در این یادداشت آمده است: سنگنوردان و صخره‌ نوردان ایرانی و چند کشور دیگر که تعدادشان ‌120 نفر است، پنج روز بر دیواره کوه بیستون به رقابت پرداختند؛ خبر خوبی است. یکصد ورزشکاراز ایران و 20 تن دیگر از ‌چند کشور به بیستون می‌آیند به معرفی کشور و منطقه می‌پردازند و تجربه گرانسنگی را با خود به ارمغان می‌برند.
ویدئو بسیار زیبایی در معرفی جشنواره در فضای مجازی منتشر می‌شود. اما چرا مسئولان به تغییر مکان جشنواره نمی‌ پردازند معلوم نیست! دلایل آنها هرچه باشد فرهنگ پیوست شده به آن منطقه اجازه توجیه برای خسارت‌ زدن به این کوه را نمی‌دهد.
صخره ‌نوردان با نشاط و مسحور از زیبایی آن دلارام تاریخ رفتند؛ اما برای کوه بیستون، مظهر عظمت فرهنگی این سامان چه برجای ماند؟ چند میخ صخره‌ نوردی با زنگاری ماندگار و تخریب این کوهستان جهانی. این خبر در عین زیبایی شکوهمند خود، دلهره‌ای را در قلب دوستداران میراث فرهنگی به ‌وجود می‌آورد.
این مکان‌ با نام بلند بیستون که باید برای نگاهبانی از آن قله سترگ چند هزار ساله‌اش همه نیروی خود را به ‌کار بگیریم تا از عظمت و بلندای زیبایش دفاع کنیم فقط یک مکان برای صخره‌ نوردی نیست.
غرور ملی و پشتوانه فرهنگی عظیم‌ ترین منطقه تاریخی جهان را در پیشگاه خود به رخ ما می‌کِشد. این قلم از چند سال پیش با انتشار عکس‌ها و میزان خسارت غیرقابل بازگشت آن در حضور صخره‌ نوردان در منطقه جهانی بیستون، سعی کرد تا از میراث نیاکانش دفاع کند.
با انتشار مطالب و یادداشی با عنوان «صورت شیرین را نجات دهید!» و نیز ثبت عکس‌هایی که نشان می‌داد فرهادتراش و نقش ناتمام صورت شیرین، قصه فرهاد و خسرو و شیرین دچار خسارت‌های ویرانگری شده است، تا هشداری بدهد اما گویی قصدی برای جلوگیری از این تخریب‌های مستمر نیست.
چند ماه پیش‌ در منزل استاد ایرج هندسی جلسه‌ای دیداری تشکیل شد که مدیرکل میراث فرهنگی استان و معاونان ایشان و مدیر روزنامه نقدحال حضور داشتند، خبر جشنواره و این نکته را به جناب بالایی عرض کردم. ایشان گفتند قرار است دیگر در آن منطقه صخره‌ نوردی انجام نشود. حالا که چند روز از پایان این جشنواره می‌گذرد از مسئولان استان که باید نخستین نگاهبانان این حوزه تاریخی و جهانی باشند می ‌پرسم. عکس‌های منتشره همان حوالی مناطق هشدار داده شده را نشان می‌دهد، آیا از تعداد میخ‌های به ‌جا مانده بر تن مجروح و بی ‌بدیل کوه بیستون اطلاع دارند؟ خسارت‌های مورد نظر این قلم را ارزیابی کرده‌اند؟ چرا حریم و خط قرمزی برای نزدیک‌ شدن اشخاص و گروه‌های ورزشی با نصب تابلو و موانع لازم مشخص نمی‌شود. چگونه فراتاش (فرهاد تراش) به سهولت در قدمگاه هر کسی از گردشگران و افراد محلی یا ورزشکاران قرار دارد؛ می‌توانند تا بالای آن بروند و به تصویر شاهکار نیمه ‌تمام «شیرین» دسترسی داشته باشند؟ اگر این آثار گرانسنگ در اختیار هر کشور دیگری بود با آن چه رفتاری داشتند؟ مدیر ارشد استان دستور دهد موضوع حریم نزدیک شدن به این آثار را بررسی‌ و مدیریت لازم برای حفظ آثار مذکور بر قرار شود. فقط همین!
8066
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.