جودوکار ایرانی به کشور مغولستان پناهنده شد، استاد بزرگ شطرنج ایران برای فرانسه مسابقه می دهد، داور بین المللی فوتبال کشور و یکی از بهترین های داوری جهان به استرالیا کوچ کرد و ده ها نمونه دیگر از این موارد که هراز گاهی در رسانه ها منتشر می شود، به بخش تلخی از خبرهای ورزشی کشور تبدیل شده است.
خبر کوچ ورزشکاران ایرانی به کشورهای دیگر شاید آنگونه که در ابتدا فکرشان را می کنند برایشان نان و آبدار نباشد اما به طور قطع هشداری است برای متولیان ورزش کشور که بیش از پیش قدر سرمایه های خود را بدانند.
ورزشکارانی که امروز بر رفیع ترین سکوهای قهرمانی دنیا می ایستند یک شبه به این جایگاه نرسیده اند، مسوولان و مربیان زیادی سال ها برای آنها تلاش و شرایطی فراهم کرده اند تا در کنار تلاش ها و پشت کار خود بتوانند در میان قهرمانان بنام جهان خودی نشان داده و پرچم پرافتخار جمهوری اسلامی را در عرصه های مختلف به اهتزاز درآورند.
زمانی که باید از دسترنج سال ها هزینه کرد و سرمایه گذاری صورت گرفته برای قهرمانان خود استفاده کرد و با حمایت های مضاعف آنها را تشویق به کسب افتخارات بیشتری کنیم عملا با برخی بی توجهی ها، راه خروج از کشور را به آنها نشان می دهیم، در این میان نیز کشورهایی هستند که به دلیل فقر ورزشکار، چراغ سبز به قهرمانان ایرانی نشان داده و با فراهم کردن حداقل شرایط و امکانات زندگی، آنها را به سمت خود می کشانند.
اینگونه می شود که دیگر کشورها، بی هیچ رنج و زحمتی سال ها تجربه و تخصص ورزشکاران ایرانی را صاحب می شوند، ورزشکارانی که هزینه مطرح و قهرمان شدنشان را ایران پرداخت کرده اما دیگران از آن بهره برداری می کنند و این همان قصه پرغصه و تلخی است که باید جلوی آن را گرفت.
امین ارباب، احسان خدادادی و مژگان تاجیک در ژیمناستیک، سامان طهماسبی و صباح شریعتی در کشتی و میلاد بیگی، راحله آسمانی و رضا مهماندوست در تکواندو افرادی بودند که به هر دلیلی ترجیح دادند ادامه دوران فعالیت ورزشی خود را در کشور آذربایجان بگذارنند.
الشن مرادی و درسا درخشانی ۲ تن از نابغه های شطرنج ایران به آمریکا سفر کردند و مینا علیزاده و شروین پاک دلان نیز ۲ قایقرانی بودند که نتوانستند دست رد به پیشنهاد آلمانی ها بزنند.
ایمان جمالی در هندبال و وحید سرلک در جودو نیز دیگر ورزشکاران مطرحی بودند که به ترتیب بار سفر به کشورهای مجارستان و آلمان را بستند و برای آنها به کسب افتخار پرداختند.
کوچ ورزشکاران به ورزشهای جانبازان و معلولان نیز سرایت کرد تا جایی که سامان بلاغی در بسکتبال و پوریا جلالی در تیراندازی با کمان هم دل از وطن خود کنده و رهسپار آلمان و بلژیک شدند.
سعید ملایی در جودو و علیرضا فیروزجا سوپراستاد بزرگ تاریخ شطرنج ایران هم آخرین مسافران این قافله بودند که به ترتیب مغولستان و فرانسه را برای ادامه فعالیت ورزشی و زندگی خود انتخاب کردند.
انگیزه ها برای کوچ قهرمانان ورزشی از کشور متفاوت است، یکی جاه طلب است و ماندن در ایران اغنایش نمی کند، دیگری از کمبود امکانات و فضای تمرین و مسابقه می نالد، آن یکی هم به فکر درآمد بیشتر است و دیگری نیز سال ها سودای مهاجرت در سرداشته است.
ولی در این میان افرادی هم هستند که نه جاه طلب بوده، نه امکانات آنچنانی می خواستند، نه به فکر درآمدهای اغواگرانه بودند و نه سودای مهاجرت در سر می پرورانده اند، آنها تنها به دنبال لقمه ای نانی بودند که شرافتمندانه با آن شکم خود و زن و بچه اشان را سیر کنند.
این ورزشکاران در سال های آخر عمر ورزشی خود به فکر آینده ای هستند که می دانند به زودی فرا خواهد رسید و به قول خودشان با فروش چیپس و پفک تامین نمی شود.
کسب هشت مدال خوشرنگ طلا از جمله در ۲ دوره مسابقات پارالمپیک ۲۰۱۲ لندن و ۲۰۱۶ ریودوژانیرو و رقابت های جهانی ۲۰۱۳ لیون و ۲۰۱۵ دوحه، کسب مدال نقره مسابقات جهانی ۲۰۱۷ لندن و برنز مسابقات پارآسیایی ۲۰۱۸ جاکارتا تنها بخش هایی از افتخارات مرد پرافتخاری است که او هم آهنگ مهاجرت کرده است.
«محمد خالوندی»، ورزشکار پرافتخار کرمانشاهی دارنده ۱۱ مدال رنگارنگ در رشته پرتاب نیزه معلولان، ورزشکاری که با اراده پولادین خود سال هاست که با کسب افتخارات متعدد، معلولیت را به زانو در آورده است.
قهرمانی که نامش با مدال خوشرنگ طلا عجین شده و با افتخارآفرینی های خود به جهانیان ثابت کرده معلولیت هیچگاه محدودیت نبوده است، کسی که امروز به افتخار ورزش استان کرمانشاه و حتی کشور تبدیل شده است.
ورزشکاری که با وجود کمبود امکانات و شاید ده ها و صدها دغدغه ذهنی هرگاه پیراهن مقدس تیم ملی را به تن می کرد فارغ از تمام کمبودها و گاهی بی توجهی ها فقط به یک چیز می اندیشید؛ اعتلای نام ایران و برافراشته شدن پرچم مقدس کشور.
حالا او هم خسته از همه بی مهری ها در سال های آخر دوران ورزشکاری خود آهنگ سفر کرده تا شاید بتواند به آرزوهای کوچک فرزندانش در گوشه ای دیگر از این دنیای پهناور پاسخ گفته و آنها را برآورده کند.
زمانی که با او تماس گرفتم ابتدا قصد صحبت کردن نداشت، آزرده خاطر و ناراحت بود از بسیاری بی توجهی ها و همچنین عدم امانتداری برخی همکاران رسانه ای که در هفته های گذشته حواشی زیادی را پیرامون وی به راه انداخته و برایش حاشیه درست کرده بودند.
زمانی که به وی قول دادم تا اصل امانتداری را راعایت کنم سفره دلش باز شد، از بی مهری هایی گفت که عزمش را برای رفتن علی رغم میل باطنیش جزم تر کرده است.
نه پناهنده شده ام و نه غیرقانونی می خواهم سفر کنم
خالوندی در ابتدای گفت و گو با ایرنا، از برخی مطالب منتشر شده در خصوص خودش گلایه کرد و گفت: باور کنید من نه پناهنده شده ام و نه سفر غیرقانونی می خواهم انجام دهم، هم اکنون هم در کرمانشاه حضور داشته و مشغول طی کردن مراحل قانونی سفرم هستم.
وی مقصد خود را کشور ترکیه ذکر کرد و گفت: از حدود یکسال پیش پیشنهادی از این کشور دریافت کردم که فعلا به عنوان ورزشکار و سپس به عنوان مربی در این کشور فعالیت کنم که با توجه به وضعیت معیشتی خود در کرمانشاه تصمیم به پذیرش این پیشنهاد گرفتم.
خالوندی، بیکاری و نداشتن شغلی مناسب برای گذراندن امور زندگی پس از اتمام دوران ورزشکاریش را از مهمترین علل تصمیم مهاجرت خود ذکر کرد و گفت: من نهایتا ۲ تا سه سال دیگر بتوانم در میادین ورزشی به عنوان ورزشکار حضور پیدا کنم و پس از آن باید به فکر آینده ای برای خود و زن و بچه هایم باشم.
دارنده ۱۱ مدال مسابقات پارالمپیک، جهانی و آسیایی ادامه داد: نمی خواهم پس از پایان دوران قهرمانی شرمنده خانواده ام باشم، آنها از من توقعات و انتظاراتی دارند که می دانم با ادامه روند کنونی نمی توانم پاسخگوی هیچ کدام آنها باشم از این رو باید تا فرصت هست فکر چاره ای بیندیشم.
وی در خصوص سطح توقعات و انتظارات خانواده اش نیز گفت: داشتن یک زندگی سالم و بدون استرس باحداقل امکانات زندگی و حقوقی که کفاف یک خانواده چهار نفره را بدهد همه این توقعات را تشکیل می دهد و همه آنهایی هم که من را می شناسند می دانند که نه من و نه خانواده ام هرگز به دنبال تجملات و زندگی اعیانی و اشرافی نبوده ایم.
خالوندی با بیان اینکه نمی تواند با فروش چیپس و پفک آرزوهای حداقلی خانواده اش را تامین کند، تصریح کرد: در استان کرمانشاه و در هیات جانبازان و معلولان هم حقوقی نمی دهند که آدم دلخوش به آن باشد، هرچند آنها هم تقصیری ندارند، بودجه ای نیست که بخواهند پرداخت کنند.
وی ادامه داد: هم اکنون مربی داریم که ماهانه ۲۰۰ هزار تومان حقوق از هیات دریافت می کند، حال باید پرسید این مبلغ کفاف زندگی چند روز یک خانواده چهار نفره را می دهد و چگونه می توان با آن حداقل های زندگی را فراهم کرد.
قهرمان ۲ دوره مسابقات پارالمپیک همچنین با بیان اینکه فدراسیون ورزش های جانبازان و معلولان در جریان اقدام وی قرار دارند، افزود: آنها نه تنها تلاشی برای انصراف من از این تصمیم نداشته اند بلکه انگیزه مهاجرتم را ناتوانی در ثبت رکوردهای ورودی به مسابقات جهانی و پارالمپیک ۲۰۲۰ توکیو می دانند تا عملا بی تقاوتی خود را نسبت به تصمیمی که گرفته ام نشان دهند.
وی خاطرنشان کرد: آنها در حالی این ادعا را مطرح می کنند که علاوه بر کسب ۲ طلای مسابقات پارالمپیک لندن و ریو، با پرتابی به طول ۵۰ متر و ۹۸ سانتی متر در مسابقات لندن رکورد پارالمپیک و جهان را شکستم.
خالوندی با اشاره به اینکه تصمیمش برای مهاجرت به ترکیه قطعی است، گفت: از این پس برای این کشور در مسابقات ظاهر می شوم هرچند همیشه قلبم با ایران خواهد بود.
قهرمان پرتاب نیزه جهان خاطرنشان کرد: با توجه به شرایط فعلی و عدم آمادگی مناسب در مسابقات انتخابی پارالمپیک ۲۰۲۰ توکیو شرکت نمی کند، گفت: پس از آنکه در ترکیه مستقر شوم فعالیت خود را دوباره برای حضور در مسابقات جهانی از سرگرفته و پس از پایان دوران حرفه ای نیز در این کشور به کار مربی گری می پردازم.
وی گفت: مهاجرت از وطن کار ساده ای نیست، من به این آب و خاک تعلق دارم و قلبم برای این سرزمین مقدس می تپد اما در عین حال چاره ای هم جز رفتن پیش روی خودم نمی بینم.
خالوندی در پایان از حمایت های مردم خوب کشور و استان کرمانشاه و مربیان و مسوولانی که در طول سال های اخیر به وی کمک کرده اند قدردانی و از آنها حلالیت طلبید.