صباحی است که مردم نسبت به برنامههای صدا و سیما انتقاد دارند و مخالفتهای خود را نیز به انحاء مختلف نشان دادهاند.
اما این تنها ضعف صدا و سیما نیست؛ چرا که ما بارها و بارها شاهد بودهایم که رسانه ملی در مواقع حساس در حوزه اطلاعرسانی نیز بسیار ضعیف عمل کرده، تا جایی که برای مخاطبان ایجاد شائبه شده است.
معمولا در موارد بحرانی همچون ماجرای حمله تروریستها به حرم امام (ره) و بهارستان، مخاطب به دنبال این است که اخبار خود را از منابع معتبر دریافت نماید. آیا منبعی معتبرتر از صدا و سیمای یک کشور وجود دارد؟ آیا مردم نباید به صورت آنلاین در جریان چند و چون ماجرا قرار بگیرند؟
اینکه حملههای تروریستی تهران بسیار دلخراش بود و دل ایرانیان و جامعه بینالملل را به درد آورد، درست؛ اما آیا مردم خواهان این بودند که ماجرا به صورت زنده پخش شود؟ مشخص است که پاسخ منفی میباشد. مردم این توقع را داشتند که رسانه ملیشان در آن شرایط، در حوزه خبررسانی درست و حرفهای عمل نماید، نه اینکه با پخش برنامههای تکراری، میلیونها ایرانی را به سخره بگیرد. این بیتفاوتی صدا و سیما نسبت به خبررسانی در مورد ماجرای حمله به حرم امام (ره) و بهارستان، شرایط را بهگونهای رقم زد که مردم بازهم همچون موارد متعدد گذشته به سمت شبکههای اجتماعی و خبرگزاریها بروند و خبرهای خود را از این منابع دریافت نمایند.
بیشک، صدا و سیما بازهم نمره قبولی نگرفت. این رفتارهای غیرحرفهای صدا و سیما باعث میشود که مردم رسانهی ملی دور شوند. خطای صدا و سیما در ماجرای حمله داعش به حرم امام و بهارستان نابخشودنی است.
شادمانی دلواپسان: زمانی که خبر حمله تروریستی داعش در تهران، منتشر شد مردم از این اتفاق ناراحت شدند و هیچ کس فکرش را نمیکرد در همین ایران خودمان افرادی وجود داشته باشند که از این حادثه تروریستی خوشحال باشند؛ اما این اتفاق افتاد.
دلواپسان بازهم چهره واقعی خود را به نمایش گذاشتند. تنها چند دقیقه از حادثه دلخراش تهران نگذشته بود که قلمها را به دست گرفتند تا به دولت بتازند.
حادثه تروریستی را بهانهای کردند که نیشهای خود را به روحانی بزنند؛ اما آیا اقدام آنها درست بود؟ در جایی که مردم ایران و جامعه بینالملل نسبت به اتفاقات پیش آمده در تهران ناراحت بودند، دست مایه قرار دادن این ماجرا برای حمله به دولت، اقدامی انسانی بود؟ مردم ایران پس از حادثه تروریستی تهران، در فضای مجازی پیامهایی با مضمون اتحاد و همبستگی را به اشتراک گذاشتند؛ تا به این وسیله به جهانیان نشان دهند در هر شرایطی کشورشان را دوست دارند و در کنار یکدیگر خواهند ماند.
اما دلواپسان همچون همیشه برخلاف مردم ایران حرکت کردند و بار دیگر به همه نشان دادند که برای این افراد، مام وطن معنایی ندارد و به فکر این هستند که چگونه افکار خود را در جامعه ترویج دهند. غافل از اینکه مردم ایران، چهارشنبه 17 خردادماه 96 و تلخیهایش هیچگاه فراموش نخواهند کرد.
8066 انتشاردهنده:علی مولوی
دیری نپایید که به واسطه وجود شبکههای اجتماعی، خبر این حادثه تروریستی تمامی مرزها را درنوردید. ایران در صدر اخبار جهان قرار گرفت. همه از تروریستها، بهارستان و حرم امام (ره) میگفتند. مردم که بسیار از این حادثه نگران بودند، لحظه به لحظه اخبار را از طریق شبکههای اجتماعی دنبال میکردند.
البته در این نوشتار قصد بر این نیست که به اصل ماجرای حادثه تروریستی بپردازیم؛ چراکه رسانهها طی چند روز اخیر، به زوایای مختلف آن پرداختهاند. دو نکته در خور تأمل در آن چهارشنبه اتفاق افتاد که با آرام و عادی شدن شرایط، لازم است بدان پرداخته شود.
خطای صدا و سیما: چند صباحی است که مردم نسبت به برنامههای صدا و سیما انتقاد دارند و مخالفتهای خود را نیز به انحاء مختلف نشان دادهاند.
اما این تنها ضعف صدا و سیما نیست؛ چرا که ما بارها و بارها شاهد بودهایم که رسانه ملی در مواقع حساس در حوزه اطلاعرسانی نیز بسیار ضعیف عمل کرده، تا جایی که برای مخاطبان ایجاد شائبه شده است.
معمولا در موارد بحرانی همچون ماجرای حمله تروریستها به حرم امام (ره) و بهارستان، مخاطب به دنبال این است که اخبار خود را از منابع معتبر دریافت نماید. آیا منبعی معتبرتر از صدا و سیمای یک کشور وجود دارد؟ آیا مردم نباید به صورت آنلاین در جریان چند و چون ماجرا قرار بگیرند؟
اینکه حملههای تروریستی تهران بسیار دلخراش بود و دل ایرانیان و جامعه بینالملل را به درد آورد، درست؛ اما آیا مردم خواهان این بودند که ماجرا به صورت زنده پخش شود؟ مشخص است که پاسخ منفی میباشد. مردم این توقع را داشتند که رسانه ملیشان در آن شرایط، در حوزه خبررسانی درست و حرفهای عمل نماید، نه اینکه با پخش برنامههای تکراری، میلیونها ایرانی را به سخره بگیرد. این بیتفاوتی صدا و سیما نسبت به خبررسانی در مورد ماجرای حمله به حرم امام (ره) و بهارستان، شرایط را بهگونهای رقم زد که مردم بازهم همچون موارد متعدد گذشته به سمت شبکههای اجتماعی و خبرگزاریها بروند و خبرهای خود را از این منابع دریافت نمایند.
بیشک، صدا و سیما بازهم نمره قبولی نگرفت. این رفتارهای غیرحرفهای صدا و سیما باعث میشود که مردم رسانهی ملی دور شوند. خطای صدا و سیما در ماجرای حمله داعش به حرم امام و بهارستان نابخشودنی است.
شادمانی دلواپسان: زمانی که خبر حمله تروریستی داعش در تهران، منتشر شد مردم از این اتفاق ناراحت شدند و هیچ کس فکرش را نمیکرد در همین ایران خودمان افرادی وجود داشته باشند که از این حادثه تروریستی خوشحال باشند؛ اما این اتفاق افتاد.
دلواپسان بازهم چهره واقعی خود را به نمایش گذاشتند. تنها چند دقیقه از حادثه دلخراش تهران نگذشته بود که قلمها را به دست گرفتند تا به دولت بتازند.
حادثه تروریستی را بهانهای کردند که نیشهای خود را به روحانی بزنند؛ اما آیا اقدام آنها درست بود؟ در جایی که مردم ایران و جامعه بینالملل نسبت به اتفاقات پیش آمده در تهران ناراحت بودند، دست مایه قرار دادن این ماجرا برای حمله به دولت، اقدامی انسانی بود؟ مردم ایران پس از حادثه تروریستی تهران، در فضای مجازی پیامهایی با مضمون اتحاد و همبستگی را به اشتراک گذاشتند؛ تا به این وسیله به جهانیان نشان دهند در هر شرایطی کشورشان را دوست دارند و در کنار یکدیگر خواهند ماند.
اما دلواپسان همچون همیشه برخلاف مردم ایران حرکت کردند و بار دیگر به همه نشان دادند که برای این افراد، مام وطن معنایی ندارد و به فکر این هستند که چگونه افکار خود را در جامعه ترویج دهند. غافل از اینکه مردم ایران، چهارشنبه 17 خردادماه 96 و تلخیهایش هیچگاه فراموش نخواهند کرد.
8066 انتشاردهنده:علی مولوی
کپی شد