در این گزارش آمده است: صبح سردی را برای رفتن به شهر کرند‌غرب انتخاب کردم، مدت‌هاست که این خط مسافری تعطیل شده و مینی‌بوس‌های کرند غرب در پایانه شهید کاویانی دیگرکار نمی‌کنند. ماشین‌های سواری هم اگر مسافر کرند باشد، سوار می‌کنند.
در ورودی این شهر، ساختمان‌های نیمه‌کاره مسکن مهر480 واحدی چشم را می‌زند و رکودی حاکم را بر دیگر طرح‌های آبادانی کرند گوشزد می‌کند. براساس نظر کارشناسان، شهر کرند، از لحاظ شاخص‌های برخورداری و زیرساخت‌های شهری از برنامه‌های توسعه کشوری و رسید‌گی به لیست مناطق محروم، جا مانده و عقب است! مردم کم توقع دیار سنگ و آب و باغات پر ثمر، صمیمی و صادق‌اند. آنها با اصالت و خونگرم‌اند. شهید داده‌اند و در انتخابات سیاسی صندوق‌های رای را ترک نکرده‌اند.
به دنبال بازدید و تهیه گزارشی از «صنعت چاقوسازی» در شهر بودم. آدرسی را در یکی از خیابان‌های اصلی به من دادند. صنعتی سه هزارساله را در قالب چندغرفه‌ی ساخته شده از ایرانیت فلزی با درهایی ابتدایی از شیشه و آهن یافتم! راسته‌ای از استادکاران مطرح، حرفه‌ای و بنام که وارث هنری باستانی بوده‌اند، دیگر وجود ندارد. تعدادی غرفه‌ با ویترین‌های چند طبقه‌شان، فقط فروشنده کارهای فلزی و ادوات کشاورزی و چاقو محسوب می‌شوند.
این اولین‌ بار نبود که هنر و صنعت با قدمت استان کرمانشاه را تنها و کم رونق می‌دیدم. صنعت مس در بازار تاریخی کرمانشاه هم فراموش شده و مهجور است! استاد نریمان، کارگاهی کوچک و پر از ابزار فلزی داشت، کوره‌اش خاموش بود. مغازه چند متری‌اش را با یک کپسول گاز که به اجاق پنج شعله‌ای زمینی وصل شده بود گرم می‌کرد.
تکه فولادها و فلزها در مقابل پادشاهی دستان‌اش، خم خورده و جان گرفته بودند. دستانی خالق برای تولید یک اثر ماندگار از دل تاریخ، او 62 ساله است و در کار‌ش سبک و مهارت خاصی دارد و نام‌اش را بر چاقوها و ابزارها به‌عنوان یک برند معتبر حک می‌کند. این هنرمند درگفتگو با خبرنگار نقدحال گفت: «ازکودکی تا سن 17 سالگی در این حرفه شاگرد پدرم بوده‌ام. الان به مدت 42 سال است که به‌عنوان استاد در این صنعت کار می‌کنم. این ارث پدری و هنری موروثی است که به من رسیده است. کار چاقو‌سازی و به طورکلی آهنگری بسته به کار استادکار است که چطور کار کند تا مشتری طالب تولیداتش باشد‌. من از این حرفه راضی هستم. واقعا نوبت یک‌ماهه می‌دهم. از طرف مردم شهر وکشورهای همسایه هم به واسطه اینستاگرام سفارش می‌گیرم.«استاد نریمان در ادامه به موضوع آموزش و انتقال تجربیات پرداخت و گفت: من با صدا و سیمای کرمانشاه هم مصاحبه کردم و گفتم که حاضرم به برادران عزیزی که می‌خواهند یاد بگیرند رایگان آموزش بدهم و منت می‌برم که به آنها این شغل را انتقال بدهم. اما جوانان دراین دوره و عصر انگارساکن و بی‌انگیزه هستند! نمی‌خواهند! طالب نیستند! البته باید زمینه و مکان این آموزش فراهم بشود و تبلیغ کنند. چند شاگرد از همدان دارم که در هفته می‌آیند و از آموزش‌شان راضی‌اند»
این استاد برجسته از مسوولین درخواست داشت: نیاز زیادی به همکاری مسوولین در این شهر و استان داریم که بتوانند یک مکان و جایی در اختیار ما بگذارند. وامی به ما بدهند، بتوانیم وسایل جدید بخریم. وام‌هایی که می‌دادند معرف کارمند و ضامن و شرایطی اجرا نشدنی داشت! شرایط را برای ما سخت نگیرید! می‌توانیم با توسعه این شغل افراد بیشتری را سرکار ببریم و تبدیل به قطب‌ صنعتی غرب در این حرفه بشویم چرا که کیفیت و تخصص کار ما با نمونه‌های اروپایی و وارداتی رقابت دارد و صد برابر هم بهتر است.» از کودکی تا الان در شغل و حرفه صنایع دستی و صنعت چاقو‌سازی، مشغول هستم. شغل من موروثی است. به غیر از آهنگری و چاقو‌سازی، ابزارآلات کشاورزی را هم درست می‌کنم. شغل ما در معرض انقراض است کسی دنبال این شغل نمی‌آید چون درآمد آن‌چنانی و تضمین و بیمه ندارد. یک جوان دنبال امنیت شغلی است تا تشکیل خانواده بدهد! درکل شغل‌مان در حال از بین رفتن است. برای رونق نیاز به توجه داریم»
این‌ها را استاد کیوان کریمی می‌گفت که از وضعیت این روزهای شغل‌اش گله و درد دل داشت! استاد کریمی که به بدقولی‌ها و عدم رسیدگی میراث‌ فرهنگی انتقاد داشت و ناراحت بود، گفت: میراث‌فرهنگی باید قدر هنر ما را بداند. به ما رسیدگی نمی‌کند. 12 سال است که در دکه‌های شهرداری مستاجریم‌. باز خدا از شهرداری راضی باشد. ماهی 500 هزار تومان هم اجاره می‌دهیم! حالا هردفعه دردسر مزایده و روال واگذاری بماند. برق و آب را خودمان کشیده و هزینه می‌کنیم. باز هم میراث و صنایع‌دستی هیچ قدمی برای ما برنداشته است که مثلا بگوید در جای خودتان جایی را بسازید! هیچ مکان مشخصی نداریم.« این هنرمند دیگر مشکلاتشان را تهیه مواد اولیه و احداث کمربندی کرند دانست و گفت: قبلا ماشین‌های گذری وکامیون‌ها از شهرهای دیگر مشتریان ما بودند! با تغییر مکان و جابجایی جاده و احداث کمربندی دیگر آن‌ها نیامدند. در این ایرانیت‌های فلزی و حلبی در زمستان می‌لرزیم و در تابستان آتش می‌گیریم. باید مکان‌مان هم امنیت داشته باشد. این هنرمند صنعت چاقوسازی در ادامه افزود: از صدا و سیما هم ناراحتم، بیشتر برای گلیم و گیوه تبلیغ می‌کنند و برنامه می‌سازند تا چاقوی کرند! ایرانیان ما را نمی‌شناسند! صدا و سیما ما را فراموش کرده است. از مسوولان می‌خواهیم که فقط به ما زمینی بدهند تا بتوانیم آن را بسازیم و جای ثابتی داشته باشیم. چندین سال است که تسهیلات درست و حسابی ندادند! آن را هم نمی‌خواهیم. مکان برای ما در اولویت است.
هوشنگ بازوند، استاندار کرمانشاه در اوائل بهمن ماه اظهار داشته: صنعت چاقوسازی زنجان تبدیل به یک محور رونق اقتصادی برای اشتغال شده است. ولی چاقو‌سازی کرند با وجود همه پتانسیل‌ها به دلیل برخی سنگ‌ اندازی‌ها نتوانسته به پویایی حداقلی برسد، به صنعت‌گرانی که در شهرک مشاغل جدید مستقر شوند، از محل اعتبارات زلزله، وام چهار درصدی پرداخت می‌شود! هنر چاقوسازی در شهر‌های دیگر ایران در فهرست میراث معنوی کشور به ثبت رسیده‌اند. اما چاقوسازی و فلزکاری کرندغرب علاوه براینکه می‌تواند به ثبت جهانی برسد در صف انتظار اظهار نظرهای هیجانی و بی‌عمل مسوولین در حال انقراض است! مسوولین میراث‌ فرهنگی در کرندغرب و استان کرمانشاه باید دلیل این فرصت سوزی و کم اهمیت انگاشتن این محصول تاریخی و اقتصادی را به افکار عمومی پاسخ بدهند و به معنای واقعی «سنگ‌اندازان» را که در ادبیات ابهام آلود و جدید مدیران تبدیل به اصطلاحی برای شانه‌خالی کردن شده است را توضیح بدهند و تشریح کنند. حداقل انتظار از مدیریت جدید میراث فرهنگی و گردشگری استان که در قامت مدیریت بهزیستی، موفق ظاهر شده بود، این است که در اسرع وقت کارگروهی از کارشناسان و صنعتگران را برای نجات این هنر-صنعت بومی تشکیل دهد و با اجرای چند برنامه‌ی کوتاه‌مدت از مرگ این هنر محتضر جلوگیری کند. ساخت مجتمعی متشکل از 10 تا 12 مغازه‌ی مناسب برای ساخت و عرضه‌ی چاقوی کرند پروژه‌ای سخت و صعب نیست. پروژه‌ای‌ست که طی چند ماه قابل ساخت و بهره‌برداری است که فقط با دستور استاندار و معاون اقتصادی و تخصیص تسهیلاتی کمتر از یک‌میلیارد تومان قابل انجام است.
8066
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.