در گزارش مشترک فردین کمانگر و شیما صادقی آمده است: دیدن کودکان فال فروش و گلفروش، بچه هایی که با دستان ظریف و قامت کوچکشان برای پاک کردن شیشه های جلوی خودروها تقلا می کنند و اغلب با اعتراض سرنشینان مواجه می شوند و نیز دختران و پسرکانی که به امید دریافت اسکناسی جا مانده در داشبورد ماشین ها اسپند دود می کنند، سر چهارراه ها، پشت چراغ های قرمز طولانی و در قطارهای شهری کلانشهرها، آن قدر برای ساکنان شهرها بویژه کلانشهرها عادی شده که دیگر تعجبی را بر نمی انگیزد و کم کم به یکی از نشانه های شهری تبدیل شده است.
این معضل اما تنها منحصر به شهرهای بزرگ نیست و در شهرستان ها و حتی روستاها نیز دیده می شود اگر چه کار کردن کودکان در روستا در مقام کمک کردن به والدینشان و مخصوصا در فصول برداشت محصول که همه اعضای خانواده در آن مشارکت می کنند از گذشته وجود داشته و کمتر کسی آن را مصداقی برای کار کودک در نظر می گیرد اما در همین جوامع هم در دوره هایی که وضعیت اقتصادی نابسامان می شود، کودکان بیشتر درگیر مسایل معیشتی شده و بخشی از مسئولیت های تامین مایحتاج خانواده بر دوش آنها می افتد.
درست شبیه آن چیزی که این روزها در استان کردستان دیده می شود کودکانی که درس، کلاس و مدرسه را رها کرده و همراه بزرگترهای خود در مزارع سیب زمینی در حال برداشت محصول هستند با دست هایی گل آلود شده از خاک زمینی که قرار بود گهواره آنها باشد و زمین بازی شان.
براساس گزارش سازمان جهانی کار در سپتامبر 2017، 152 میلیون کودک در سنین پنج تا 17 سال ناگزیر به تحمل کار اجباری بوده اند.
در ایران اما آمار مشخص و دقیقی از تعداد کودکان کار وجود ندارد هر چند برخی منابع و سازمان ها از وجود دو میلیون کودک کار در ایران خبر می دهند.
در همین حال، آمارهای غیر رسمی تعداد کودکان کار ایرانی را هفت میلیون نفر تخمین زده اند که گفته می شود 40 درصد آنها را کودکان مهاجر تشکیل می دهند.
در همین خصوص مدیرکل دفتر امور آسیب دیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی با تاکید بر اینکه تحقیقی که آمار همه کودکان را در یک سرشماری احصا کرده باشد وجود ندارد از شناسایی 10 هزار و 500 نفر از این کودکان توسط این سازمان خبر می دهد.
همه اینها در حالیست که ایران در سال 1373 پیمان نامه جهانی حقوق کودک را امضا کرده و براساس ماده 79 قانون کار کشور، اشتغال به کار کودکان زیر 15سال ممنوع است.
البته کارگران شاغل در کارگاه های خانوادگی که کارفرمای آنها، همسر یا بستگان و خویشاوندان نسبی درجه یک باشند، مشمول قانون کار نیستند.
از سوی دیگر ماده 84 قانون کار پیش بینی کرده در مشاغل و کارهایی که ماهیت آن برای سلامت یا اخلاق کارآموزان و نوجوانان زیان آور است، حداقل سن کار 18 سال تمام باشد که تشخیص آن با وزارت کار خواهد بود.
افزایش مشکلات اقتصادی و کاهش درآمد سرپرست خانوارها عامل اصلی ورود کودکان به بازار کار است؛ مشکلی که در استان های با آمار بالاتر بیکاری از جمله کردستان بیشتر به چشم می خورد بویژه حالا که فصل برداشت سیب زمینی است و بسیاری از کودکان با تعطیل کردن کلاس درس به همراه خانواده های خود در دشت های سیب زمینی مشغول کار هستند.
برای بررسی این مساله و گفت و گوی رو در رو با این کودکان به منطقه دهگلان رفتیم، منطقه ای که این روزها به قطب کاشت سیب زمینی کشور تبدیل شده و به همین خاطر کارگران زیادی از سایر نقاط به این شهرستان سفر می کنند تا با یک ماه کار روی زمین در فصل برداشت، درآمدی هر چند اندک داشته باشند.
** بازماندن یک ماهه از تحصیل
به زمین های کشاورزی که می رسیم، کیسه های پر از سیب زمینی و کارگران توجه مان را جلب می کنند با آنها همصحبت می شوم. بیشترشان از روستاهای اطراف بانه آمده اند؛ شهرستانی مرزی که مردم آن ناچارند برای تامین هزینه های زندگی به کارگری و برداشت سیب زمینی در دیگر نقاط استان مشغول شوند.
فصل پاییز، زمان برداشت سیب زمینی در شهرستان های قروه و دهگلان است، کاری سخت و طاقت فرسا که کودکان هم مجبور به انجام آن هستند تا بتوانند کمک خرجی برای خانواده باشند آنها به همین خاطر، حدود یک ماه از تحصیل باز می مانند تا همراه پدر و مادر و سایر اعضای خانواده در مزارع کار کنند.
به سراغ یکی از این کودکان می روم؛ دخترکی زیبارو با دستانی خسته که سیب زمینی ها را از دل خاک بیرون می کشد با دیدنش دردلم غوغایی بر پا شد...
دخترکی که باید امروز در مدرسه و سر کلاس درس باشد، با دستان نازکش سیب زمینی ها را از دل خاک بیرون می کشد؛ آن هم در این سرما.
با او هم صحبت می شوم دخترکی خوشرو و با متانت خاص دخترانه در ابتدا از عکس گرفتن و صحبت برای تهیه گزارش امتناع می کند اما سرانجام راضی می شود؛ دل به دریا می زند و خودش را شراره قادرپور معرفی می کند.
شراره 13 سال دارد و در کلاس هفتم مشغول تحصیل است، او می گوید: کار کردن مانع درس خواندنم نمی شود هر چند دوست داشتم اصلا کارگری نکنم اما شرایط ایجاب می کند که همراه خانواده ام در این کار حضور داشته باشم.
من سعی می کنم که عقب ماندگی از تحصیل را جبران کنم و در طول سال تحصیلی یکی از دانش آموزان ممتاز باشم.
این دخترک نگاهی به مادرش می اندازد که مشغول پر کردن کیسه های سیب زمینی است و ادامه می دهد: من و برادرم همراه پدر و مادرم مشغول کار هستیم یک خواهر کوچک هم داریم که کم سن و سال تر است و قدرت کار کردن ندارد.
شراره در ادامه از شغل اصلی پدرش می گوید: ما از شهر بانه آمده ایم تا بتوانیم درآمدی کسب کنیم شغل اصلی پدرم مغازه داری است و بیشتر انگور فروشی می کند و در این شرایط که وضع اقتصادی خوب نیست ما ناچار شدیم به دهگلان برای کار بیاییم.
او که هنگام صحبت با من همچنان مشغول برداشت سیب زمینی است می افزاید: من به عنوان نیروی کمکی کار می کنم و همراه مادرم روزانه در حدود 100 هزار تومان درآمد داریم.
** تامین هزینه ها و مخارج مدرسه
یکی از پسرانی که در حال کار است، هم می گوید: پدرم بیکار است و ما برای پرداخت اجاره بهای منزل باید کار کنیم او که نامش شیرکوه است ادامه می دهد: پدر و مادرم با سختی و مشقت زیادی کار می کنند و من هم برای کمک به آنها آمده ام.
وی اضافه می کند: دست هایم خسته می شود اما به امید روزی که به آسایش برسیم به کار کردن ادامه می دهم تا بتوانم حداقل هزینه ها و مخارج مدرسه ام را تامین کنم.
** پیگیری های دولتی
در همین حال، محسن شجاعی معاون امور اجتماعی بهزیستی کردستان در واکنش به کار کودکان در مزارع و بازماندنشان از تحصیل می گوید: تاکنون با چنین مواردی برخورد نکرده ایم اما در آینده این موارد را در دستور کار قرار خواهیم داد و موضوع را پیگیری می کنیم.
این مسئول به بحث کودکان کار در استان اشاره می کند و ادامه می دهد: تاکنون در مرکز استان و برخی شهرهای دیگر اقدام به ساماندهی کودکان کار کرده ایم و از آنها حمایت می کنیم البته تلاش اصلی ما این است که کودکان از ادامه تحصیل باز نمانند و در این خصوص نیز بررسی های لازم را انجام خواهیم داد.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا آمار کودکان در استان افزایش داشته یا خیر؟ عنوان می کند: تاکنون گزارشی در این مورد نداشته ایم و در هر کدام از شهرهای استان که موردی داشته باشیم آن را پیگیری می کنیم.
** ساماندهی کودکان کار درسنندج
در ادامه مهدی گلباغی مدیر عامل موسسه خیریه ئاسوی زانیاری در این باره اظهار می کند: این افراد به عنوان کودکان همراه کار مشغول فعالیت هستند که به صورت مقطعی و به همراه خانواده در محیط های کار حضور پیدا می کنند که همین عامل سبب می شود کمتر در معرض آسیب های اجتماعی قرار بگیرند.
وی به مشکلات اقتصادی اشاره کرده و ادامه می دهد: مرزنشینان و ساکنان مناطق مرزی به دلیل نبود صنایع و مشکلات اقتصادی حاکم در این مناطق ناچار به شغل های کاذب روی می آورند و برخی نیز مهاجرت می کنند یا به صورت دائم یا به صورت فصلی برای شغل کارگری.
مدیر عامل موسسه خیریه ئاسوی زانیاری می افزاید: دولت قصد دارد در این موارد کمک کند اما متاسفانه در این مورد با خلأهای قانونی مواجه هستیم.
به گفته گلباغی، تاکنون 110 نفر از کودکان کار در استان شناسایی و ساماندهی شده و همراه خانواده هایشان تحت پوشش ما قرار گرفته اند.
وی به افزایش کودکان کار در برخی شهرهای استان بویژه بانه اشاره کرد و گفت: نسبت به سال های گذشته شاهد افزایش کودکان کار در بانه هستیم و دلیل آن هم مشکلات اقتصادی است.
بسیاری از خانواده ها در ایامی که بانه در حال رشد و شکوفایی اقتصادی بود به این شهر مهاجرت کردند و در شرایط حاضر که با رکود اقتصادی مواجه شده همین خانواده ها از تامین هزینه های زندگی بر نمی آیند و ناچار از کودکان خود برای کسب درآمد استفاده می کنند.
** کودکان بازمانده از تحصیل
او توضیح می دهد: 30 درصد از آمار کودکان کار در سنندج از ادامه تحصیل بازمانده بودند که با اقدامات و پیگیری های انجام شده همه این افراد به کلاس های درس برگشتند.
مدیر عامل موسسه خیریه ئاسوی زانیاری و عضو هیات علمی دانشگاه پیام نور می گوید: آماری که ارائه شده بیشتر مربوط به سنندج است و با توجه به مقطعی بودن این مشکل هنوز برای شهرهای دیگر استان اقدامی انجام نشده است.
اما بهزیستی کردستان، حمایت های لازم را در خصوص تامین هزینه های تحصیلی، لوازم التحریر، پوشاک و سبد غذایی در کنار حمایت های مردمی از اینگونه خانواده ها انجام می دهد.
علاوه بر همه این مسایل، شرایط نامناسب اسکان کارگران هم یکی دیگر از مشکلاتی است که با آن دست به گریبانند.
آنها بیشتر در خانه های کارگری که به صورت خانه باغ، انباری و چادرها هستند، زندگی می کنند؛ زندگی سخت و طاقت فرسایی که شرایط را برای کودکان دشوارتر کرده است.
** خانواده ها را حمایت کنید
کارشناسان معتقد هستند برای حل مشکل کودکان کار (چه از نوع کودکان خیابانی و چه کودکانی که در کارخانه ها و مزارع کار می کنند باید برنامه ویژه ای برای حمایت از خانواده ها وجود داشته باشد چرا که تقویت نهاد خانواده سبب پیشگیری از بروز بسیاری از آسیب های اجتماعی می شود.
به عقیده آنها، تجربه کشورهای موفق ثابت کرده برای حل ریشه ای چنین مسایلی باید خانواده قوی شود زیرا تا زمانی که والدین از مهارت های کافی برخوردار نباشند و نتوانند نیازهای اولیه زندگی را تامین کنند، کودکان شان را برای کسب درآمد روانه خیابان ها یا مزارع و کارگاه های تولیدی می کنند.
منبع: روزنامه جام جم
این معضل اما تنها منحصر به شهرهای بزرگ نیست و در شهرستان ها و حتی روستاها نیز دیده می شود اگر چه کار کردن کودکان در روستا در مقام کمک کردن به والدینشان و مخصوصا در فصول برداشت محصول که همه اعضای خانواده در آن مشارکت می کنند از گذشته وجود داشته و کمتر کسی آن را مصداقی برای کار کودک در نظر می گیرد اما در همین جوامع هم در دوره هایی که وضعیت اقتصادی نابسامان می شود، کودکان بیشتر درگیر مسایل معیشتی شده و بخشی از مسئولیت های تامین مایحتاج خانواده بر دوش آنها می افتد.
درست شبیه آن چیزی که این روزها در استان کردستان دیده می شود کودکانی که درس، کلاس و مدرسه را رها کرده و همراه بزرگترهای خود در مزارع سیب زمینی در حال برداشت محصول هستند با دست هایی گل آلود شده از خاک زمینی که قرار بود گهواره آنها باشد و زمین بازی شان.
براساس گزارش سازمان جهانی کار در سپتامبر 2017، 152 میلیون کودک در سنین پنج تا 17 سال ناگزیر به تحمل کار اجباری بوده اند.
در ایران اما آمار مشخص و دقیقی از تعداد کودکان کار وجود ندارد هر چند برخی منابع و سازمان ها از وجود دو میلیون کودک کار در ایران خبر می دهند.
در همین حال، آمارهای غیر رسمی تعداد کودکان کار ایرانی را هفت میلیون نفر تخمین زده اند که گفته می شود 40 درصد آنها را کودکان مهاجر تشکیل می دهند.
در همین خصوص مدیرکل دفتر امور آسیب دیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی با تاکید بر اینکه تحقیقی که آمار همه کودکان را در یک سرشماری احصا کرده باشد وجود ندارد از شناسایی 10 هزار و 500 نفر از این کودکان توسط این سازمان خبر می دهد.
همه اینها در حالیست که ایران در سال 1373 پیمان نامه جهانی حقوق کودک را امضا کرده و براساس ماده 79 قانون کار کشور، اشتغال به کار کودکان زیر 15سال ممنوع است.
البته کارگران شاغل در کارگاه های خانوادگی که کارفرمای آنها، همسر یا بستگان و خویشاوندان نسبی درجه یک باشند، مشمول قانون کار نیستند.
از سوی دیگر ماده 84 قانون کار پیش بینی کرده در مشاغل و کارهایی که ماهیت آن برای سلامت یا اخلاق کارآموزان و نوجوانان زیان آور است، حداقل سن کار 18 سال تمام باشد که تشخیص آن با وزارت کار خواهد بود.
افزایش مشکلات اقتصادی و کاهش درآمد سرپرست خانوارها عامل اصلی ورود کودکان به بازار کار است؛ مشکلی که در استان های با آمار بالاتر بیکاری از جمله کردستان بیشتر به چشم می خورد بویژه حالا که فصل برداشت سیب زمینی است و بسیاری از کودکان با تعطیل کردن کلاس درس به همراه خانواده های خود در دشت های سیب زمینی مشغول کار هستند.
برای بررسی این مساله و گفت و گوی رو در رو با این کودکان به منطقه دهگلان رفتیم، منطقه ای که این روزها به قطب کاشت سیب زمینی کشور تبدیل شده و به همین خاطر کارگران زیادی از سایر نقاط به این شهرستان سفر می کنند تا با یک ماه کار روی زمین در فصل برداشت، درآمدی هر چند اندک داشته باشند.
** بازماندن یک ماهه از تحصیل
به زمین های کشاورزی که می رسیم، کیسه های پر از سیب زمینی و کارگران توجه مان را جلب می کنند با آنها همصحبت می شوم. بیشترشان از روستاهای اطراف بانه آمده اند؛ شهرستانی مرزی که مردم آن ناچارند برای تامین هزینه های زندگی به کارگری و برداشت سیب زمینی در دیگر نقاط استان مشغول شوند.
فصل پاییز، زمان برداشت سیب زمینی در شهرستان های قروه و دهگلان است، کاری سخت و طاقت فرسا که کودکان هم مجبور به انجام آن هستند تا بتوانند کمک خرجی برای خانواده باشند آنها به همین خاطر، حدود یک ماه از تحصیل باز می مانند تا همراه پدر و مادر و سایر اعضای خانواده در مزارع کار کنند.
به سراغ یکی از این کودکان می روم؛ دخترکی زیبارو با دستانی خسته که سیب زمینی ها را از دل خاک بیرون می کشد با دیدنش دردلم غوغایی بر پا شد...
دخترکی که باید امروز در مدرسه و سر کلاس درس باشد، با دستان نازکش سیب زمینی ها را از دل خاک بیرون می کشد؛ آن هم در این سرما.
با او هم صحبت می شوم دخترکی خوشرو و با متانت خاص دخترانه در ابتدا از عکس گرفتن و صحبت برای تهیه گزارش امتناع می کند اما سرانجام راضی می شود؛ دل به دریا می زند و خودش را شراره قادرپور معرفی می کند.
شراره 13 سال دارد و در کلاس هفتم مشغول تحصیل است، او می گوید: کار کردن مانع درس خواندنم نمی شود هر چند دوست داشتم اصلا کارگری نکنم اما شرایط ایجاب می کند که همراه خانواده ام در این کار حضور داشته باشم.
من سعی می کنم که عقب ماندگی از تحصیل را جبران کنم و در طول سال تحصیلی یکی از دانش آموزان ممتاز باشم.
این دخترک نگاهی به مادرش می اندازد که مشغول پر کردن کیسه های سیب زمینی است و ادامه می دهد: من و برادرم همراه پدر و مادرم مشغول کار هستیم یک خواهر کوچک هم داریم که کم سن و سال تر است و قدرت کار کردن ندارد.
شراره در ادامه از شغل اصلی پدرش می گوید: ما از شهر بانه آمده ایم تا بتوانیم درآمدی کسب کنیم شغل اصلی پدرم مغازه داری است و بیشتر انگور فروشی می کند و در این شرایط که وضع اقتصادی خوب نیست ما ناچار شدیم به دهگلان برای کار بیاییم.
او که هنگام صحبت با من همچنان مشغول برداشت سیب زمینی است می افزاید: من به عنوان نیروی کمکی کار می کنم و همراه مادرم روزانه در حدود 100 هزار تومان درآمد داریم.
** تامین هزینه ها و مخارج مدرسه
یکی از پسرانی که در حال کار است، هم می گوید: پدرم بیکار است و ما برای پرداخت اجاره بهای منزل باید کار کنیم او که نامش شیرکوه است ادامه می دهد: پدر و مادرم با سختی و مشقت زیادی کار می کنند و من هم برای کمک به آنها آمده ام.
وی اضافه می کند: دست هایم خسته می شود اما به امید روزی که به آسایش برسیم به کار کردن ادامه می دهم تا بتوانم حداقل هزینه ها و مخارج مدرسه ام را تامین کنم.
** پیگیری های دولتی
در همین حال، محسن شجاعی معاون امور اجتماعی بهزیستی کردستان در واکنش به کار کودکان در مزارع و بازماندنشان از تحصیل می گوید: تاکنون با چنین مواردی برخورد نکرده ایم اما در آینده این موارد را در دستور کار قرار خواهیم داد و موضوع را پیگیری می کنیم.
این مسئول به بحث کودکان کار در استان اشاره می کند و ادامه می دهد: تاکنون در مرکز استان و برخی شهرهای دیگر اقدام به ساماندهی کودکان کار کرده ایم و از آنها حمایت می کنیم البته تلاش اصلی ما این است که کودکان از ادامه تحصیل باز نمانند و در این خصوص نیز بررسی های لازم را انجام خواهیم داد.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا آمار کودکان در استان افزایش داشته یا خیر؟ عنوان می کند: تاکنون گزارشی در این مورد نداشته ایم و در هر کدام از شهرهای استان که موردی داشته باشیم آن را پیگیری می کنیم.
** ساماندهی کودکان کار درسنندج
در ادامه مهدی گلباغی مدیر عامل موسسه خیریه ئاسوی زانیاری در این باره اظهار می کند: این افراد به عنوان کودکان همراه کار مشغول فعالیت هستند که به صورت مقطعی و به همراه خانواده در محیط های کار حضور پیدا می کنند که همین عامل سبب می شود کمتر در معرض آسیب های اجتماعی قرار بگیرند.
وی به مشکلات اقتصادی اشاره کرده و ادامه می دهد: مرزنشینان و ساکنان مناطق مرزی به دلیل نبود صنایع و مشکلات اقتصادی حاکم در این مناطق ناچار به شغل های کاذب روی می آورند و برخی نیز مهاجرت می کنند یا به صورت دائم یا به صورت فصلی برای شغل کارگری.
مدیر عامل موسسه خیریه ئاسوی زانیاری می افزاید: دولت قصد دارد در این موارد کمک کند اما متاسفانه در این مورد با خلأهای قانونی مواجه هستیم.
به گفته گلباغی، تاکنون 110 نفر از کودکان کار در استان شناسایی و ساماندهی شده و همراه خانواده هایشان تحت پوشش ما قرار گرفته اند.
وی به افزایش کودکان کار در برخی شهرهای استان بویژه بانه اشاره کرد و گفت: نسبت به سال های گذشته شاهد افزایش کودکان کار در بانه هستیم و دلیل آن هم مشکلات اقتصادی است.
بسیاری از خانواده ها در ایامی که بانه در حال رشد و شکوفایی اقتصادی بود به این شهر مهاجرت کردند و در شرایط حاضر که با رکود اقتصادی مواجه شده همین خانواده ها از تامین هزینه های زندگی بر نمی آیند و ناچار از کودکان خود برای کسب درآمد استفاده می کنند.
** کودکان بازمانده از تحصیل
او توضیح می دهد: 30 درصد از آمار کودکان کار در سنندج از ادامه تحصیل بازمانده بودند که با اقدامات و پیگیری های انجام شده همه این افراد به کلاس های درس برگشتند.
مدیر عامل موسسه خیریه ئاسوی زانیاری و عضو هیات علمی دانشگاه پیام نور می گوید: آماری که ارائه شده بیشتر مربوط به سنندج است و با توجه به مقطعی بودن این مشکل هنوز برای شهرهای دیگر استان اقدامی انجام نشده است.
اما بهزیستی کردستان، حمایت های لازم را در خصوص تامین هزینه های تحصیلی، لوازم التحریر، پوشاک و سبد غذایی در کنار حمایت های مردمی از اینگونه خانواده ها انجام می دهد.
علاوه بر همه این مسایل، شرایط نامناسب اسکان کارگران هم یکی دیگر از مشکلاتی است که با آن دست به گریبانند.
آنها بیشتر در خانه های کارگری که به صورت خانه باغ، انباری و چادرها هستند، زندگی می کنند؛ زندگی سخت و طاقت فرسایی که شرایط را برای کودکان دشوارتر کرده است.
** خانواده ها را حمایت کنید
کارشناسان معتقد هستند برای حل مشکل کودکان کار (چه از نوع کودکان خیابانی و چه کودکانی که در کارخانه ها و مزارع کار می کنند باید برنامه ویژه ای برای حمایت از خانواده ها وجود داشته باشد چرا که تقویت نهاد خانواده سبب پیشگیری از بروز بسیاری از آسیب های اجتماعی می شود.
به عقیده آنها، تجربه کشورهای موفق ثابت کرده برای حل ریشه ای چنین مسایلی باید خانواده قوی شود زیرا تا زمانی که والدین از مهارت های کافی برخوردار نباشند و نتوانند نیازهای اولیه زندگی را تامین کنند، کودکان شان را برای کسب درآمد روانه خیابان ها یا مزارع و کارگاه های تولیدی می کنند.
منبع: روزنامه جام جم
کپی شد