در این یادداشت آمده است: ایکاش سیستم آموزشی ما به گونه ای بود که به جای حفظ کردن یکسری مطالب غیرضرور و غیرکاربردی، راه و روش درست زندگی کردن را می آموخت. مثلا به ما می آموخت که در مواقعی که اشتباهی از ما سر زد چگونه عذرخواهی کنیم و اصولا عذرخواهی کردن را بلد باشیم و از به کاربردنش نترسیم! اما چه سود، که هرگز در سیستم آموزشی ما چنین مواردی آموخته نشده است. متاسفانه در فرهنگ عامیانه مان نیز عذرخواهی کردن چندان جایگاهی ندارد. باید بپذیریم که همه ما انسانیم و انسان جایزالخطا، ممکن است در برخورد با مکان ها و زمان ها و شرایط خاص برخوردهایی نسنجیده از همه ما سر بزند و البته تاکید می کنم که این (همه ما) شامل مدیران، مسئولین، نمایندگان، سلبریتی ها و ... هم می شود اما آن چیزی که تاسف بار تر از انجام همان عمل، حرکت و سخن یا کردار ناشایست است، عدم پذیرش خطا و خطاهای مان است و اینکه به خود اجازه عذرخواهی ندهیم.
این روزها فیلم برخورد ناشایست یک نماینده مجلس با کارمند یک اداره و البته شاید متعاقب آن برخورد ناشایست آن کارمند و همچنین ارباب رجوع با نماینده مجلس نقل اغلب محافل ما ایرانیان شده است و همه دنبال آنیم که مقصر اصلی این ماجرا را پیدا کنیم!!
چه می شد اگر آن نماینده مجلس با یک عذرخواهی ساده از ملت ایران، ضمن پذیرش خطای خود در نحوه برخورد با یک کارمند اداره، درس و فرهنگ عذرخواهی کردن را به ملت ایران می آموخت؟ آیا عذرخواهی کردن تا این حد دشوار است؟ قطعا اگر این نماینده مجلس به جای مطرح کردن بحث استیضاح وزیر مربوطه‌ی آن اداره (که قطعا روحش هم از آن ماجرا بی اطلاع بوده) رسما از آن کارمند و البته از محضر ملت شریف ایران (که با دیدن آن فیلم، آزرده خاطر شده اند) عذرخواهی می کرد. پرونده این ماجرا به راحتی بسته می شد و از آن مهمتر فرهنگ عذرخواهی در میان مردم و مسئولین بیشتر جا می افتاد. به امید روزی که فرهنگ عذرخواهی در سیستم آموزشی و البته ادبیات عامیانه ما ایرانیان بیشتر جا باز کند.
8066
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.