در این مطلب آمده است: هنوز زمان زیادی از آن دوران که دکه های مطبوعاتی محل کسب درآمد بود، نگذشته است.
تهیه روزنامه و مجلات از این دکه ها بخشی از خاطرات دوران گذشته ماست، آرشیو و یا نسخه‌های پراکنده و خاک گرفته مطبوعات مورد علاقه که در زیرزمین منازل خود نگه داشته‌ ایم و حاضر به از دست دادن آن نیستیم نشان از تعلق خاطر ما به این شیوه خبر رسانی و صحه گذاشتن بر این واقعیت است که رسانه‌های مکتوب علاوه بر کارکرد اصلی آن یعنی اطلاع رسانی و اثربخشی، واجد بار عاطفی و روانی نیز برای مخاطبان خود بوده و اعتماد ساز و آرامش آور است.
جامعه شناسان بر این باورند که جامعه ما در حال گذار از سنت به مدرنیته است اما قبل از مهیا نمودن بستر و آماده شدن برای این گذار محتوم، آثار و تبعات آن بسیاری از ارزش ها را درنوردیده است.
اگر شنیدن خش خش ناشی از ورق زدن صفحات روزنامه‌ها هنگام خواندن آن برای جوان های دیروزی فرح بخش و روح نواز بود، در نقطه مقابل آن جوانان امروزی دوستدار هیجانات خبری هستند، بی قرارند و کم حوصله و مشتاقند تا در کسری از ثانیه به اخبار مورد علاقه خود دست یابند چیزی که قبلا دستیابی به آن غیر قابل تصور بود.
اما امروزه در سایه پیشرفت تکنولوژی و همه گیر شدن فضای مجازی ممکن گردیده و می ‌رود تا جایگزین رسانه‌های مکتوب شود.
در ایران تعامل و یا به عبارتی تقابل نشریات کاغذی با دنیای مجازی سرانجام خوشایندی را برای روزنامه‌ها بدنبال نداشت و جدال میان آنان، تیراژ چهار میلیونی روزنامه‌ها در اواخر دهه هفتاد را به کمتر از یک میلیون نسخه در مقطع زمان فعلی کاهش داده است.
فشار روز افزون و گسترش بی حد و حصر امپراتوری رسانه‌های مجازی و آسانی دسترسی به آن باعث گردیده تا هر کدام از ما روزانه ساعت ها از وقت خود را به منظور کسب خبر، صرف گشت زدن در فضای مجازی نموده و اخبار متنوع و متکثری را نیز دریافت کنیم که در صحت و یا سقم آن اطمینان خاطری وجود ندارد.
امروزه بیش از 40 میلیون گوشی هوشمند در ایران اخبار و تحولات را در فضای مجازی با سرعت غیر قابل باوری منتشر می کند که اثبات راست و درستی آن کاری بسیار سخت و دشوار است اما تولید و انتشار خبر در مطبوعات کاغذی عموما متکی به پیروی از اخلاق رسانه‌ای خاصی است که موجبات ایجاد اعتماد در مخاطب را فراهم می‌ نماید.
آنچه را که امروزه تحت عنوان خبرسازی و اطلاع رسانی در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی پیام رسان شاهد هستیم، شاید در ظاهر بتوان بر آن تولید خبر و اطلاع رسانی نام نهاد ولی گردانندگان این عرصه موبایل بدستانی هستند که بدون شناخت از خبر و ماهیت آن، ذهنیات خود را با استفاده از فضای مجازی و بدون هیچگونه هزینه و عمدتا به صورت ناشناس به سهولت در دسترس عموم قرار داده و با انتشار شایعات و مطالب غیر واقعی، در نقش گروه‌های فشار روح و روان جامعه را آزرده و افکار عمومی را دچار تشویش می‌ کنند.
تحریف ماهیت و مفهوم خبر و خبررسانی به صورت های گوناگون در فضای مجازی بیانگر این واقعیت تلخ است که ره آورد پیشرفت تکنولوژی در این بخش برای ما چندان مطلوب نبوده و در دنیای حاکمیت سرد و روح آزار داده ها علیرغم روی آوردن بسیار بالای کاربران و نقش منحصر بفرد آن، اما هنوز به نظر مبتدی و قادر نبوده‌ایم زمینه و بستر لازم برای استفاده از ظرفیت های آن را مهیا کنیم.
امروزه پرسه زدن مستمر و مدام کاربران در فضای مجازی و وقت طولانی که صرف آن می شود یکی از چالش های بزرگ جامعه ما محسوب می گردد، بنابراین توجه به این مهم که فن آوری های جدید عصر دیگری را در کار رسانه رقم زده فقط بخشی از واقعیت است، بخش دیگر آن نگرانی هایی است که از انتشار سریع اطلاعات و خبر در قالب شبکه های اجتماعی در دنیای مجازی ناشی شده که معمولا بدون حاشیه نبوده و تبعات خاص خود را بدنبال دارد.
سطحی شدن جامعه ناشی از در دسترس بودن تلفن های هوشمند و انتشار بدون بررسی اخبار، تصاویر و حوادث، واقعی نبودن بسیاری از رویدادها و تزریق اطلاعات نادرست به متن جامعه به منظور دستیابی به اهداف خاص باعث شکل گیری بی اعتمادی چشمگیری گردیده که بتدریج سرمایه های اجتماعی را به تحلیل برده و خواهد برد.
شوربختانه عدم وجود نظام شفاف رسانه ای و عدم اعتماد به رسانه های رسمی نیز مزید بر علت گردیده که اشتیاق فراوان کاربران به استفاده از این شبکه ها، کسانی را دچار وسوسه نموده تا با سوء استفاده از این ظرفیت و تولید و ترویج شایعات بی اساس در غیاب رسانه های موثق نظم اجتماع را نابسامان نمایند.
از سوی دیگر با همه مزایای ناشی از اطلاع رسانی های نوین، متاسفانه جامعه ایرانی به حد نگران کننده ای از «کم خوانی» رسیده که نقش فضای مجازی در آن غیر قابل انکار است.
اثر گذاری فضای مجازی بر روی نحوه مطالعه و پایین آمدن کیفیت آن موجب بوجود آمدن پدیده ای جدید شده است که «سرسری خواندن» را جایگزین «جدی خواندن» کرده است.
در روزگاری که رسانه ها در نظمی تحت عنوان مدیاکراسی حکمرانی می کنند برای مقابله با این دسته از آسیب ها و ده ها مورد دیگر از این قبیل می توان از افزایش سواد رسانه‌ای، مسئولیت ‌پذیری اجتماعی و بازگشت دوباره به مطبوعات کاغذی به عنوان بخشی از راه چاره‌های ممکن و اعتماد ساز نام برد، بازگشت به روزنامه ها شاید همان کارکردهای اواخر دهه هفتاد را نداشته باشد اما هر گونه تلاش برای رونق دوباره و رسیدن به جایگاه واقعی رسانه‌های نوشتاری می‌ تواند پاسخی باشد به نیازهای خیل گسترده‌ای از مخاطبانی متعدد و با سلایقی متنوع که هنوز مشتاقند خبر، تحلیل و رویدادها را از این طریق دنبال نمایند.
منبع: هفته نامه سیروان
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.